چند سوال از وزیر نیرو
رسم ناصوابی که در دولتهای گذشته تاکنون وجود داشته، عدم پاسخگویی وزیران و مدیران انتخابی و عدم مسئولیت پذیری آنهاست. هر وزیر با هر شعاری که آمد کسی نگفت چرا شعارها عملیاتی نشد؟ دلیل آن بی کفایتی وی بوده یا مشکلات و چالش های خارجی. علی اکبر محرابیان وزیر نیروی دولت سیزدهم روزی که بعنوان وزیر نیرو به مجلس معرفی شد ظرف یک هفته با شعارهای پرطمطراق از مجلس رای اعتماد گرفت. نمایندگان بی اطلاع و حزبی مجلس قبلی، بدون بررسی پتانسیل عملیاتی کردن شعارها به وزیری اعتماد کردند که افتخارش انجام پایان با موضوع اقتصاد برق در حوزه صنعت برق بوده است.
اکنون محرابیان قبل از رفتن بهتر است پاسخ این سوالات را برای تنویر افکار عمومی، بدهد. با آنکه میدانیم تیم رسانه ای محرابیان بعید است که حاضر به پاسخگویی باشد اما این پرسشگری ها موجب خواهد شد وزیر بعدی بداند در برابر شعارهایی که می دهد مسئول است.
محرابیان برای پرسش های زیر چه پاسخی دارد:
ناترازی برق بر اساس نیاز واقعی مصرف چقدر است؟ چرا بین آمار وزارت نیرو و مرکز پژوهش های مجلس یا مجلس تفاوت عمده وجود دارد؟
از ده هزارمگاوات نیروگاه تجدید پذیر چقدر وارد مدار شد؟ اگر به مجوز دادن باشد که در زمان اردکانیان نیز بیش از ده هزار مگاوات مجوز صادر شده بود.
چه ارتباطی بین حوزه کاری و تخصصی رئیس دیپلماسی انرژی وزارت نیرو و فروش دلستر در بهنوش وجود دارد؟چرا فردی که نهادهای بازرسی روی ان حساس شده اند باید در چنین جایگاهی به کار گرفته شود؟ میدانید که ثمره حضور چنین افرادی این است که تراز تبادل برون مرزی ما از ۱۰+ میلیارد کیلووات ساعت به ۲+ میلیارد کیلووات ساعت رسیده است!
خاموشی صنایع مطابق آمار خودتان (که بنظر قابل دفاع نیست) در سه سال شما چند برابر دولت قبل است؟ آیا مقایسه ای که این نسبت را ۳۵ برابر نسبت به چند سال قبلتر ارزیابی کرده است صحیح هست یا خیر؟
در جلسه رای اعتماد وعده سالانه ۳ میلیارد دلار صرفه جویی سوخت داده بودید! چه شد که مطابق آمار رسمی وزارت نفت سال گذشته ۳.۸ میلیارد دلار هزینه مازاد بابت مازوت و گازوئیل پرداخت شده است؟
گزارش بدهید از ظرفیتهای ماده ۱۲ قانون رفع موانع تولید چقدر استفاده کرده اید؟ مانع تولید بوده اید یا محرک تولید؟ چرا مجلس به صراحت اعلام کرده است که وزارت نیرو در این حوزه تعلل کرده است و با فشار آنها حاضر به اجرای آن شدید.
