محسن رهامی تشریح کرد:
فرمول اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات مجلس
مهمترین هدف ما رسیدن آدمهای معتدل به مجلس است / ملاقات هایمان با آقای ناطق نوری طلبگی است / نامه خاتمی به عارف را من دادم / اگر نتوانیم حتی نیروهای معتدل اصلاحطلب را به مجلس بفرستیم، تلاش میکنیم میانه روها و معتدلها(از طیف اصولگرایان) رأی بیاورند / در تهران برای شهرستانها فهرست تهیه نمیکنیم
روزنامه ایران: حجت الاسلام محسن رهامی رئیس کمیته انتخابات شورای هماهنگی اصلاح طلبان، روایت های جالبی از فراز و فرودکار اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته دارد. رهامی اکنون از فرمول جدید اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات میگوید و تأکید میکند قهر با انتخابات دیگر جایی میان گروههای اصلاحطلبان ندارد حتی اگر مجبور به حمایت از افراد و گروههای غیر اصلاحطلب اما کارشناس و معتدل شویم. رهایی میگوید پله به پله کاندیدهای خود را انتخابات خواهیم کرد و نهایتاً لیست انتخابات خود را میان کاندیداهای تأیید شده انتخاب خواهیم کرد. با او همچنین درباره تمهیدات جریان اصلاح طلبی برای انتخابات مجلس دهم گفت و گو کردهایم. متن کامل گفتوگو را میخوانید:
به نظر میرسد اصلاحطلبان زنگ انتخابات مجلس را به صدا درآوردهاند. علاوه بر اظهارات صریح چهرههای اصلی و مؤثر جریان اصلاحات، سفرهای استانی اصلاحطلبان و تقویت شعب احزاب آنها در شهرستانها از جمله تحرکاتی است که نشان میدهد این جریان وارد فاز عملی شده است.
اهمیت مجلس بر کسی پوشیده نیست. مجلسی که قوی، مستقل و متشکل از متخصصان و کارشناسان حوزههای مختلف باشد و بتواند به پشتوانه آرای بالای مردم، مشکلات کشور را رفع کرده و آن گونه که امام(ره) فرمودند در رأس امور باشد. از سوی دیگر اگر مجلس ضعیف باشد؛ نمایندههای قوی نداشته باشد؛ به مسائل اصلی کشور حساسیت نداشته باشد ومنافع حزبی را بر منافع ملی ترجیح دهد در آن صورت امیدی به اصلاح سایر نهادهای کشور هم نیست. ما امروز شاهد برخی تحرکات افراطی در رفتار برخی نمایندگان هستیم که شایستهشأن این نهاد نیست. برای نمونه میبینیم وقتی رئیس جمهوری نامه معرفی وزیر را به مجلس میدهد،
شماری از نمایندگان قبل از آنکه قرائت نامه تمام شود شروع به توهین و «دو، دو» گفتن میکنند. صبر نمیکنند فرد معرفی شده را ببینند و از همان ابتدا ندیده شروع به مخالفت میکنند. مهمترین هدف ما رسیدن آدمهای اعتدالی به مجلس است. در آن صورت نمایندگان به فرد یا طرحی یا رأی میدهند یا نمیدهند، اما توهین نمیکنند. یا در مواجهه برخی نمایندگان با مذاکرات هستهای شاهد رفتارهایی بودیم که نه تنها با اصول مذاکره بلکه با آموزههای اسلامی هم مغایرت دارد.
البته دامنه مخالفتها در قضیه هستهای فراتر از این موارد است به طول مثال بحثی که در ایام ماه محرم از سوی رئیس جمهوری مطرح شد و با واکنش منفی شماری از نمایندگان و رسانهها مواجه شد تأکید بر این بود که امام حسین(ع) دنبال مذاکره بود اما مخالفان این سخن روحانی را بر خلاف آموزههای دینی تعبیر کردند.
