کتابهای برتر ادبیات داستانی ترجمه در سال ۱۴۰۰
گروه ادبیات سازندگی از میان آثار منتشرشده در سال ۱۴۰۰ بهترین کتابهای سال را انتخاب کرد.
به گزارش روزنامه آرمان، به سنتِ بیشترِ نشریههای معتبر دنیا، که در پایان سال، برترین کتابها را در همه حوزهها انتخاب میکنند، گروه ادبیات سازندگی نیز براساس کتابهایی که در طول سال در روزنامه به آن پرداخته شده، دست به انتخاب کتابهای برتر در حوزه ادبیات داستانی (مجموعهداستان و رمان) زده است. آنچه میخوانید ده رمان و مجموعهداستان برتر ترجمه در سال ۱۴۰۰ به انتخاب گروه ادبیاتِ سازندگی است.
۱- خوابگردها
هرمان بروخ با سهگانه حماسیاش «خوابگردها» که هانا آرنت نیز بر آن مقدمه نوشته (ترجمه فارسی: علیاصغر حداد، نشر لاهیتا)، نام خود را بهعنوان یکی از مبتکران بزرگ ادبیات مدرن تثبیت کرد. او نویسنده و فیلسوفی دوراندیش هممرتبه جیمز جویس، توماسمان و رابرت موزیل بود، و بهقول آلدوس هاکسلی، هرمان بروخ هنرنمایی بیعیب و نقصی دارد و بهگفته میلان کوندرا یکی از عالیترین رمانهای اروپایی را نوشته است. بروخ چه درمورد یک افسر ارتش روانپریش (بخش رمانتیک) چه درمورد حسابداری ناراضی و قاتل بالفطره (بخش آنارشیست) یا یک فراری فرصتطلب از جنگ (بخش واقعگرا) بنویسد، خود را در پیچوخمهای روانی شخصیتهایش غوطهور میکند و درعینحال بر آنها فائق میشود تا تصویری پیامبرانه از دنیایی که ایمان، اخلاق و عقلانیت در آن رنگ باخته، بسازد. «خوابگردها» گواهی است بر نگاهِ فراروانشناختی و دقیق هرمان بروخ؛ نگاهی متفاوتتر و بسیار نادرتر برای روایت داستان. با خواندن این داستانها، مورد هجوم احساسات عجیب و ناراحتکنندهای قرار میگیریم که به مرحله بیان رسیدهاند.
۲-دیار اجدادی
«دیار اجدادی» نخسیتن اثری است که از فرناندو آرامبورو یکی از برجستهترین و بزرگترین نویسندههای زنده اسپانیایی به فارسی منتشر میشود. رمانی که مهمترین و پرفروشترین اثر این نویسنده نیز بهشمار میرود و برای او جوایز ملی و بینالمللی بسیاری را به ارمغان آورد. این رمان بلند تاکنون به بیش از دوازده زبان ترجمه شده، از جمله فارسی: ترجمه علیرضا شفیعینسب در نشر خوب. این کتاب در قالب داستانی نفسگیر، به زندگی زیر سایه بیش از پنج دهه جنگ و خونریزی میان حکومت اسپانیا و سازمان سازمان جداییطلب باسک (اتا) میپردازد. در «دیار اجدادی»، با نُه شخصیت اصلی روبهروییم که تکتکشان، بیش از کاراکترهایی در دل داستان، به انسانهایی زنده و واقعی میمانند؛ انسانهایی با تمام ضعفها و قوتها، تردیدها و امیدها، آرزوها و ناکامیها. در طول صفحات این رمان، عملا با این شخصیتها زندگی میکنیم و همین باعث میشود تا مدتها پس از خواندن کتاب نیز آنها را در یاد داشته باشیم؛ آنطور که ماریو بارگاس یوسا درباره این رمان میگوید: «خیلی وقت بود کتابی نخوانده بودم که چنین پردازش خلاقانهای داشته باشد و تا این حد گیرا و تاثیرگزار باشد. این داستان سندی شیوا بر برههای تاریخ نیز هست.»
