گلبدین حکمتیار، رهبرحزب اسلامی افغانستان در گفتوگو با «اعتماد»:
جزیی از «طالبان» نیستم
حزب اسلامی همواره از تفاهم بینالافغانی بدون وساطت و وصایت اجانب حمایت کرده و حمایت میکند. / اگر حکومت کابل بهگونه جدی و با استقلال کامل وارد چنین مذاکرات شود و مقامات امریکایی موانع ایجاد نکنند؛ ما وارد مذاکره خواهیم شد. / تمامی فتنههایی که در منطقه ایجاد شده، چه در این منطقه، چه در عراق و اطراف آن و در آفریقا عامل اصلی آن حضور نیروهای بیگانه در این مناطق است.
متولد ۱۳۲۶ است. سیاستمداری که بیشتر با عنوان جنگ سالار و همواره مبارز و مخالف میشناسندش. در سال ۱۹۷۱ به جمعیت اسلامی افغانستان به رهبری برهان الدین ربانی پیوست اما چهار سال پس از این تاریخ با جدایی از ربانی، حزب اسلامی افغانستان را بنا گذاشت. گلبدین حکمتیار در چند دهه اخیر همواره در جامه مخالف دولت مرکزی در افغانستان فرورفته است. او هم با محمد داوودخان، نخستین رییسجمهور افغانستان و هم با حکومت سوسیالیستی حزب دموکراتیک خلق مخالف بود. هم دولت مجاهدین به رهبری برهان الدین ربانی را برنتابید و هم با حکومت طالبان نساخت. پس از حمله امریکا و متحدانش به افغانستان و روی کار آمدن دولت حامد کرزای باز هم حکمتیار نخواست با دولت مرکزی در افغانستان کنار بیاید. وی در تمام این سالها هم مخالف بود و هم حامی مذاکره. در جریان جنگهایی که با دولتهای مختلف در بازههای زمانی مختلف هم داشته باز از نشستن پشت میز مذاکره سرباز نزده است. وی در دهه ۹۰، دو دوره نخست وزیر افغانستان هم بوده است اما این حضورهای سیاسی وی در ساختار قدرت در افغانستان چندان دوام نداشته است. حکمتیار در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۳ افغانستان طرفداران خود را به شرکت در انتخابات دعوت کرده و بهطور تلویحی از قطبالدین هلال(معاون سابق خود) حمایت کرد اما هلال فقط ۲/۷ درصد آرا را کسب کرد. حزب اسلامی حکمتیار پس از انتخابات نیز مذاکراتی با دولت افغانستان برای پایان جنگ داشته است. در شرایطی که اشرف غنی احمدزی و عبدالله عبدالله در نتیجه واپسین انتخابات در افغانستان قدرت را تقسیم کرده و با وجود اختلافهای سیاسی فراوان تاکنون در کنار هم باقی ماندهاند، حکمتیار در گفتوگوی اختصاصی با «اعتماد» تاکید میکند که تنها در شرایطی وارد مذاکره با دولت خواهد شد که نیروهای خارجی از افغانستان بیرون رفته و دولت مرکزی رویه مصالحه و مذاکره با مخالفان خود را به طور جدی دنبال کند.
ارزیابی شما از انتخابات اخیر ریاستجمهوری در افغانستان با توجه به نحوه توافق دو کاندیدا و تشکیل دولت وحدت ملی چیست؟ از نظر شما چالشهای عمدهیی که این دولت با آن مواجه خواهد بود کدامهاست؟
انتخابات در صورتی میتواند به حل بحران کمک کند که شفاف، آزاد و بدون مداخلههای بیرونی بوده و در شرایطی برگزار شود که آزادی و استقلال کشور و حاکمیت ملی ملت تامین باشد. در غیر آن نه مشکل ملت و کشور با بازیهای مکروه انتخابات جعلی و قلابی حل میشود و نه مشکل اشغالگران. جنگ، بیامنی، فقر، حکومت فاسد و دست نشانده اجانب، حضور نیروهای بیگانه و مداخلات بیرونی در امور داخلی کشور ما مشکلاتیاند که با این نوع انتخابات هرگز حل نخواهد شد. انتخاباتی که نتیجه آن در سفارتهای کشورهای خارجی رقم میخورد چه ارزشی خواهد داشت؟!! امریکاییها انتخابات ریاست جمهوری را به نحوی
مهندسی کرده بودند که نتیجه آن در سفارت امریکا و توسط سفیر امریکا در کابل تعیین شود و نتایجش مطابق میل آنان باشد. بدون شک انتخابات در حالت اشغال کشور توسط نیروهای بیرونی نمیتواند غیر از این باشد. به حکومتی که ملت ما نه بلکه دیگران به آن ضرورت داشتند از طریق این انتخابات ساختند. مقامات امریکایی قبل از برگزاری انتخابات اعلان کرده بودند که حکومت آینده بدون درنگ و تاخیر پیمان امنیتی میان واشنگتن و کابل را امضا خواهد کرد!! دیدیم که نخستین کار این حکومت ائتلافی و در نخستین روزکاریاش امضای این وثیقه ننگین بود.
