خبرگزاری کار ایران

فرزند دوم، مهمان ناخوانده فرزند اول

کد خبر : ۱۴۷۰۳۲۹

 آلفرد آدلر، یکی از روانشناسان بنام اتریشی می گوید:« وقتی فرزند دوم به دنیا می آید فرزند اول باید با دست خود تاج پادشاهی را از سرش بردارد و بر سر فرزند کوچکتر بگذارد». این موضوع باعث می شود گاهی پس از به دنیا آمدن فرزند دوم شاهد رفتارهای نامناسبی همچون لجباری، گوشه گیری، شب ادراری و ناخن جویدن از سوی فرزند اول باشیم. به اعتقاد روانشناسان این گونه رفتارها، ناشی از بی اطلاعی والدین از نوع برخورد با فرزند اول و یا بی توجهی نسبت به اوست.

حسام فیروزی، رواندرمانگر کودک و نوجوان و عضو انجمن روانشناسان کودک و نوجوان در ایران درباره این موضوع می گوید: گاهی اوقات ورود نوزاد دوم به خانواده برای کودک اول، بحران بزرگی را به وجود می‌آورد، به همین دلیل در وهله اول مادر و پدر هر دو باید تصمیم بگیرند که دومین فرزند خود را چه موقع به دنیا دعوت کنند! و پس از آن اطلاعات خود را در زمینه چگونگی رفتار با فرزند اول افزایش دهند.

فاصله سنی کم چه بلایی بر سر والدین می‌آورد؟

وی با بیان این که در قدیم پشت سر هم بچه دار شدن بسیار دیده می‌شد، به طوری که گاهی فاصله بچه‌ها از هم فقط 9 ماه بود خاطر نشان می کند: در این زمانه، این کار فاجعه محسوب می‌شود ضمن این که از نظر علمی نبود فاصله‌ گذاری مناسب بین فرزندان مردود است. چرا که همزمان با شیر دادن به یک فرزند، مادر باید به فرزند دیگر هم که در رحم در حال رشد است، مواد غذایی برساند که در بسیاری موارد این کار به ضرر هر سه نفر تمام  می‌شود.

فیروزی می افزاید: مادر بارداری که با تهوع و علایم اولیه بارداری دست به گریبان است و به دلیل مراقبت از فرزند دیگر که هنوز کوچک است، خواب کافی هم ندارد و نمی‌تواند مراقبت خوبی از خود و کودک متولد شده به‌عمل آورد که در این بین تکلیف جنین هم کاملا مشخص است. ضمن اینکه در اواخر بارداری هم که مادر سنگین می‌شود، کودک اول انتظار دارد مادر او را در آغوش گرفته و راه ببرد و این مسئله برای مادر کاملا عذاب آور و در شرایطی غیر ممکن است.

به گفته این رواندرمانگر کودک جدیدترین مطالعات نشان داده‌اند فاصله خیلی کم و یا خیلی زیاد بین بچه‌ها باعث بروز مشکلاتی در دومین کودک شده و احتمال این خطر‌ها بسیار زیاد می‌شود به طوری که اگر فاصله بین بچه‌ها کمتر از 18 ماه و یا بیشتر از 59 ماه باشد، امکان بروز مشکلات متعدد برای فرزند دوم افزایش پیدا می‌کند.

وی معتقد است اگر فاصله بارداری‌ها بیش از 59 ماه (یا 5 سال ) باشد، خطر تولد نوزاد نارس، تولد نوزاد با وزن کم، بالا رفتن خطرات جسمی مادر و بی‌حوصلگی مادر افزایش و امکان برقراری ارتباط بچه ها با یکدیگر کاهش می یاد. همچنین خطرات ژنتیکی هم برای کودک دوم مطرح است .

گول فرزند خود را نخورید

فیروزی با بیان اینکه گاهی فرزند اول به اصرار از والدین می خواهد که برای او برادر یا خواهر جدیدی به دنیا بیاورند می افزاید: به یاد داشته باشید که کودک شما توانایی و تجربه لازم در زمینه تصمیمی به این مهمی را ندارد و به همان سادگی که تصمیم برای داشتن برادر و خواهر جدید می گیرد، قادر است تصمیم بگیرد که این خواهر یا برادر تازه متولد شده موجود اضافه ای است و نبودن او بهتر است !