کاملاً بر عکس است. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل تفسیر آیه «إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُبِینًا» توضیح میدهند که شأن نزول آیه اول سوره فتح «صلح حدیبیه» است. در آن قرارداد پیامبر نظر مشرکان را هم رعایت میکند. صلح حدیبیه قراردادی بود که بین حضرت رسول و سهیل ابن عمرو نماینده مشرکان مکه بسته شد. در تفسیر المیزان آمده که نماینده مشرکان از اینکه پیامبر قرارداد را با بسمالله الرحمن الرحیم شروع کرده بود، مخالفت کردند و گفتند این عبارت را بردارید. حضرت رسول به کاتب قرارداد که علی(ع) بود، فرمود: خط بکشید. علی ابن ابی طالب(ع) گفت: دستم نمیرود، خط بکشم.
پیامبر فرمود: من خط میکشم. پیامبر در بند اول قرارداد نوشته بود این قرارداد بین محمد رسولالله و سهیل ابن عمرو نوشته میشود که کفار باز هم اعتراض کردند و گفتند: «محمد ابن عبدالله را قبول داریم، اما اگر محمد رسولالله را قبول داشتیم که به جنگ نمیآمدیم.» حضرت رسول بازهم از حضرت علی خواستند که خط بزند. امام علی(ع) گفتندکه: چگونه اسم رسولالله را خط بزنم؟ حضرت رسول قرارداد را گرفت و خط کشید. این قرارداد مانع خونریزی شد و اثر عمیقی بین کفار داشت و در قرآن به عنوان فتحالفتوح پیامبر نامگذاری شده است. مطابق آموزههای دینی مذاکره با دشمن اگر برای حل معضلات و جلوگیری
از جنگ و خونریزی باشد، نه تنها نقطه ضعف نیست، بلکه نقطه قوت است. یکی از برنامههای اصلاحطلبان در مجلس آینده ادامه این مشی خواهد بود که هم مشی اسلامی و هم مشی اصلاحات است.
از مباحثداغ این روزها همین است که چه کسی به مجلس راه پیدا کند و چه کسانی راه پیدا نکنند. فارغ از این موضوع، آیا اصلاحطلبان برنامهای دارند که در صورت پیروزی آن را دنبال کنند. یکی از انتقادهایی که علیه ادوار مجلس مطرح میشود «بی برنامگی» است. آیا اصلاحطلبان برنامهای دارند که مثلاً فلان قانون را اصلاح یا فلان طرح را پیگیری کنند؟
در کشورهای پیشرفته برنامهها را احزاب تعیین میکنند و با معرفیاش در ایام انتخابات آن را در معرض قضاوت و رأی مردم میگذارند. نبودن احزاب قوی در کشور ما باعثبه وجود آمدن این نقیصه بزرگ شده است. ما در جلسات شورای هماهنگی اصلاحات همچنین کمیته انتخابات درباره برخی مشکلات مانند بیکاری، آالودگی هوا، بحرانهای بینالمللی بحثداشتیم. میتوان گفت اصلاحطلبان بیبرنامه هم نیستند اما به صورت مورد به مورد فعلاً مطرح نیست. باید توجه داشت تجربه هشت ساله دولت اصلاحات مشخص و برنامههای کلان اصلاحطلبان هم معلوم است. اصلا یکی از برنامههای جریان اصلاحات احیای
سازمانها و نهادهای تخصصی برنامهریزی است تا از اساس «بی برنامگی» وجود نداشته باشد.
به فعالیت کمیته انتخابات شورای هماهنگی اشاره کردید. در روزهای اخیر اخبار متعددی درباره این کمیته و دور جدید فعالیت هایش به گوش میرسد. شما هم اشاره داشتید که برای انتخابات مجلس در این کمیتهها بحثهای جدی مطرح است. کمیته انتخابات شورای هماهنگی اصلاحطلبان این روزها چه میکند؟
برای پاسخ به این سؤال باید قدری به عقب برگردیم. سابقه کمیته انتخابات شورای هماهنگی اصلاحطلبان به اواخر سال ۹۱ بر میگردد. در آن دوره شورای هماهنگی که متشکل از ۱۸ حزب اصلاحطلب است، تصمیم گرفت برای انتخابات شوراها و ریاست جمهوری فعال شوند. به همین خاطر در کنار کمیتههای «سیاسی»، «استان ها» و «مالی» کمیته دیگری به نام کمیته «انتخابات» با مسئولیت بنده تشکیل شد. تعدادی از دبیر کل احزاب اصلاحطلب هم در این کمیته عضو بودند. کمیته انتخابات بعد از آغاز فعالیت از آقای خاتمی و دیگر شخصیتهای اصلاحطلب برای فرستادن نماینده به کمیته دعوت کرد در نهایت تعداد اعضا به
۱۷ نفر رسید و به شورای سیاستگذاری انتخابات تبدیل شد. مأموریت ما در آن دوران فراهم کردن زمینه حضور اصلاحطلبان در انتخابات شوراها و ریاست جمهوری بود. تشویق دوستان برای حضور در انتخابات، رفع اختلافها و هماهنگی بین نیروهای اصلاحطلب از جمله وظایف ما بود.