چرا بدعملی وزارت نیرو در ماده ۱۲ قانون رفع موانع تولید برای تأمین تکالیف خود و در مواد ۴۸ و ۵۰ قانون برنامه ششم که بیش از ۱۸۰ هزازمیلیارد تومان عدم النفع اقتصادی در هر سال به کشور تحمیل کرده است، ترک فعل داشته است و بیش از ۱۸۰ هزارمیلیاردتومان خسارت به اقتصاد کشور و توسعه صنعتی وارد داشته است؟
این حجم بازنشستگان در پستهای مدیریتی شرکتهای تابعه چه نفعی برای کشور دارد؟
توسعه شبکه انتقال چقدر مبتنی بر برنامههای مطالعاتی بوده؟ آیا طرحهای مصوب پشتوانه مطالعاتی داشته؟
تلفات شبکه و راندمان نیروگاهی امروز با قبل از ورود نفرات غیر متخصص شما چه تغییری داشته است و چرا تلفات بیشتر و راندمان کاهش داشته است؟
کشتیرانی، صدا وسیما؛ شرکت بهنوش و ... چه ارتباطی به حوزه تخصصی صنعت برق داشته است که نفرات متعددی از آن حوزهها را در راس پستهای مدیریتی و تصمیم گیری صنعت برق به کارگرفتید؟
چرا مطابق آیین نامه اجرای بند (ت) ماده ۴۸ برنامه ششم عمل نکردید؟
شما در بخشهای مرتبط با صنعت برق در برنامه هفتم تصمیم ساز بودید، چطور فقط در بازه ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ وعده ده هزارمگاوات نیروگاه تجدیدپذیر دادید و در برنامه هفتم کل ظرفیت مستحدثه را حدود ۷ هزارمگاوات مشخص کردید؟
بدهی انباشته پیمانکاران صنعت برق در دولت شما چه میزان افزایش داشته است؟
چرا این همه هزینه به کشور تحمیل کرده اید و به جای تقویت خطوط تبادلی جنوب به شمال که بیش از ۱۵ هزارمگاوات محدودیت شبکه انتقال باعث شده سالانه حدود ۴ میلیارد دلار کشور خسارت ببیند؟ اگرمعجزهای شود و ظرفیت نیروگاهی، ناترازی برق را جبران کند، آیا شبکه انتقال کشور توانایی جذب این میزان توان را دارد؟!
سوخت مازوت ناشی از راندمان پایین نیروگاهها چقدر هزینه به محیط زیست و اقتصاد و همچنین استهلاک سرمایههای نیروگاهی وارد داشته است؟ آمار رسمی وزارت نفت ۷۹ میلیارد مترمکعب تزریق گاز نیروگاهی است و متفاوت با آمار رسمی وزارت نیرو!. علت اختلاف این ۳۰ میلیارد مترمکعب چیست؟
آیا رشد نیاز مصرف متناسب با افزایش ظرفیت تولید بوده است یا خیر؟ اگرپاسخ خیر هست بر چه مبنایی اطلاعات غلط به کشور میدهید که ناترازی را کاهش داده اید؟
آیا به تکلیف بند الف ماده ۱۰ قانون برنامه ششم عمل کرده اید یا خیر؟ چرا وزارت نیرو در عمل به ماده ۶ قانون حمایت از صنعت برق کشورتا این حدکوتاهی نموده و شرکتهای مادرتخصصی خود و صنعت برق را با بدهی سنگین حدود ۸۰ هزار میلیارد تومانی مواجه نموده است؟
وزارت نیرو در عمل به بند (ب) ماده ۴۴ برنامه ششم و تعیین نرخ در بورس در کدام نقطه ایستاده است و چند درصد انرژی الکتریکی را در بورس به فروش میرساند؟ چرا هیات تنظیم بازار برق دخالتهای آشکار در سرکوب بازار به نفع دولت داشته است؟
چرا به بهانه اختیارات وزیر نیرو در قانون سازمان برق ایران وزارت نیرو به تکلیف قانونی خود در تبصره ۳ ماده ۵ قانون رفع موانع تولید و ارتقای نظام مالی کشور عمل ننموده است؟
علت اینکه وزارت نیرو در آزادسازی قیمت برق در بورس وفق تکلیف قانونی ماده ۱۸ قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی جدید در راستای سیاستهای کلی اصل ۴۴ و نیز بند (ب) ماده ۴۴ قانون برنامه ششم توسعه عمل ننموده است و منجر شده که با این ترک فعل دچار بدهی عظیم شود چه بوده است و چرا در سه سال گذشته در دولت جدید این روند اصلاح نشده است؟
از ۹ هزار مگاوات نیروگاه که ادعا میکنید در این دولت به بهره برداری رسیده است چند هزار مگاوات آن در دولت قبل شروع شده بود؟
در مورد هرکدام از موضوعات فوق می توان دهها مقاله تحلیلی نوشت و با ارائه اسناد و گزارش های مربوطه به واکاوی ناکارآمدی های صورت گرفته پرداخت. گوش شنوایی در وزارت نیرو و صنعت برق وجود ندارد چراکه سالهاست این مصائب فریاد زده می شود.
یادداشت از مهدی عرب صادق