خبرگزاری کار ایران

کتاب روانشناسی رشد لورا برک

کتاب روانشناسی رشد لورا برک
کد خبر : ۱۱۶۷۴۰۶

امکان دانلود کتاب روانشناسی رشد لورا برک هر دو جلد فارسی (جلد اول شامل مباحث از لقاح تا کودکی و جلد دوم شامل مباحث نوجوانی تا پایان عمر) فراهم شد.

امکان دانلود کتاب روانشناسی رشد لورا برک هر دو جلد فارسی (جلد اول شامل مباحث از لقاح تا کودکی و جلد دوم شامل مباحث نوجوانی تا پایان عمر) فراهم شد.

کاربران گرامی، محصول مورد نظر شامل کتاب روانشناسی رشد لورا برک هر دو جلد ترجمه رضا ابراهیمی با کیفیت بسیار بالا است که با فرمت پی دی اف به زبان فارسی در حجم ۱۳۶۲ صفحه با کیفیت عالی در اختیار شما عزیزان قرار گرفته است.

دانلود فایل

تاریخچه، نظریه و استراتژی‌های تحقیق

سوفی لنتشنر در سال ۱۹۰۸ متولد شد، دومین فرزند از والدینی یهودی بود که خانه خود را در لایپزیگ در آلمان که یک شهر تجاری پر رونق و پر از نشاط فرهنگی است ساخته است.  پدرش یک تاجر موفق و رهبر جامعه بود.  مادر او انسان مقتدری در جامعه بود که بخاطر جذابیت ، زیبایی و مهمان نوازی شهرت داشت.  سوفی در کودکی عزم و پافشاری را که در طول زندگی اش حفظ کرد نشان می داد. او مدتها می نشست و با چشم و دست خود اشیای کوچک را بررسی می‌کرد. تنها واقعه‌ای که به طور مداوم نگاه او را خیره نگه می‌داشت، صدای پیانو در سالن بود.  به محض اینکه سوفی می توانست به طرف آن میخزید ، با قاطعیت، خودش را به سمت بالا میکشید تا کلیدهای آن را بگیرد و از صدای آن شگفت زده می‌شد.

کتاب روانشناسی رشد لورا برک جلد ۱

در زمان ورود سوفی به مدرسه ابتدایی ، او کودکی درون گرا بود ، که اغلب در جشن مهمانی هایی که دختران از موقعیت اجتماعی خانواده اش در آن شرکت می کردند ، ناراحت بود. او خود را در کارهای مدرسه ، به ویژه در تسلط بر زبان های خارجی که بخشی منظم از آموزش ابتدایی و متوسطه آلمان بودند، غرق می کرد. او هفته ای دو بار از بهترین معلم لایپزیگ درس پیانو می گرفت.  وقتی سوفی از دبیرستان فارغ التحصیل شد ، انگلیسی و فرانسوی را روان صحبت می کرد و به یک پیانیست برجسته تبدیل شده بود.  در حالی که بیشتر دختران آلمانی در آن زمان تا ۲۰ سالگی ازدواج میکردند ، سوفی خواستگاری جدی را به دلیل ورود به دانشگاه به تعویق انداخت.  والدین او نگرانش بودند که آیا دختر پرشور و کوشای آنها تشکیل زندگی خواهد داد؟

کتاب روانشناسی رشد لورا برک جلد ۲

سوفی خواستار ازدواج و همچنین تحصیلات بود ، اما با مشکلات سیاسی زمانه اش برنامه های او ناکام ماند.  هنگامی که هیتلر در اوایل دهه ۱۹۳۰ به قدرت رسید ، پدر سوفی از ترس امنیت همسر و فرزندانش ، خانواده اش را به بلژیک منتقل کرد.  شرایط یهودیان در اروپا به سرعت بدتر شد.  نازی ها خانه خانوادگی سوفی را غارت و تجارت پدرش را مصادره کردند.  در اواخر دهه ۱۹۳۰ ، سوفی ارتباط خود را با همه به جز تعداد معدودی از عمه­ها، عموها، پسرعموها و دوستان دوران کودکی خود قطع کرده بود ، که بسیاری از آنها (بعداً مطلع شد) در واگن های قطار به سمت اردوگاه های کار اجباری در آشویتس- بیرکناو  منتقل شدند و سپس مرده اند.

