یک هفته پس از تحصن گسترده معلمان طرح شد:
درخواست نمایندگان فرهنگیان برای دیدار فوری با رئیس جمهور
«بعد از گذشت یک هفته از تحصن معلمان در دهها شهر کشور در اعتراض به وضع معیشتی خود، شورای مرکزی تشکلهای صنفی فرهنگیان سراسر کشور با صدور بیانیهای به تحلیل ریشه های این اعتراض صنفی به نسبت گسترده و نقد شیوه برخورد دولتمردان و نمایندگان مجلس با اعتراضات صنفی معلمان پرداخته است.»
بعد از گذشت یک هفته ازتحصن معلماندر اعتراض به وضع معیشتی خود، شورای مرکزی تشکلهای صنفی فرهنگیان سراسر کشور با صدور بیانیهای به تحلیل ریشههای این اعتراض صنفی به نسبت گسترده و نقد شیوه برخورد دولتمردان و نمایندگان مجلس با اعتراضات صنفی معلمان پرداخته است. این تشکل صنفی فرهنگیان در بخشی از این بیانیه از رئیس جمهور درخواست کرده است که به منظور آگاهی از مطالبات صنفی معلمان، امکان دیدار حضوری با نمایندگان تشکلهای صنفی فرهنگیان را فراهم کند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، متن کامل این بیانیه در ادامه میآید:
به نام خداوند جان و خرد
اِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّیَ یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم «رعد - ۱۱»
تشکلهای صنفی فرهنگیان کشور از نیمهٔ دوم دهه ۷۰ پا به عرصهٔ وجود گذاشتند و در مدت حیات خود، سیاست های پنج دولت و مجلس را در قبال آموزش و پرورش تجربه نمودند. این دولتها و مجالس، علیرغم سردادن شعارهای زیبا و دادن وعده ی برآمدن روزگار خوش برای فرهنگیان، درعمل اراده ای برای اعتلای سیستم تعلیم و تربیت نداشته و ندارند.
هدف قوانینی چون قانون نظام هماهنگ پرداخت حقوق کارکنان دولت و قانون مدیریت خدمات کشوری، ترقی و کارآمدی سیستم اداری کشور و رفع تبعیض و برقراری عدالت در پرداخت حقوق کارکنان دولت بوده است. ولی تدوین و تصویب این قوانین به اذعان دولتمردان و نمایندگان محترم نتوانسته است هدف مورد نظر را محقق نماید. به باور جامعهٔ فرهنگیان کشور علت این امر، نبودِ ارادهٔ جدیِ مسئولان به رفع تبعیض و برقراری عدالت است.
حرکتهای صنفی فرهنگیان، در این سالها، حرکتی اصیل و برآمده از ارادهٔ جمعی معلمان کشور و در چهار چوب قوانین جمهوری اسلامی بوده است. فرهنگیان معتقدند قوانین و مقررات موجود، امکان دستیابی به حقوق مادی و معنوی آنها را فراهم میکند، زیرا فلسفه وجودی جمهوری اسلامی برقراری عدالت و رفع ستم بوده است. ولی دریغ که در هر دورهای، آنها که بر اریکه قدرت تکیه زدهاند، علاوه بر اینکه نشان دادهاند هیچ برنامهٔ عملی و مؤثری در دستور کارشان نیست، بلکه هریک به سهم خود نقشی بهسزا در فرو کاستنِ قدر و منزلت فرهنگ و فرهنگی ایفا نمودهاند.