موارد اختلافی چه بود؟
در انتخابات شوراها نزدیک ۱۲۰ نفر ثبتنام کردند که شماری ردصلاحیت شدند. کمیته انتخابات بر اساس فهرست تأیید صلاحیت شدهها لیست ۳۱ نفرهای تهیه کرد. از آنجا که شمار نامزدها از شمار کرسیهای شورای شهر بیشتر شد، بعضی از دوستان ما در این فهرست قرار نگرفته بودند و گله داشتند. تعدادی هم اصلاحطلب نبودند اما مایل بودند در فهرست باشند. حکمیت در این اختلافات بر عهده کمیته انتخابات بود. خروجی تلاشها این شد که ۱۴ نفر از فهرست ما در شوراها رأی آورد و ۷ نفر هم به عنوان علیالبدل انتخاب شدند. در انتخابات ریاست جمهوری هم یکی از مأموریتها تجمیع آرا و حکمیت بین آقای عارف
و
آقای روحانی بود.
روایتهای مختلفی از انصراف آقای عارف مطرح شده است شما یکی از اعضای ۵ نفره شورای حکمیت بودید و یکی از منابع موثق برای روایت این ماجرا هستید. بحثانصراف آقای عارف چه زمانی مطرح شد؟
ما اسفند ۹۱ نامزد مورد نظر خود را انتخاب و اعلام کرده بودیم. شورای هماهنگی اطلاعیه داد که کاندیدای ما خاتمی است. جلوتر که آمدیم دیدیم شرایط حضور آقای خاتمی فراهم نیست. در مرحله بعدی به این رسیدیم که از آقای هاشمی رفسنجانی حمایت کنیم. آنجا بحثپیش آمد که اگر آقای هاشمی هم مانند آقای خاتمی نیاید یا مانع حضورش شوند، تکلیف چیست؟ گفتیم میرویم سراغ آقای ناطقنوری. در آن زمان هنوز بحثآقای عارف و آقای روحانی به صورت جدی مطرح نبود. در آن شرایط رفتن به سمت ناطق نوری خیلی برای ما مفیدتر بود تا اعلام کنیم یا خاتمی یا هیچ کس.
با آقای ناطق نوری هم مطرح کردید؟
بله دوستان مطرح کرده و با ایشان مشورت کردند. وقتی برای ائتلاف خدمتشان رسیدیم فرمودند: «من کمک میکنم و هر کار از دستم بر بیاید انجام میدهم. شما تلاش کنید به یک نظر برسید.» وقتی دستمان از آقای ناطق نوری کوتاه شد، میان ۸ کاندیدا به غربالگری پرداختیم. این که چه کسی به خواستههای ما و شعارهای اصلاحات نزدیکتر است. در بین ۸ نفر آقای عارف به اصلاحطلبان و شعارهای اصلاحات نزدیکتر بود. وقتی جلوتر آمدیم با رصد فضای انتخابات و ارزیابی استانی به این جمع بندی رسیدیم که امکان رأی آوردن آقای روحانی از آقای عارف قدری بیشتر است. یا باید آقای عارف را با توجه به نمره
اصلاحطلبی انتخاب میکردیم با این احتمال که شکست میخورد؛ یا درجه ریسک را پایین آورده و آقای روحانی را انتخاب میکردیم. البته اگر آقای روحانی و آقای عارف نبودند باز هم اصلاحطلبان به بنبست نمیرسیدند.