در سال ۱۹۳۹ ، با شدت گرفتن قوانین و جنایات ضد یهودی ، خانواده سوفی به ایالات متحده گریختند . وقتی سوفی ۳۰ ساله شد ، پدر و مادرش به این نتیجه رسیدند که او هرگز ازدواج نمی کند و برای امنیت مالی به یک حرفه نیاز دارد.  آنها توافق کردند که از بازگشت او به دانشگاه حمایت کنند و سوفی دو مدرک کارشناسی ارشد گرفت ، یکی در موسیقی و دیگری در کتابداری.  سپس ، در یک قرار عاشقانه بدون آشنایی قبلی ، او با فیلیپ ، که یک افسر ارتش ایالات متحده بود، ملاقات کرد. طبع و خلق و خوی  آرام فیلیپ ، شور و دنیا دوستی سوفی را تکمیل می کرد.  در عرض ۶ ماه آنها ازدواج کردند.  طی ۴ سال بعد ، دو دختر و یک پسر متولد شدند.  به زودی پدر سوفی بیمار شد.  فشار بی خانمان کردن خانواده اش و از دست دادن خانه و محل کارش سلامتی او را به خطر انداخته بود .  وی پس از ماهها بستری شدن ، در اثر نارسایی قلبی درگذشت.

کتاب روانشناسی رشد لورا برک جلد ۱ pdf

هنگامی که جنگ جهانی دوم پایان یافت، فیلیپ ارتش را ترک کرد و یک فروشگاه کوچک لباس مردانه افتتاح کرد.  سوفی وقتش را بین مراقبت از کودکان و کمک به فیلیپ در فروشگاه تقسیم کرد.  اکنون در چهل سالگی ، او مادری فداکار بود ، اما تعداد کمی از زنان در سن او هنوز فرزندان خردسال خود را تربیت می کردند.  فیلیپ در حالی که با این مشاغل دست و پنجه نرم می کرد ساعت های طولانی تری را در محل کار خود سپری میکرد و سوفی اغلب احساس تنهایی می کرد.  او به ندرت پیانو مینواخت، که خاطرات دردناکی از  زندگی جوانی که توسط جنگ از بین رفته بود را به ارمغان داشت.  احساس انزوای سوفی و ​​عدم رضایت مکرر؛ او را زودرنج می کرد.  در اواخر شب  مشاجره و دعوا  او و فیلیپ به گوش می رسید.

با بزرگتر شدن فرزندان ، وقت سوفی آزادتر شد ، ​​او یک بار دیگر  برای به دست آوردن اعتبار نامه تدریس به دانشگاه بازگشت. سرانجام ، در ۵۰ سالگی ، او یک حرفه را شروع کرد.  برای دهه بعد ، سوفی به دانش آموزان دبیرستانی، آلمانی و فرانسوی و به مهاجران تازه وارد انگلیسی آموزش می­داد. وی علاوه بر کاهش مشکلات مالی خانواده اش، احساس خوشایند موفقیت و خلاقیت را احساس می کرد. این سالها از پرانرژی ترین رضایت بخش ترین سال های زندگی سوفی بود.  او اشتیاق بی پایانی برای تدریس - برای انتقال توانایی های خود با زبان ، دانش دست اول خود از عواقب نفرت و ستم ، و درک عملی او از چگونگی سازگاری با زندگی در سرزمین جدید داشت.  او کودکان خود را ، که زندگی جوانی آنها بدون آسیب جنگ بود ، تماشا کرد و بسیاری از ارزشها و تعهدات خود را پذیرفت و زندگی زناشویی و شغلی خود را در زمان مورد انتظار آغاز کرد.  سوفی با نگاهی خوش بینانه به سن ۶۰ سالگی نزدیک شد.  از آنجا که او و فیلیپ از زیر بار مالی پرداخت هزینه تحصیل دانشگاه فرزندانشان آزاد شده بودند ، به دنبال اوقات فراغت بیشتر بودند. محبت و احترام آنها نسبت به یکدیگر عمیق تر شد .  بار دیگر ، سوفی شروع به نواختن پیانو کرد. اما این دوره از رضایت کوتاه مدت بود.

