فعالان تئاتر کودک و نوجوان جواب میدهند:
دلایل دور شدن کانون پرورش فکری کودک از دوران طلاییاش چیست؟
اگر مدیریت کانون؛ امکان و اختیار عمل ندارد چرا استعفا نمیدهد و اگر ضعف مدیریتی وجود دارد؛ چطور بحثارتقای جایگاه مدیریتی به گوش میرسد؟ / گفتههای فعالان تئاتری نشان میدهد با مجموعهای مواجهیم که در برنامهریزیهای خود سیاست مشخصی ندارد.
مرکز آفرینشهای تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان طی چند سال اخیر وضعبت نامناسبی را پشت سر گذاشته که روند حمایت از تولید آثار و اجرای نمایشها در این مجموعه نشان میدهد؛ نمیتوان به بازگشت دوران طلایی تئاتر کودک و نوجوان ایران امید داشت.
به گزارش خبرنگار ایلنا، درحالیکه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان از عملکرد خود طی یک سال گذشته دفاع میکند و بازسازی ساختمان را دلیل بوجود آمدن وقفهای ۶ ماهه در فعالیتهای این مرکز اثرگذار فرهنگی عنوان میکند؛ آمار، افکار عمومی، نظر رسانهها و کارشناسان از نکاتی خلافنظر مسئولان کانون حکایت دارد.
تجربه گذشته هنرمندان و رسانهها نشان میدهد کانون ویژگیهای دقیقی برای فراهم کردن امکان اجرای آثار نمایشی کودک و نوجوان درنظر میگرفت اما این چارچوبها طی سالیان اخیر روز به روز تنزل کرده و همین عاملی شد تا جز موارد انگشتشمار دیگر شاهد حضور گروهها و هنرمندان اثرگذار تئاتر کودک و نوجوان در این کانون نباشیم. بر همین اساس دیگر چیزی به عنوان انتشار فراخوان برای اجرای گروهها شاهد نیستیم و مشخص نیست بررسی تقاضای اجرای آثار توسط کدامیک از اساتید فن صورت میگیرد.
روشن کریمی: زمانی هر نقطه کانون اجرای تئاتر داشتیم
روشنک کریمی؛ یکی از فعالان تئاتر عروسکی و کودک و نوجوان؛ در ارتباط با وضعیت سالهای اخیر کانون پرورش فکری عنوان کرد: انتظار ما از کانون بسیار بیشتر از برنامههای فعلیست به ویژه که مجموعه دو سالن دارد و اگر انتظار داشته باشیم هر سال بیش از ۲۰ گروه در سالنهای کانون روی صحنه بروند دور از ذهن نیست. اگر مسئولان کانون معتقدند هموراه نمایش روی صحنه میرود؛ باید به این نکته هم توجه کرد بسیاری از آثار اجرا شده تولید قبل بوده و بدون حمایت مالی روی صحنه رفتند.
وی با بیان اینکه کانون در برقراری ارتباط با دیگر نهادها ضعف دارد؛ ادامه داد: میتوان از برند مجموعه برای ارتباط گرفتن و دریافت بودجههای فرهنگی استفاده کرد تا گروهها فقط با هزینه شخصی و از طریق گیشه دست به تولید نزنند. به نظر من اصلا درست نیست رویکرد چند سال اخیر در کانون ادامه پیدا کند؛ چون تاسفآور است نمایشها در یکی از قدیمیترین مجموعههای حامی تئاتر کودک و نوجوان بدون حمایت روی صحنه بروند.
کریمی که با اجرای «بگذار پرندهها بخوانند» در پانزدهمین جشنواره تئاتر عروسکی حضور دارد؛ خاطرنشان کرد: همچنین اطلاعرسانی درباره نمایشهای کانون با کاستیهایی مواجه است؛ مجموعه میتواند با شهرداری و صدا و سیما وارد تعامل شود و برای گروهها امکانات بگیرد. سالن وزرای کانون اصولا فعال نیست اما زمانی که افرادی مثل حسن دادشکر و داود کیانیان حضور داشتند همه جای کانون تمرین نمایش بود و آثار زیادی روی صحنه میرفت. در حالیکه امروز معلوم نیست بعد از اجرای خانم کاظمی و تا پایان سال کدام گروهها قرار است در کانون کار کنند.