از چه کسی حمایت میکردید؟
هر چند تا امروز این مسأله رسانهای نشده اما این موضوع در جلسات ما مطرح میشد. چند روز مانده به انتخابات ما ارزیابیهایی در استانها انجام دادیم که نشان میداد آقای قالیباف رأی اول را دارد. بعد از وی آقای جلیلی قرار داشت. با نزدیک شدن به روزهای پایانی تبلیغات جلیلی قدری عقبتر افتاد و آقای ولایتی پیشتر آمد. باید توجه کرد چه ما میخواستیم، چه نمیخواستیم به هر حال یک نفر بهعنوان رئیس جمهوری انتخاب میشد. نظر آقای خاتمی و شورای مشورتی را نمیدانم اما نظر طیفی از اصلاحطلبان از جمله بنده این بود که اگر انتخابات دو مرحلهای بشود و آقای عارف و آقای روحانی
حذف شوند در دور دوم رقابت بین آقایان جلیلی و قالیباف باشد، باید از قالیباف حمایت کنیم و اگر آقای جلیلی و ولایتی برای دور دوم بمانند از دکتر ولایتی حمایت میکنیم.
چه چیزی باعثشد به این تصمیم برسید؟
در گذشته مطلق انگاری به ما ضربه زد. نمونهاش انتخابات سال ۸۴ بود که عدهای میگفتند: «یا معین باید رئیس جمهوری شود یا هیچ کس.» نه به معین رسیدیم، نه کروبی، نه هاشمی و کشور تحویل احمدینژاد، رحیمی و مشایی شد. از سوی دیگر شرایط کشور ویژه بود. ممکن بود در آستانه تحریم بیشتری قرار بگیریم؛ بحثحمله به ایران مطرح شده بود؛ موضوع تعیین منطقه پرواز ممنوع در شورای امنیت سازمان ملل مطرح بود و خوابهایی شبیه لیبی و عراق برای ایران دیده بودند. در این فضا اگر کسی به فضای اعتدال کمک میکرد ولو اینکه صددرصد نظر ما را تأمین نمیکرد مناسبتر از این بود که سکوت کنیم و کنار
کشیدنمان منجر به روی کار آمدن جریان افراطی شود و کشور را به فجایع بیشتری بکشد. اگر شرایط نماز جماعت فراهم نشد و کسی جامعالشرایط نبود میتوان نماز را فرادا خواند اما ریاست جمهوری و مجلس این گونه نیست که اگر گزینه مد نظر ما نشد، ما رئیس جمهوری یا نماینده مجلس نمیخواهیم.
در انتخابات مجلس هم همینگونه عمل خواهید کرد؟
بله. اگر نتوانیم حتی نیروهای اصلاحطلب را به مجلس بفرستیم، تلاش میکنیم میانه روها و معتدلها رأی بیاورند. حتی حضور نماینده کارشناس اصولگرا بهتر از اصلاحطلب افراطی است که هر روز از تریبون مجلس برای ایجاد بحران برای کشور و دولت استفاده کند. ما با واقعیت جدی طرفیم. همان طور که در انتخابات شورای شهر درجه بندی کردیم باید درجه بندی کرده و بین موجودین غربالگری میکنیم.
به سؤال قبلیمان برگردیم. بحثانصراف آقای عارف کی مطرح شد؟
بعد از اینکه آقای هاشمی از طرف شورای نگهبان کنار گذاشته شد، باید بین ۸ نفر، یک نفر را انتخاب میکردیم. در این زمان دو نظر بین اصلاحطلبان مطرح شد. تعدادی به واسطه سابقه اصلاحطلبی موافق حمایت از آقای عارف بودند. تعدادی از دوستان هم به لحاظ فضای عمومی، امکان رأیآوری و تعامل با سایر ارکان نظام این موضوع را مطرح میکردند که رئیس جمهوری بعد از پیروزی باید بتواند با سایر قوا و ارکان نظام و تعامل داشته باشد. آقای روحانی سالیان سال در شورای امنیت ملی بود، در جنگ حضور مستقیمتری داشت و از اول انقلاب همراه امام(ره)، رهبر معظم انقلاب و آقایهاشمی بود. به همین خاطر
طیفی از اصلاحطلبان با آقای روحانی موافق بودند.
