ادعای دفاع مشروع در یک قتل خیابانی

بهنام در بازجویی‌ها به پلیس گفت: آرش با دو برادر به نام‌های شاهین و شاهرخ درگیر شد و در آن درگیری شاهین ضربه‌ای به آرش زد و او را مجروح کرد، به‌همین‌خاطر سوار موتور شدیم و به سمت خانه آرش رفتیم اما چند دقیقه بعد حالش بد شد و وقتی او را به بیمارستان رساندیم، کار از کار گذشته بود. مأموران ساعاتی بعد شاهین و شاهرخ را بازداشت کردند.

شاهین در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و گفت: من آرش را به قصد قتل نزدم و برای اینکه از خودم دفاع کنم و جلوی ضرباتی را که مقتول به برادرم زد، بگیرم به او ضربه زدم. متهم گفت: برادرم در این قتل نقشی نداشت و من به‌خاطر اتفاقی که افتاده است خیلی متأسف هستم اما اگر ضربه را نمی‌زدم، آرش برادرم را می‌کشت و من را هم می‌زد. با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه 8 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی ابتدا کیفرخواست علیه متهم خوانده شد و سپس اولیای دم در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند. وقتی نوبت به متهم رسید، او اتهام قتل عمدی را رد کرد و مدعی شد در دفاع از خودش و برادرش مرتکب قتل شده است. متهم گفت: مدتی قبل از این حادثه برادرم گوشی موبایلی را به یکی از دوستانش به نام کیان فروخته بود اما کیان پول برادرم را نمی‌داد و سر این موضوع با هم درگیری داشتند. روز حادثه مقابل کلوپ فوتبال‌دستی برادرم و کیان با هم جروبحث کردند و درگیری بین آنها بالا گرفت. با وساطت من و مسئول کلوپ دعوا تمام شد اما چند دقیقه بعد کیان دوستش آرش را آورد و دوباره درگیری بین برادرم و آرش شروع شد. آرش با چاقو به برادرم ضربه‌ای زد. ضربه‌ای که زد با پشت چاقو بود پیشانی برادرم را شکافت و خون‌ریزی شدیدی شروع شد. آرش قوی‌هیکل بود و من به‌تنهایی زورم به او نمی‌رسید، مردم واسطه شدند و دعوا تمام شد.

من شاهرخ را سوار ماشین کردم تا به مرکز درمانی یا مغازه پدرم برسانم. در راه دیدم شدت خون‌ریزی زیاد است، جلوی یک مغازه نگه داشتم که کمک بگیرم، یک‌دفعه آرش و کیان آمدند و آرش به برادرم و من حمله کرد و من هم چاقویی را از داخل مغازه برداشتم و زدم. آرش دوباره به سمت برادرم حمله کرده بود و من ترسیدم دوباره با چاقو به سر برادرم بزند. متهم در ادامه گفت: من چاقو را به بازوی مقتول زدم، بعد هم مردم آمدند و درگیری تمام شد. فردای آن روز من را به اتهام قتل گرفتند. بعد هم گفتند علت مرگ مقتول پاره‌شدن یکی از رگ‌های اصلی بدنش بوده است، درحالی‌که من فقط یک ضربه به بازوی او زدم که برود و دیگر آنجا نباشد. در ادامه صاحب مغازه فلافل‌فروشی که متهم از او کمک گرفته بود، در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من در مغازه بودم که شاهین آمد و درخواست کمک کرد و گفت باید زخم برادرش را ببندد، چون خیلی خون‌ریزی می‌کند. من به سمت ماشین رفتم و با خودم مقداری باند بردم که یک‌باره متوجه شدم شاهین چاقو برداشت و به سمت آرش حمله کرد.

آرش هم چاقو داشت اما من ندیدم درگیری چطور اتفاق افتاد. در ادامه شاهد دیگر در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من درگیری را از زمانی‌ که مقابل فلافل‌فروشی بودند، دیدم؛ آرش به سمت شاهرخ حمله کرد و شاهین هم با چاقو او را زد. بعد هم مردم دخالت کردند و همه‌چیز تمام شد و آرش و دوستش سوار موتور شدند و رفتند. تاجایی‌که من دیدم ضربه به دست مقتول زده شد. در ادامه وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: موکل من در دفاع از خودش و برادرش مرتکب قتل شده است و روند پرونده هم به‌خوبی این موضوع را نشان می‌دهد. آرش در دو مرحله به دو برادر حمله کرده و هر دوبار هم شاهین سعی کرده مهلکه را ترک کند و از جان برادرش محافظت کند. او از محل درگیری اولیه دور شده تا برادرش را به مرکز درمانی ببرد و این مقتول بود که او را دنبال کرد تا ضربه‌ای دیگر بزند.

ضمن اینکه ضربه‌ای که به مقتول وارد شده نوعا کشنده نبوده است. ضربه به بازو کشنده نیست و تعلل مقتول در رفتن به مرکز درمانی منجر به مرگ او شده است. خون‌ریزی شدید ناشی از عدم رسیدگی به‌موقع بوده است که علت آن هم دیرمراجعه‌کردن مقتول به مرکز درمانی بوده است. این وکیل دادگستری ادامه داد: روند پرونده و شاهدان همگی نشان می‌دهد موکل من در قتل مقصر نبوده و حتی ضربه‌ای که در دفاع زده است هم به محل حساس بدن نبوده و به بازو وارد کرده تا دست را ناکار کند و آرش نتواند برادرش را به قتل برساند؛ بنابراین درخواست برائت موکلم از قتل عمدی را دارم.