وی با بیان این که اگر وابستگی فرزند اول به مادر زیاد باشد، هر پدیده ای که منجر به جدایی کودک از مادر شود، باعث ایجاد تنش و اضطراب در او شود تصریح می کند: باید قبل از حاملگی و زایمان دوم شرایطی فراهم شود که سطح وابستگی و اضطراب کودک پایین بیاید و استقلال بیشتری پیدا کند. به طور مثال اگر او نزد مادر می خوابد ماه ها قبل از تولد فرزند جدید برای جدا خوابیدن او برنامه ریزی شود تا به ناگهان با بحران جدا خوابیدن از مادر مواجه نشود.

کودک را در کارها مشارکت دهید

فیروزی تاکید می کند: باید متناسب با سن، در مراحل مختلف حاملگی، از جمله خرید لوازم برای فرزند جدید و آماده کردن شرایط منزل برای ورود نوزاد، نظر او پرسیده شود و در کارها او را مشارکت داد.

به گفته وی عموما فرزند اول به فرزند دوم حسادت می ورزد و از این که موجودی پیدا شده و والدین او را گرفته است خشمگین می شود. به همین دلیل پدر و مادر نیز نباید او را مجبور کنند که همیشه باید خواهر یا برادر خود را دوست داشته باشد.

این درمانگر توصیه می کند: یادآوری خاطرات کارهایی که در نوزادی برای فرزند اول انجام شده می تواند تا حدودی به ارتباط برقرار کردن با فرزند اول کمک کند. جملاتی همچون « هر دوی شما برای من عزیزهستید، ولی چون او کوچک و ناتوان است، نیاز به مراقبت بیشتری دارد، درست مانند زمانی که تو در سن او بودی، آن زمان ما برای تو همه این کارها را انجام داده ایم و تو الان چون بزرگتر شده ای دیگر به این کارهایی که برای او انجام می دهیم نیاز نداری».

فیروزی با اشاره به اینکه تاکید والدین بر بزرگتر بودن و توانایی های کودک اول نیز بسیار کارساز است می گوید: بهتر است به  فرزند اول گفته شود تو الان می توانی کارهایی انجام بدهی که او به خاطر کوچک تر بودن از تو نمی تواند انجام دهد. مثلا تو می توانی  به من کمک کنی ولی او نمی تواند، تو می توانی فلان کار را انجام دهی ولی او به خاطر کوچک تر بودن از تو نمی تواند.

وی ادامه می دهد: نکته مهمی که باید به کودک اول گفته شود این است که او هنگامی که کمی بزرگتر شود باید به تو احترام بگذارد و حرف های تو را گوش بدهد چون که از تو کوچکتر است. البته در این گونه موارد می توان از آلبوم عکس ها و یا فیلم هایی که از او گرفته شده نیز کمک گرفت.

فیروزی معتقد است: کمک گرفتن از دیگران، فرستادن فرزند اول به مهد کودک قبل از به دنیا آمدن فرزند دوم، شروع پول تو جیبی برای کودک چهار ساله و استفاده از جدول تربیتی برای سازگاری بهتر کودک با شرایط موجود  راهکارهای دیگری است که می تواند به پذیرش فرزند دوم از سوی فرزند اول کمک کند.

وی تاکید می کند: هیچ گاه از جملاتی همچون « نباید به برادرت حسادت کنی، خدا آدم های حسود را دوست ندارد» و یا این که « قرار است برای او یک همبازی به دنیا بیاورید» استفاده نکنید زیرا بعد از تولد نوزاد، خوابیدن زیاد و گریه های بی مورد نوزاد کودک را کلافه می کند و ممکن است حتی از شما بخواهد که نوزاد را به بیمارستان یا خدا پس بدهید.

انتهای پیام/
ناهید محمدپور
ارسال نظر
پیشنهاد امروز