آیا آمادگی دارید با دولت برآمده از این انتخابات وارد گفتوگوی سیاسی برای ورود به حاکمیت شوید؟ شرایط شما برای ورود رسمی وعلنی به روند آشتی و مصالح ملی چیست؟
حزب اسلامی همواره از تفاهم بینالافغانی بدون وساطت و وصایت اجانب حمایت کرده و حمایت میکند. اگر حکومت کابل بهگونه جدی و با استقلال کامل وارد چنین مذاکرات شود و مقامات امریکایی موانع ایجاد نکنند ما وارد مذاکره خواهیم شد. هدف ما از مذاکرات جستوجوی راههای حل بحران، آزادی کشور، خروج نیروهای بیرونی، خاتمه جنگ و تامین صلح پایداراست نه چیزی دیگر. شرایط ما همینها هستند. در این رابطه مذاکرات ابتدایی و حتی پیشرفتهایی در آن نیز داشتیم، ولی دیده میشود که امریکاییها با روند مذاکرات بینالافغانی به ونه مستقل و بدون وصایت و قیمومیت مباشر آنها موافق نیستند. وضعیت از یکسو و اظهارات مقامات امریکایی و مسوولان حکومت کابل از سوی دیگر نشاندهنده آن است که تشکیل کابینه جدید با اشکال و بن و بست مواجه شده، یک جناح خواهان آن است که باوجود ناکامی در انتخابات؛ پستهای کلیدی دولت مثل گذشته در اختیارش باشد، مقامات امریکایی نیز سعی می کنند حضور گروههای جنگطلب دلخواه آنان در کابینه پررنگ باشد و از ورود افراد و جناحهای غیرمطلوبشان به کابینه مانع شوند، ائتلاف تحمیلی نیز مانع تصرف مستقلانه رییسجمهور در رابطه تشکیل کابینه قابل قبول برای همه یا اکثریت جناحهای مطرح میشود، فیصله نهایی در این مورد نیز بار دیگر به مقامات امریکایی محول خواهد شد.
حزب اسلامی تحت مدیریت جنابعالی یکی از بزرگترین و منسجمترین احزاب اسلامی افغانستان طی چند دهه اخیر بوده است اما اکنون به نظر میرسد به چند بخش تقسیم شده و یکپارچگی خود را از دست داده است، این موضوع را باید بخشی از مدیریت شما برای حضور در همه صحنهها دانست یا اختلافنظر میان اعضای حزب عامل ایجاد این وضعیت شده است؟ آیا امکان انسجام مجدد حزب اسلامی را میدهید؟
نیروهای بیرونی و دشمنان کشور و مردم ما حضور احزاب نیرومند و افغانستان شمول را مانعی بزرگ در راه رسیدن به اهدافشان میگیرند، سعی میکنند احزاب مستقل و اسلامی را تضعیف و با مشکل تجزیه و تشتت مواجه کنند و در عوض آنها گروههای کوچک محلی و قومی و مشتمل بر افراد وابسته و بیگانه از ملت را رشد دهند. با خروج نیروهای اشغالگر این مشکل به زودی حل خواهد شد و بساط گروههای کوچک محلی و قومی برچیده خواهد شد، حزب با تمامی مشکلاتی که در این چند دهه با آن مواجه بود؛ حضور نیرومند، متحد و فعال خود را حفظ کرده، به نحوی که مطمئنیم پس از خروج نیروهای اجنبی هیچ گروهی با حزب برابری نخواهد کرد.
