عبدالعلی قوام:
همسایگان، مانع توافق سوم آذر شدند
کسی نمیتواند نقش عربستان را نبیند و در مورد آن قضاوت نکند. البته من منکر رفتار مقامات آمریکا در طول مذاکرات نیستم اصول دیپلماسی به ما میگوید رفتار مقامات کاخ سفید، معلول علتهایی است که در اینجا به برخی از آنها اشاره کردیم.
«نگرانیها و دشمنیهای کشورهای منطقه، کاملا آشکار بود کسی نمیتواند نقش عربستان را نبیند و در مورد آن قضاوت نکند. البته من منکر رفتار مقامات آمریکا در طول مذاکرات نیستم اصول دیپلماسی به ما میگوید رفتار مقامات کاخ سفید، معلول علتهایی است که در اینجا به برخی از آنها اشاره کردیم» این را کسی میگوید که ۳۶ سال است که دیپلماسی تدریس میکند. تقریبا اکثر منابع ارشد و دکترای روابط بین الملل از آن اوست، استاد بسیاری از دیپلماتها و چهرههای عرصه روابط بین الملل به نوعی شاگرد او بودهاند. استاد تمام روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی، در همان آغاز گفتوگو بحثما در مورد عدم توافق در سوم آذر به ما میگوید «اولین درس در روابط بین الملل این است که ما دوست و یا دشمن واقعی نداریم، بنابراین باید به دنبال علت رفتار کشورها بگردیم» دکتر عبدالعلی قوام در گفتوگو با ندای ایرانیان همچنان از امیدواری سخن میگوید. امیدواری به توافق انجام شدنی. مشروح مصاحبه دکتر قوام با ندای ایرانیان در ذیل آمده است:
توافق هستهای با وقفه چند هفتهای روبرو شد. این مذاکرات را تا چه میتواند بر روابط بین الملل و روابط ما با دیگر کشورها موثر باشد؟
ما باید تعریف روابط تهران با دیگر کشورها را از روز آغاز مذاکرات تغییر یافته تلقی کنیم. اینکه امروز به توافق نرسیدیم چند دلیل عمده داشت؛ مهمترین دلیل مخالفان قدرتمند توافق جامع بود. پر بیراه نیست اگر بگوییم عربستان سعودی، کشورهای عرب منطقه و اسرائیل تمام توان خود را برای متوقف کردن توافق جامع به کار بستند. ما حساب کار کشورهای عرب منطقه را نکرده بودیم. پس از وقوع توافق دیپلماسی ما وارد عصر جدیدی میشد که حداقل در نیم قرن گذشته و به خصوص سی سال گذشته تجربه نکرده بود. نباید فراموش کنیم که از آغاز مذاکرات تا کنون دیپلماسی ایران شرایطی را تجربه کرد که بیسابقه بود. توافق هستهای ادامه دادن همین شرایط بود. من به جرات میتوانم بگویم فصل جدیدی در روابط بین الملل آغاز میشد. اما حالا فرصت زیادی باقی است تا در مورد توافق صحبت کنیم.
آیا مذاکرات را تمام شده و پایان یافته تصور میکنید؟ اگر نه. مذاکره چه سودی داشت؟
خیر، سال هاست که روابط بین الملل را تدریس میکنم. هم اکنون هم در آستانه توافق جامع هستیم به هر حال مذاکرات فصل جدیدی را پیش روی ما گشود. فرصت توافق همچنان برقرار است؛ دیپلماسی که من در این چهل سال تدریس کردم به من میگوید؛ دیپلماسی پایانی ندارد کاری که ظریف انجام داد گام نهادن در راه بیبازگشت دیپلماسی بود. برخلاف برخی از افراد همچنان توافق را انجام شدنی و دردسترس میدانم. حال معتقدم با توافق هستهای سه ژئوپلتیک دچار تحول میشود، ژئوپلتیک هستهای، ژئوپلتیک منطقهای و دیگری ژئوپلتیک انرژی در دنیای امروز همه این عوامل بر هم اثر میگذارند. پیش از این تحریمها وارد این سه عرصه شده و رابطه را به شدت پیچیده کرده بود. لذا توافق هستهای این اجازه را به ما میدهد از هر سه ژئوپلتیک بیشترین بهره را ببریم. اما نباید از نظر دور داشت که روابط ایران به طور خاص با آمریکا چه بخواهیم و چه نخواهیم وارد فصل جدیدی شد، البته منظور من از عادی شدن روابط؛ تغییر گفتمان و عملکرد دو طرف به هر شکل ممکن نیست. به طور خاص منظور من، تحولی است که در ۳۶ سال گذشته شاهداش نبودیم، به عقیده من مذاکرات توانست راه گشا باشد. از دیگر نتایج مذاکرات و تلاش برای توافق؛ جابه جایی عوامل امنیت زا و امنیت زدا در سیاست جهانی است. از این پس عوامل بسیاری از عوامل امنیت زدا در سیاست خارجی تعدادی از کشورها از جمله کشور ما جای خود را به عوامل امنیت زا میدهد. اینجابه جایی نقطه عطف روابط بین الملل است.
