ایلنا گزارش میدهد:
وقتی تزلزل فرهنگ در هجوم تند باد کرونا عریان میشود/ ایرانیان صاحب تمدنی برباد رفته/ قطار انحطاط فرهنگی در سراشیبی سقوط
در نگاه اجمالی به سابقه درخشان ایرانیان در علم و ادب و فرهنگ در گذشته های دور، این پرسش به ذهن متبادر میشود که ما از چه زمان اینگونه منفعت طلب، خود خواه، همه چیز دان و قانون گریز شدهایم؟ چگونه با دارا بودن تمدنی بیش از چهار هزار سال و سابقه ای به شدت متمدنانه به این انحطاط فرهنگی رسیده ایم؟
به گزارش ایلنا از اهواز، مریم جم در بررسی رفتاریِ مردم در برخورد با رویدادهای مختلف از جمله هجوم اخیر کروناویروس، مینویسد: بیش از ۲۰ روز است که از اعلام ورود ویروس کرونا، این مهمان ناخوانده به کشور میگذرد، اما بر خلاف آنچه در جوامع پیشرفته مشاهده میشود، مردم ایران زمین، صاحبان این تمدن هزاران ساله خطر مهلک این ویروس را جدی نگرفته و بیشتر با انتشار لطیفه هایی طنز گونه فضای مجازی را خواسته یا ناخواسته بمباران کرده و موجب لوث شدن اهمیت این شیوع گستره شدهاند.
آنچه ذهن نظریه پردازان و جامعه شناسان را به خود مشغول کرده است، شیوه مواجهه مردم فهیم و فخیم ایران در بروز این پدیده شوم و مهلک است؛ راستی چه بر سر فرهنگ این مملکت آمده که مردمش آماج گلوله باران خبرهای ناگوار از فوت هموطنان خود بر اثر تکثیر این ویروس را به هیچ انگاشته و به سخره میگیرند؟
چه بر سر سابقه فرهنگی این مردم با تمدن آمده که در برابر هشدارهای مکرر مسئولین امر، کمر همت بسته و به سوی این ناحیه سبز خزری هجوم میآورند و با افتخار از دور زدن مامورین و رسیدن به مقصد، استوری میسازند؟
بارها و بارها واکنش مردم همه چیزدان ایران را با مات چین مقایسه کرده و چون کلافی سردرگم در تفسیر جدید هموطنان از واژه قرنطینه بهت زده به این نتیجه میرسیم که بر سر گوری میگرییم که مرده ای در آن نیست و جز تار و پودی به شدت نخ نما چیزی از فرهنگ غنی و تمدن فاخر باستان باقی نمانده است.
ذره ای نگاه جمعی و دیگر اندیشی در مشاهده ایثار کادر درمانی، پزشکان و پرستاران متخصص کافی است چهار چوب خانه را سفت بچسبیم و برای نجات جان خود و این فرشتگان سفید پوش قرنطینه را جدی بگیریم. اما آنچه هویداست، ما پیش از کرونا به ویروس مرگبار خودخواهی و منفعت طلبی دچار بوده ایم و بر این حماقت اصرار میورزیم که در کشتی بزرگ سرزمینمان تنها جای من امن باشد، کافی است!
البته ناگفته نماند عملکرد مسئولین سیاست زده و حکمرانان مستبد در اعصار گوناگون در پیدایش چنین فرهنگ و رفتار ناهمگونی تأثیر به سزایی داشته است. چنانچه تا بدانجا مردم را به سمت بی اعتمادی سوق داده که اخطار خطر برای جان خود را نیز جدی نمیگیرند و در برابر هشدارهای مسئولین، نامسئولانه عمل میکنند.
مردم از شنیدن اخبار ضد و نقیض خسته شده اند
عبدالرضا نواح، استاد دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در خصوص چرایی رفتار مردم ایران در این برهه از زمان، میگوید: عدم اطلاع رسانی به موقع و صحیح و عدم قرنطینه شهرهای آلوده به ویروس کرونا، موجب شیوع و گسترش این ویروس شد؛ اگر آنطور که باید اطلاع رسانی صورت میگرفت، قطعا مردم جدی تر به این مسئله نگاه میکردند.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: روزی میگویند پیک شیوع کرونا ویروس در این هفته است، روز بعد میگویند هفته دیگر، چند روز بعد اعلام میکنند شیوع ویروس تا ۲۰ فروردین ماه روند افزایشی دارد....مردم از شنیدن این اخبار ضد و نقیض خسته میشوند، احساس میکنند به بازی گرفته شده اند و به همین دلیل مسئله را جدی نمیگیرند.
