یادداشتی از منصور بزرگمهر؛
درآمدی بر نقش خلاقیت و مدیریت شهری در گردشگری خوزستان
منصور بزرگمهر (مدرس دانشکده باستان شناسی شهید چمران اهواز و مسئول کتابخانه میراث فرهنگی استان خوزستان) در یادداشتی به لزوم خلاقیت و مدیریت شهری در حوزه گردشگری پرداخت.
هر سرزمینی که دارای غنای طبیعی و فرهنگی است و از نظر جغرافیایی سهل الوصول است باید این غنا را درک کرده و با ایجاد فرایندهای مورد نیاز غنای یاد شده را تبدیل به فرصت کند.
برای نمونه میتوان غنای طبیعی و فرهنگی یک ناحیه جغرافیایی را در جهت فقرزدایی و اشتغالزایی به کار بست. این دقیقاً همان آرزویی است که با تعریف فراغت مولد در حوزه گردشگری هماهنگ است. زیرا فراغت مولد یعنی فراغتی که با گذران آن برای دیگران فرصتهای کاری و اشتغال به وجود آید. در واقع، فعالیتهای گردشگری که شکلی از گذران اوقات فراغت هستند، علاوه بر دستاوردهای آموزشی و پرورشی، برای طیف وسیعی از نیروهای کاری مرتبط با خدمات گردشگری فرصت شغلی بوجود میآورند.
همچنین، زمانی که سازمان جهانی گردشگری میگوید، گردشگرد کسی است که به محلی غیر از محل زندگی خود برود و حداقل یک شب در یک اقامتگاه عمومی یا خصوصی در محل مورد بازدید، به سر ببرد و هدف از ماندنش کسب درآمد، در آن محل نباشد، نیز منظور گذران اوقات فراغت خارج از محل زندگی در ازای پرداخت وجه است. همین عبارت کلیدی پرداخت وجه است که موجب اشتغالزایی و فقرزدایی میشود. با اینهمه صرف وجود غنای طبیعی-فرهنگی و سهل الوصول بودن و البته کسانی که دنبال گذران اوقات فراغت هستند، باعث پرداخت وجه و اشتغالزایی نمیشود.
اینجا است که باید غنای یاد شده و اوقات فراغت را دستمایه نوآوری کرد و به گردشگری نوآورانه یا خلاق دست یازید. در گردشگری خلاق، نقش مسئولین در شناخت انواع خلاقیت موجود در شهر به عنوان یک منبع و فرصت برای جذب گردشگران بسیار مهم تلقی میشود. خلاقیت در شهرها لزوماً با فرهنگ، هنر، [زیست بوم و شبکه ارتباطات] پیوند ندارد و ممکن است نتیجه وجود شماری از ویژگیهای مبتکرانه یا ماحصل جذابیت کسب و کارهایی با فناوری پیشرفته باشد. ابتکار، ایجاد جذابیت و به کارگیری فناوری پیشرفته مستلزم خلاقیت مسئولین شهری است.
این مسئولین باید فضا را برای رقابت و تاخت و تاز علوم و فناوریهای گوناگون، پژوهشگران، ایده پردازان، کارآفرینان، فعالان، کار و کسب ها، قانونگذاران و برنامه نویسانِ حوزه گردشگری مهیا کنند. منظور از مهیا نمودن فضا صرفاً تساهل وعدم تکروی نیست، بلکه این فضا باید زیر چتر راهبردها و برنامههایی ایجاد شود که بر اساس دانش، پژوهش، فناوری و تجارب موفق پیشین، همه ذینفعان و کنشگران عرصه گردشگری را منسجم، همجهت و آماده رقابت جهت جذب گردشگر، خدمترسانی به وی و دریافت دستمزد کند. در واقع، زیرساخت اصلی فعالیتهای گردشگری طرز فکر نوآورانهای است که منجر به برنامه ریزی مستمر و اجرای مستمر برنامه از طریق خلاقیت است.
خوشبختانه در استان خوزستان غنای طبیعی و فرهنگی وجود دارد و این استان از روزگار باستان با شبکه راههای کشور در ارتباط بوده و از نظر جغرافیایی نیز در جایگاه مناسبی واقع شده است. اما متأسفانه مسئولین شهریِ استان تا کنون فاقد عزم، خلاقیت و برنامه ریزی علمی بودهاند تا جایی که نتوانستهاند با استفاده از مزایای یادشده گروههای مختلف ذی نفعان را به نحوی ثابت و مستمر منسجم، همسو و رقابتی کنند که در تعاریف خرد و کلان گردشگری حائز اهمیت بسیار اند.
به عبارت دیگر، گردشگری فرایندها، فعالیتها و برون دادهای حاصل از روابط و تعاملات بین گروههای ذینفعی همانند گردشگران، عرضه کنندگان و جوامع محلی با دولتها است. مدیران دولتی استان خوزستان باید از طریق خلاقیت به ایجاد جذابیت در استان بپردازند تا بتوانند اصناف محلی را در قالب ذینفعان محلی و گردشگران اوقات فراغت را در قالب ذینفعان غیرمحلی در حوزه گردشگری استان جذب و فعال نمایند.
از همین رو نقش مسئولین دولتی در تغییر رویکردها، برنامه ریزی ها، جهت دهیها و عملکردهای رقابتیِ دانشگرا و فناوری محور، یک نقش حیاتی و سرنوشت ساز است. با اینهمه، در نهایت آنچه بسیار مهم به نظر میرسد این است که سه گام منطقی در حوزه مدیریت گردشگری باید رعایت شود. گام نخست این است که مسئولین شهری و گردشگری باید به توسعه گردشگری از طریق دانش متعهد باشند و این تعهد را در گام بعدی از طریق برنامه ریزی علمی مستمر بر روی کاغذ بیاورند و نهایتاً در گام سوم به اجرای علمی آن برنامه ریزی بپردازند.