دولتمردان و مجلسیان، برای پاسخ گو نبودن به خواستهٔ اصلیِ فرهنگیان – مبنی بر حقوقی که حداقلهای لازم را برای یک زندگی شرافتمندانه تأمین نماید - سادهترین و در عین حال زشتترین شیوهٔ برخورد را برگزیدند که آن، زدنِ اتهام سیاسی و وابستگی به جریان سیاسی مقابل و… بود. در حالی که میدانستند خواستهٔ آنان کاملاً صنفی، غیر سیاسی و معطوف به تأمین نیازهای اولیهشان است. براساس همین رویکرد نادرستِ دولتمران و مجلس نشینان در دورههای مختلف، بودجهای که برای آموزش و پرورش تدوین و تصویب میکردند، بودجهای حداقلی و نشأت گرفته از افکاری جهان سومی بود که آموزش و پرورش را یک نهاد مصرفی و هزینه ای میدانست. همین نگاه نازل به امر تعلیم و تربیت کشور، موجب گردیده است که فرهنگیان کشور اعم از شاغل و بازنشسته، عموماً در زیر خط فقر به سر برند و شرایط زندگی برای آنان غیر قابل تحمل گردد. مشکل معیشتی فرهنگیان صرفاً یک مشکل صنفیِ مربوط به یک گروه خاص نیست، این مشکل یک «مسألهٔ ملّی» است. بر عقلای قوم پوشیده نیست که چنین چشم اندازی از آموزش و پرورش، نشانههای خوبی برای آیندهٔ کشور نیست، زیرا خروجیهای یک نظام آموزشی ناکارامد به همهٔ حوزههای مملکتی آسیب خواهد زد.
فرهنگیان فرهیخته!
همهٔ ما طی این سالها ی طولانی و سخت، از هیچ کوششی برای آگاه نمودن مسئولان و ایجاد تغییر در نگرش آنها به منظور توجه شایسته به نهاد تعلیم و تربیت و معلمان و آینده سازان این مرز و بوم، فرو گذار نکردهایم و از هیچ ابزاری برای بیان خواستههای بر حق خود، به متولیان امور غفلت نورزیدهایم. همهٔ تلاشهای فرهنگیان در طی پانزده سال اخیر نتوانسته آنچنان که شایسته است در نگرش حاکمیت، نسبت به نهاد تعلیم و تربیت، تغییرات اساسی ایجاد کند. این بیتوجهیها، موجب شده که وضعیت آموزش و پرورش و منزلت و معیشت فرهنگیانِ شاغل و بازنشسته، هرسال نسبت به قبل نامناسبتر و ناهنجارتر گردد و معلمان و دانش آموزان شرایط سخت تری را تجربه نمایند. هرچند اکثریت قریب به اتفاق معلمان کشور، این پیشه را عاشقانه برگزیدهاند و براین مبنا، طرح مسائل و مشکلات معیشتی را دون شأن و جایگاه خود میدانند، اما واقعیتهای زندگی و مشکلات اقتصادی از یک طرف و بیتفاوتی مسئولان از دیگرسو، فرهنگیان را وادار نموده است که بر خلاف میل باطنی و به منظور تأمین حداقلهای یک زندگی آبرومندانه و جلوگیری از آلوده شدن این شغل به راههای نامشروع کسب درآمد، حقشان را زمزمه و در نهایت فریاد کنند.
فرهنگیان گرانقدر!
از آنجا که بودجهٔ سال آیندهٔ آموزش و پرورش از ابتدا با کسری مواجه است و بر خلاف ادعاهای مطرح شده، رشد ۲۱درصدی بودجهٔ سال۱۳۹۴، حتی جبران کسری چهار هزار میلیارد تومانی سال ۱۳۹۳ را نیز نخواهد کرد، و ازآنجا که به گفتهٔ مسئولان، بیش از ۹۸درصد بودجه، صرف حقوق پرسنلی این وزارت خانه میگردد، انتظار ترمیم حقوق و یا بهبود کیفیت آموزش، منتفی است. براین اساس واقعیتهای بودجهٔ سال آیندهٔ این نهاد، در بحثهایی همچون پاداشِ پایان خدمت، هزینههای جاری مدارس، سرانهٔ دانش آموزی، هزینههای رفاهی و حتی در بخش حقوق و حق التدریس معلمان و بسیاری از هزینههای ضروری دچار مشکلات جدی خواهد بود. این در حالی است که بودجهٔ برخی از وزارت خانه و نهادها، رشدی بالای ۷۰ درصد داشته است.