نتایج نظر سنجی چه چیز را نشان میداد؟
نمرهها خیلی به هم نزدیک بود. جمع بندی شورای هماهنگی و شورای مشورتی آقای خاتمی این بود که با دو کاندیدا صحبت شود. گروه ۵ نفرهای از جمله بنده تعیین شد که علاوه بر آقای روحانی و عارف با آقایان هاشمی و ناطق نوری هم جلساتی داشتیم. آقای هاشمی هم گفتند جلوتر بروید وقتی به جمعبندی رسیدید. من از جمعبندی نهایی شما حمایت خواهم کرد.
آقایان به فرد خاصی برای جمع بندی رسیدند؟
نه. صراحتاً نظری درباره این دو نفر نگفتند. آقای خاتمی هم از کسی حمایت علنی نکرد. بعضی دبیران کل حسب مورد سراغ آقای عارف و آقای روحانی رفته بودند اما شورای هماهنگی
تا ۴ روز مانده به انتخابات از هیچ کدام حمایت رسمی نکرد.
۴ روز مانده به انتخابات چه اتفاقی افتاد؟
نتیجه نظر سنجی از ۱۲ استان به دست ما رسید. ما کشور را به چند منطقه تقسیم کرده و از هر منطقه به صورت رندوم دو استان را انتخاب کردیم. مطابق این نظرسنجی در بسیاری از استانها اول قالیباف بود؛ بعد ولایتی و بعد جلیلی. بعد از اینها آقای روحانی و عارف با یک فاصله اندک از هم قرار داشتند. ارزیابیها نشان میداد اگر اصلاحطلبان ائتلاف نکنند تعداد زیادی از مردم که منتظر اعلام نظر رسمی آقایان خاتمی و هاشمی بودند یا پای صندوقهای رأی نخواهند رفت یا اگر هم بروند رأیشان به دو قسمت تقسیم میشود. در این صورت امکان موفقیت برای اصلاحطلبان پیشبینی نمیشد. فشار نیروهای
استانها بر تهران زیاد بود که تکلیف ما را مشخص کنید. عدهای در ستاد روحانی فعالیت میکردند، عدهای در ستاد عارف. داشت چیزی شبیه قضایای ۸۴ و ۸۸ پیش میآمد. رأی آقای عارف به خاطر سخنرانیها و موضعگیریهایشان بالا رفته بود اما این گونه نبود که از نفر چهارم بتواند اول شود. آقای روحانی هم همینطور. در آخرین جمعبندی در شورای مشورتی آقای خاتمی نهایتاً به این جمعبندی رسیدیم شرایط بالا آمدن آقای روحانی در این فضا بیشتر و احتمال موفقیتش بالاتر است.
آقای عارف هم بر این اساس کنار رفت؟
آقای عارف بر مبنای جمعبندی کمیتهها و نظرسنجیها کنار نرفت. ایشان چند بار گفته بودند هر گاه آقای خاتمی به عنوان رهبر اصلاحات از من بخواهد، هر زمان که باشد، من حاضرم کنار بروم. کاری هم ندارم که نفر اول یا سوم هستم. در جلسه ۲۰خرداد(۴ روز مانده به انتخابات) بعد از پایان جلسه بهاین جمعبندی رسیدیم حالا که ایشان این گونه مطرح کردهاند، آقای خاتمی نامهای بنویسند. ایشان هم در دو صفحه نامه که شرح خدمات و زحمات دکتر عارف توضیح داده شده بود، مصالح کلی اصلاحات و شرایط حساس کشور را یادآور شده و خواهش کرده بود اگر بپذیرند از انتخابات انصراف دهند. نامه را به من دادند.
آقای عارف از سخنرانی در شیراز برمیگشت و بنا بود من در فرودگاه نامه را به ایشان بدهم که نشد. چون برای سخنرانی مستقیماً به باشگاهی در خیابان حجاب رفتند. آن جا هم نتوانستیم ایشان را ببینیم و به همین خاطر به ستاد خیابان یوسف آباد رفتیم و نامه تحویل دکتر توفیقی شد. ایشان شب آمده و نامه را خوانده بودند. آخر شب هم ملاقاتی با آقای خاتمی داشته مواضع و دیدگاههای خود را مطرح کردند. نزدیک صبح ایشان اعلام کردند به درخواست شخص آقای خاتمی از انتخابات کنارهگیری میکنند. بعد از نامه ایشان آقای خاتمی و آقای هاشمی و دبیران کل از روحانی حمایت کردند.
