ناطق نوری؛ گل طلایی اصلاح طلبان یا گل نجات بخش اصولگرایان
برای اصول گرایان، مجلس دهم آخرین فرصت برای باقی ماندن در قدرت است به خاطر همین تلاش میکنند تمام نیروهای خود را گرد یک پرچم جمع کنند. جریان راست، برای بدست آوردن ناطق باید دو مسیر را طی کنند ابتدا باید دل او را بدست آورند و سعی کنند، ناطق روزهای تلخ ۸۸ را فراموش کند و همچنین جریان اصول گرایی باید تکلیف خود را با جریان تندرو مشخص کنند و خطوط قرمز خود را با برخی افراد پررنگ تر از گذشته نمایند.
در بازیهای توپ و توری به ویژه فوتبال، گلهای دقایق پایانی و یا گلهای طلایی جایگاه ویژهای دارند و میتوانند سرنوشت یک بازی ورزشی را عوض کنند. در دنیای سیاست نیز همچون زمینهای ورزشی، گلهای طلایی دارای جایگاه ویژهای است. گلهایی که میتواند استراتژی و راهبرد یک جریان سیاسی را دچار تحول و دگرگونی کند.
نامه نیوز با این مقدمه نوشت: این روزها ناطق نوری برای جریانهای سیاسی ایران، نقش گل طلایی و یا گل دقایق پایانی یک مسابقه فوتبال را دارد. اصلاح طلبان و اصول گرایان به ناطق نوری به چشم یک فرصت استثنایی نگاه میکنند که میتواند بازی سیاسی را به نفع آنها تغییر دهد. توانایی اجرایی، شخصیت کاریزماتیک، نگاه اعتدالی و جایگاه مناسب در فضای سیاسی، از او یک چهره استثنایی در فضای سیاسی ایران ساخته است.
اصلاح طلبان ناطق نوری را یک گل طلایی میدانند که میتواند کار اصول گرایان را در مجلس دهم به پایان برساند. ایرانیان ناطق را یک اصول گرای قدیمی میدانند، شخصی که در تمام سالهای فعالیتهای سیاسی خود سعی کرد پرچم این جریان سیاسی را بالا نگه دارد. اما دلخوری سیاسی وی به ویژه بعد از حوادثسال ۸۸ باعثشد فاصلهای بزرگ میان شیخ نور و جریان راست ایران شکل بگیرد و همین فاصله کافی بود تا سیاستمدار محاسن سفید ایران، پیش از پیش به جریان اصلاحات نزدیک شود و بیشتر گعدههای خود را با خاتمی و هاشمی رفسنجانی برگزار کند تا سران جناح راست!
ناطق نوری که بعد از انشقاق در جامعه روحانیت مبارز تهران و تشکیل مجمع روحانیون مبارز توسط نیروهای چپ، به عنوان یکی از نیروهای موثر جناح راست مطرح بود، در انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ به عنوان نامزد جناح راست آن زمان به عنوان نامزد نهایی در مقابل سید محمد خاتمی معرفی شد. بسیاری از محافظه کاران، پیروزی ناطق نوری را که در آن زمان عهده دار ریاست مجلس پنجم بود، قطعی میداسنتند و معتقد بودند که نامزد ناشناخته اصلاحات که پس از انصراف میرحسین موسوی پای به عرصه انتخابات گذاشته، رقیبی جدی برای ناطق نوری نخواهد بود. اما در جریان رقابت انتخاباتی بازی تغییر کرد و سید محمد خاتمی توانست با شعارها و جذابیت ذاتی خود، ناطق نوری را پشت سر بگذارد و با بیست میلیون رای، راهی خیابان پاستور شود و بر صندلی هاشمی رفسنجانی در قوه مجریه تکیه بزند.
ناطق نوری پس از شکست در انتخابات، پیروزی خاتمی را به وی تبریک گفت و قسم خورد پس از این در هیچ انتخابات دیگری در جمهوری اسلامی شرکت نخواهد کرد. این سخن ناطق بیانگر این بود که وی به دنبال جریان سازی است و دیگر دوست ندارد مرد حاضر در صحنه باشد، بلکه میخواهد شطرنج باز پشت پرده اصول گرایان باشد.
ناطق نوری در انتخابات سال ۸۴، تمام تلاش خود را در جهت انجام این ایده انجام داد و سعی کرد در غالب جبهه متحد اصول گرایی، نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را گرد هم آورد و از میان آنان یک نفر را به عنوان نامزد نهایی معرفی کند. ناطق نوری پس از جلسات متعدد، علی لاریجانی را که از نظر مشی سیاسی شباهتهای زیادی با وی داشت، به عنوان نامزد نهایی اصول گرایان معرفی کرد که این انتخاب چندان به مذاق دیگر اصول گرایان خوش نیامد و احمدی نژاد و قالیباف به عنوان نامزد مستقل از جریان ناطق نوری، وارد انتخابات ریاست جمهوری شدند و محمود احمدی نژاد توانست با پیروزی بر تمام رقبای مشهور خود، بر صندلی کرسی ریاست قوه مجریه تکیه بزند.
