احمد خرم:
دولت یازدهم هیچ کاری برای اصلاح طلبان نکرد
دولت اگر میخواهد عقبه داشته باشد باید به حامیان سال ۹۲ خود توجه کند توجه فقط به معنای این نیست که شعار دهد وحرفهای زیبا بزند، زمینه فعالیت سیاسی و قانونی اصلاح طلبان را فراهم کند.
«دولت اگر می خواهد عقبه داشته باشد باید به حامیان سال ۹۲ خود توجه کند توجه فقط به معنای این نیست که شعار دهد وحرف های زیبا بزند، زمینه فعالیت سیاسی و قانونی اصلاح طلبان را فراهم کند، گفتمان دولت یازدهم را اصلاح طلبان می توانند نهادیه کنند؛ مجلس دهم تنها با کمک اصلاح طلبان می تواند همسو با دولت باشد پس باید طبقه اجتماعی اصلاح طلبان را تقویت کند» این ها احمد خرم وزیر اسبق راه می زند، احمد خرم نگران است دولت یازدهم به واسطه تردید و ترس از اصول گرایان مانع فعالیت سیاسی اصلاح طلبان شده و در آستانه انتخابات مجلس دهم به واسطه نداشتن قدرت تشکیلاتی کافی اصلاح طلبان و سرخوردگی آنها از دولت. قافیه را به بخشی از نیروهای تندروی مجلس واگذار کند که برای نشستن بر صندلی های سبز بهارستان هر روز مسیر را آب و جارو می کنند. مشروح مصاحبه ندای ایرانیان با احمد خرم عضو ارشد شورای مشاوران خاتمی و وزیر پیشین راه در دولت خاتمی در ذیل آمده است:
مجلس به وزیر پیشنهادی روحانی، دکتر فرهادی رای داد. رابطه دولت و مجلس به عقیده شما در چه شرایطی قرار دارد؟
خیر، آنچه ناظران بی طرف سیاسی در خصوص، رابطه دولت و مجلس بیان کرده اند چیزی نبود که در جلسه علنی مجلس مشاهده کردیم. برخی از نمایندگان مجلس هنوز با دولت یازدهم سر عناد دارند. نکته مهمی که میشود در خصوص رابطه دولت یازدهم و مجلس ذکر کرد این می باشد که برخی از نمایندگان مجلس نهم هنوز باور نکرده اند که هر نمایندهای که بر کرسیهای مجلس نشست نماینده اکثریت مردم محسوب میشود نماینده کل جامعه است. همگان مجلس را یک نهاد ملی محسوب می دانند بنابراین باید به آنان یادآور شویم که تصمیمگیری در مجلس نباید؛ بر اساس دیدگاههای جناحی و شخصی صورت نمیگیرد. به هر حال امروز این اصل در باور بسیاری از نمایندگان جا نیفتاده است. به طور مثال برخورد با مسئله وزارت علوم کاملا جناحی و سیاسی بود. طبیعتا نباید از موضع مجلس نباید برخورد شخصی و جناحی با مسائل ملی میشود. این رویکرد قطعا به پایههای دموکراسی لطمه میزند. نکته بعدی که در خصوص رابطه دولت و مجلس باید ذکر شود در این راستاست که اکنون یک سال و چند ماه از انتخابات خرداد ۹۲ گذشته است اما بخش زیادی از نمایندگان هنوز باور نکردهاند مردم به رویکردها و سیاستهای قبلی نه گفته اند و تغییری جدی در ذائقه مردم ایجاد شده است، چنانکه رئیس جمهور دیروز در صحن علنی و در دفاع از دکتر فرهادی بدین مسئله اذعان داشت. سوم اینکه به نظرمیرسد جناح اکثریت مجلس قبل از اینکه دو سال از عملکرد دولت بگذرد و بعد عملکرد دولت را به قضاوت بنشینند از همان ابتدا به قضاوت نشستند. آنها تصمیم گرفتند به شکلی گام بردارند که این دولت یک دوره بیشتر فعالیت نکند. یعنی بخشی از مجلس درصدد است که دولت روحانی را یک دوره بیشتر حفظ نکند علت شادی برخی از نمایندگان از عدم امضای توافق هسته ای هم همین بود. چون اگر غیر از این بود و روال منطقی عملکرد دولت بخواهد دنبال شود نباید در عرض چهار یا پنج ماه تعداد زیادی از وزرای دولت روحانی تحت پروژهای به نام سوال از وزرا به مجلس فراخوانده شوند. همگان آگاهند که این حق مجلس است که از دولت سوال کند اما دولتهای نهم و دهم که دولت اصولگرا بود تکیهگاههای مختلف کشور از جمله اقتصاد، صنعت، تولید و…را به مرز مشکلات جدی رساند. نه تنها به این مرز رساند بلکه بحران آفرید و بر