جمعیت بازدیدکننده از نمایشگاه کتاب افزایش قابل توجهی داشته است؛
احترام به مردم؛ اولویت چندم نمایشگاه کتاب است؟
مردم مجبورند غذایشان را در فضای باز بخورند البته اگر شانس بیاورند فضای سبز و سایهی درختی پیدا کنند یا تصمیم بگیرند به همان سایهی دیوار و ستونهای قطور رضایت بدهند / بچهها مجبورند در سالنهای گرم و کماکسیژنی راه بروند که دیگر رمقی برای شادی و جستجوگری برایشان باقی نگذاشته است.
در روزهای پایانی بیست و هفتمین نمایشگاه کتاب؛ ازدحام جمعیت بیش از روزهای قبل است مخصوصا در تعطیلات پایان هفته که بازدیدکنندگان بسیاری را روانهی مصلی کرده است. این ازدیاد جمعیت به هر دلیل و هدفی باشد برای اهالی نشر و بیشتر از آن برای دکههای اغذیهی حاضر در نمایشگاه بسیار خوشحال کننده است. با همهی اینها چندبرابر شدن جمعیت در نمایشگاه کتاب چندان خالی از مشکلات حاشیهای نیست و همهی جنبههای این شلوغی خوشحال کننده به نظر نمیرسد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، روزهای پایانی نمایشگاه میزان حضور مردم به حدی است که حتی راه رفتن در غرفهها چندان کار راحتی نیست چه برسد خرید کتاب از غرفهها. مخصوصا غرفههایی که شهرت و اعتبار بیشتری دارند آنچنان پرازدحام هستند که گاهی باید قید دیدن یا خرید کتابهایشان را به کل زد.
گذشته از سالنهای فروش کتاب؛ این جمعیت کثیر مشکلاتی نیز در محوطهی نمایشگاه کتاب دارد. مهمترین مشکل نبود جای مناسب برای استراحت و لحظهای نشستن است. دستههای انسانی به شکل درهمی روی زمین و در اندک سایههایی که میتوان پیدا کرد؛ مینشیند. نبود جای کافی برای نشستن در روزهای عادی نیز دیده میشد اما با ازدیاد جمعیت این مسئله ملموستر شده است. در این روزهاست که احساس میشود سالنهای نماز و استراحت بسیار محدود هستند و به هیچ عنوان گنجایش جمعیت ۵ یا ۶ ملیونی را که هر سال آمارش ازسوی مسوولین نمایشگاه داده میشود، ندارد. این مشکل باعثشده بسیاری از بازدیدکنندگان زیر آفتاب تند نماز بخوانند یا در چمنهای دور از سالنهای کتاب دراز بکشند.
از آنجا که اغذیهفروشیها هیچ فکری برای محل غذا خوردن بازدیدکنندگان نداشتهاند و فقط به ایجاد دکههایی کوچک برای فروش مواد غذایی اقدام کردهاند؛ مردم مجبورند غذایشان را در فضای باز بخورند البته اگر شانس بیاورند؛ فضای سبز یا سایهی درختی را پیدا کرده و به زیرش پناه ببرند. برخی هم به همان یک ذره سایهی دیوار و ستونهای قطور رضایت میدهند و با خانواده و همراهان خود؛ کف زمین پخش میشوند. کیفیت بد غذاهای ارائه شده در نمایشگاه هم از روزهای قبل بیشتر شده گویا پاسخ به تقاضای بالای مردم؛ اغذیهفروشان را به کلی از توجه به کیفیت بازداشته تا جایی که ساندویچهای همبرگر نیمهخام و نوشیدنیهای گرم؛ ناهار روز تعطیل مردم در بازدید از نمایشگاه کتاب میشود.
نکتهی مهم دیگر که اهمیت آن کمتر از سایر موارد نیست هم گرما و مشکلات تهویهی سالنهاست که از بس به زبان آمده دیگر تکراری و کسلکننده شده اما همچنان و حتی بیش از پیش؛ راه رفتن و تنفس در سالنها را غیرممکن کرده است. حتی تصور راه رفتن در میان انبوه جمعیتی که در این سالنها از شدت گرما عرق میریزند به راحتی قابل تحمل نیست. این مسئله بیش از همه در سالنهای کودک و نوجوان قابل توجه است. کودکان معصوم بازدیدکنندهی نمایشگاه بیست و هفتم کتاب مجبورند در سالنهای گرم و کماکسیژنی راه بروند که دیگر رمقی برای شادی و جستجوگری برایشان باقی نگذاشته است.
مشکلات روزهای شلوغ نمایشگاه عدیدهاند که بیش از هر چیز نشان ادامهی بیبرنامگیهای سالهای گذشته است. اگر آسایش، امنیت و سلامت مردم بیشتر از استقبال آنها از نمایشگاه مورد توجه بود شاید با اندکی برنامهریزی و حذف هزینههای نابجا و صرف آن در این بخش دستکم نیمی از این مشکلات دیده نمیشد. قرار دادن چند ردیف نیمکت در کنار هر سالن کتاب و برپا کردن سایهبانهای بزرگ و مناسب بالای آنها شاید با حذف برخی برنامههای حاشیهای و کمبازخورد به راحتی امکانپذیر بود. همچنین مجبور کردن اغذیهفروشان به ارائهی مواد غذایی باکیفیتتر هم کار چندان سختی به نظر نمیرسد. باید منتظر ماند و دید مردم چه اندازه از نمایشگاه راضی هستند.