نواح با بیان اینکه ما نیازمند تمرکز در هدایت مسائل هستیم، میگوید: لازم است در مواقع بحران، کارگروه و ستاد بحران تشکیل شود که اطلاعات به روز و صحیح انتقال یابد تا مردم نسبت به اهمیت مسئله آگاهی پیدا کرده و رفتار مناسب را نشان دهند.
انسان به میزانی به قانون احترام میگذارد که قانون به او احترام بگذارد
این استاد دانشگاه شهید چمران اهواز، قانون گریزی را تابع شرایط میداند و معتقد است؛ انسان به اندازه ای به قانون احترام میگذارد که قانون به او احترام بگذارد؛ هر چقدر مردم احساس کنند که اهمیت دارند و خواسته هایشان محترم شمرده میشود، قطعا رفتار قانون مدارانه تری از خود بروز خواهند داد، در غیر اینصورت نتیجه به همین صورتِ گریز از اجرای مصوبات قانونی و بی احترامی به آن باقی خواهد ماند.
وی عنوان میکند: فرهنگ های مختلف با آداب و سنن متفاوت در اعصار گوناگون وارد قلمرو ایران شده و موجب تسهیل قوانین به گونه ای شده اند که با این تنوع فرهنگی همسویی و مطابقت داشته باشد و اینکه بخواهیم بگوییم این فرهنگ ها در خلقیاتی مانند، فرصت طلبی، منفعت طلبی، قانون گریزی، نگاه فردی و همه چیز دانی ایرانیان مؤثر بوده است، صحیح نیست بلکه این خصایص از طریق آموختن و تبدیل شدن به هنجارهای فرهنگی نهادینه شده اند.
نواح معتقد است؛ اقتدار فرهنگی لازم در جامعه ایرانی وجود ندارد و این بدان معناست که سیاست واحد و متمرکزِ متناسب با خواسته های مردم همراه با رویکرد علمی نسبت به مسائل وجود ندارد.
دوگانگی اعتقادات مذهبی و رویکردهای علمی در شیوع کرونا
وی با اشاره به بروز دوگانگی اعتقادات مذهبی و رویکردهای علمی در مسئله شیوع کرونا، بیان میکند: تا کنون افتخار میکردیم که دین اسلام مغایرتی با علم ندارد، ولی متاسفانه شاهد برخورد کسانی در جامعه هستیم که با طرح مسائل بسیار ابتدایی به باورهای دینی و اعتقادی مردم ضربه های شدیدی وارد میکنند.
نواح با بیان اینکه فرهنگ منطقی در مملکت ما شکل نگرفته است، اشاره میکند: در شهر ووهان چین پس از شیوع کرونا دولت با اقتدار به میدان آمد و با اطلاع رسانی صحیح موجب جلب اعتماد مردم شد که نتیجه آن ماندن شهروندان در خانه و کنترل این ویروس بود؛ این امر نشان میدهد منطق از طریق آموزش در رفتار مردم نهادینه شده است؛ در حالیکه متاسفانه این فرهنگ در کشور ما جا نیفتاده و مردم فکر میکنند همه چیز را میدانند!
تخریب به جای تولید فرهنگ در رسانه ملی و فضای مجازی
نواح میگوید: فضای مجازی و رسانه ملی در ایران، به جای تولید فرهنگ درصدد تخریب سایر فرهنگ هایی که حکم رقیب را برای آنها دارند بر می آیند؛ همچنین تعدد مراکز فرهنگی موجب میشود هر کس به شخصه احساس کند همه چیز میداند و نیازی به پرسیدن ندارد.
این استاد دانشگاه شهید چمران اهواز بروز گرایشات عاطفی و هیجانی در آسیا را بیشتر از اروپا میداند و در مقایسه ای دیگر حتی رفتار های عاطفی در شمال اروپا را افزون تر از جنوب اروپا ارزیابی می کند و معتقد است؛ اینگونه رفتارها در منطقه آسیا به ویژه خاورمیانه با شدت بیشتری مشاهده میشود.