۳-صد روز
خوانندهای که فیلم مشهورِ «هتل رواندا» یتری جُرج را دیده و از دیدن آن متاثر شده، حالا با خواندن رمان «صد روز» (ترجمه فارسی: دارا معافیمدنی، نشر مرکز) همان حس را تجربه خواهد کرد، اینبار از منظری دیگر. «صد روز» اولین رمان لوکاس بارفوس شباهتهای آشکاری با «دل تاریکیِ» جوزف کُنراد دارد. رمان بارفوس بهوضوح جز آثار خوب محسوب میشود و رویدادهای هولناک را بهروشنی به تصویر میکشد. بارفوس در این اثر، اغلب وحشت را به شیوهای ناموزون به تصویر میکشد. دیوید یک فرد ناهنجار و شکستخورده است به سگهای مرده غذا میدهد: «من سگهای قوی و سالم را که کشته شده بودند خرد میکردم تا بتوانم به پرنده زخمی غذا بدهم.» اگرچه دیوید به تناقض اعتراف میکند، اما متوقف نمیشود. فقط وقتی میفهمد که پرنده زخمی باغ روبهرو با خوردن گوشت اجساد بیرون دیوار باغ چاق میشود، عکسالعمل نشان میدهد - و با وحشیگری غیرمنتظرهای سرش را با چاقو میبرد. بارفوس در «صد روز» پرترهای بینظیر از نفوذ غرب در آفریقا ترسیم میکند و همدردی آشکاری در حمایت از آنها نشان میدهد. این اثر رمانی فوقالعاده قدرتمند است، محکومیت ویرانگری حاصل از اقدامات قدرتهای غربی و مداخله آنها به طرزی هنرمندانه در این اثر به چشم میخورد.
۴-منظومهای از پدیدههای کیهانی
آنتونی مارا نویسنده معاصر آمریکایی با اولین رمانش «منظومهای از پدیدههای حیاتی» در سال ۲۰۱۳ کارش را شروع کرد؛ رمانی که افتخارات بسیاری برای او به ارمغان آورد: بهترین کتاب سال آمازون، بهترین کتاب سال کرکاسریویو، یکی از ده کتاب برتر و پرفروش واشنگتنپست، نیویورکتایمز، هفتهنامه پابلیشر، و نامزدی جوایزی چون کتاب ملی آمریکا، جایزه صلح دیتون، جایزه ایمپک دابلین، و مدال اندور کارنگی. این کتاب به زبانهای بسیاری ترجمه شده، از جمله فارسی: ترجمه فرزانه قوجلو و محمدرضا جعفری در نشر نو. رمان آنتونی مارا تصویری از دورانِ سیاهِ شوروی و روسیه معاصر میدهد؛ روسیهای که امروز با ولادیمیر پوتین، همان تصویرِ سیاهِ استالین را به دنیا نشان میدهد؛ تصویری که با حمله نظامی به اوکراین وحشتناکتر نیز شده است. این رمان شرارتها و بدترینهایی را که انسان قادر به انجام آن است، به شکلهای مختلف به نمایش میگذارد. در سیاهچالهای بازجویی محلی بین ولچانسک و الدار، انگشتها و بیضههای قطعشده با ابزار شکنجه، تنها شروع ماجرا است. بعد از دانستن چیزهایی چنین شنیع، چطور میتوان به بخشش حتی فکر کرد؟ زیرِ رگبارِ بهتصویرکشیدنِ چنین بیرحمیهایی، لحنِ عموما خوشبینانه رمان گاهی عجیبوغریب بهنظر میرسد. ظاهرا آنتونی مارا در نوشتن رمان خود منبعِ آرامش در برابر فاجعه را مستقیما از لئو تالستوی برگرفته، همچنان که در مکان وقوع داستان، چچن، چندبار به رمان «حاجی مرادِ» تالستوی اشاره میکند. و پیشانی کتاب نیز با جملهای از حاجی مراد میدرخشد: «بهواسطه همین مرگ بود که بوته خارِ لگدگوبشده در کشتزارِ شخمخورده مرا به یاد آورد.» اندیشه اصلی داستان شاید یک «جنگوصلحِ» قرن بیستویکمی باشد، بهجز آنکه درحقیقت صلح بهمعنای واقعیاش در آن وجود ندارد: «آنها حوا را میکُشند و آن را صلح مینامند.»
