دو نمایشنامهی تازه از جهان کتاب
دو نمایشنامه اعتراض و هتل کوهستانی؛ هر دو نوشتهی واسلاو هاول با ترجمة رضا میرچی منتشر شدند.
ایلنا: کتابهای تازهی جهان کتاب؛ اعتراض و هتل کوهستانی منتشر شدند.
به گزارش ایلنا، کتاب اعتراض و چهار نمایشنامة دیگر نوشته واسلاو هاول با ترجمة رضا میرچی منتشر شد.
بیتردید نمایشنامههای واسلاو هاول(۱۹۳۶-۲۰۱۱)، همگی مستقیم و غیرمستقیم بازتابدهندة خلاقیت، خصوصیات، پسندها، دیدگاهها، جهانبینی و نگرش او به زیستن است. حتی بازتاب دورههای پرتلاطم و پرحادثة زندگی او را در آثارش میتوان یافت؛ از زمانی که به خاطر داشتن پدر و مادری «بورژوا» از تحصیل در دانشگاه باز ماند، سپس شغلش در تئاتر از کارگر صحنه به نمایشنامهنویس تحول یافت، تا بعدتر که به واسطة درگیرشدن در فعالیتهای سیاسی از تئاتر رانده، ناگزیر به کار یدی شد. یعنی سرنوشتی که بسیاری از روشنفکران چکسلواکی در دوران حاکمیت کمونیستی آن را تجربه کردند. همة اینها و نیز برآمدنش برفراز چرخ فلک حوادثتا رسیدن به عالیترین مقام رهبری کشور(ریاست جمهوری چک) در نمایشنامههای او منعکس است.
این کتاب شامل پنج نمایشنامه است: «فرشته نگهبان»، «شرفیابی»، «اشتباه»، «موتومورفوز»، و «اعتراض».
کتاب دیگر جهان کتاب؛ هتل کوهستانی است. این اثر را واسلاو هاول نوشته و رضا میرچی ترجمه کرده است.
واسلاو هاول دربارة این نمایشنامه نوشتهاست: «… نمایشی است وهمی با موضوع موجودیت انسان. به نوعی استعاری این سؤال را بر میانگیزد که تا چه اندازه خودمان مطابقت داریم با خودمان؛ در واقع تا چه اندازه به عنوان انسان وجود داریم. برای مثال… دو نفر به طور متناوب زندگی خود را با یکدیگر عوض میکنند؛ سرنوشتشان را به گونهای تناوبی به یکدیگر میدهند. مردی عاشقانه خودش به خودش حسودی میکند. در هتلی مهمان است که کسی به وجودش واکنش نشان نمیدهد، بنابر این از خود میپرسد: «حتما نیستم! واقعا وجود دارم یا اینکه فقط نوعی شبح هستم؟» همگان فردی را بهرغم اعتراض جدیاش کاملا به جای فرد دیگری میخوانند و او آن را به عنوان امری مسلم میپذیرد که هر بار انسان دیگری است.
در این نمایشنامه به طور متنوعی زمان را چرخ دادهام(زمان به جلو و عقب میپرد، کشدار است و آهسته میگذرد…).
اگر باید «مفهوم» این نمایش را به گونه ای تا حد ممکن ساده و به شکل قابل فهم و کلی بیان کنم، میتوانم بگویم که آن هتل دنیای انسانهاست: همگی وارد آن شدهایم بدون آن که بدانیم چرا. هیچ کس نمیتواند آن را با هتل دیگر عوض کند. در فضای آن آزادی نسبی داریم… و همگی زود یا دیر آن را ترک میکنیم.»