فاطمه راکعی با اشاره به آرمانِ آزادی بیان در کشور:
هنوز برای حذف ممیزی قبل از چاپ زود است
شکی نیست که ممیزی پیش از چاپ باید برداشته شود. اما معتقدم هنوز برای حذف آن زود است / مخالفتها و فشارها همچنان زیاد است. به همین دلیل به نظر میرسد ارشاد باید با همین دید اعتدالگرا و گشایشگر پیش برود.
ایلنا: انبوه اخبار و مصاحبهها که در سالهای اخیر روی خط خبرگزاریها و در مطبوعات مختلف به زبان اهالی قلم منتشر شد، نشان از نارضایتیها و شکوههای متعدد از شیوه ممیزی در ادارهای موسوم به اداره کتاب داشت. تا جایی که تعبیر «سانسور» به صورت رسمی جایگزین «ممیزی» شد. اما با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، انتظارات این قشر فرهیخته مطابق با شعارهای انتخاباتی آقای روحانی، بالا رفت و برداشته شدن ممیزی پیش از چاپ، به عنوان خواسته مشترک این قشر مطرح شد. اما این امر باوجود اظهار نظرهایی که علی جنتی در بدو حضورش در وزارت خانه فرهنگ و ارشاد اسلامی، میسر نشد.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ فاطمه راکعی؛ شاعر، مدیرعامل انجمن شاعران و نماینده مجلس ششم معتقد است به دلیل عدم حمایت نهادها و سازمانهای حکومتی دیگر، باید برای محقق شدن این خواسته صبور بود. متن این گفتگو را در ادامه میخوانید:
* با روی کار آمدن دولت جدید در حوزه فرهنگ کشور به وجود آمده، تا چه حد از نظر شما رضایت بخش بوده؟
با روی کار آمدن دولت آقای روحانی؛ با عنوان دولت تدبیر، اعتدال و امید با آن رای آگاهانه مردم و اعتماد درست شان، این امید در دلها زنده شد که ایشان با سوابق و پشتوانه علمی - پژوهشی، حقوقی و اجراییشان در مناصب مختلف میتوانند در زمینههای مختلف سیاسی، اقتصادی، بینالمللی و خصوصا مسائل فرهنگی شرایط را از وضعیتهای نابسامانی که در دورههای قبل به وجود آمده بود، خارج کرده و بهبود ببخشد. در حوزه فرهنگ و هنر؛ همانطور که میدانید تندرویها و بیعدالتیهای متعددی در سالهایی که گذشت بر اهالی فرهنگ و هنر روا داشته شد. تا جایی که به کررات شاهد اهانتهای ناراحت کنندهای به اهالی فکر و قلم بودیم که موجب گوشه گیری بسیاری از آنان شد. اما خوشحالم که با انتصاب آقای علی جنتی در مقام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، مسائل رو به اصلاح است. به نظرم رویکرد مثبت ایشان را در وهله اول با انتخاب مدیران و معاونان خود و در وهله بعدی با موضع گیریهای جسورانه و آگاهانه ایشان میتوان به وضوح مشاهده کرد. میخواهم بگویم شرایط به وجود آمده آنقدر امیدوار کننده هست که علی رغم سنگاندازیها و متاسفانه اهانتهای مختلف برخی جناحهای سیاسی مخالف، همچنان در مسیر خواستههای خود و خواستههای ملتی که به این دولت رای اعتماد داده، گام بردارند.