یک روز صبح، سوفی از خواب بیدار شد و احساس یک توده سخت زیر بغلش کرد.  چند روز بعد ، پزشک وی سرطان را تشخیص داد.  طبع و ظرفیت روحی سوفی در انطباق با تغییرات بنیادی زندگی به او کمک کرد تا با بیماری پیش رو مقابله کند. او آن را دشمنی تعریف کرد که باید با آن بجنگند.  در نتیجه ، او ۵ سال دیگر  هم زندگی کرد.  علاوه بر فرسودگی شیمی درمانی ، سوفی برنامه کامل وظایف تدریس خود را حفظ کرد و به ملاقات و انجام کارهای مادرش ادامه می داد.  اما چون او از نظر جسمی ضعیف شده بود ، دیگر توان برگذاری کلاسهایش را نداشت.  به تدریج ، او تسلیم بیماری ویرانگر شد.  چند هفته گذشته که در بستر بیماری بود ، او بی سر و صدا و در حالی که فیلیپ در کنارش بود ، فوت کرد .  در تشییع جنازه او بیش از صد دانش آموز سوفی حضور داشتند.  او تصویری به یاد ماندنی از زنی شجاع و دلسوز در خاطر هر یک از دانش آموزانش به جای گذاشته بود.

کتاب روانشناسی رشد لورا برک جلد اول

یکی از سه فرزند سوفی ، لورا ، نویسنده این کتاب است.  یک سال قبل از فوت سوفی ازدواج کرد ، لورا و همسرش کِن ، اغلب به پیام سوفی فکر می کنند که در آستانه روز عروسی به طور خصوصی به آنها گفته بود :

"من از زندگی و ازدواج خودم آموختم که شما باید یک زندگی مشترک ، و در عین حال یک زندگی جدا از هم بسازید. شما باید به یکدیگر زمان ، مکان و پشتیبانی اختصاص بدهید تا هویت خود ، و روش های خود را برای ابراز وجود و ابراز آن به دیگران شکل دهید. مهمترین قانون رابطه شما باید احترام باشد . لورا و کن در یک شهر کوچک میانه غربی ، در نزدیکی دانشگاه ایالیریویز ایالت ، ساکن شدند ، جایی که آنها امروز به تدریس ادامه می دهند-لورا در گروه روانشناسی و کن در گروه ریاضیات.  آنها دو پسر دارند ، دیوید و پیتر ، که لورا داستان های زیادی در مورد زندگی سوفی برای آنها تعریف کرده است و میراث او را حفظ کرده .  دیوید قلم مادربزرگ خود را برای آموزش به ارث برده است.  او یک معلم کلاس دوم برای اکثر کودکان مهاجر است.

  پیتر ، یک وکیل است و عشق مادربزرگ خود را به موسیقی ، نواختن ویولن ، ویولا و ماندولین در اوقات فراغت را به ارث برده است.  سوفی همچنین تأثیرات مادام العمر بر بسیاری از دانش آموزان خود داشت.  اخیراً ، یک استاد توسعه انسانی به لورا نوشت:

من مدتی است که قصد دارم با شما تماس بگیرم.  من در یک کلاس رشد در طول دوره زندگی تدریس می کنم.  وقتی کتاب درسی را باز کردم و تصاویر مادرت را دیدم ، بسیار تعجب کردم.  از سال ۱۹۶۲ تا ۱۹۶۶ ، کلاسهای آلمانی دبیرستان را نزد مادر شما گذراندم ... من او را به عنوان یک معلم بسیار سختگیر به یاد می آورم که هم دانش آموزانش را مسئول می دانست و هم به فکر تک تک ما بود.  او یک معلم باورنکردنی بود تا اینکه در طول سالهای تحصیم ]کالج [ به آلمان رفتم و هم می توانستم زبان آلمانی را بفهمم و هم می توانستم به زبان آلمانی صحبت کنم.

...

داستان سوفی مسائل ثابل توجهی را در مورد تاریخچه زندگی بشر مطرح می کند:

• چه ویژگی هایی ویژگی های مشترک سوفی با دیگران و ویژگی های جسمی ، ظرفیت های ذهنی ، علاقه ها و رفتارهای او را تعیین می کند؟

• چه عاملی باعث شد که سوفی همان زندگی پایدار و مصمم را حفظ کند اما از راه های دیگر تغییر کند؟

• شرایط تاریخی و فرهنگی برای سوفی ، آزار و شکنجه ای که خانه های کودکی او را ویران کرد ، باعث مرگ اعضای خانواده و دوستان و فرار خانواده اش به ایالات متحده شد ، چگونه بر سلامتی در طول زندگی تأثیر گذاشت؟