وی دنیای مدرن را جامعه ای میداند که در آن نهادهای مدنی حاکم، اقتدار بیشتری داشته باشند چرا که هرچه این نهادها قوی تر عمل کنند مسئولیت های شهروندان در قبال هم کاهش پیدا میکند، به عنوان مثال مدرسه در دنیای مدرن یک نهاد مدنی است و برای اینکه من نمیتوانم فرزندم را آموزش دهم، این مسئولیت را به عهده سیستم آموزشی میگذارم.
وقتی بخت و اقبال به جای منطق مینشیند
نواح با بیان اینکه ایران در مواجهه با مدرنیته دچار پس رفت و پیشرفت است و گاهی درجا میزند، تصریح میکند: در جامعه ما عناصر متعددی وجود دارند که سیر تحول ما را به سوی امور مدرن با کندی مواجه میکنند؛ گرایشات عاطفی شدید و دیگر عوامل موجب شده در برابر مسائل گوناگون به جای تفکر منطقی پای بخت و اقبال به میان آید.
این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز سوء رفتار مردم را تنها مختص جامعه ایرانی نمیداند و اشاره میکند: در اروپا نیز پس از مطرح شدن شیوع کرونا مردم به فروشگاه ها هجوم آوردند و اقدام به خرید مازاد بر نیاز خود کردند.
او ادامه میدهد: وقتی جامعه از چهارچوب نظام مند و منطقی خود خارج شود و صیانت از ذات اهمیت پیدا کند، رفتارهای عاطفی و هیجانی مردم بیشتر هویدا میشوند.
یکی از علل بروز رفتارهای غلط مردم عملکرد ضعیف نهادهای مدنی است
نواح بروز چنین رفتارهایی را در ضعف نهادهای مدنی میداند و معتقد است؛ اگر سازمانهای مردم نهاد و NGOها خوب عمل کنند، واسطه خوبی میان دولت و جامعه میشوند.
این استاد دانشگاه شهید چمران اهواز دلیل وقوع اتفاقاتی نظیر وقایع آبان ماه در خصوص اعتراض به گرانی بنزین را نبود گروه های مرجع برای انتقال نقطه نظرات مردم به دولت عنوان میکند و میگوید: اگر نهادی برای گوش دادن صدای معترضان وجود داشت هیچگاه شاهد چنین وقایعی در آبان ماه نبودیم؛ همچنین عدم وجود احزاب سیاسی تأثیر گذار و روزنامهها و رسانههای قدرتمند، مردم را به سوی فضای مجازی که دشمنان برای رسیدن به مقاصد شخصی خود از آن بهره میبرند، میکشاند که در نهایت منجر به شکل گیری وقایع ناخوشایندی خواهد شد.
تقویت نهادهای مدنی راه برون رفت از معظلات فرهنگی
نواح تنها راه برون رفت از این معضلات را تقویت نهادهای مدنی میداند و یاد آور میشود: باید با سازماندهی نهادهای غیردولتی و مردم نهاد، آنها را تقویت کرده و جوانان را تشویق به عضویت در این گروه ها کنیم تا با گفتگو با یکدیگر، احترام متقابل، هم سرنوشت بودن را احساس کنند، مانند مسئله ریزگردها و آب کارون که به صورت خودجوش صدای خود را به گوش مسئولین رساندند.
راستگویی ایرانیان در دوران باستان به گواه مورخان یونانی و رومی
اشکان زارعی، دانشجوی دکتری تاریخ نیز در نگاهی تاریخی به خلقیات مردم ایران، میگوید: ایرانیان در دوران باستان آنچنان که در کتاب های دینی(اوستا) آمده و یا در داستانهای اساطیری و گفتگوهای میان قهرمانان مشاهده میشود و یا تاریخ نگاران یونانی و رومی بدان اشاره میکنند، این است که مردمی راستگو بوده و از دروغ بیزار بودهاند. چنانچه هرودوت میگوید؛ ایرانیها سه چیز را به فرزندان خود از ۵ تا ۷ سالگی آموزش میدهند، تیراندازی، اسب سواری و راستگویی.
