از حضور زنان و جوانان تا تبلیغات میدانی و فداکاری نامزدها
یکی از رسانههای نزدیک به اصولگرایان اصفهان در تحلیلی به بیان دلایل شکست اصولگرایان در انتخابات اصفهان پرداخته است.
به گزارش ایلنا، متن این یادداشت به این شرح است:
مهرداد وطنی:
در ابتدا جا دارد ضمن تبریک به رهبر معظم انقلاب اسلامی از تمامی مردم عزیز و شریف اصفهان که با حضور گسترده در انتخابات پیروز واقعی هستند تشکر نمایم و در ادامه با توجه به نتیجه انتخابات در شهرستان اصفهان، سعی شده است به صورت اجمالی به علل موفقیت اصلاح طلبان در قیاس با اصولگرایان در این دوره بپردازم:
۱- حمایت همه جانبه از لیست واحد
در این دوره اصلاح طلبان و حامیان دولت در شهر اصفهان یک لیست واحد ارایه دادند و همه گروههای اصلاح طلب و حامی دولت نیز به طور کامل از این لیست حمایت و برای آن تلاش کردند درست بر خلاف اصولگرایانی که پس از شکست تلخ در انتخابات ریاست جمهوری به واسط تفرقه این بار میخواستند با چشیدن طمع شیرین وحدت پیروز قاطع انتخابات باشند، ولی در عمل این وحدت بیشتر به صورت اسمی شکل گرفت، فارغ از اشکالات وارد به ترکیب و چگونگی تشکیل و فرآیند انتخاب کاندید و عدم پایبندی همه تشکلهای شرکت کننده در مجمع اصولگرایان که نیازمند بررسی بیشتر و مطلب دیگری است، اما در همین وحدت شکل گرفته همه گروههای تشکیل دهنده وحدت با تمام قوا برای لیست واحد کار نمیکردند و هر کدام به نوعی یک یا چند کاندیدای لیست واحد را قبول نداشتند و همین امر سبب شد که اکثر افراد رای دهنده به لیست اصلاح طلبان عیناً نام ۵ کاندیدا را درج نمایند ولی در اردوگاه اصولگرایان اکثرا یک یا دونفر به غیر از لیست مجمع را در برگههای رای ثبت میکردند.
۲- حذف افراد برای منافع حزبی
اصلاح طلبان به خوبی نشان دادند که برای رسیدن به منافع حزبی از منافع شخصی میگذرند که همین موضوع با کنار کشیدن محمدرضا عارف به نغع حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری، منجر به پیروزی ایشان شد و در این دوره مجلس نیز پس از اینکه لیست اصلاح طلبان ارایه شد و اعتراض حامیان دولت را در پی داشت، آنها حاضر شدند دکتر آجدانی را جایگزین کوروش محمدی کنند و در همایش انتخاباتی ایشان، کوروش محمدی نیز از لیست جدید اعلام حمایت کرد اما در اردوگاه اصولگرایان همانطور که در اتخابات ریاست جمهوری تا لحظه آخر آقایان جلیلی، قالیباف و ولایتی در صحنه ماندند، این بار نیز در این انتخابات کاندیداهای شاخص اصولگرایی که در فرآیند انتخاب مجمع اصولگرایان وارد شده بودند، علی رغم عدم انتخاب در لیست مجمع، ولی به دلیل احساس تکلیف و توهم رای آوری تا آخرین لحظه در انتخابات ماندند! و نشان دادند که متاسفانه آرام آرام منافع فردی در حال پیشی گرفتن بر منافع حزبی و جریانی است.
۳- پتانسیل جوانان
شاید به جرئت بتوان گفت برگ برنده اصلاح طلبان در این دوره فعال سازی پتانسیل جوانان اصلاح طلب بود، که به صورت شبانه روزی در حال فعالیت و تبلیغ بودند و میدان دار ستادهای اصلاح طلبان بودند، در حالیکه در اردوگاه اصولگرایان با توجه به تفرقه به وجود آمده عملا بخش قابل توجهی از جوانان اصولگرا فعال نبودند یا حداقل به جای تبلیغ برای کل لیست، صرفا برای کاندیدای خود کار میکردند و با توجه به عدم وجود دانشجویان اصولگرادر فرآیند وحدت، عملا نقش زیادی در انتخابات بازی نمیکردند.
۴- تبلیغات چهره به چهره و میدانی
اصلاح طلبان در این دوره بیشترین پتانسیل خود را برای تبلیغ چهره به چهره و میدانی و حضور در کف خیابانهای شهر صرف کردند در حالیکه اصولگرایان بیشتر روی به بنرها و پوسترها آورده بودند و تجربه نشان داده است که مردم دیگر به بنرها و پوسترها رای نمیدهند!
۵- دو قطبی کردن فضا
اصلاح طلبان در این دوره با ایجاد یک فضای دوقطبی به خوبی توانستند توجه مردم را از دقت به رزومه و سابقه و توانمندیهای کاندیداهای خود که قابل مقایسه با اصولگرایان نبود، تغییر دهند و توده بدون توجه به افراد داخل لیست، به کل لیست رای میدادند، در حالیکه در اردوگاه اصولگرایان بیشتر یک رقابت درون جریانی شکل گرفته بود و کاندیداهای این جریان با یک تبلیغات گسترده فردی، بیشتر رزومه و توانمندیهای خود را به رخ دیگر شرکت کنندگان میکشاندند.
