مژده دقیقی در اعتراض به سرنوشت کتابش؛
توقیف کتابها؛ بازار نشر زیرزمینی را داغ میکند
وقتی یک کتاب مطرح و پرمخاطب در چاپ دوم متوقف شود، خسارتهای زیادی به ناشر و مترجم وارد میشود و ناشران غیرقانونی از استقبال مخاطبان سوءاستفاده میکنند.
ایلنا: مژده دقیقی(مترجم) معتقد است متوقف کردن یک کتاب در مراحل تجدید چاپ، خسارتهای فراوانی را به ناشر، مولف یا مترجم وارد میکند و از طرف دیگر این کتابها از طرق غیرقانونی منتشر شده و حقوق تولیدکنندگان اصلی کتاب را ضایع میکنند.
وی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار داشت: در سال ۱۳۸۹ که همزمان بود با دولت سابق، کتاب " ببر سفید " با ترجمهی من از سوی نشر نیلوفر که ناشر شناخته شده و معتبری است، منتشر و به بازار آمد. استقبال از این کتاب باعثشد تا ناشر تصمیم به تجدید چاپ آن بگیرد اما ارشاد روی چاپ دوم ایراد گرفت و مجوز نداد.
این مترجم اضافه کرد: هنوز هم نمیدانم دلیل توقیف این کتاب در چاپ دوم چه بوده؛ همانطور که میدانید در آن دوره ادارهی کتاب اصلا خود را موظف به ارائهی توضیحات نمیدانست و تنها رای خود را اعلام میکرد.
دقیقی ضمن بیان این مطلب که " ناشر در آن دوره برای به دور ماندن از حواشی، مساله را رسانهای نکرد "، گفت: وقتی یک کتاب مطرح و پرمخاطب در چاپ دوم متوقف شود، خسارتهای زیادی به ناشر و مترجم وارد میشود زیرا امکان بهرهبرداری از سرمایهگذاری و تلاشهاشان محقق نخواهد شد. خصوصا در شرایطی که چاپهای دیگری از این کتاب بدون هیچ مشکلی منتشر شده و به بازار میآیند.
وی افزود: اتفاق ناخوشآیند دیگری که در این شرایط رخ میدهد، سوءاستفادهی برخی افراد است که به انتشار غیرقانونی و زیراکس کتابهای پرطرفدار اشتغال دارند؛ آنچنانکه یک شبه زحمات و سرمایهی ناشر و مترجم را نادیده گرفته و کتاب را به صورت زیرزمینی کپی میکنند.
این مترجم که " ببر سفید " را یک رمان مطرح و تاثیرگذار میداند، درمورد سرنوشت آن اظهار داشت: گویا ناشر در مورد این کتاب از وزارت ارشاد تقاضای تجدید نظر کرده است اما نمیشود چندان آیندهی روشنی را برای این کتاب متصور بود.
ببر سفید(به انگلیسی: The White Tiger) نام نخستین رمان آراویند آدیگا نویسنده هندی / استرالیایی است. او با این اثر، برنده جایزه ادبی من بوکر در سال ۲۰۰۸ شد.
این رمان به صورت یک گزارش فرضی در ۸ فصل توسط مردی به نام بالرام حلوایی به عنوان یک کارآفرین هندی به عالیجناب ون جیابائو از دفتر نخست وزیری چین در زمان نوشتن رمان(حدود ۲۰۰۷) که قرار است سفری به بنگلور داشته باشد روایت میشود. میتوان گفت این گزارش، هرگز به مقام عالیرتبه چینی ارائه نشده است، و اصولا نقش مرد چینی به جز چند جا که روحیات و یا روشهای چینیها با هندیها مقایسه میشود مطرح نیست، بلکه این گزارش در حقیقت رمانی است که تا حدودی به صورت طنز، ویژگیهای جامعه و مردم هند را اعم از ثروتمندان و فقرا به ما نشان میدهد.