 • زمان وقایع  به عنوان مثال ، اوایلی که سوفی با زبانهای خارجی آشنا شد و تأخیر در ازدواج او، پدر و مادر و شغل چگونه در پیشرفت تأثیر می گذارد؟

• چه عواملی چه شخصی و چه محیطی  باعث شد سوفی زودتر از حد انتظار فوت کند؟

اینها سوالات اصلی هستند که توسط توسعه انسانی مورد استفاده قرار می گیرند ، یک زمینه مطالعاتی که به درک ثبات و تغییر در طول عمر اختصاص دارد.  تنوع زیاد ، مشخص کننده علایق و دغدغه های محققانی است که توسعه انسانی را مطالعه می کنند.  اما همه یک هدف واحد دارند: شناسایی آن بخشهایی که بر ثبات و تحولات افراد از زمان بارداری تا مرگ تأثیر می گذارند.

رشد انسانی به عنوان یک زمینه علمی، کاربردی و میان رشته‌ای

کتاب روانشناسی رشد لورا برک خرید

سوالاتی که  ذکر شد صرفاً مورد توجه علمی نیستند. هرکدام از آنها از نظر کاربردی اهمیت دارند.  در حقیقت ، کنجکاوی علمی تنها یکی از عواملی است که باعث شده است که توسعه انسانی به یک زمینه قابل توجه در مطالعه در حال حاضر تبدیل شود.  تحقیقات در مورد توسعه نیز توسط مدیران اجتماعی برای بهبود زندگی مردم تشویق شده است.  به عنوان مثال ، آغاز آموزش عمومی در اوایل قرن بیستم منجر به تقاضا در مورد این شد که چه چیزی و چگونه باید به کودکان در سنین مختلف آموزش داده شود. علاقه حرفه پزشکی به بهبود سلامت مردم مستلزم درک درستی از رشد فیزیکی ، تغذیه و بیماری ها بود.  اشتیاق حرفه خدمات اجتماعی برای درمان مشکلات عاطفی و کمک به مردم برای منطبق شدن با وقایع مهم زندگی ، مانند طلاق ، از دست دادن شغل ، جنگ ، بلایای طبیعی یا مرگ عزیزان ، به اطلاعاتی در مورد شخصیت و رشد اجتماعی احتیاج داشت.  و والدین به طور مداوم در مورد شیوه ها و تجارب تربیت فرزند که زندگی شاد و موفقی را برای فرزندانشان پرورش می دهد ، به دنبال مشاوره تخصصی هستند.

مخزن بزرگ اطلاعات ما در مورد توسعه انسانی بین رشته ای است. این امر با تلاش مشترک افراد از بسیاری از رشته های تحصیلی رشد میکند.  به دلیل نیاز به راه حل برای مشکلات روزمره در همه سنین، محققانی از روانشناسی، جامعه شناسی، انسان شناسی، زیست شناسی و علوم اعصاب در تحقیقات با متخصصان از آموزش ، مطالعات خانواده، پزشکی، بهداشت عمومی و خدمات اجتماعی می پیوندند، تا  فقط چند مورد را عنوان کنند. آنها با هم، این رشته را مانند آن چه امروز است ایجاد کرده اند ، زیرا امروزه مجموعه ای از دانش وجود دارد که نه تنها از نظر علمی مهم بلکه مربوط و مفید است.

مباحث اساسی

 تحقیقات در مورد توسعه انسانی ، اقدام نسبتاً جدیدی است. مطالعات در مورد کودکان در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم آغاز شد.  تحقیقات در مورد رشد ، پیری و تغییر بزرگسالان در طول زندگی فقط در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ ظهور کرد (الدر ، ۱۹۹۸).  اما گمانه زنی ها در مورد چگونگی رشد و تغییر مردم از قرن ها پیش وجود داشته است.  همانطور که با تحقیقات ترکیب شدند ، از ساخت نظریه های توسعه الهام گرفتند.  نظریه مجموعه ای منظم و یکپارچه از جملات است که رفتار را توصیف می کند، توضیح می دهد و پیش بینی می کند.  به عنوان مثال ، یک نظریه خوب در مورد دلبستگی مراقبت از کودک و نوزاد (۱) رفتارهای نوزادان ۶ تا ۸ ماهه را توصیف می کند زیرا آنها به دنبال محبت و راحتی یک بزرگسال آشنا هستند ، (۲) توضیح می دهد که چگونه و چرا نوزادان این میل شدید به پیوند با یک مراقب را دارند  و (۳) پیامدهای این پیوند عاطفی را برای روابط در طول زندگی پیش بینی می کند.