* مصادیق تندرویها در مدیریت فرهنگی سابق چه بود و انجمن شاعران در مقابل شرایط موجود، متحمل سختی و گرفتاری شد؟
_ ما در دو دولت گذشته شاهد لغو مجوز کتابهایی بودیم که گاهی حس خنده و گریه توامان را در ما برمیانگیخت. مثلا بارها و بارها پیش میآمد کتابها برای چاپهای بعدیشان سلب مجوز میشدند. این شرایط واقعا مشکلات زیادی را برای ناشران و بدنه نشر ایجاد کرده بود زیرا ناشران مجبور به پیگیریهای مکرر از ارشاد بودند و در مقابل برخورد مسوولان به هیچ وجه خوشآیند و سنجیده نبود؛ آنچنانکه پاسخگویی به شدت ضعیف بود و اعتراضها و درخواستهای تجدیدنظر راه به جایی نمیبرد. در رایطه با شیوه ممیزی نیز شاهد چه اتفاقات و چه اخبار تکان دهندهای بودیم. یک نمونه از این موارد، ممیزی شدن اشعار نظامی گنجوی بود که خود نشان میدهد رویکرد ممیزی و شرایط به وجود آمده در جامعه نشر به چه شکل در آمده بود. خود ما نیز بارها با مشکلاتی از این دست روبرو بودهایم. مثلا وقتی میخواستیم مجموعه شعر آقای محمدرضا محمدینیکو که از شاعران مجرب هستند منتشر کنیم، ممیزان بدون درک معنایی و معنوی شعرها و فارغ از بافت جملهها و سطرها، به مواردی ایراد گرفته بودند که صرفا نشانگر نگاه کلمه محور آن ها بود؛ آنچنانکه گویا برخی از کلمات اصلا به طور کلی ممنوع هستند! در حالی که انجمن شاعران و هیات مدیره آن کتابها را پیش از ارائه به ارشاد بارها و بارها مورد بررسی قرار میدهند و از آنجایی که خط قرمز ها را خوب میشناسیم، و تقریبا محال است که موردی از زیر دست انجمن رد شود و به ارشاد برسد. به هرحال از این دستتنگنظریها در ارشاد سابق به کررات وجود داشت. مثل دیگر اینکه ما برای انتشار درس گفتارهای شاعران بزرگی مثل زنده یاد سیدحسن حسینی و زنده یاد قیصر امینپور که نظرات و نقدهای ایشان پیرامون شعر معاصر را شامل میشد، چیزی حدود دو سال درگیر ارشاد بودیم که در نهایت هم در دولت جدید این اتفاق رخ داد؛ نه دولت گذشته.
مساله بعدی نگاههای تبعیض آمیز به موسسات و NGOهای فرهنگی بود؛ آنچنانکه ارشاد کمکهای بیدریغی به موسسات و مراکزی که با طرز فکرش همسو بودند گسیل میکرد؛ در حالی که اغلب آنها بازدهی چشمگیری در امور محوله شان نداشتند. درمقابل اما برخی از NGOها مانند انجمن شاعران ایران از هر نوع حمایتی محروم بود. کنگرهها و مراسمهای فرهنگی دولتی نیز سمت و سوی خاصی داشت و دربرگیرنده انواع صداها و تفکرات نبود. اما خوشبخانه با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، مشخصا نگاههای تبعیض آمیز از این دست حذف شده و برنامهها و مراسمهایی که طی این چندماه از سوی ارشاد مدیریت شده، گواهی ست بر این مدعا. خصوصا برای اولین بار شاهد نگاه منصفانه و عدالت محور دولت در حوزه شعر با سیاستگذاری جشنواره شعر فجر هستیم؛ آنچنانکه ما به عنوان هیات برگزار کننده این جشنواره ملی را تنها برای شاعران انقلاب(آنچنانکه از این معنا برمیآید) محدود نکردهایم. زیرا به جز شاعرانی که ما آنها را به عنوان شاعران انقلابی میشناسیم، شاعران ارزشمند و توانای دیگری در کشور ما حضور دارند که شعرشان در بردارنده مفاهیم ارزشمند و زیباست و از هیچ خط قرمزی عدول نکردهاند. بنابراین سیاست جشنواره شعر فجر در این دوره، شعریت آثار است نه مضامین و موضوعات آنها. از طرفی چرا باید همواری روی مضامین خاص و تقدیر های مکرر از چهرههای خاص پافشاری کرد؟ به قول زنده یاد قیصر امین پور؛ تعریف و تمجید زیاد همیشه اثر معکوس دارد. این را هم فراموش نکنیم که بزرگانی همچون قیصر، تنها شعرهای انقلابی نسروده، بلکه شعرهای عاشقانه، اجتماعی و عرفانی بسیاری نیز دارد. بنابراین اولا همه شاعران؛ حتی آنها که سابقهی سرایش شعر انقلابی نداشتهاند مورد احترام ما هستند و ثانیا در جشنوارهی شعر فجر این دوره، شاعرانگی آثار است حرف اول را میزند. در مجموع امیدوارم جشنواره فجر آتی، محلی باشد برای تجلیل از شاعران ارزشمندی که متاسفانه پس از انقلاب در محافل و مناسبتهای مختلف فرهنگی به آنها پرداخته نشده است؛ البته قصد ما این است که همهی صداها در فجر حضور داشته باشند.