ادامه حضور یا ترک افغانستان توسط نیروهای ناتو و امریکا مدتهاست مطرح و عنوان میشود در این تردیدی نیست که این حضور ظرف سالهای گذشته توانسته دولت را در مقابل مخالفان مسلح حفظ و موجب شکلگیری نیروهای امنیتی افغان شده است، ارزیابی شما از این موضوع چیست. آیا آنها واقعا قصد ترک افغانستان را دارند یا از آن تنها به عنوان ابزاری برای چانهزنی با دولت افغانستان استفاده میکنند؟ آیا میتوان ارتباطی میان ادامه این حضور با سایر اهداف منطقهیی امریکا و ناتو برقرار کرد؟
نیروهای ناتو و امریکا هیچ بدیل و انتخابی دیگر جز خاتمه اشغال و بیرون رفت از افغانستان ندارند، برخی برگشتند؛ دیگران نیز بیرون خواهند رفت، فشار پنتاگون آنان را وادار به ماندن کرده، اوباما میخواست تا پایان سال ۲۰۱۴ تمامی نیروهای امریکایی را از افغانستان خارج و به امریکا برگرداند؛ اما فشار پنتاگون او را نیز به تغییر موضع وادار کرد، میدانید که تصمیم این جنگها و دوام و پایان آن به شرکتهای بزرگ مخصوصا شرکتهای سلاح سازی درامریکا برمیگردد، آنهایی که ابر رسانه های امریکایی را نیز در اختیار دارند و ژنرالها نیز در خدمت آنان، این تصمیم در گرو آنهاست که چه کسی را بر اریکه قدرت در قصر سفید بنشانند، جمهوری خواه یا دموکرات را، جنگ طلب یا مخالف جنگ را. تمامی فتنه هایی که در منطقه ایجاد شده، چه در این منطقه، چه در عراق و اطراف آن و در افریقا عامل اصلی آن حضور نیروهای بیگانه در این مناطق است، عجیب است که برخی از زمامداران کشورهای اسلامی این حقیقت را درک نمی کنند.
آیا نیروهای امنیتی افغان بدون حضور خارجیها قادر به تامین صلح و مقابله با گروههای مخالف هستند؟
هرگز نه، این نیروها نه از لحاظ روحیه و مورال در موقعیت قابل اعتنا هستند و نه از لحاظ توانمندیهای رزمی و نظامی، پرسنل آن از سوی امریکا و بریتانیا انتخاب و استخدام و غرض جنگ با هموطنان شان تربیت شدهاند، اگر چند روزی معاش شان معطل شود، با سلاح دست داشتهشان فرار میکنند و به مخالفین می پیوندند.
آقای کرزی از امضای پیمان امنیتی با امریکا خودداری و آن را منوط به تعهد امریکا برای برقراری صلح با طالبان کرد. نقش امریکا را در فرآیند صلح میان دولت افغانستان و سایر گروههای مخالف چگونه میبینید؟ اصولا ارزیابی شما از آینده صلح میان دولت افغانستان و گروههای مخالف چیست؟
تصمیم صلح و جنگ کاملاً در دست امریکاییها است، عملکرد امریکاییها در رابطه با تشکیل حکومت ائتلافی و اصرار بر اعطا پستهای مهم دولتی، به ویژه در نیروهای امنیتی؛ به گروههای جنگ طلب؛ نشانه آن است که امریکا قصد ادامه جنگ را دارد.
امضای پیمان امنیتی امریکا با افغانستان به نوعی پیش شرط ادامه حمایتهای اقتصادی و نظامی کشورهای کمککننده به افغانستان شده است، با توجه به کمبودها و نیازهای افغانستان در شرایط فعلی موضع شما در قبال امضای این پیمان چیست؟
افغانها در مجموع به استثنای عده قلیلی پیمان امنیتی با امریکا را پیمان ننگین و مترادف وثیقه اشغال دایمی افغانستان خوانده، با حضور نیروهای بیگانه، اعطای پایگاه های نظامی به آنها، عملیات نظامی این نیروها در کشور، مصونیت قضائی به جنایتکاران جنگی شان، رفت و آمد بدون ویزای سربازان و انتقال بدون مجوز سلاح و مهمات جنگی و دخول و خروج قطعات نظامی شان، دستگیری افغانها، مداخلات شان در امور داخلی کشورما، … شدیداً مخالفاند.
مشروط ساختن حمایتهای اقتصادی و نظامی کشورهای کمککننده به افغانستان به امضای پیمان امنیتی، مخالفت لوی جرگه با امضای غیرمشروط این پیمان و خودداری کرزی از امضای آن به وضوح نشان می دهد که امریکا با استفاده از تمامی اهرمهای فشار امضای این پیمان را بر ارگنشینان تحمیل کرده است.
تعریف و نگاه شما نسبت به آنچه به عنوان افراطگرایی از آن در منطقه یاد میشود چیست؟ با علم به اینکه حداقل در افغانستان نقطه آغاز شکلگیری این پدیده در مقابل نیروهای خارجی در سالهای گذشته نبوده است چه عواملی را در ایجاد و توسعه این جریان موثر میدانید؟
افراطگرایی عوامل درونی و بیرونی دارد، در برخی از موارد استخبارات نیروهایی که جنگها را بر این منطقه تحمیل کردهاند عامل و فاعل این پدیدهاند، در برخی دیگر این پدیده عکسالعملی طبیعی در برابر تجاوز و ظلم و ستم است.