به طور مشخص میخواهم بپرسم، روابط ایران و آمریکا پس از توافق هستهای چه تغییری پیدا خواهد کرد. آیا کینه خصومت آمریکا پس از ۳۶ سال پایان پیدا می کند؟
ابتدا باید به تعریف روابط در سایه گفتوگوهای هستهای بپردازیم. توافق یا بیتردید شاهد تعدیلهایی در سیاست خارجی آمریکا پدید خواهد آمد. اما این به معنای تغییر کلی سیاستهای ایالات متحده در خاورمیانه و ایران نیست. اگر توافق به تاخیر افتاد به این دلیل بود که آمریکا نتوانست این اطمینان را به متحدان عرب خود مانند عربستان بدهد که درصورت توافق حتی المکان سیاستهایش در قبال مسائل خلیج فارس تغییر پیدا نمیکند. به همین دلیل برخی همسایگان تمام تلاش خود را برای ناکامی مذاکرات به کار بستند. به هر حال با وجود مذاکرات من بعید میدانم، آمریکا رفتار کلی خود را در قبال کشورهای مثل ایران به زودی تغییر دهد، سوابق نشان داده است که گفتمان آمریکا چندان تغییری پیدا نمیکند. اما لاجرم توافق نهایی آنها را وادار خواهد کرد تعدیلهایی را در سیاست خارجی بپذیرند. من معتقدم با توافق نهایی و عمل هر دو طرف به مفاد آن، بخش اعظمی از دیوار بیاعتمادی فرو خواهد ریخت.
چرا معتقدید که بخشی از دیوار بلند بیاعتمادی میان ما غرب فرو خواهد ریخت؟! در مذاکرات چند روز پیش خواستههای آمریکا تمامی نداشت؟
بخش زیادی از این دیوار؛ حاصل رفتار روانی و عکس العملهای تاریخی دو طرف است. تاریخ به ایرانیان میگوید نباید به آمریکا اعتماد کنند، مسائل روانی، جهت دهیهای رسانهها و از همه مهمتر لابیهای قدرتمند شهر واشنگتن به آمریکاییها میگوید ایرانیها هم قابل اعتماد نیستند. پس از توافق که به عقیده من چندان دور از دسترس نیست و عمل به مفاد آن چنانکه دو طرف بدان پایبند باشند با ریزش بخشی از دیوار بلند بیاعتمادی روبرو خواهیم شد. پروسه مذاکرات هستهای به آمریکا نشان داد که باید سیاستهایی اعمالی و اعلامیاش به یک شکل باشد اگر چنین نکند ایران پای میز مذاکره امتیازی نخواهد داد. به هر حال چین، روسیه کشورهای عرب منطقه بیشترین منفعت را زمانی میبرند که ایران و غرب همچنان مذاکره کرده و کشورمان تحریم باشد.
منظورتان از منفعت چیست؟
چین از ادامه تحریمها به شکل دو سال گذشته منفعت اقتصادی میبرد. هر چند اکنون مایل به توافق جامع است. اما روسیه، عربستان و اسرائیل چندان مایل نیستند موقعیت ژئوپلتیک خاورمیانه تغییر پیدا کند. روسیه تنها در ظاهر موافق توافق و همراه ایران است اما نگرانیها و دشمنیهای کشورهای منطقه، کاملا آشکار بود کسی نمیتواند نقش عربستان را نبیند و در مورد آن قضاوت نکند. البته من منکر رفتار مقامات آمریکا در طول مذاکرات نیستم اصول دیپلماسی به ما میگوید رفتار مقامات کاخ سفید، معلول علتهایی است که در اینجا به برخی از آنها اشاره کردیم. اولین درس در روابط بین الملل این است که ما دوست و یا دشمن واقعی نداریم، بنابراین باید به دنبال علت رفتار کشورها بگردیم.