کمیته انتخابات چه زمانی فعالیتش را برای انتخابات مجلس شروع کرد؟
فروردین امسال با حضور ۱۱ نفر از دبیران کل احزاب اصلاحطلب تشکیل شد و شروع بهکارکرد. پس از آن مقرر شد تا شماری از دبیران کل که مایل هستند به این کمیته بپیوندند. در نهایت آییننامه جدیدی تصویب شد که بر اساس آن علاوه بر عضویت ۱۸ دبیر کل احزاب اصلاحطلب عضو شورای هماهنگی، از شخصیتها و دیگر احزاب برای عضویت دعوت کنیم تا کمیته انتخابات به مرکزیتی برای امور اجرایی و سر و سامان دادن به انتخابات مجلس در استانها تبدیل شود. طبق این صحبت از آقای خاتمی، آقای عارف و حتی دوستانی که معتدل بودند، دعوت کردیم به این کمیته نماینده بفرستند. حتی خدمت آقای ناطق نوری رسیدیم که
اگر علاقهمندند نمایندهای بفرستند یا اگر میخواهند خود نظارت کنند.
آقای ناطق نوری نمایندهای فرستادند؟
در حال حاضر ایشان به عنوان نماینده یک حزب یا جریان وارد بحثهای ما نمیشوند. خودشان میگویند نشستها نشست طلبگی است. به این معنا که ما از دیدگاه و روش اعتدالیشان استفاده کنیم. توصیههای ایشان میتواند به فضای وحدت کمک کند، لذا نشستهای ما به قول خودشان جنبه حزبی ندارد. گاهی این نشستهای را در مدرسه علمیهای میگذارند که مسئول هستند و تلاش میکند از فضای رقابت حزبی بیرون بیاید.
تعامل کمیته انتخابات با آقای هاشمی چگونه است؟ از ایشان هم خواستید نمایندهای داشته باشند؟
از قبل تعامل داشتیم. در انتخابات شوراها گزارش پیشرفت کار را گاهی مستقیم حضور ایشان عرض میکردیم و گاهی از طریق آقای محسن هاشمی به ایشان میرساندیم. شورای هماهنگی اصلاحات هم با ایشان نشستهای دورهای مستمری دارد. نقش ایشان در ایجاد هماهنگی بیبدیل است. انشاءالله هفته آینده هم کمیته انتخابات با ایشان دیداری خواهد داشت و تلاشمان این است که همان طور که از نظرات آقای خاتمی استفاده میکنیم از نظرات ایشان هم بهره ببریم. اشخاصی مثل آقایان خاتمی، هاشمی و ناطق نوری فرا حزبی و فراجناحی هستند. این افراد با تجربه بالایی که دارند راهنمایی و کمک کرده و فضا را مساعد
میکنند. اما انتخابات کار احزاب و گروههاست.
یکی از موضوعاتی که شماری از اصلاحطلبان از الان مطرح کرده و ابراز نگرانی میکنند بررسی صلاحیتهاست. کمیته انتخابات برای تأیید صلاحیت حداکثری کاندیداهایش چه تدبیری اندیشیده؟
امیدوارم با توصیههایی که رهبر معظم انقلاب داشتند که رأی مردم حق الناس است و تأکید بر خلق حماسه سیاسی راه حضور در انتخابات هموار شود. بویژه آنکه راه حل بسیاری از معضلات، تشکیل مجلس قوی است. باید به این سمت برویم که مردم باور کنند آرای آنها کشور را اداره میکند. در این صورت امیدواریم مشکل جدی در بررسی صلاحیتها و در اجرا نداشته باشیم. اصلاحطلبان تلاش میکنند به عنوان بخشی از بدنه جامعه و مجموعه دلسوزی که از بدو تشکیل جمهوری اسلامی همراه انقلاب بودند وفاداریشان را به جمهوری اسلامی نشان دهند. خیلی جاها که احساس کردند به وسط آمدنشان موجب اختلاف میشود، از
حقشان چشمپوشی کردند. نفع صنفی و حزبی ما ایجاب میکند برای تقویت نیروهای اصلاحطلب، مردم بیشتری پای صندوقهای رأی بیایند. باید نیروهای خاکستری را به نتیجه رأی امیدوار کرده و ذهنیت یأس نسبت به صندوقهای رأی را رفع کنیم.