آیا رابطهیی از نظر هدفگذاری یا کار مشترک میان شما و طالبان وجود دارد؟ آیا مسیری که طالبان در پیش گرفتهاند مورد تایید شماست؟
ما با طالبان هیچ ارتباط و هماهنگیای نداریم و میان اهداف و سیاستهای ما و آنان تفاوتهای زیادی وجود دارد.
نگاه شما نسبت به گروه القاعده و گروههای مشابه دیگر از جمله داعش چیست؟ میدانید که نشانههایی هرچند اولیه از تمایل داعش به حضور در افغانستان مشاهده شده است آیا در صورت حضور در قدرت اجازه فعالیت به این قبیل گروهها را در خاک افغانستان میدهید؟
تا زمانی که نیروهای استعماری در منطقه حضور دارند و مصرند بر سیاست و اقتصاد کشورهای منطقه اثرگذار باشند؛ در عکسالعمل به آن گروههای شبیه القاعده و دولت اسلامی عمل خواهند کرد.
از سوی دولت اسلامی خطری متوجه افغانستان نیست، اگر لازم است کشوری احساس خطر کند، افغانستان نه بلکه همسایههای عراق و سوریه؛ مخصوصاً کشورهایی خواهند بود که ستمگرانه و قوم گرایانه عمل میکنند و اقلیت های قومی و مذهبی را از تمامی حقوق انسانی شان محروم کردهاند.
چه جایگاه و نقشی را در بخشهای مختلف اداره جامعه برای زنان قایل هستید؟ آیا آمادگی دارید نقش زنان در جامعه را بدون هیچگونه محدودیتی بپذیرید؟
میخواهیم اسلام به مفهوم واقعی کلمه در تمامی ابعاد زندگی ما حاکم باشد، حقوق مرد و زن و جایگاه هر یکی در جامعه در روشنی آموزههای اسلامی تعیین شود، برای زن همان جایگاه و نقشی شایسته، امتیازی و بلندی را خواهانیم که اسلام برای زن در جامعه تعیین و تضمین میکند، اسلام در خیلی از موارد امتیازاتی به زن داده که نه تنها او را در جایگاه بلندی قرار داده بلکه بیش از هر دین، مکتب و مذهب به او امتیاز داده است.
نگاه شما نسبت به بخشی از دستاوردهای دوره اخیر در افغانستان نظیر توجه به حقوق بشر، آزادیهای فردی، توسعه رسانههای جمعی، آزادی فعالیت احزاب و جریانات سیاسی و مواردی از این قبیل چیست؟
اشغال کشور به دست نیروهای امریکایی و موتلفینش بلاهایی بر سر کشور و ملت ما آورد که جبران آن در کوتاهمدت اگر محال نباشد بیشک دشوار است، ارزشهای دینی و ملی ما را به سختی صدمه زد، بدترین و مفسدترین اداره را بر کشور ما مسلط کرد، مفسدین و بیگانه پرستان را بر اریکه قدرت نشاند، بیش از ۱۷۰ هزار افغان را به شهادت رساندند، فساد، دین ستیزی، فرار از ارزشهای اخلاقی، بدمعاشی، اعتیاد به مواد مخدر، برخی ارمغانهای اشغالگران به ملت هستند، شعارهای حقوق بشر، آزادیهای فردی، توسعه رسانههای جمعی، آزادی فعالیت احزاب و جریانات سیاسی… همه شعارهای میانتهی و فریبندهاند. کسی آن را دستاورد خواهد خواند که معنی حقیقی آزادی و حقوق بشر را نشناخته و لذتش را نچشیده. اشغال و آزادی، تجاوز و حقوق انسانی؛ مفاهیمی متضادند که تلفیق آنها نادرست و خلاف واقع است.
از نظر شما راهحل مناسب برای خاتمه بحران فعلی در افغانستان و برقراری ثبات در کشور چیست؟
از نظر هر افغان آزادیخواه؛ راهحل یگانه خاتمه بحران کنونی و برقراری ثبات در کشور عبارت است از: خروج بلاقید و شرط و کامل نیروهای خارجی، تفاهم صادقانه بین الافغانی بدون وساطت نیروهای اجنبی، تغییر در قانون اساسی و قانون انتخابات، برگزاری انتخابات عادلانه، آزاد و شفاف، تعهد تمامی گروه های افغانی به احترام به رای مردم، عدم استمداد از نیروهای خارجی و عدم توسل به سلاح، غرض رسیدن به قدرت.