ناطق نوری هشت سال پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶، شکست دیگری را تجربه کرد، شکستی که باعثشد ناطق بیش از پیش از سیاست فاصله بگیرد و روزهای خود را در مجمع تشخیص مصلحت نظام و در کنار هاشمی رفسنجانی سپری کند. اما انتخابات سال ۸۸، فصل تازهای را در زندگی «شیخ نور» رقم زد.
مناظره انتخابات سال ۸۸ بین مهندس میرحسین موسوی و محمود احمدی نژاد و روایت رئیس جمهور ایران از وضع زندگی ناطق نوری و پسرش، موجب شد که رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی از دوستان اصول گرای خود انتظار داشته باشد تا تمام قامت برای حمایت از او در برابر احمدی نژاد به میدان بیایند، اما اصول گرایان با توجه به احتمال پیروزی موسوی در انتخابات، ترجیح دادند که در این دعوا سکوت اختیار کنند، تا انتخابات به پایان برسد.
این سکوت اصول گرایان و سخنان احمدی نژاد باعثشد که ناطق نوری دل شکستهتر از همیشه، به نوعی قهر سیاسی کند و مسیر خود را از جریان اصول گرایی جدا کند و بیش از بیش به جریان اصلاحات و رقبای دیروزش نزدیک شود که حاصل آن پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ بود. وحدت ناطق، هاشمی و خاتمی باعثشد که حسن روحانی با حمایت این سه نفر بتواند با پیشی گرفتن از رقبای خود بر صندلی کرسی ریاست جمهوری تکیه بزند و پس از هشت سال ایران، شاهد چرخش قدرت باشد.
با توجه به این تغییر بزرگ رئیس مجلسهای چهارم و پنجم، اصلاح طلبان اگر بتوانند ناطق را وارد اردوگاه خود برای انتخابات مجلس دهم کنند، ضربه بزرگی را به جریان اصول گرایی وارد کردهاند. ضربهای که میتواند سخت تر از زمانی باشد که جریان راست هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی را از دست داد. ناطق نوری از پدران معنوی جریان راست است و قرار گرفتن عبای اصلاح طلبی بر دوش شیخ نور میتواند به معنای از دست دادن مجلس دهم برای اصول گرایان باشد. اصلاح طلبان با گل طلایی ناطق میتوانند جام جهان نمای پارلمان را از دست اصول گرایان خارج کنند.
همین معنا باعثمیشود تا اصول گرایان نیز به ناطق نوری به عنوان گل نجات بخش در دقایق پایانی نگاه کنند. آنها تلاش میکنند که ناطق نوری دلخور از فضای اصول گرایی را به زمین بازی خود باز گردانند. آنها از ناطق میخواهند بعد از آیتالله مهدوی کنی و عسگری اولادی زعامت قوم اصول گرایی را به عهده بگیرد و کشتی جریان راست ایران را ناخدایی کند. اصول گرایان بهتر از هرجریان دیگری به قدرت رهبری و مدیریت جمعی ناطق نوری واقف هستند. آنها مجلسهای چهارم و پنجم و یکه تازی ناطق نوری را به یاد دارند. آنها بازی سازی جریان راست بعد از خرداد ۷۶ توسط شیخ نور را فراموش نکردهاند و میدانند با ناطق نوری خاطرات خوب گذشته برایشان تکرار میشود.
برای اصول گرایان، مجلس دهم آخرین فرصت برای باقی ماندن در قدرت است به خاطر همین تلاش میکنند تمام نیروهای خود را گرد یک پرچم جمع کنند. جریان راست، برای بدست آوردن ناطق باید دو مسیر را طی کنند ابتدا باید دل او را بدست آورند و سعی کنند، ناطق روزهای تلخ ۸۸ را فراموش کند و همچنین جریان اصول گرایی باید تکلیف خود را با جریان تندرو مشخص کنند و خطوط قرمز خود را با برخی افراد پررنگ تر از گذشته نمایند. یا به معنای بهتر میشود گفت بازگشت ناطق نوری به جریان اصول گرایی با یک شرط محقق میشود و آنهم نهادینه شدن گفتمان اعتدال در جریان اصول گرایی است.
باید دید که طی روزها و ماههای آینده ناطق نوری چه مسیری را برای آینده سیاسی خود انتخاب خواهد کرد و در چه زمین بازی گام برخواهد داشت.