به دو دلیل نظریه ها ابزار حیاتی هستند. اول، این که آنها چارچوب های منظمی برای مشاهدات ما از مردم ارائه می دهند.  به عبارت دیگر آن ها هدایت کننده هستند و به آن چه را که می بینیم معنا می بخشند. دوم ، مواردی که با تحقیق تأیید می شوند، مبنای محکمی برای اقدامات عملی فراهم می کنند. هنگامی که یک نظریه به ما در درک توسعه کمک می کند، در موقعیت بهتری قرار داریم که می دانیم چگونه می توان رفاه و درمان کودکان و بزرگسالان را بهبود بخشید.

همانطور که خواهیم دید، نظریه ها تحت تأثیر ارزش های فرهنگی و سیستم های اعتقادی زمان خود قرار دارند.  اما نظریه ها از یک منظر مهم با صرفاً یک عقیده یا باور تفاوت دارند: تداوم وجود یک نظریه به تأیید علمی بستگی دارد.  تمام نظریه ها باید با استفاده از یک مجموعه روشهای تحقیق مورد توافق جامعه علمی مورد آزمایش قرار گیرند و یافته ها باید به مرور زمان دوام بیاورند یا تکرار شوند.

 حوزه توسعه انسانی شامل بسیاری از نظریه ها است که ایده های مختلفی در مورد این که مردم چگونه هستند و تغییر آنها ارائه می دهد.  انسانها موجودات پیچیده ای هستند.  آنها از نظر جسمی ، ذهنی ، عاطفی و اجتماعی تغییر می کنند.  و محققان همیشه در معنای آنچه می بینند اتفاق نظر ندارند.  هیچ نظریه واحدی نتوانسته است همه جنبه های توسعه انسانی را توضیح دهد.  اما وجود بسیاری از نظریه ها به پیشرفت دانش کمک می کند زیرا محققان به طور مداوم سعی در حمایت ، رد کردن و تلفیق این دیدگاه های مختلف دارند.

کتاب روانشناسی رشد لورا برک هر دو جلد

این فصل شما را با نظریه های اصلی رشد انسانی و استراتژی های تحقیقاتی که برای آزمایش آنها استفاده شده است آشنا می کند.  ما با جزئیات بیشتر به هر نظریه خواهیم پرداخت و همچنین در فصل های بعدی نظریه های مهم دیگر اما بسیار بزرگ را معرفی خواهیم کرد.  اگرچه نظریه های زیادی وجود دارد ، ما می توانیم آنها را به راحتی سازماندهی کنیم ، زیرا تقریباً همه در مورد سه موضوع اساسی موضع می گیرند:

 (۱) آیا روند توسعه پیوسته است یا ناپیوسته؟

(۲) آیا یک دوره ، پیشرفت همه افراد را مشخص می کند ، یا دوره های زیادی این کار را انجام میدهد؟

(۳) در تأثیرگذاری در توسعه، عوامل ژنتیکی مهمتر  هستند یا محیطی ؟

 بیایید هر یک از این مسائل را از نزدیک بررسی کنیم.

رشد پیوسته یا ناپیوسته؟

چگونه می‌توان تفاوت ظرفیت بین نوزادان، کودکان، نوجوانان و بزرگسالان را به بهترین نحو توصیف کرد؟  همانطور که شکل ۱.۱ نشان می دهد، نظریه های اصلی دو احتمال را تشخیص می دهند.

کتاب روانشناسی رشد لورا برک

 شکل ۱.۱ آیا رشد، پیوسته است یا ناپیوسته؟  (الف) برخی از نظریه پردازان معتقدند که رشد یک روند هموار و پیوسته است.  افراد به تدریج مهارتهای بیشتری از همان نوع را می آموزند.  ب) نظریه پردازان دیگر فکر می کنند که توسعه در مراحل ناپیوسته اتفاق می افتد.  افراد با وارد شدن به سطح جدید به سرعت تغییر می کنند و سپس برای مدتی، بسیار کم تغییر می کنند.  با هر مرحله جدید فرد، به شیوه ای متفاوت و کیفی ، جهان را تفسیر می کند و پاسخ می دهد.