شدت مشکلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی افزود به نحوی که امروز ۸ سال کار دولتهای نهم و دهم و ۸۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی دیده نمیشود گویی که در این چند ساله اصلا مشکلی وجود نداشته است. همین نمایندگان که امروز دولت پاسخگو میخواهند در هشت سال گذشته آنچنان که باید و شاید حساسیتی بر کار نظارتی خود به طور ملموس نشان ندادهاند. به تعبیری عدهای از فعالان سیاسی آنطور که مردم انتظار داشتند مجلس در بزنگاه از ابزار نظارتی خود در مورد عملکرد دولتهای نهم و دهم استفاده نکرد و گاهی اتفاقی هم که رخ میداد با ملاحظهکاری به استقبال آن میرفتند. میتوانم این رفتار را با چند مثال ساده خدمت شما عرض کنم؛ یک موجی در مجلس در مخالفت با اقدامات نادرست دولت آغاز میشد و بخشی از نمایندگان که با دولت رابطه داشتند تحت عنوان ریشسفیدی آن را جمع میکردند. چون دولت از خودشان محسوب میشد و تعبیر برخی از اصولگرایان دولت و مجلس یکدست بود و به سرعت آن مشکل به هر نحوی حل شده و از خطاهای دولت به دلایل جناحی چشم پوشی میشدمیخواهم روند پیدایش فساد در دولت گذشته با چند مثال برای شما توضیح بدهم. ببینید شما در سفرهای استانی میبینید که کمتر از ۳۰ درصد قولهای دولت قبل عملی میشد در حالی که درآمد سالانه ارزی دولت به بیش از ۴ برابر در آمدهای ارزی دولتهای هفتم و هشتم میرسید. نمونه روشناش کلنگهای است که تحت عنوان احداثپتروشیمیها در استانها زده میشد. کلنگ ساخت حدود۳۰پتروشیمی در شهرستانهای مختلف زده شد. امروز شما از نمایندگان مجلس بپرسید چه تعداد از پتروشیمی افتتاح یا در آستانه بهره برداری است. به هر حال تقابل دولت و مجلس با اکثریت اصول گرا همچنان ادامه دارد. به هر حال آنچه دولت در شرایط فعلی لازم دارد؛ حمایت مجلس است و این حاصل نمی شود جز با مجلسی که اکثریت آن همسو باشد.
دولت چگونه می تواند؛ در انتخابات آینده مجلسی همسو فراهم کند؟
باید نیروهای همسو را فعال کند. اصلاح طلبان، اصول گرایان معتدل و متخصص. احزاب و جریان های معتدل باید فعال تر از گذشته شود. به هر حال بدون حضور حامیان گفتمان دولت یازدهم، یعنی اصلاح طلبان و اصول گرایان معتدل، امکان موفقیت برای این دولت نیست. البته باید دولت یازدهم، اصلاح طلبان را قوی تر از گذشته و توانمند تر از گذشته کند. من معتقدم این دولت تا به حال برای فعالین سیاسی اصلاح طلب و احزاب اصلاح طلب کاری انجام نداده است. وقتی تعداد مجوز فعالیت احزاب و تشکل های اصول گرا بیشتر از اصلاح طلبان است و احزاب اصلاح طلب تقریبا در مرحله صفر قرار دارند، دولت یازدهم بی پشتوانه خواهد ماند. اکثر فعالین حزبی اصلاح طلب از عملکرد دولت نارضایتی دارند و این نارضایتی در شهرستان ها بیشتراست. دولت یازدهم اگر می خواهد قدرت اجرایی را به مانند سال ۸۴ به امثال احمدی نژاد واگذار نکند، قطعا باید اصلاح طلبان راضی نگه دارد، نه فعالین حزبی و نه فعالین شهرستانی از عملکرد دولت رضایت ندارند.
به طور خاص دولت چه کاری را باید انجام می داده که تا کنون انجام نداده است؟
البته باید بگوییم آرامش سیاسی را به کشور باز گرداند اما این دولت برای تداوم حیات اش نیازمند گام های بلند تری است. در یک کلام بگویم وظیفه دولت ها تنها پخش مواد غذایی یا کار عمرانی نیست، دولت وظیفه اش کمک به احزاب وشکل گیری جامعه مدنی پویا است. اگر دولت نتواند حامیان اصلی اش را راضی نگه دارد قطعا بازی سیاسی را به حریف واگذار کرده است. دلتمردان تنها یک سال فرصت دارند، تا فضای سالم را برای فعالیت اصلاح طلبان فراهم کنند. این حداقل کاری است که دولت در یک سال گذشته باید انجام دهد.
