امیدی به بهبود جادهها نیست
بالا بودن آمار تصادف های منجر به مرگ در کشور که تقریبا هر ساله از نوروز آغاز می شود، نشان می دهد که وضعیت راه ها و جاده ها به جهت فنی و کیفی چالش های متعددی دارد. به هر ترتیب دومین عامل در تصادف ها، مربوط به جاده است و لذا آمار بالای تصادف ها گواه آن است که در این خصوص کارهای ریشه ای و اثرگذار طی سالیان گذشته صورت نگرفته است.
به گزارش ایلنا، یکی از مشکلاتی که در رابطه با مسیرها و معابر به ایجاد ترافیک، اختلالات در تردد و در نهایت وقوع تصادف منجر میشود، شیوه ساخت و بهره برداری از اتوبانها و از کارکرد افتادن آنها در زمان بهره برداری است. به عنوان مثال، اتوبان رشت- قزوین سال 80 کلید خورد اما تا سال 93 و حتی 96 به صورت کامل به بهره برداری نرسید؛ یعنی پروژهای که در برنامه زمان بندی، مقرر بوده 4 ساله آغاز به کار کند، بیش از 10 سال طول کشیده است.
در مطالعه و طراحی اتوبان و راهها چند نکته مهم از جمله نرخ رشد ترافیک عبوری، شاخص رشد، بار محوری هم عرض و تعداد وسائل نقلیه عمومی مورد نظر است، به این معنا که در مشخصات فنی هر راه از ابتدا تعیین میشود که این مسیر یا اتوبان قادر به تحمل حجم مشخصی از بار ترافیکی در همان بازه زمانی است؛ با توجه به اینکه سیاست کلی در ساخت راه ها و اتوبان ها صرفا ساختن و حل آنی مشکل ترافیک و نه آینده نگری و پیش بینی ترددهای جاده ای در آینده است، اتوبانی که در سال 80 مطالعات فنی اش انجام شده، در سال 93 قادر به انجام کارکردهای خود با توجه به تغییر شرایط و آیتم های طراحی از جمله افزایش نرخ و حجم ترافیک عبوری نیست. بی تردید، اتوبانی که به عنوان مثال برای 500 هزار خودرو در پیک ترافیک طراحی شده پس از گذشت 13 سال و افزایش چند برابری خودرو، بستر مناسبی برای وقوع تصادفات است. بی توجهی به ساختن راههایی با درجه اهمیت بالا مانند بزرگراه و آزادراه در حالی است که وجود این مسیرها یکی از مهمترین شاخصهای توسعه یافتگی در هر کشوری است.
مساله دیگری که راهها را ناایمن و به بستری برای وقوع تصادفات جادهای بدل کرده، عمر آنهاست؛ اغلب راههای اصلی کشور عمر بیش از 40 سال دارند. از طرفی بخش قابل توجهی از راه های ساخت شده استانداردهای لازم را ندارد؛ ترکهای طولی و عرضی عمیق در رویه آسفالتی، وجود پستی- بلندی و ناهمواری و... شرایطی را ایجاد کرده که خودروها دچار انحراف و اختلال در حرکت شوند.
بر این اساس در کشور نزدیک به 6 هزار نقطه حادثهخیز وجود دارد. زیاد یا کم بودن خط شیب، نداشتن دید و وجود مانع، عدم تناسب سرعت با شرایط محور و ... از جمله ویژگیهای نقاط حادثه خیز است که به دلیل فقدان طرحی مناسب و عدم توجه به توپوگرافی منطقه در طرح هندسی راههای مختلف کشور ایجاد شدهاند. تداوم وقوع تصادفات در نقاط حادثهخیز نشان میدهد که اراده چندانی برای ایمن سازی آنها وجود ندارد. اقداماتی که در چند سال اخیر صورت گرفته شرایط را حتی بدتر هم کرده، به عنوان مثال، تعریضها بدون در نظر گرفتن خطای هندسی که در طراحی سنوات گذشته وجود داشته انجام شده، خط دید افقی راننده، سرعت مجاز در پیچها با توجه به شرایط جدید تردد، شیب تند مسیر در نقاط کوهستانی، پلهای غیر هم سطح، زهکشی و ایجاد شیب مناسب برای هدایت آب و ممانعت از یخ زدگی جاده و ... اصلاح نشده است، وجود این عوامل و موانع جادهها را به قتلگاه رانندگان بدل کرده است. نکته تاسفبار این است که حتی در طراحیهای جدید راهها نیز به ایمنسازی و مسائلی از قبیل شیب طولی در ایجاد لاین جدید و رفع تنگناهای پنهان مسیر توجه نمیشود، این عدم توجه، به تشدید ترافیک عبوری و وقوع تصادفات جادهای در محورهای اصلی منجر میشود.