* کمی در مورد مواضع فرهنگی در دولت یازدهم بیشتر توضیح دهید.
_ به عنوان مثال سخنرانی آقای روحانی در جمع هنرمندان، سخنرانی بی نظیری بود. ایشان در این مراسم مواضعی را درمورد وضعیت فرهنگ و قلم در دولت خود مطرح کرد که به واقع امیدبخش بود و درخشان و با خواستههای دیرینهی اهالی فرهنگ تطابق داشت. همچنین آقای جنتی در موارد مختلفی مواضع خوش آیندی داشته؛ مثل مواجهه با مساله سانسور و ممیزی، یا مساله ممنوعالقلمها و… بنابراین من معتقدم حتی اگر نگذارند دولت حاضر مواضع خود را در عرصه فرهنگ و سایر عرصهها آن روز که باید و شاید به اجرا بگذارد، باز هم حضور این دولت را باید به فال نیک گرفت؛ زیرا حداقل امید را به جامعه بازگرداند. به عنوان مثال مشخص است که آزادی بیان و شنیده شدن تمام صداها از مواضع اصلی دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد است و طبیعتا در این مسیر گامهایی را برداشته و برخواهند داشت، اما باید دید تا چه حد امکان پیش روی و اصلاح امور را پیدا میکنند. البته اهالی فرهنگ و رسانه به حساسیتها و مختصات شرایط کنونی واقف هستند و ظرفیتهای دولت را میدانند؛ بنابراین من فکر میکنم که یاری رسانی به دولت در شرایط سختی و دشواری، از وظایف ماست.
* فشارها بر دولت و وزارت ارشاد گاهی تا حدی زیاد شده که به نظر میآید مسوولان از خیر مواضع خود گذشتهاند. به عنوان مثال در ابتدا اینطور میگفتند که ممیزی قبل از انتشار باید برداشته شود اما بعد از اعمال نظرهای مختلف از بیرون دولت، وزیر ارشاد موضع خود را تغییر داد. اخیرا نیز که دولت و ارشاد به دلیل اظهار نظر درمورد مساله فیسبوک تحت فشار هستند. در این شرایط فکر میکنید محقق شدن آرمان آزادی بیان و سایر مطالبات فرهنگی امکان پذیر است؟
اولا من خوشحالم که وزیر ارشاد و شخص رییس جمهور تا این حد بر اهداف خود مصمم و استمرار دارند. بنابراین کارت زرد گرفتن وزیر ارشاد از مجلس؛ دلیل روشنی است بر رویکرد دولت و ارشاد جدید که به اعتقاد من تحسینآمیز است. شکی نیست که فشار روی دولت جدید و وزارت ارشاد زیاد است. اما با این وجود اتفاقهای خوبی طی ماههای اخیر رخ داده، از جمله بازگشایی خانهی سینما و اخیرا هم که مساله انجمن صنفی روزنامه نگاران مطرح است. این هجمهها همیشه و در دورههای مختلف به نهادهای فرهنگی وجود داشته و چیز تازهای نیست. هنوز هم هستند جریانهایی که هیچ صدای دیگری را برنمیتابند و به هر قیمت حاضرند صداهای دیگر را با تهمت، جو سازی، تخریب شخصیت افراد و بیاحترامی محکوم کرده و از میدان به در کنند تا کشور به صورت تک صدایی اداره شود. با اینکه خودشان هم دیدند که در ۸ سال گذشته دولت برخواسته از تفکرات آنها، مملکت را به چه وضعیت و روزگاری کشاند و چه معصلاتی را که به وجود نیاورد؛ معضلاتی که در عرصههای داخلی و بینالمللی موجب انسدادهای سیاسی شد برکسی پوشیده نیست؛ مفاسد اقتصادی و موارد متعددی که همگان بر آن واقفاند، محصول همان تک صداییهاست. اما متاسفانه عبرت نمیگیرند و همچنان بر طبل تفرقه میکوبند و از این واقعیت تبعیت نمیکنند که ایران؛ کشوری چند صدایی است و اگر این مساله مورد نظر نباشد، دولت ها و حکومتها نمی توانند راه به جایی ببرند. لذا جریانهایی که شعارشان «یا ما؛ یا هیچکس» است، هیچ فایدهای برای کشور و نظام نخواهند داشت. به همین دلیل دولت مردان ما باید در مقابل هجمههای اینچنینی بر مواضع خود ایستادگی کنند؛ زیرا مواضع دولت، مواضع یک ملت است که خواستهی خود را در انتخابات ریاست جمهوری واضح و شفاف عنوان کردهاند.
