فریندخت زاهدی در گفتوگو با ایلنا:
وضعیت کنونی تئاتر حاصل مدیریت غلط است / سرنوشت نامعلوم یک پژوهش در مجلس
کشور باید برای تعالی هنر و فرهنگ هزینه کند. تصور ما این بود که در ادامه میراثشکسپیر و بزرگان جهانی هنر نمایش گام برمیداریم؛ اما آیا با پول ندادن تئاتر را به میراثکریم شیرهای نزدیک نکردیم؟
فریندخت زاهدی(مدرس دانشگاه، کارگردان تئاتر و پژوهشگر) پیشنهادهایی برای خروج از رخوت کنونی هنرهای نمایشی مطرح کرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، آنطور که از سابقه و شغل فریندخت زاهدی برمیآید همواره با نگاهی دلسوزانه به کاستیهای هنرهای نمایشی به ویژه در زمینه برنامهریزی برای این هنر مینگرد. کاستیهایی که این عضو هیات علمی دانشکده هنرهای زیبا در جریان گفتگو دلزدگی خود از تکرار چندین باره آنها را به زبان آورد. اما باتوجه به تغییرات ایجاد شده در مدیریت تئاتر کشور، شاید مطالعه صحبتهای این پیشکسوت دانشگاه و دریافت پیشنهادهایی خالی از لطف نباشد.
تکلیف تئاتر حرفهای و معیار را مشخص کنیم
مدرس دانشگاه تهران؛ صحبتهای خود را با نگاهی به عملکرد اداره کل هنرهای نمایشی طی چهار دهه گذشته آغاز کرد و گفت: مشکل اساسی اداره کل هنرهای نمایشی در طول ۴۰ سال گذشته این بوده که هیچگاه با طبقهبندی نوع فعالیتها مواجه نبودیم. بهعنوان نمونه ما تئاتر حرفهای را معنا نکردیم و هنوز هم تئاتری با این عنوان نداریم که بگوییم سالی پنج کارگردان حرفهای(براساس شایستگی کیفیت نمایش) شناسایی شدهاند که قرار است دولت از آنها حمایت کند.
زاهدی با بیان اینکه چنین اجراهایی معیار تئاتر حرفهای را مشخص خواهد کرد؛ ادامه داد: باید در طول سال تعدادی از سالنها را برای اجرای چنین نمایشهایی رزرو داشته باشیم تا تئاتر حرفهای شکل بگیرد. البته این به معنای نادیده گرفتن اجرای نمایشهای آماتور و تجربی نیست.
این پژوهشگر شناخته شده عرصه هنرهای دراماتیک؛ به استانداردهای دیگر کشورهای صاحب تئاتر اشاره کرد و گفت: در تمام کشورهای جهان سه نفر از میان هنرمندان و صاحبنظران برجسته کشور تعیین میشوند تا آثار را از نظر کیفی و نه سانسوری بررسی کنند. بحثسیاستگذاری هم برعهده همین افراد گذاشته میشود.
او افزود: این سیاستگذاری یک سال قبل صورت میگیرد و کارگردانان حرفهای براساس سیاستهای اعلام شده طرح و برنامه(پروپوزال) ارائه میدهند. اگر برنامه اعلام شده توسط گروه با سیاستهای اعلام شده تئاتر کشور مطابقت داشته باشد حمایت مالی صورت میگیرد.
صرف بودجه جشنوارهها برای احداثزیر ساخت نمایشی
بخش بعدی اظهارات به صرف هزینههای نامشخص و بدون برنامه برای برگزاری جشنوارههای تئاتری ریز و درشت اختصاص داشت. زاهدی در همین رابطه بیان کرد: نکته مهم دیگری که باید به آن توجه داشته باشیم این است که جای برگزاری ۵۰ جشنواره تئاتر ریز و درشت همه را به نوعی در رویداد اصلی پایان سال، یعنی جشنواره تئاتر فجر تجمیع کنیم.
او ادامه داد: باید برنامهای بریزیم که بودجه برگزاری جشنوارهها صرف احداثزیرساخت شود. شما ببینید ما یک سالن تئاتر با امکانات استاندارد نور و صدا در پایتخت نداریم، جز تماشاخانه ایرانشهر؛ آن هم دست بهروز غریبپور درد نکند که بهعنوان یک تئاتری واقعا کار بزرگی انجام داد.