کتاب روانشناسی رشد لورا برک هر دو جلد pdf

طبق یک دیدگاه، نوزادان و کودکان پیش دبستانی تقریباً مانند بزرگسالان به دنیا واکنش نشان می دهند.  تفاوت موجود نابالغ و بالغ به سادگی از نظر میزان بالغ شدن یا پیچیدگی است.  به عنوان مثال ، هنگامی که سوفی کودک بود ، ممکن است درک او از ملودی پیانو، حافظه مربوط به حوادث گذشته و توانایی طبقه بندی اشیا به دسته ها بسیار شبیه خود ما باشد.  شاید تنها محدودیت او این بود که نتوانست این مهارت‌ها را به اندازه اطلاعات و دقت ما انجام دهد. اگر چنین است، پس تغییر در تفکر او باید پیوسته باشد - فرآیند تقویت تدریجی همان مهارتهایی که برای شروع وجود داشت.

طبق دیدگاه دوم، نوزادان و کودکان روش های منحصر به فردی در تفکر ، احساس و رفتار دارند که کاملاً متفاوت از بزرگسالان است.  در این صورت ، توسعه ناپایدار است - روندی که در آن روشهای جدید و متفاوتی برای درک و پاسخگویی به جهان در زمانهای مشخص پدیدار می شود.  از این منظر ، سوفی هنوز نمی تواند تجربه های یک فرد بالغ را درک کند، به خاطر بسپارد و سازماندهی کند.  در عوض ، او طی یک سری مراحل توسعه ، که هر یک از آنها دارای ویژگی های منحصر به فرد است ، حرکت کرد تا زمانی که به بالاترین سطح عملکرد رسید.

نظریه هایی که دیدگاه ناپیوسته را می پذیرند ، توسعه را در مراحل تغییر کیفی در تفکر ، احساس و رفتار می دانند که مشخص کننده شرایط خاص توسعه است.  در نظریه های مرحله ای ، توسعه مانند بالا رفتن از یک پله است که هر مرحله مربوط به یک روش عملکردی بالغ و سازمان یافته است.  مفهوم مرحله همچنین فرض می کند که افراد هنگام رفتن از یک مرحله به مرحله دیگر ، دچار دوره های تحول سریع می شوند.  به عبارت دیگر ، تغییر، نسبتاً ناپیوسته است تا تدریجی و پیوسته.  آیا واقعاً رشد در یک ترتیب منظم و مرتب صورت می گیرد؟  در واقع ، این فرض بلند پروازانه با چالش های قابل توجهی روبرو شده است.  بعداً در این فصل برخی از نظریه های مرحله تأثیرگذار را مرور خواهیم کرد.

 یک دوره یا تعداد بیشتری توسعه؟

 نظریه پردازان مرحله ای، فرض می کنند که مردم در همه جا دنباله توسعه یکسانی دنبال می کنند.  با این حال این زمینه توسعه انسانی است.

با این حال، حوزه توسعه انسانی به طور فزاینده ای بر این امر آگاه است که کودکان و بزرگسالان در فضای متفاوتی زندگی می کنند - ترکیبات منحصر به فردی از شرایط شخصی و محیطی که می تواند منجر به مسیرهای مختلف تغییر شود. به عنوان مثال، یک فرد خجالتی که از برخوردهای اجتماعی میترسد، در فضای بسیار متفاوت از یک فرد خوش برخورد همسن و سالش، که به راحتی به دنبال معاشرت با مردم است، رشد می یابد (Kagan، ۲۰۰۳). کودکان و بزرگسالان در جوامع روستای غربی، در خانواده ها و جوامع خود تجربیاتی دارند که به شدت با افراد در شهرهای بزرگ غربی متفاوت است. این شرایط متفاوت منجر به ظرفیتهای فکری ، مهارتهای اجتماعی و احساسات کاملاً متفاوتی در مورد خود و دیگران می شود (Rogoff، ۲۰۰۳).

 همانطور که مشاهده خواهید کرد، نظریه پردازان معاصر، زمینه هایی را که توسعه را شکل می دهند را چند لایه و پیچیده می دانند. از نظر شخصی، آن­ ها شامل وراثت و ساختار بیولوژیکی هستند. از نظر زیست محیطی، آنها شامل زمینه های ضروری مانند خانه، مدرسه و محله، و همچنین شرایط دورتر از زندگی روزمره مردم، منابع اجتماعی، ارزش های اجتماعی و دوره زمانی تاریخی است. در نهایت، محققان به طور فزاینده ای از تنوع فرهنگی در توسعه آگاه هستند.