* اما همانطور که میدانید گاهی این فشارها از نهادهای ریشهدار و قدرتمندی ست.
_ بله. اما به اعتقاد من این هجمهها چه از سوی مجلس شورای اسلامی باشد و چه از سوی نهادهای تندرو؛ دولت نباید از موضع خود کوتاه بیاید و هراسی نداشته باشند. کمااینکه فشارهای سیاسی بسیار زیادی درمورد مسائل هستهای بر دولت وارد بوده، اما دیدیم که دولت تدبیر و امید یک قدم هم از مواضع خود دست نکشیده است. اما جالب این است که برخی از جریانهای سیاسی علارغم فرمایشات مقام معظم رهبری که بارها گفتهاند به تیم مذاکره کننده در دولت اعتماد کنید؛ اینها از فرزندان ملت و انقلاب هستند، همچنان به هجمههای خود ادامه میدهند! در حوزهی فرهنگ نیز انتظار ما این است که همین ایستادگی بر مواضع ادامه داشته باشد. ضمن اینکه میدانیم آقای روحانی شخصی نیست که از خطوط قرمز عدول کند؛ همینطور آقای جنتی که میدانید از چه خانواده مقید و اصول مندی برخاسته. منتها میدانند که جهان امروز، جهان دهکدهای است و دیگر نمیتوان به صورت منفعل و کولونیوار زندگی کرد.
* اصلیترین دغدغه در حوزهی قلم و نشر، مسالهی آزادی بیان بوده و هست. همچنین این باور درمیان غالب اهالی قلم وجود دارد که ممیزی پیش از چاپ، باید برداشته شده و رسیدگی به تخلفات احتمالی؛ همچون مطبوعات؛ به قوه قضائیه سپرده شود. نظر شما به عنوان یک فرد اهل قلم، یک ناشر و شخصی که سابقهی قانون گذاری در کمیسیون فرهنگی مجلس را داشته، در این باره چیست؟ فکر میکنید وقتش نرسیده که ممیزی برای همیشه فراموش شود؟
_ همانطور که میدانید در دولتهای مختلف این بحثرا مطرح کردهایم که باید به اهالی قلم و ناشران اعتماد کرد؛ زیرا آنها قشر فرهیخته جامعه هستند و در وهله نخست، خودشان بیشتر از همه نگران محتوای کتابهایی هستند که منتشر میکنند. همچنین آنها واقف به ضوابط و قواعد اسلامی در کشور ایران هستند و میدانند باید از قوانین تبعیت کنند. بنابراین همانطور که از مطبوعات انتظار میرود از قوانین تبعیت کنند، و در صورت بروز تخلف، مراجع قانونی با آنها برخورد خواهد کرد، حوزه نشر نیز میبایست این اتفاق بیافتد. از طرفی همه ما میدانیم که اصلا ممیزی کردن سالانی بیش از ۴۰ هزار عنوان کتاب توسط ادارهای در یک وزارت خانه(ارشاد) اصلا شدنی نیست. نمونهاش هم تضادها و تناقضاتی است که در کتابهای مختلف بارها دیدهایم. متاسفانه در دورههای قبلی این بخش نه تنها نتوانسته مسوولیت خود را انجام دهد، بلکه دخالت سلایق مختلف در شیوه ممیزیها، لطمات زیادی را به عرصه نشر وارد کرده. با این حساب شکی نیست که ممیزی پیش از چاپ باید برداشته شود. اما معتقدم هنوز برای این کار زود است؛ خصوصا با مجلس و نمایندگانی که در حال حاضر داریم، محقق شدن این امر دور از تصور است و همانطور که اشاره شد، مخالفتها و فشارها همچنان زیاد است. به همین دلیل به نظر میرسد ارشاد باید با همین دید اعتدالگرا و گشایشگر پیش برود تا در آینده؛ شاید با ایجاد تحولات چشمگیر در مجلس آینده، بتوان به آرمانهایی از این دست جامه عمل پوشاند.
گفتوگو: هادی حسینینژاد