۵-خاندان ویال
رمان چهار جلدی «خاندان ویال» (ترجمه فارسی: سیدحامد رضیئی، نشر فرهنگ معاصر) با نامهای «توکاهایی که نصیب گرگها شدند»، «کبوترهای چاهی دیگر پرواز نخواهند کرد»، «فریاد پرندگان مهاجر» و «زمینهای خاندان ویال»، داستان زندگی پنج نسل از خانوادهای فرانسوی را در زادگاه نویسنده -کلود میشله- به تصویر میکشد. این کتاب وقایع و سرنوشت یک خانواده نمادین از دهقانان اهل کرز به نام ویال را از ۳۱ دسامبر ۱۸۹۹ تا پس از پایان جنگ بزرگ روایت میکند. زندگی این خانواده بهشدت به زمینهای کشاورزیشان در سنلیبرال وابسته است. جلد اول به شرح زندگی پییر ادوارد و همسرش ماتیلد که اداره مزرعه پدری را در دست گرفتند میپردازد و ماجرا در سال ۱۹۲۵ پایان مییابد. این وقایعنگاری از فعالیتها و روزمرگیها که بهطرز ماهرانهای زندگی شخصی قهرمانان داستان را با جهش ناگهانی تاریخ و تغییرات تکنولوژیکی _که بهنوبه خود باعث تحولاتی در زمینهای زراعی میشود_ درهم میتند، بلافاصله مخاطبان زیادی به خود جلب کرد و در سال ۱۹۷۹ برنده جایزه اوژن لو روآ و در ۱۹۸۰ برنده جایزه کتابفروشان شد. میشله بهدنبال این کتاب در سال ۱۹۸۰ جلد دوم را نوشت که زندگی پییر ادوارد و ماتیلد ویال را تا پنجاهمین سالگرد ازدواجشان در ۲۱ دسامبر ۱۹۶۸ و تحولات ناگهانی دنیای کشاورزی را به تصویر میکشد. پس از این میشله جلد سوم را نوشت که به همان میزان برای او موفقیت بهبار آورد. «پرندگان مهاجرِ» کلود میشله در جلد چهارم، در پایان تابستان میروند، اما همیشه بهار سال بعد برمیگردند، آنها درواقع نمادی از اعضای خانواده ویال هستند که همیشه قویتر و مصممتر از قبل به همان جاییکه به دنیا آمدهاند برمیگردند تا جلوی فاجعه نابودی مادرِ زمین را بگیرند.
۶-مرگ رفیق رییسجمهور
«مرگ رفیق رئیسجمهور» (ترجمه فارسی: مهدی غبرایی، نشر نیلوفر) از مهمترین رمانهای آفریقایی است که پرترهای از کشور مستعمره کنگو را نشان میدهد. آلن مابانکو روایت خود را با ویژگیهای یک حماسه کوچک آغشته میکند و قهرمان جوان خود را در قلب داستانی ترسناک و درعینحال وحشتناک در رویارویی با سیاست و قتل، خانواده و وفاداری، دروغهای مصلحتی و خود اثر قرار میدهد. «مرگ رفیق رییسجمهور» از روز شنبه آغاز میشود و روز دوشنبه هفته بعد به پایان میرسد. این کتاب از منظر پسر نوجوانی که امیدوار است حیوان خانگی گمشده خانواده را بیابد، مملو از حسرتهای شخصی و مشاهدات دانهبهدانهای است که اغلب با اتفاقات کوچک و صمیمی همراه است. رمان از زبان پسری شیرینزبان و خیالباف در محیطی نامتعارف و نیمهشهری با پدر و مادری نامتعارف و حتی دکان شبهبقالی نامتعارف (ننه موبوبی و مغازه تکفروشی او و تکپسر عزیز دردانهاش، که همراه مامان پولین، و پاپا روژه و خود میشل _ راوی _ بهقولی بر جمعیت دنیا میافزایند) بیان میشود.
۷-روز ملخ
رمان «روز ملخ» (ترجمه فارسی: فرید دبیرمقدم، نشر ماهی) بیش از یک دهه بعد از تصادف مرگباری که منجر به درگذشت نویسندهاش ناتانیل وست شد، مورد توجه منتقدان قرار گرفت و خود را در میان آثار اصیل ادبی جای داد. این رمان در فهرست ۱۰۰ رمان برجسته انگلیسیزبان قرن بیستم کتابخانه مدرن، رتبه بیستوهفتم را به خود اختصاص داد. مجله تایمز نیز «روز ملخ» را بهعنوان یکی از صد اثر انگلیسیزبان برتر بین سالهای ۱۹۲۳ تا ۲۰۰۵ معرفی کرد. هارولد بلوم، منتقد فقید آمریکایی، در کتاب خود با عنوان «آثار اصیل ادبی غرب» در فهرست آثار اصیل ادبی از این رمان نام برده است. «روز ملخ»، رمانی عجیبوغریب که خواننده را مسحور خود میکند. وِست این رمان را در واکنش به رکود اقتصادی بزرگ اوایل قرن بیستم آمریکا نوشت. «روز ملخ» رمانی است که شاید تسلیبخش بهنظر نرسد، اما درحقیقت اینطور نیست، ترکیبِ واقعیتگریزی و روابطِ رمان ذهن را کاملا درگیر خود میکند، زبانی خلاقانه دارد، شخصیتهای آن با رفتاری که بسیار شبیه به پانتومیم است چنان به شکلی استادانه (در اغلب موارد بهطرز مسخرهای) فریب میخورند که مخاطب را به تفکر وادار میدارند و او را برای دنبالکردن داستان ترغیب میکنند.