شاید از سوی اصول گرایان افراطی تحت فشار باشد. تمام قدرت در اختیار دولت نیست؟
مسلم است هر دولتی که روی کار می آید تحت فشار رقبا است. آیا باید تحت فشار صحنه را به رقبا واگذار کند. قطعا خیر. محصول عملکرد وزارت کشور دولت روحانی در نهایت باخت این دولت را درانتخابات مجلس رقم خواهد زد. چه تعداد تشکل اصلاح طلب اجازه فعالیت پیدا کردند؟ چه تعداد سخنرانی اصلاح طلبان و اعتدال گرایان تحت فشار تندروها لغو شده است؟ چه تعداد فعال سیاسی اصلاح طلب در شهرستان ها از عملکرد دولت و فضای ایجاد شده برای آنها راضی هستند؟ پاسخ مشخص است معدودی از افراد چنین ویژگی دارند. اینها مثال هایی است که دولتمردان باید بدان توجه کنند.
اصلاح طلبان در شرایط فعلی چه کاری را انجام دهند به هر حال ما احزاب اصلاح طلب مشخص و فراگیری نداریم؟
وظیفه دولت است که شرایط شکل گیری احزاب فراگیر را فراهم کند که البته این شرایط زمان زیادی را از آن خود می کند، اما کمترین حمایت از اصلاح طلبان و تشکل های آنها انجام شده است. رفتار وزارت کشور در قبال فعالیت های حزبی اصلاح طلبان با ترس و لرز همراه بوده است. بخشی از آن مربوط به تجربه تلخ گذشته است.
تجربه تلخ گذشته که اشاره کردید به چه معنا است؟
تجربه تلخ گذشته، اشتباه برخی از اصلاح طلبان در مورد جامعه ایرانی بود. برخی از اصلاح طلبان خیلی آکادمیک تصور می کردند، دیگر پوپولیسم و فریب دادن مردم اتفاق نمی افتد، که البته این تصور خامی بود. دقیقا سال ۸۴ و حتی قبل تر از آن اصلاح طلبان سنگر به سنگر به خودشان باختند. جامعه امروز ایران را درک نکردند وقتی می گویم جامعه امروز و توده مردم منظورم این است که اصلاح طلبان هنوز هم ممکن است بازی را به احمدی نژاد ها و طیف فکری او واگذار کنند. این ادعا یک واقع بینی مطلق است. روشنفکرمآبی به شیوه سال های ابتدایی شکل گیری جنبش اصلاحات، ارائه تز های غیر واقع بینانه و دوری از جامعه ایرانی و از همه مهمتر تحریک قشر سنتی با طرح ادعاهای عبور خاتمی، برهم ریختن ساختار نظام و غیره. چشم و دل کارگزاران دولت یازدهم را ترسانده است ابتدا باید اصلاح طلبان نسبت خود را با حکمیت روشن کنند به معنای دیگر اعتماد سازی کنند. اقدام دوم، پرهیز از تندروی و اقدامات شعار گونه است. حال ما نیازمند اصلاح طلبان واقع بین، عمل گرا و آشنا و پایبند به اصول دموکراسی هستیم. بدین ترتیب می توان امیدوار بود کارگزان دولت به طیف پر مخاطب جامعه اعتماد کنند. از سوی دیگر لازم است اصلاح طلبان و اعتدال گرایان با هم معتدل باشند. من با مرز بندی میان اصلاح طلب و اصول گرا بدین شکل که هست مخالفم، این مرزها هم پوشانی دارد لازم است اصلاح طلبان روی مرزهای مشترک خود با اصول گرایان بیشتر کار کنند. اصول گرایان معتدل را جذب و بخش تندرو و افراطی اصول گرایان را دفع کنند حتی در میان جبهه اصلاحات هم تندروها باید دفع شوند. فکر می کنم در این صورت اعتماد ساز متقابل صورت گرفته و اصلاح طلبان می توانند فعالیت کنند و در مقابل اقلیت تندروی مجلس در دفاع از دولت همسو قد علم کنند. البته دولت اگر می خواهد عقبه داشته باشد باید به حامیان سال ۹۲ خود توجه کند توجه فقط به معنای این نیست که شعار دهد وحرف های زیبا بزند، زمینه فعالیت سیاسی و قانونی اصلاح طلبان را فراهم کند، گفتمان دولت یازدهم را اصلاح طلبان می توانند نهادیه کنند؛ مجلس دهم تنها با کمک اصلاح طلبان می تواند همسو با دولت باشد پس باید طبقه اجتماعی اصلاح طلبان را تقویت کند.