تأثیر نسبی طبیعت و پرورش؟

علاوه بر توصیف سیر توسعه انسانی، هر نظریه بر روی یک سوال عمده در مورد علل اصلی آن موضع می گیرد: عوامل ژنتیکی مهم تر هستند یا عوامل محیطی؟ این بحث قدیمی، پیرامون طبیعت- پرورش است. منظور ما از طبیعت ، داده های بیولوژیکی ذاتی است - اطلاعات ارثی که در لحظه بارداری از والدین خود دریافت می کنیم. منظور ما از پرورش ، نیروهای پیچیده دنیای جسمی و اجتماعی است که بر ترکیب بیولوژیکی و تجارب روانشناختی ما قبل و بعد از تولد تأثیر می گذارد.

اگرچه همه نظریه ها حداقل نقشی را هم برای طبیعت و هم برای پرورش قائل هستند ، اما تأکید آنها متفاوت است. به سوالات زیر توجه کنید: آیا توانایی فرد در حال توسعه برای فکر کردن به روشهای پیچیده تر ، عمدتا نتیجه یک جدول زمانی رشد مادرزادی است؟ یا اساساً تحت تأثیر تحریک والدین و معلمان است؟ ایا  کودکان به سرعت به سخن می آیند، چون که آنها به طور ژنتیکی مستعد این عمل هستند یا به این دلیل که والدین آنها را از سن کم اموزش می دهند؟ و چه عواملی اختلافات فاحش فردی را در بین افراد - از نظر قد ، وزن ، هماهنگی بدنی ، هوش ، شخصیت و مهارت های اجتماعی - به وجود می آورد؟ آیا طبیعت یا پرورش مسئولیت بیشتری دارد؟

جایگاه یک نظریه در مورد نقش‌های طبیعت و پرورش بر چگونگی توضیح تفاوتهای فردی تأثیر می گذارد.  نظریه پردازانی که بر پایداری تأکید می کنند - این که افرادی که یک سری ویژگی ها را بیشتر یا کمتر دارند (مانند توانایی کلامی ، اضطراب یا جامعه پذیری) همچنان در سنین بعدی این مشکلات را خواهند داشت – و عمدتا بر اهمیت وراثت تاکید می کنند.  اگر آنها محیط را مهم بدانند ، معمولاً به تجربیات اولیه به عنوان ایجاد یک الگوی رفتاری مادام العمر اشاره می کنند به گفته آنها ، رویدادهای منفی قدرتمند در چند سال اول با اتفاقات مثبت بعدی نمی توانند به طور کامل برطرف شوند (Bowlby, ۱۹۸۰; Johnson, ۲۰۰۰; Sroufe, Egeland, & Kreutzer, ۱۹۹۰).  نظریه پردازان دیگر دیدگاه خوش بینانه تری دارند (Greenspan & Shanker, ۲۰۰۴; Masten & Reed, ۲۰۰۲; Nelson, ۲۰۰۲; Werner & Smith, ۲۰۰۱) آنها بر خاصیت تغییر پذیری تأکید می کنند - اگر تجربه های جدید از آن پشتیبانی کنند ، تغییر، ممکن و حتی محتمل است.

در طول این کتاب، خواهیم دید که محققان ، در بعضی مواقع ، در مورد مسئله ثبات در برابر تغییر پذیری اختلاف نظر دارند. پاسخ آنها اغلب در دامنه ها یا جنبه های توسعه متفاوت است. به داستان سوفی برگردید و خواهید دید که توانایی زبانی و رویکرد مداوم وی در برابر چالش ها در طول عمر پایدار بوده است. در مقابل ، بهزیستی روانشناختی و رضایت از زندگی او بطور قابل توجهی در نوسان بود.

کتاب روانشناسی رشد لورا برک

تحقیقات اولیه در مورد رشد انسانی فقط بر روی کودکان متمرکز بود. از دهه ۱۹۶۰ ، محققان همچنین در مورد چگونگی رشد بزرگسالان در طول زندگی تحقیق کرده اند. این سه نفر که ناظر پرنده هستند ، همگی در هفتاد سالگی ، همچنان از نظر جسمی ، روحی و اجتماعی دستخوش تغییرات مهمی می شوند. حرفهای آنها بیانگر رضایت و لذتهایی است که بسیاری از بزرگان در دهه های آخر تجربه می کنند.