نمایندگان کانونهای صنفی با علم به این موارد و قبل از طرح بودجه در کمیسیون تلفیق، با تعدادی از نمایندگان مجلس و رؤسای کمیسیونهای ذی ربط در خصوص مشکلات فرهنگیان و بودجه آموزش و پرورش گفتگو کردند. پاسخ اغلب نمایندگان محترم تکراری، ملال آور و توأم با بیاعتنایی و بیتوجهی به وضعیت معیشتی جامعهٔ فرهنگیان بود. برخی از نمایندگان محترم مجلس به شیوهای غیر کارشناسی، از تعداد زیاد فرهنگیان، ساعات کاریِ کم ِ آنها و… سخن میگفتند. در حالی که غافل از این بودند که، تعداد معلمان در کشورهای پیشرفته نیز زیاد است و این امر چیزی از رفاه و آسایش مادی و روحی آنها نکاسته است. و به این نکته نیز بیتوجه بودند که ساعات کاری معلمان، به اقتضای طبیعت این شغل، تنها با ساعات کاری دانشگاهیان قابل مقایسه است. همچنین به این واقعیت توجه نمیکردند که بودجههای کلانِ چند هزار میلیارد تومانی تربیتی و فرهنگی نه در اختیار آموزش و پرورش، که در دست نهادهایی است که هرگز خود را موظف به پاسخ گویی در قبال ناهنجاریهای تربیتی، فرهنگی و اجتماعی نمیدانند.
همکاران گرامی!
آنچه نوشتیم وخواندید بخشی از دردهایی است که به کرات به سمع و نظر متولیان امور در دولتها و مجالس، رسانده شده است. اما این بار با صدایی رساتر هشدار میدهیم که جامعهٔ معلمان درالتهاب و نگرانی به سرمی برند و[…]، رایزنیها بادولت و مجلس، تاکنون بیپاسخ مانده است و باوجود پی گیریهای مستمر امیدی برای اصلاح بودجهٔ سال آیندهٔ آموزش وپرورش مشاهده نمیگردد.
بدون تردید حضور مستمر و پافشاری شما برای احقاق حقوقتان، این امکان را به تشکلهای صنفی میدهد که با قدرت از منزلت و معیشت شما در مجلس و دولت دفاع نمایند. همهٔ نهادهای صنفی، اتحادیهها و سندیکاها در سراسر جهان برای رسیدن به خواستههایشان، در همین مسیر حرکت میکنند. حرکت صنفیِ موفق، درسایهٔ انسجام، استمرار، همدلی و در قالب تشکلهای شناسنامه دار تحقق خواهد یافت. هیچ جامعهای حتی در شرایط اقتصادی و معیشتی مطلوب، بینیاز از تشکلهای صنفی نیست. تشکلهایی که آفات و بیماریها را در پیکرهٔ سیستمها، شناسایی نموده، درمان آنها را به دولتها گوش زد میکنند. بیگمان بیان مشترک خواستهها، ما را به هدف اصلی خود که ارتقای جایگاه آموزش و پرورش و شأن و منزلت و معیشت معلمان است خواهد رساند.
لازم به یادآوری است که معلمانی همچون رسول بداقی و محمودباقری، براثر پافشاری برهمین حقوق تضییع شده و تبعیضهای ناروایی که سال هاست شاهد آن هستیم هزینههای سنگینی را متحمل شدهاند. امیدواریم اتحادوهمبستگی ما علاوه بر احقاق حقوق صنفی، راهگشای رهایی دوستان دربندمان نیز باشد.
در خاتمه، از رئیس جمهور محترم تقاضا داریم، مطابق دیدگاههای خود در زمان انتخاباتِ ریاست جمهوری، مبنی بر شنیدن صدای گروههای صنفی و مدنیِ کشور، امکان دیدار حضوری با نمایندگان تشکلهای صنفی فرهنگیان – جهت آگاهی از خواستههای بحقّ ِ معلمان کشور را فراهم نمایند.
خدا آن ملتی را سروری داد که تقدیرش به دست خویش بنوشت «اقبال لاهوری»