برخی از فعالین سیاسی معتقدند که هدف بخش تندرو مجلس مشغول کردن دولت به کارهای غیر ضرور یا به نوعی وادار به عقبنشینی کردن دولت از شعارهایش است؟
من بر این باورم در شرایط کنونی هرگونه حرکتی که دولت را وادار به عقبنشینی از اصول اساسی و وعدههای بهحقی که به مردم داده موجب شود که دولت دست به عصا حرکت کند، این کمک به منافع ملی نیست. ظاهرا هدف تندروها هم همین است که دولت را وادار به عقبنشینی کنند. اگر وزیر هم استیضاح شود یا کارت زرد بگیرد چون براساس وظیفه اصلی نظارتی نیست، تنها میتواند یک هدف داشته باشد و آن سنگاندازی مقابل راه دولت است. از طرفی دیگر دولتی که نتواند شعارها و وعدههایش را عملی کند بیتردید به شدت ضربه خواهد خورد. این رویکرد در شرایط بحرانی کشور عدم توجه به منافع ملی محسوب میشود. بیتردید بخشی از مجلس منافع جناحی را دنبال میکند اگر کسی کوچکترین علاقهای به کشور داشته باشد قطعا در شرایط فعلی از دولت حمایت خواهد کرد. این که میگویند با اعتراض به سوالهای متعدد که از دولت صورت میگیرد به مجلس توهین صورت میگیرد حرف درستی محسوب نمیشود. من فکر میکنم یکی از مسائلی که باعثشده است که برخی از نمایندگان درصحنه مخالفت با دولت حضور پیدا کنند اتفاقا باید بگویم دلیلاش موفقیت دولت در ایجاد فضای مثبت بین المللی است. ایجاد نظم و انضباط مالی و تاکید بر این انضباط موجب شده است برخی از نیروها و باندهایی که ازموقعیت بینظمی دولت گذشته سود میبردند اکنون از به وجود آمدن وضع فوق ناراضی و ناخشنودند. بنابراین واکنش منفی از خود نشان میدهند.
معتقدید که هدف طیف تندرو فقط متوقف کردن دولت است؟
خیر من فکر میکنم که آنها برای مجلس بعدی اسبشان را زین کردهاند. حضور اصولگرایان در مجلس دهم مستلزم ناکار آمد جلوه دادن دولت یازدهم است. ببینید هر دولتی که روی کار آمده است مجلس بعدی هماهنگ با دولت آینده روی کار آمده؛ اکنون آنها میخواهند که مجلس بعدی همراه دولت و از جناح دولت نباشدبنابراین تمام تلاش اصولگرایان در مجلس فعلی ناکارآمد جلوه دادن دولت است. این یک بخش از مساله است. اما ما بحثاین را نداریم که دولت یازدهم ۱۰۰ درصد دارد درست عمل میکند. بیتردید انتقادات فراوانی به دولتمردان و اقداماتشان وارد است. من به عنوان یک آدم اجرایی بارها از عملکرد اجرایی دولت انتقاد کرده ام. به آنها گفته ام که در شرایط بحرانی دست به عصا حرکت نکنید اگر در این شرایط دست به عصا حرکت کنید بیتردید اولین بازنده میدان سیاست شمائید. یک دولتمرد باید قاطع تصمیم بگیرد و قاطع تصمیماتاش را اجرا کند.
شما میگویید دولت قاطعانه تصمیم نمیگیرد ودر عین حال تصمیماتش را قاطعانه اجرا نمیکند. منطق این انتقاد شما چیست؟
من معتقدم دولت تصمیمات اش را باید قاطعتر و سریعتر بگیرد و اگر این مساله غفلت کند آسیب میبیند. اکنون دولت قاطعانه تصمیم نمیگیرد و قاطعانه تصمیماتش را به اجرا نمیگذارد. به دلیل ترس دولت است. شاید دو سال آینده برای تصمیم گیری دولتمردان خیلی دیرباشد. به هر حال اگر فکر میکنند نمیتوانندپاسخگوی الزامات دولتمردی باشند نباید مسئولیت قبول میکردند. این وضعیت دولت را محدود و ناتوان میکند. معتقدم با این دید دولت قادر نیست که ادامه دهد.