۶- فضای مجازی
نقش غیر قابل کتمان فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هر روز بیشتر از قبل خود را نشان میدهد، اصلاح طلبان به صورت فعال و با شبکه سازی گسترده توانستند ضمن تبلیغ مناسب همه پیامها و اطلاعیههای خود را مثل تکذیب لیست دوم منتسب به ایشان، به گوش مردم برسانند، در حالیکه در اردوگاه اصولگرایان حتی تا روز رای گیری هم خیلی از افراد نمیدانستند دکتر فولادگر حضورشان در لیست صدای ملت را تکذیب کردند و...
۷- استراتژی اشتباه تبلیغاتی
علی رغم اینکه اصلاح طلبان با توجه به انتظار نتیجه نهایی تائید صلاحیتها بسیار دیرتر وارد عرصه تبلیغات انتخاباتی شدند و لیست واحد خود را دیر اعلام کردند ولی در یک فرصت مناسب توانستند موج سازی نمایند با تبلیغ هدفمند بر روی پایگاههای اجتماعی که رای نداشتند، ضمن کاستن از سبد آراء اصولگرایان بر رای خود بیفزایند در حالیکه در اردوگاه اصولگرایان با اعلام زود هنگام لیست واحد، اختلافات آغاز شد و کاندیداهای اصولگرایان در حال رقابت برای جذب رای یکدیگر در پایگاههای اجتماعی مشترک بود و سرمایه گزاری کمتری بر روی آراء خاکستری و آراء اصلاح طلبان نمودند.
۸- عدم توجه به نظر سنجیها
کاندیداهای اصولگرایی مختلف با عنایت به اینکه دارای رای و پایگاه اجتماعی هستند یا حاضر به شرکت در فرآیند مجمع اصولگرایان نشدند و یا پس از عدم انتخابات به صورت مستقل در انتخابات شرکت کردند و هرکدام از ایشان ادعای رای آوری داشتند، در حالیکه در نظر سنجیها نشان میداد آمار فردی اصولگرایان در حال کاهش و آمار جمعی اصلاح طلبان در حال افزایش و با همین توهم و عدم توجه به آمارها تا روز آخر در صحنه انتخابات باقی ماندند و رای اصولگرایی شکست.
۹- عدم توجه به نقش زنان
اصلاح طلبان با قرار دادن ۲خانم جوان در لیست، توانستند هدفگیری مناسبی در جذب آراء بانوان داشته باشند و نتیجه انتخابات هم این مورد را به وضوح نشان داد و اصولگرایان با غفلت از حضور موثر بانوان در لیست مجمع و نقش تعیین کننده ایشان از این امر ضرر دیدند.
۱۰- تک رایها
متاسفانه چند دوره است که برخی کاندیداها هوادارانشان را به تک رای به خودشان دعوت میکنند، که این امر شاید باعث بالا رفتن رای فرد بشود ولی باعث عقب افتادن ۴کاندید دیگر جریانی میشود که اصولگرایان بعضاً دچار این آفت شده بودند، در حالیکه اصلاح طلبان هوشمندانه صرفاً به رای واحد به کلی لیست تبلیغ میکردند.
۱۱- آرمان گرایی یا واقع گرایی
در حالیکه جریان اصلاح طلبی و دولت پس از عدم تائید صلاحیت کاندیداهای اصلی خود با یک لیست کاندیداهای غیر معروف و بعضا بیتجربه و جوان وارد عرصه انتخابات شد و همه افراد حامی ایشان به صورت واقع گرایانه از کل گزینهها حمایت کردند، در حالیکه در جریان اصولگرایی به همه کاندیداها به صورت آرمان گرایانه نگاه میشد و با اشاره به یک یا دو اشکال از فرد، او را شایسته رای نمیدانستند و به صورت صفر و صد به افراد نگریسته میشد و سبب تفرقه بیشتر شده بود.
۱۲- لیست موازی
در حالیکه اصلاح طلبان صرفاً بر روی یک لیست اجماع داشتند و لیست دوم منتسب به ایشان نیز خیلی زود تکذیب شد، در اردوگاه اصولگرایان به غیر از لیست مجمع اصولگرایان شاهد لیستهای متعددی بود که بعضا حتی به صورت گسترده برای مردم پیامک گردیده بود، البته در این میان باید به این نکته اشاره کرد که از منظر خیلی از گروهها لیست مجمع اصولگرایی جامعیت لازم را نداشت و به همین دلیل دیگران اقدام به دادن لیست میکردند که همین امر تشطط آراء را در پی داشت.
نتیجه گیری:
با بررسی میزان کلی آراء کاندیداها میتوان دریافت که لیست واحد اصلاح طلبان لیست مجمع اصولگرایان تقریبا کفه رای برابری داشتهاند و با عنایت به آمار رای کلی کاندیداهای اصولگرایان، بیش از ۶۰ درصد آراء مردم در شهرستان اصفهان به سبد آراء اصولگرایان به صورت متفرق ریخته شده است و اصلاح طلبان با یک سبد رای بسیار کوچکتر ولی متمرکز توانستد پیروز انتخابات شهرستان اصفهان بشوند. به نظر میرساند جریان اصولگرایی در صورتیکه میخواهد در انتخابات آتی شورای اسلامی شهر اصفهان پیروز گردد نیازمند یک باز تعریف گفتمانی و ورود جدیتر جوانان و وحدت واقعی میباشد.