خبرگزاری کار ایران

تاکید افخمی؛ علایی و حنیف در نقد «سرزمین آبی من»؛

در خلق ادبیات جدید باید ترکیبی کار کرد

کد خبر : ۱۸۶۹۱۹

سرزمین آبی من، روایت زندگینامه‌‌ی داستانی شده‌ای از شهیدان مهدی و حمید باکری است که در جنگ ایران و عراق از انسان‌های کارآمد و اهل تدبیر بودند. این اثر می‌خواهد بگوید شهیدان؛ انسان‌های معمولی بودند با تمام تعلقات یک انسان معمولی.

نشست نقد و بررسی کتاب " سرزمین آبی من " عصر دیروز(۲۵ تیرماه) با حضور بهروز افخمی، محمد حنیف، حسین علایی، بلقیس سلیمانی و نصرت‌الله محمودزاده در مرکز فرهنگی شهرکتاب برگزار شد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، کتاب " سرزمین آبی من " نوشته‌‌ی نصرت‌الله محمودزاده که به همت انتشارات قدیانی منتشر شده؛ درباره‌ زندگی شهید مهدی و حمید باکری است و در بیست و هفت بخش روایت شده است. این رمان دو شخصیت اصلی به نام‌های «سیاوش» و «باقر» دارد که نویسنده؛ شخصیت‌پردازی آن‌ها را از برادران باکری الهام گرفته و روایتی جذاب و خواندنی فراهم کرده است.

در ابتدای این نشست؛ بلقیس سلیمانی(مجری جلسه) به معرفی نویسند و کتابش پرداخت و گفت: کتاب " سرزمین آبی من " اولین کار آقای محمودزاده است که به‌صورت رندگینامه‌ی داستانی روایت شده است.

سلیمانی سپس به بحثدرباره درونمایه کتاب پرداخت و گفت: از ویژگی‌های این کتاب تبدیل تجربه‌ی شخصی به تجربه‌ی عمومی است. این اثر همانطور که گفتم روایت زندگینامه‌ی داستانی شده‌ی شهیدان بزرگوار مهدی و حمید باکری است که در جنگ ایران و عراق از انسانهای کارآمد و اهل تدبیر بودند. نویسنده در کتاب به شرح مقاومت‌ها و دلیری‌های این دو شهید به‌ویژه در عملیات خبیر می‌پردازد.

وی ادامه داد: از نکات برحسته و متفاوت این کتاب؛ جریان داشتن بعد زندگی مخصوصا نقش زن و خانوده در اثر است که کمتر در داستان‌های به این سبک به آنها توجه می‌شود. روایت مواجهه و کشمش‌های همسر شهید حمید باکری با او در ابتدای هر فصل کتاب جلوه‌ای خاص به اثر داده است.

در ادامه‌ی این نشست؛ نصرالله محمودزاده(نویسنده و پژوهشگر ادبیات جنگ و نویسنده کتاب) با اشاره با اینکه در کشوری که مدعی کتاب و کتابخوانی است؛ کتاب از کمترین جایگاه برخوردار است و کمترین توجه‌ به فرهنگ می‌شود.

او درباره‌ی علت نگارش کتاب " سرزمین آبی من " گفت: باید در یک کلام بگویم دنیای قلم من سه دوره بود: دوره جنگ که مشی من شرکت در جنگ و روایت جنگ بود. دوره دوم بعداز جنگ که استراتژی من شخصیت شناسی فارغ از مصلحت‌اندیشی و سیاست‌زذگی بود و دوره سومین که سرزمین آبی من در آن قرار دارد؛ محصول و نتیجه‌ی دو دوره قبل است و واقعیت‌گویی و ناگفته‌گویی در محور آن قرار دارد.

محمد حنیف نیز درباره این کتاب گفت: شیوه‌ی تإثیرپذیری هر فرد از یک اثر به میزان همزادپنداری او وابسته است. این کتاب را می‌توان نگاهی نو به زندگینامه‌نویسی دانست یعنی از رمان به زندگینامه‌نویسی می‌رسیم.

حنیف گفت: داستان بصورت روای کل روایت می‌شود و محور اصلی آن عملیات خیبر و خط اصلی آن واگویی‌های زهره و سیاوش در حین عملیات است. نوعی کشمکش درونی در سراسر کتاب وجود دارد که علاوه بر آن؛ نویسنده با دیدی باز به فردای بعداز جنگ نیز نقد دارد.