گفتید زیاد نگران رد صلاحیت نیستید؟ برای گذر از مرحله تأیید شورای نگهبان چه تدبیری اندیشیدهاید؟
یک بخش کار تماسها و لابیها است، باید با کسانی که به نحوی از انحا به مسئولان ارشد نظام و شورای نگهبان نزدیکترند، صحبت کنیم.
لابی کردهاید یا قرار است انجام شود؟
جلساتی که عرض کردم به همین موضوعات برمیگردد. از طرف دیگر امروز خود اصولگرایان به این نتیجه رسیدهاند که انتخابات بدون رقیب، انتخابات بیمعنایی است. مجلسی که بدون رقابت تشکیل شود، بدون پشتوانه خواهد بود. بنابراین فکر میکنیم خود اصولگرایان هم در این راستا تلاش کنند.
مسأله بعد روشهای ثبتنام است. وقتی در شورای شهر دیدیم محسن هاشمی، خانم ابتکار و آقای حاجی تأیید صلاحیت نشدند، به این نتیجه نرسیدیم که از انتخابات کنار بکشیم. شاید اگر کاندیداهای ما در شورای شهر رد صلاحیت نمیشدند، ۷۵درصد شورا را به دست میگرفتیم اما وقتی نتوانستیم ۷۵ درصد را بگیریم به این نتیجه نرسیدیم که کنار بکشیم. بین صفر درصد و ۷۵ درصد، به ۵۰ درصد راضی شدیم. در انتخابات بعدی هم حداقلها و کف خواستههایمان را مطرح میکنیم و تا جایی که کف خواستهها تأمین شود با واقعیات کنار میآییم. در این سی و چند سال آموختیم از صندوقها قهر نکنیم. البته این بدان معنا
نیست که میخواهیم به هر قیمتی در انتخابات شرکت کنیم. از طرف دیگر قانون اساسی ترتیباتی دارد که باید رعایت شود. یکی از این ترتیبات، نظارت شورای نگهبان است. اگر میخواهیم در چارچوب قانون اساسی فعالیت کنیم باید با این موضوع کنار بیاییم؛ چرا که اصلاحات به این معنا نیست که از چارچوب قانون اساسی فراتر برود.
در حال حاظر در شهرستانها برنامهای دارید؟
شورای هماهنگی در شهرستانها هم دفتر دارد. از سوی دیگر برخی احزاب استانی و بومی داریم که مانند مجمع مدرسین و محققین قم در تهران دفتر ندارند. به همین خاطر جلساتی در استانها تشکیل میشود که هم اغلب احزاب عضو شورای هماهنگی در آن عضویت دارند و هم احزاب اصلاحطلب محلی. ما قصد تهیه فهرست انتخاباتی از تهران برای شهرستانها نداریم. قرار است مردم و احزاب هر شهر برای خود استان فهرست تهیه کنند. البته جایی که به اختلاف برخورد کمک میکنیم. اصل بر این است از مجموعه اصلاحطلبان یک صدا بیرون بیاید. تلاش ما این است از افراد معتدل ولو اینکه لزوماً اصلاحطلب نباشند، اما سالم
و با تجربه باشند برای حضور در انتخابات دعوت و حمایت کنیم. به این معنا که اگر فرد یا افراد صالح، پاکدست، باتجربه و خوشنام در شهرستانی داشته باشیم که اصلاحطلب نباشد اما زمینه مردمی داشته باشد و در آن شهر اصلاحطلبی داشته باشیم که رأی مردمی خوبی نداشته باشد یا تجربه و تخصص آدم معتدل را نداشته باشد چه بسا در آن موارد از فردی که اصلاحطلب نیست استفاده کنیم. اصلاحطلبان بیشتر به فکر ساختن مجلسی قوی، با تجربه و پاکدست هستند.