۸- عزازیل
پرفسور یوسف زیدان نویسنده و پژوهشگر برجسته مصری است که با کتابها، مقالات، سخنرانیها و اظهارات جنجالیاش در جامعه عربزبان و مسلمان شناخته میشود. رمان «عزازیل» مهمترین رمان اوست که در سال ۲۰۰۹ برنده جایزه بوکر عربی شد و به مانند دیگر آثار غیرداستانیاش، جنجال بهپا کرد. با همه اینها، این رمان بهطرز چشمگیری پرفروش شد و بیش از یکمیلیون نسخه در مصر فروخت و به زبانهای دیگر هم ترجمه شد، از جمله فارسی: ترجمه فریبا حزباوی در نشر ققنوس. «عزازیل» رمان اندیشهورز و پرسشبرانگیزی است که در آنِ واحد بیانگرِ ضعف و عظمت انسان است، همچنین به پرسشهای فراوانی پاسخ میدهد که از آغاز پیدایش انسان تاکنون مطرح بودهاند: من کیستم؟ به کجا میروم؟ و پرسشهایی که خواننده خود باید بهدنبال پاسخشان باشد. هیپا راوی رمان را میتوان بهسانِ یک بومِ خالی توصیف کرد که یوسف زیدان بهواسطه او، زمان را کاوش میکند. تصویر ماندگاری که از هیپا خلق شده، تصویر مردی است که مدام معنای زندگی را زیرسوال میبرد.
۹-مسکو ۲۰۴۲
رمان «مسکو ۲۰۴۲» اولینبار در سال ۱۹۸۶ در غرب منتشر شد و یک سال بعد به زبان انگلیسی برگردانده شد. هرچند کتاب بهطور غیرقانونی در روسیه دستبهدست می¬چرخید، ولی در ۱۹۹۱ مجوز انتشار گرفت. این کتاب پس از سیوپنج سال با ترجمه زینب یونسی از سوی نشر برج به فارسی منتشر شده. «مسکو ۲۰۴۲» براساس سفر خیالی قهرمان داستان ویتالی کارتسف به مسکو در ۶۰ سال آینده است. یک بازی به کارتسف کمک میکند که از مهاجری در زمان حال به مسکو رِپ- اولین جمهوری کمونیستی جهان – منتقل شود. مدل هنری جهان در این اثر را میتوان به صورت تصویری از وضعیت یک فرد و جامعه در یک زمان خاص تعریف کرد که منعکسکننده دیدگاه نویسنده درمورد اصول سازماندهی یک ساختار اجتماعی است. ولادیمیر واینوویچ در «مسکو ۲۰۴۲»، با تجزیه و تحلیل گذشته و حالِ تاریخی، پیش از هرچیز بهدنبالِ آشکارکردن جوهرِ نظامِ توتالیتر است و پوچبودنِ تبدیلِ آرمانهای کمونیسم به واقعیت را نشان میدهد.
۱۰-دفترچههای کتابفروش
جلال برجس شاعر و رماننویس اُردنی با رمان «دفترچههای کتابفروش» (ترجمه فارسی: کریم اسدیاصل، نشر مروارید) توانست جایزه چهاردهمین دوره بینالمللی ادبیات داستانی عرب را که به بوکر عربی معروف است از آن خود کند. این رمان همچنین پرفروشترین رمان سال ۲۰۲۱ در جهان عرب بود. وقایع «دفترچههای کتابفروش» در اردن و مسکو بین سالهای ۱۹۴۷ تا ۲۰۱۹ اتفاق میافتد، داستان مردی بهنام ابراهیم، کتابفروشی که به شدت علاقهمند به مطالعه است و کتابفروشی خود را از دست میدهد و بیخانمان میشود. ابراهیم به اسکیزوفرنی مبتلا میشود و پشت نقاب شخصیتِ رمانهایی که دوست دارد مرتکبِ یکسری دزدیها و کارهای خلاف میشود و قبل از ملاقات با زنی که زندگی او را تغییر میدهد، اقدام به خودکشی میکند. داستان ابراهیم و داستان شخصیتهای دیگر از طریق مجموعهای از دفترچهها و راویان متعددی که مسیرهایشان گاهی به هم گره میخورد، روایت میشود. داستانی دردناک و چندپاره از مردمِ بهحاشیهراندهشده که نادیده گرفته میشوند یا برای دیگران ناچیز هستند، درحالیکه طبقه فاسد و تازه به دورانرسیده شهر روزبهروز قدرتمندتر میشود. در این زمینه، اهمیت خانه بهعنوان نمادی از وطن برجسته میشود. جلال برجس در این رمان با جسارت به یک واقعیت دشوارِ نهتنها در اُردن، بلکه در کل جهان عرب میپردازد.