خاطرات سال ۱۳۸۰ هاشمی‌رفسنجانی| هشتم بهمن ماه
ساعت چهارونیم صبح در اثر یک رؤیاى هولناک بیدار شدم. در خواب دیدم، در سفرى بودیم. اتومبیل اسکورت و راهنماى ما در سر پیچى در ورودى یک پل، با انحراف به چپ، به دیوار کوتاه جاده برخورد و به دره سقوط کرد. توقف کردیم.
از بالاى پل، جنازه افسر راهنما در ماشین منهدم‌شده را دیدم. یکى از همراهان که گویا آقاى دُرى نجف‌آبادى بود، پایین دره رفت و در نزدیکى جنازه، یک شیشه حاوى شیر براى فرزند افسر راهنما را که در آن منطقه افتاده بود، برداشت. در این لحظه بیدار شدم و تا صبح به فکر تعبیر بودم. تجربه‌ام این است که این خواب‌ها تعبیر دارد.
مسئله ادعاى ربوده‌شدن فرزند آقای [سیداصغر] ناظم‌زاده، [رئیس دفتر سابق آیت‌الله منتظری] به جای حاد و حساسى رسیده است. وزارت اطلاعات، پس از بررسى رسماً اعلام کرده که قضیه ساختگى و دروغ و نوعى خودربایى است و [محمد] ناظم‌زاده، در این چند روز در تهران و مشهد بوده و هتل‌هاى محل اقامت او را مشخص کرده است. این مسئله را سخنگوى دولت، از قول وزارت [اطلاعات]، دیروز اعلام کرد و بلافاصله پدر آقاى ناظم‌زاده، اظهارات سخنگوى دولت را تکذیب کرد و گفت، [وزارت] اطلاعات اخیراً فرزندش را بازداشت کرده و شاید این اعترافات را به زور گرفته‌اند. مسئله از آنجا حساس شده که تندروان دوم خردادى، اخیراً مدعى شده‌اند که عوامل قتل‌هاى زنجیره‌اى بازسازى شده‌اند و حادثه ناظم‌زاده و سیامک پورزند، [روزنامه‌نگار] و اخیراً جواد رحیم‌پور، [دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی] را دلیل آن مى‌دانند.
آقاى [محسن] میردامادى، مدیرمسئول روزنامه نوروز، این ادعاها را مطرح کرده و اکنون در مقابل اظهار نظر [وزارت] اطلاعات و سخنگوى دولت که از جناح خودشان است، قرار گرفته که حاکى از درگیرى جدید درون‌جناحی است. با توجه به اینکه در مورد عامل مهم مسئله قتل‌های زنجیره‌اى آقاى موسوى [=مصطفی کاظمی] هم بود، موضوع مهم جلوه مى‌کند.
در لاگوس، پایتخت نیجریه، انفجارهاى عظیمى در محل دفن زباله‌هاى صنایع مهمات ارتش رخ داده که در 15 کیلومترى محل، شیشه‌ها شکسته و عده زیادى تلف شده‌اند. مردم به تصور کودتا، از شهر فرار کرده‌اند. در استرالیا،350 نفر از پناه‌جویان در بازداشتگاه‌ها، اعتصاب غذا کرده‌اند و 35 نفر دهان خود را دوخته‌اند و فشار زیادى با اعلام تصمیم 15 نفر به خودکشى بر دولت استرالیا وارد مى‌شود.
کشور هلند، آخرین عضو پذیرنده یورو به عنوان پول جارى، دیروز پول ملى خود را از گردش خارج کرد و در عین حال در مدت رسمى‌شدن، یورو 25 درصد ارزش خود را در مقابل دلار از دست داده بود و با ارزش 5/1 دلار آغاز شد. امروز هم به 78 درصد دلار رسیده است.
اعضاى عقیدتى-سیاسى ارتش آمدند. آقایان [سیدمحمود] علوى و [سیدرضا] اکرمى گزارش دادند و من ضمن سخنرانى مفصلى در خصوص تأثیر ایمان جامعه در پیروزى و تداوم انقلاب، بر ضرورت پاسدارى از عقاید پرسنل و دادن اطلاعات سیاسى تأکید کردم. انجمن شرکت‌هاى حمل‌ونقل آمدند و از مشکلاتى که از سوى گمرک در مورد کالاهاى ترانزیتى و نیز مشکل سفر کامیون‌ها به اروپا و سنگین‌بودن اقساط کامیون‌ها دارند، گفتند و استمداد کردند.
آقاى [عبدالله] ناصرى، مدیرعامل ایرنا [=خبرگزاری جمهوری اسلامی] آمد و در مورد نظام‌نامه مورد نیاز کارش مشورت کرد. مدیر معتدل‌ترى است؛ از مدیران اخوى محمد در صداوسیما بوده. عصر آقاى [علی] لاریجانى، [رئیس سازمان صداوسیما] آمد؛ با اصرار براى سخنرانى در اجلاس فلسطین که تعدادی از شخصیت‌هاى خبرى و فرهنگى جهانى شرکت دارند. گفت، معلوم است که قوه قضائیه، سیاست و تدبیر درستى در مورد پرونده شهرام جزایرى ندارد؛ زیرا اگر به اتهام افرادی که اسم‌شان برده شده که کمک یا پول گرفته‌اند، رسیدگى نشود، اعتبار قوه قضائیه و مبارزه با مفاسد اقتصادى از دست مى‌رود و اگر بخواهند با افرادى در سطح قوا و دفتر رهبرى برخورد کنند، چه خواهد شد؟
مصاحبه‌اى با شبکه تلویزیونی المنار لبنان، دربارۀ فلسطین، افغانستان، ایران و اسرائیل و آمریکا انجام دادم. در بیت‌المقدس -تل‌آویو- امروز با یک عمل شهادت‌طلبانه، جمعى از نظامیان اسرائیل مصدوم شدند و معلوم شد، مجاهد عملیات دیروز بیت‌المقدس، یک دختر دانشجوى فلسطینى از نابلس بوده که ورود خانم‌ها در این بخش از جهاد، قاعدتاً براى اسرائیل و آمریکا ناگوار است. تعداد تلفات انفجار انبار اسلحه در نیجریه، بیش از 600 نفر اعلام شد.
امروز تظاهرات و اجتماعات پراکنده معلمان در تعدادى از شهرها بوده و بعضی که بازداشت شده بودند، آزاد شدند، ولى 10 نفر همچنان در بازداشت مانده‌اند. شب به فیلم دادگاه [شهرام] جزایرى گوش دادم.
آقاى [حسین] کربلایى، [ریاست هیئت‌مدیره صندوق ضمانت صادرات]، متهم ردیف دوم، در دفاع مطالبى گفت که به حیثیت مجلس و نمایندگان خدشه وارد مى‌کند و معلوم شد که از او حمایت مى‌کرده‌اند و قاعدتاً باعث عکس‌العمل آنها مى‌شود.
عفت از مکه تلفن کرد و از عدم احوال‌پرسى بچه‌ها گله داشت.