حنیف اضافه کرد: این کتاب دارای دیدی نو است. در کتاب برخلاف داستان‌های روایت شده‌ی یک بعدی؛ به موضوع توجه نشده بلکه تصویری از عراقی‌ها روایت می‌شود و نشان می‌دهد که آنها نیز از انگیزه‌ی واقعی برای مقاومت برخوردارند.

وی در ادامه گفت: طولانی شدن تراژی در داستان یک نقطه ضعف اساسی است که باعثخستگی خواننده می‌شود. علاوه بر این درمورد شخصیت‌پردازی‌ها و توصیف‌ها به هنگام عمل متمرکز شده و خوانند تجسمی از قهرمان داستان در ذهن ندارد.

این نویسنده افزود: در مجموع با وجود این چنین ضعف‌هایی؛ تلاش برای نوع خاصی از شخصیت‌پردازی‌ها ستودنی است و در نگاه کلی در داستان؛ مرگ، زندگی، جنگ، صلح، خطر و آسودن به بازی گرفته شده‌اند. این اثر می‌خواهد بگوید شهیدان؛ انسان‌های معمولی بودند با تمام تعلقات یک انسان معمولی.

وی شاخصه‌ی دیگر این کتاب را عبور گاه و بی‌گاه نویسنده از خطر قرمزها دانست ازجمله نگاه انسانی به سربازان دشمن، دفاع در مقابل تهمت‌هایی که به باکری‌های زده شده و انتقاد از سیاستمداران که فرزندان خود را برای تحصیل روانه‌ی خارج از کشور کرده بودند.

بهروز افخمی(کارگردان سینما) دیگر مهمان این نشست بود که درباره‌ی نویسنده گفت: ما بیشتر ایشان را متخصص زندگینامه می‌شناسیم که کار اصلی خود را تحقیق درمورد شخصیت‌های جنگ قرار داد است. خیلی کسانی که فیلم‌های ژانر دفاع مقدس را ساخته‌اند؛ وامدار ایشان هستند.

افخمی ادامه داد: داستان‌های محمودزاده را می‌توان غیرتخیلی متکی به واقعیت و اسناد دانست. اما مشخص است که دوره جدیدی با این کتاب در سبک ایشان آغاز شده و ایشان با فاصله گرفتن از داستان‌های غیرتخیلی؛ به دنیای رمان‌نویسی وارد شده‌اند.

وی اضافه کرد: کارهای این دوره‌ی محمودزاده را باید با معیارهای مطلق رمان‌نویسیی و نقدادبی بررسی کرد. نویسنده در این عرصه باید حاضر به نقد جدی ادبی باشد و من در جایگاهی نیستم که بتوانم این کار را انجام دهم چون حوزه‌ی نقد ادبی حوزه‌ی جدی است.

در ادامه‌ی این جلسه؛ حسین علایی(همرزم شیهدان باکری) گفت: من از نزدیک در جریان تدوین این کتاب بودم. نویسنده برای رسیدن به دید جامع برای پرداختن به شخصیت‌های باکری‌ها با افراد زیادی صحبت کرد. می‌توان گفت این اثر محصول سال‌ها تحقیق و نوشتن آقای محمودزاده درباره جنگ است که از پختگی زیادی برخوردار است.

وی اضافه کرد: درباره جنگ کتاب‌های زیادی نوشته شده ولی در غالب این داستان‌ها قصد ارائه تصویری کامل کمتر دیده می‌شود. این کتاب روایت چند بعدی از جنگ دارد که در آن صحنه نبرد، خانواده، دوستان و حتی دشمن به تصویر کشیده می‌شوند.

علایی با بیان اینکه جا داشت آقای محمودزاده حس‌های بیشتری را به تصویر بکشد؛ گفت: در کل این اثر بسیار زیبا و قشنگ است. امیدوارم این کتاب توسط مردم مخصوصا جوانان بارها خوانده شود و ما هم در آیند شاهد کارهای دیگری از محمودزاده باشیم.

محمودزاده(نویسنده کتاب) نیز در پایان جلسه بابیان اینکه من در این اثر به هدف و پیام دست یافته‌ام؛ گفت: در ادبیات جدید باید ترکیبی کار کرد. باید سعی کنیم تاریخ را از این برهه عبور دهیم. من به فکر آینده هستم و این رمان هم به فکر آینده است.

و ی ادامه داد: دغدغه اصلی محمودزاده‌ها؛ مظلومیت ادبیات دفاع مقدس است که معرفت شهدا و جنگ را در نشان دادن استخوان و پلاک جستجو می‌کنند.

ارسال نظر
پیشنهاد امروز