این هنرمند، کاستیهای سر راه اجرای نمایش خود را به عنوان نمونه مطرح کرد و افزود: ما در اجرای نخست جشنواره تئاتر فجر چهار نور مور نیاز را در اختیار نداشتیم و بازیگران اصلا نمیتوانستند ایفای نقش کنند. به این دلیل که حضور روی صحنه و مختصات حرکتی آنها همه براساس خط نوری مشخص شده در تمرینها بود.
زاهدی خاطرنشان کرد: عدهای عنوان میکنند نور تالار حافظ برای حضور بازیگران معلق میان زمین و هوا و متناسب با اولین نمایشی طراحی شده که ابتدا در این سالن روی صحنه رفت. چطور ممکن است یک سالن چند سال کار کند و همچنان از همان نور هنگام تاسیس بهره بگیرد.
این مدرس دانشگاه از فقدان مدیریت بر محتوای آثار روی صحنه در سالنها و بیتوجهی به زیرساختها گلایه کرد و گفت: ما نه به سالنهای نمایش توجه میکنیم و نه به کیفیت و استاندارد اجرایی و محتوایی آثاری که در این تالارها به صحنه میروند. مدیریت این است که بازسازی مهمترین مجموعه تئاتری طوری پیش ببریم که بعدا آبروریزی نشود. اینکه چرا مسائلی تا این حد بدیهی بعد از سالها تکرار از سوی هنرمندان و کارشناسان برطرف نمیشوند؟ دیگر به پرسشی خستهکننده بدل شده است.
وضعیت کنونی تئاتر حاصل مدیریت غلط است / پژوهشی که به مجلس رفت و نتیجه نداشت
زاهدی با بیان اینکه اگر تئاتر میخواهیم باید کار کنیم و اگر نه، نباید وقت مردم و هنرمندان را تلف کنیم؛ افزود: من پروژهای پژوهشی داشتم که شیوه مدیریت معاونت امور هنری در زمینه تئاتر از سال ۸۳ تا ۸۵ را بررسی میکرد. نتیجه این بود که نحوه غلط مدیریتها موجب شده تئاتر ایران به وضعیت کنونی دچار شود.
او با طرح پرسشی مبنی بر اینکه سرنوشت این پژوهش وقتگیر چه شد؟ اظهار کرد: نسخهای از پژوهش در معاونت امور هنری است و یک نسخه هم به مجلس شورای اسلامی فرستاده شد، اما نتیجه چه بود؟ اصلا چه کسی نگاه کرد؟ هیچ؛ نتیجه این شد که هنوز در اداره کل هنرهای نمایشی و معاونت امور هنری محلی به عنوان آرشیو اسناد وجود ندارد که عملکرد مدیران را ثبت کنیم.
زاهدی درباره رابطه اداره کل هنرهای نمایشی با نهادهای علمی و دانشگاهی بیان کرد: ارتباط مدیران با نهاد دانشگاه هم که ما جزئی از آن هستیم در سرنوشت پژوهش انجام شده مستتر است. هر جا میرویم به ضعف مدیریت برمیخوریم اما کدام ضرورت برای برگزاری سمینار علمی و آسیبشناسی عملکرد مدیران احساس شد.
او افزود: آیا اصلا به دو سال تحقیق ما توجه شد؟ آیا فردی آمد بگوید سمیناری ترتیب دهد که ببینیم دو سال زحمت شبانه روزی اساتید دانشگاهی ایران چه نتیجهای داشته و صحبتها گوش کنند؟
لزوم تدوین آییننامه اجرا در سالنهای نمایشی
این مدرس دانشگاه با تاکید بر اینکه باید مشخص شود چه افرادی(از نظر سابقه و کیفیت اجرا) میتوانند نمایشهای خود را در سالنهای تئاتر به صحنه ببرند؛ اظهار کرد: ما باید به شیوهنامهای برسیم که وقتی کارگردانی نمایشی در ایران روی صحنه میبرد جایگاه مشخص داشته باشد و هر کس دلش خواست کارگردانی کند نتواند به راحتی وارد سالنهای مهم تئاتر پایتخت شود.
دبیرعلمی سمینار " چخوف در ایران " به یکی دیگر از نکات مغفول مانده تئاتر ایران اشاره کرد و ادامه داد: صد سال است در ایران هزینه تئاتر پرداخت میکنیم اما همچنان از موزه لباس، ماسک و اسناد تئاتر در حد اتاقی کوچک در یک ساختمان خبری نیست. سرنوشت ماسکهای بینظیر ساخته شده به دستان توانای مهین میهن عزیز چه شد؟
نخستین بار در تاریخ تئاتر ایران گروه نمایشنامه نویس تربیت کردیم
زاهدی تنها یکی از خدمات نهاد دانشگاه به تئاتر ایران را برشمرد و گفت: در تاریخ تئاتر ایران یک گروه نمایشنامهنویس سراغ نداریم، اما دانشگاه تهران طی سی و شش سال پس از انقلاب برای نخسین بار در تاریخ تئاتر مملکت گروه نمایشنامهنویسان تربیت کرده است. هنرمندان درخشانی مانند علیرضا نادری، محمد چرمشیر، محمد رحمانیان، حسین کیانی، نغمه ثمینی و دیگرانی که تاثیر آنها بر جریان تئاتری کشور غیرقابل انکار است.
دبیر علمی کنفرانس " مدیریت و هنر " به تک نامهایی چون اکبر رادی و بهرام بیضایی در تاریخ نمایشنامه نویسی اشاره کرد و افزود: هیچگاه گروهی سراغ نداشتیم که آثار آنها حتی برای اجرا خارج از کشور نیز طرفدار داشته باشد. گروهی در آثار خود تماما تجربه زیستی ایرانی را ثبت میکند و به آیندگان و دیگر فرهنگها انتقال میدهد. این خدمت نهاد دانشگاه است که متاسفانه از سوی دولتها نادیده گرفته میشود.
مدیران آگاه باشند کارشان خیانت به کشور است!
کارگردان نمایش «رویای پاییزی» در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه بعضی مدیران معتقدند تئاتر نیازمند حمایت مالی نیست بیان کرد: دو سال است دولت پولی به عنوان حمایت از آثار نمایشی پرداخت نکرده و گروهها را به سمت و سویی سوق داده که بعضا میبینیم برای حذب مخاطب ناچار ادا اصول درمیآورند. کار به جایی رسید که مصدق و امیرکبیر روی صحنه تئاتر دلقک شدند. بعضی پیشکسوتهای تئاتر ما روی صحنه لودگی میکنند تا از گیشه پول دربیاورند و هزینههای کار تامین شود.
او با تاکید بر اینکه نتیجه پول نپرداختنها روی صحنه نمایان است؛ تصریح کرد: کشور باید برای تعالی هنر و فرهنگ هزینه کند. تصور ما این بود که در ادامه میراثشکسپیر و بزرگان جهانی هنر نمایش گام برمیداریم اما آیا با پول ندادن تئاتر را به میراثکریم شیرهای نزدیک نکردیم؟
زاهدی خاطرنشان کرد: مخاطبی که با سریال «فاطما گل» صبح را شب میکند به سالنهای نمایش میآید و انتظار دارد همان مطالب را روی صحنه ببیند. وجود چنین دیدگاهی نشان میدهد ما مصرف کننده تربیت کردیم نه مخاطب تئاتر. اگر قرار است تماشاگر حرفهای تربیت کنیم نیاز به برنامهریزی و صرف منابع داریم. مدیرانی که با دیدن این مسائل همچنان به حمایت مالی اعتقاد ندارند آگاه باشند کارشان خیانت به کشور است.
این مدرس دانشگاه در انتها گفت: اگر مدیری متوجه نمیشود تئاتر سرگرمی نیست و مهمترین دستاورد فرهنگی و هنری تمام تاریخ بشر است یا تصور میکند بدون بودجه و پرداخت هزینه میتوان شاهد هنر متعالی بود سخت در اشتباه است. با وجود چنین نگاهی شک نکنید شاهد همان چیزی خواهیم بود که طی سالیان اخیر اتفاق افتاده و کار به جایی رسیده که تماشاگر تئاتر انتظار دارد ادامه سریالهای ماهوارهای را روی صحنه ببیند. اگر مدیران چنین تصوری از تئاتر در سر دارند لطفا زمان و منابع هنرمندان و ملت را تلف نکنند.