شادی
وی ادامه میدهد: ما ملت بسیار شادی بودیم و جشن های ایرانی که تقریبا هر ۱۷ روز برگزار میشده شاهد این مدعا است.
خداپرستی
زارعی با استناد به کلام مورخان یونانی و رومی یکی از برجسته ترین ویژگیهای مردم ایران را خداپرستی عنوان میکند و معتقد است؛ ایرانیان یکی از نخستین مردمانی هستند که خداپرست بوده و حکومتها آزادی را حق مردم میدانستند که بیانگر خداگرایی آنان است.
خرد گرایی
این دانشجوی دکتری تاریخ یکی دیگر از خصوصیات مردم ایران باستان را خرد گرایی عنوان میکند و میگوید: ما ملتی خرد گرا، امیدوار، شاد و با اعتماد به نفسی بودهایم که توانستیم در برابر تند بادهای تاریخی و یورش های سنگین دوام بیاوریم.
احترام به حقوق شهروندی و حیوانات
وی اشاره میکند: اروپاییان معتقد هستند فرهنگ هر کشور را براساس نوع نگاه و رفتار مردم آن سرزمین با حیوانات باید بررسی کرد؛ ما در ایران باستان حدود چهار هزار سال پیش جشن بهمنگان را به منظور ارج گذاری به حیوانات و قائل شدن حقوق برای آنها برگزار میکردیم.
روح لطیف و دوستی با طبیعت
این دانشجوی دکتری تاریخ با بیان اینکه ایرانیان دارای روح لطیفی بودند، عنوان میکند: ایرانیان باستان برای هر روز از ماه یک نام گُل گذاشته بودند که بیانگر روح لطیف و اهمیت دادن به طبیعت و محیط زیست است.
صرفه جویی
وی با اشاره به منابع تاریخی یونانی و رومی بر صرفه جویی ایرانیان در استفاده از آب تاکید میکند و میگوید: به گفته هرودوت و استاربن، ایرانیان وسیلهای به نام آبزن(وانِ کنونی) ساخته بودند که در هنگام استحمام برای صرفه جویی در مصرف آب، از آن استفاده میکردند و انداختن آب دهان در جوی آب و ملاء عام را کاری نکوهیده میدانستند که نشان از ادب، نزاکت، احترام به حقوق دیگران و پاسداشت از طبیعت و داده های خداوندی ایرانیان است.
زارعی فاصله گرفتن از خصائل نیکوی گذشته را معلول اختلاط های فرهنگی و تحقیر حکومتهایی که از نظر فرهنگی از ایرانیان پایین تر بوده اند، میداند و معتقد است؛ آنچه امروز در رفتار مردم مانند ناامیدی از حصول نتیجه و تلاش برای رسیدن به هدف از راه های میانبر میبینیم، نتیجه تغییر رفتار در اعصار گذشته به علل متفاوت تا کنون بوده است.
لزوم جراحی فرهنگی جامعه ایرانی
القصه؛ ایرانیان با فراموش کردن گذشته پرافتخار و متمدنانه خود طی قرن های متمادی، در مسیری اشتباه گام نهاده اند که منجر به نهادینه شدن خصائلی دگرگون در رفتار و کردارشان گشته و از آنجا که ترک عادت موجب مرض است، از تن دادن به جراحی بزرگ رفتاری خویش هراس دارند.
این روزها با رفتارهای متفاوتی از ایرانیان در مواقع بحران مواجه میشویم که گاها امیدوار کننده و در مواردی چون احتکار، عدم نگاه جمعی، بی مبالاتی و عدم مسئولیت پذیری، خود خواهی و منفعت طلبی، ناامید کننده و نیازمند کالبد شکافی جامعه شناختی اندیشمندان از این بحران مدنی و ارائه راهکارهای مؤثر و علمی است.
اینجاست که وظیفه خطیر جامعه شناسان، اساتید علوم انسانی و دغدغه مندان جامعه مدنی رخ مینماید؛ زنگ هشدار بیدار باش ایرانی نواخته شده و جامعه در مسیر انحطاط رفتاری در سراشیبی سقوط قرار گرفته است.