چشم انداز طول عمر: یک دیدگاه متعادل

تا کنون ، ما در مورد مسائل اساسی توسعه انسانی از نظر افراطی - راه حل های که مورد علاقه یک طرف یا طرف دیگر هستند، بحث کرده ایم.  اما همانطور که ما در حال کشف این زمینه هستیم ، خواهید دید که مواضع بسیاری از نظریه پردازان بی ثبات شده است.  برخی از نظریه پردازان معاصر معتقدند که تغییرات هم به صورت پیوسته و هم به صورت ناپیوسته رخ می دهد.  برخی تشخیص می دهند که رشد هم از ویژگی های مشترک برخوردار است و هم از ویژگی های منحصر به فرد و زمینه هایش.  و تعداد فزاینده ای وراثت و محیط را به طور جداگانه در هم تنیده می دانند که هر یک بر پتانسیل دیگری برای تغییر صفات و ظرفیت های کودک تأثیر می گذارد (Huttenlocher، ۲۰۰۲؛ Reiss، ۲۰۰۳؛ Rutter، ۲۰۰۲).

این چشم اندازهای متعادل مدیون گسترش تحقیقات از تمرکز تقریباً انحصاری در دو دهه اول زندگی است که شامل رشد در بزرگسالی است.  در نیمه اول قرن بیستم ، به طور گسترده تصور می شد که توسعه در دوره نوجوانی متوقف شده است.  نوزادی و کودکی به عنوان دوره های تحول سریع ، بزرگسالی به عنوان یک فلات و پیری به عنوان یک دوره زوال تلقی می شدند. تغییر شخصیت جمعیت آمریکای شمالی محققان را به این فکر واداشت که موفقیت در طول عمر به دست می آید.

به دلیل پیشرفت در تغذیه ، بهداشت و دانش پزشکی ، متوسط امید به زندگی (تعداد سالهایی که یک فرد متولد یک سال خاص می تواند انتظار داشته باشد که زندگی کند) در قرن بیستم نسبت به پنج هزار سال قبل، بیشتر بود. در سال ۱۹۰۰ ، امید به زندگی تقریباً زیر ۵۰ سال بود. امروز ، در ایالات متحده ۷۷.۷ سال و در کانادا ۸۰.۱ سال است. امید به زندگی همچنان در حال افزایش است. در آمریکای شمالی پیش بینی می شود که در سال ۲۰۵۰ به ۸۴ سال برسد. در نتیجه ، افراد مسن بیشتری وجود دارد - روندی که در بیشتر کشورهای جهان را مشهود است اما به ویژه در کشورهای صنعتی بسیار چشمگیر است. افراد ۶۵ سال و بالاتر حدود ۴ درصد از جمعیت آمریکای شمالی را در سال ۱۹۰۰ ، ۷ درصد در سال ۱۹۵۰ و ۱۳ درصد را در سال ۲۰۰۵ تشکیل می دادند (Statistics Canada, ۲۰۰۵e; U.S. Census Bu-reau, ۲۰۰۶a).

افراد مسن نه تنها تعدادشان بیشتر است بلکه از سلامتی و فعالیت بیشتری نیز برخوردار هستند. با به چالش کشیدن کلیشه قبلی فرد افسرده ، آنها به یک تغییر عمیق در دیدگاه ما درباره تغییرات انسانی و عوامل اساسی آن کمک کرده اند. به طور فزاینده ای ، محققان در حال تصور توسعه به عنوان یک سیستم پویا هستند - یک روند دائماً در حال گسترش از بارداری تا مرگ که توسط شبکه پیچیده ای از تأثیرات بیولوژیکی ، روانی و اجتماعی شکل می گیرد (لرنر ، تئوکاس و بوبک ، ۲۰۰۵). یک رویکرد پیشرو سیستم پویا، چشم انداز طول عمر است. چهار فرض این دیدگاه گسترده تر را تشکیل می دهد: توسعه (۱) مادام العمر ، (۲) چند بعدی و چند جهته ، (۳) بسیار تغییرپذیر و (۴) تحت تأثیر نیروهای متقابل متعدد (Baltes, Lindenberger, & Staudinger, ۱۹۹۸; Smith & Baltes, ۱۹۹۹; Staudinger & Linden-berger, ۲۰۰۳).

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز