ناصر محمدخانی از دست آدم ربایان نجات یافت
بازیکن سابق تیم ملی و پرسپولیس وقتی از هواپیما پیاده شد، فکرش را نمیکرد که افراد آشنا در کمین او نشسته و نقشه آدم ربایی در سر دارند.
به گزارش ایلنا به نقل از همشهری آنها با تهدید و اجبار، این فوتبالیست مشهور را ربودند و چند ساعت در خانهای زندانی کردند. ماجرا از این قرار بود که شامگاه سهشنبه این فوتبالیست جنجالی و بازیکن سابق تیم ملی و پرسپولیس برای خانوادهاش پیامکی فرستاد و عنوان کرد که بستگان همسرش او را با تهدید ربوده و قصد دارند به خانهای در جنوب پایتخت ببرند. در چنین شرایطی خانواده این فوتبالیست راهی اداره پلیس شدند و به طرح شکایت پرداختند. آنها عنوان کردند که جان وی در خطر است و بهدلیل اختلافاتی که این بازیکن با همسرش دارد، ممکن است بستگان همسرش بلایی سر وی بیاورند.
چند ساعت بعد
با ثبت این شکایت پروندهای تشکیل شد و تیمی از مأموران اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت راهی مخفیگاه آدمربایان در جنوب تهران شدند. آدرسی که فوتبالیست معروف در اختیار خانوادهاش قرار داده بود متعلق به یکی از بستگان همسر وی بود. وقتی مأموران به مقابل در خانه رسیدند حدود 4بامداد سه شنبه بود که در نهایت با حکم قضایی وارد خانه شدند و با دستگیری 8 نفر از آدمربایان، گروگان را پس از ساعتها اسارت آزاد کردند. اما انگیزه آنها از آدمربایی چه بود؟
با آزاد شدن فوتبالیست مشهور و دستگیری گروگانگیران تحقیقات از آنها در اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران آغاز شد. عامل اصلی آدمربایی به مأموران گفت: آقای فوتبالیست مدتی قبل با دختر یکی از بستگان ما بهصورت موقت ازدواج کرد. مدتی بعد متوجه شدیم که آنها دچار اختلاف شدهاند.
بهدنبال این ماجرا بزرگان فامیل جمع شدند و با پادرمیانی و وساطت این زوج را آشتی دادند. حتی من هم چندین بار با او صحبت کردم اما این اختلافات ادامه داشت و بحثمان شد.
وی ادامه داد: مدتی که گذشت باردیگر متوجه اختلافات آنها شدم به حدی که زن جوان این بار از خانهاش قهر کرد و پیش ما آمد.
وقتی از او شنیدم که اختلافات آنها جدیتر شده تصمیم گرفتم شخصا این موضوع را حل کنم. وی گفت: چند روزی که گذشت متوجه شدم آقای فوتبالیست به سفر رفته است. در چنین شرایطی با کمک چند نفر از آشنایانمان نقشه کشیدیم تا پس از بازگشت او، به فرودگاه برویم و با کشاندن وی به خانهای در جنوب پایتخت هم او را گوشمالی دهیم و هم کاری کنیم که دیگر همسرش را ناراحت نکند.
متهم ادامه داد: شب حادثه به فرودگاه رفتیم و چون از قبل زمان بازگشت او را میدانستیم منتظر ماندیم. وقتی از فرودگاه خارج شد به سمتش رفتیم و به زور او را سوار ماشین کردیم. پس از آن او را به خانهای در جنوب پایتخت بردیم و در آنجا با هم درگیرشدیم؛ غافل از اینکه او به خانوادهاش اطلاع داده و چند ساعت بعد ماموران به خانهام آمدند و دستگیر شدیم. اصلا فکرش را نمیکردم پای پلیس به ماجرا کشیده شود چرا که موضوع کاملا خانوادگی بود. به گزارش همشهری، هماکنون تحقیقات در این پرونده در دادسرای جنایی تهران ادامه دارد.