قاتل جنایت فجیع خانهای در شهرری هنوز نامعلوم است
من نانوا هستم و آن روز به خانه خواهرم نرفتم. من و خواهرم رابطه عاطفی نزدیکی با هم نداشتیم؛ طوری که من 40 روز پس از حادثه به خانهاش سر زدم.
زنی که متهم است 9 سال پیش دخترناتنی خود را به قتل رسانده، در جلسه دادگاه قتل را گردن شوهرش انداخت.
این در حالی است که پسر متهم که شاهد ماجرا بوده، مادر و دایی اش را عامل قتل معرفی کرده است.
به گزارش ایلنا به نقل از روزنامه جامجم، رسیدگی به این پرونده از 15 اردیبهشت 86 با اطلاع پلیس از وقوع یک فقره مرگ مشکوک در خانهای در شهرری آغاز شد.
دختر 16 سالهای که همراه پدر، برادر، برادر ناتنی و نامادریاش زندگی میکرد، بهدلیل خفگی جان خود را از دست داده و پدرش پس از دیدن جسد او، با پلیس تماس گرفته بود.
ماموران با بررسی صحنه جرم، پسر شش ساله خانواده را در حالی که در کمد دیواری مخفی شده و خوابش برده بود، پیدا کردند. او پرده از راز ماجرا برداشت و گفت: «در اتاقم بودم که داییام به خانهمان آمد. دیدم که او و مادرم به زور خواهرم را خفه کردند. من از ترس در کمد مخفی شدم.»
برادر دیگر مقتول نیز درباره اختلافاتشان با نامادری به کارآگاهان گفت: «ظهر با نامادریام درگیر شدم و او با آجر به سرم کوبید. خواهرم ما را از هم جدا کرد و از من خواست به استخر بروم. وقتی برگشتم، از دور خودروهای پلیس را دیدم که جلوی خانه مان توقف کرده بودند.»
با ثبت این اظهارات، نامادری و برادرش دستگیر شدند اما هیچکدام به قتل اعتراف نکردند.
با این حال دادستانی براساس مدارک موجود، نامادری را عامل قتل دانست و پرونده اش را برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محمدباقر قربانزاده فرستاد.
صبح دیروز در ابتدای جلسه رسیدگی، مادر مقتول تقاضای قصاص کرد و پدر مقتول نیز که در ابتدا برای تصمیمگیری فرصت ده روزه خواسته بود، خواستار رسیدگی قانونی و شرعی به ماجرا شد.
سپس نامادری 45 ساله در جایگاه قرار گرفت و با انکار دوباره قتل، گفت: «شوهرم بداخلاق بود و من چهارمین همسر او بودم. او مرا کتک میزد،طوری که سر و صورتم همیشه کبود بود. جرات نمیکردم وقتی او در خانه است، پایم را بیرون بگذارم. روز حادثه برادرم به خانه ما نیامده بود. حدس میزنم همسرم دختر خود را کشته باشد.»
برادر متهم نیز که با قرار وثیقه آزاد است، خود را بیگناه دانست و گفت: «من نانوا هستم و آن روز به خانه خواهرم نرفتم. من و خواهرم رابطه عاطفی نزدیکی با هم نداشتیم؛ طوری که من 40 روز پس از حادثه به خانهاش سر زدم.»
در ادامه دادگاه، پسر متهم که در زمان حادثه شش سال داشت، بهعنوان تنها شاهد قتل، در جایگاه قرار گرفت و گفت: «آن روز داییام به خانهمان آمده بود. من در اتاقم بودم که صداهایی از اتاق خواهرم بلند شد. دیدم که مادرم، پاهای خواهرم را گرفته است. او و داییام سپس یک بالش روی صورت خواهرم گذاشتند و فشار دادند. وقتی مرا دیدند، سرم فریاد کشیدند که اگر بیرون نروی، تو را هم خفه میکنیم. من از ترس، داخل کمد دیواری اتاقم مخفی شدم و همانجا خوابم برد. بعد هم پلیس آمد و مرا بیرون آورد.»
هر دو متهم اما اظهارات شاهد حادثه را نپذیرفتند تا قضات دادگاه براساس مدارک موجود وارد شور شوند تا رای نهایی را صادر کنند.