تئاتر سیارِ مرکز تئاتر کانون یکی از ابتکارهای منحصر به فرد کانون شناخته میشود که در سالهای اخیر عملکرد ضعیف و در مواردی خارج از استاندارد را تجربه کرده و شباهتی به آنچه در دوران طلایی رخ میداد؛ ندارد. اجراهایی که برخی کارشناسان معتقدند بیشتر به کارهای تلویزیونی نزدیک شده که همواره با انتقاد فعالان تئاتر کودک و نوجوان مواجه است. نمایشهایی که بدون درنظر گرفتن فرهنگ مناطق مختلف کشور برنامهریزی میشود و قطعا کمترین تاثیری در بهبود شرایط فرهنگی و ایجاد انگیزه در کودکان نخواهد داشت.
تئاتر تریلی غیر فعال است
تئاتر تریلی کانون طبق نظر کارشناسان و بنیانگذاران این روش، به عنوان نسخهای به روز شده از نمایش خیمه شببازی و برای سفر به نقاط محروم از تئاتر طراحی شد و باید تئاتر با کیفیت را به سراسر کشور انتقال میداد، اما آیا واقعیت امروز مبین چنین رویکردی است؟ چطور امکان دارد نمایشی با مجریانی از تهران به نقاط محروم کشور فرستاده شود – اگر این اتفاق بیفتد! – و همان اجرا در یکی دیگر از روستاهای ایران با مشکلات و فرهنگ متفاوت اثر بگذارد؟ چنانچه تمامی اهل فن تاکید میکنند ابتدا باید مسائل هر استان را بررسی کرد و حتی در شرایطی بسیار بهتر است از هنرمندان بومی در این مسیر یاری گرفت که چنین اتفاقی به هیچ وجه رخ نمیدهد.
حامد زحمتکش: تغییر پیدرپی مدیران کانون را به زانو درآورد / هیچ نقشه راهی نداریم
حامد زحمکش که از پرورش یافتگان کانون پرورش فکری است و تجربه همکاری با گروههای بینالمللی در خلق تئاتر تریلی را در کارنامه دارد؛ تغییرات پیدرپی مدیریتی طی سالهای ۸۸ تا ۹۲ را موجب برهم خوردن مسیر کانون دانست و گفت: از اواسط سال ۸۰ کل گروه باتجربه کانون از مجموعه رانده شد و ما در سال ۸۸ میبینیم همه آنها که برای بهرهبرداری از استعدادها برنامه داشتند؛ دیگر نبودند که از نابود شدن زحمتهای خود دفاع کنند. از سویی جای این فعالان را افرادی گرفتند که تجربه نداشتند و با ایدئولوژی متفاوت دست به عمل زدند که همه چیز را تحت تاثیر قرار داد.
او افزود: شروع یک شیوه جدید به این معنی است که نسلی تحت تاثیر قرار میگیرد و اگر از ۸۸ تا ۹۲ را درنظر بگیریم مرکز تئاتر و تئاتر عروسکی کانون چهار مدیر عوض کرده است. به این ترتیب آیا میتوان گفت هدف مشخصی وجود داشته و از کانون توقع داشته باشیم؟
کارگردان نمایش «ماه افسانهای» تخصص نداشتن مدیران گذشته را یکی از اثرگذارترین نکات بر عملکرد ضعیف مجموعه دانست و خاطرنشان کرد: زمانی در اوایل دهه ۸۰ اگر کانون از نمایش شما استقبال نمیکرد و در راستای اهداف کانون نبود به طور طبیعی با یکدیگر همکاری نمیکردیم. اما امروز نمیدانیم خط و مشی کانون چیست و همین نکته موجب سردرگمی فعالان این عرصه شده است.
مادر پدرها به یاد دوران گذشته فرزندان را به کانون میبرند
این هنرمند با بیان اینکه الان از نمایشهای شبانه بیکیفیت تا نمایش بینالمللی در مجموعه به صحنه میرود؛ بیان کرد: چه کسی جز مخاطب از تمام این بیبرنامگیها لطمه میخورد؟ مادر و پدرها براساس تجربه دوران کودکی خود فرزندان را برای تماشای نمایش به کانون میآورند اما چه بلایی به سر کودک میآید؟ من به صراحت میگویم خوراک مسموم دریافت میکند.
زحمتکش که سال گذشته با حضور عوامل بینالمللی نمایش خود را روی تریلی اجرا کرد و پس از حضور در جشنواره کودک و نوجوان همدان به دیگر نقاط جهان سفر کرد؛ توضیح داد: مسئولیت و جایگاه تئاتر تریلی ارائه محصولات بکر براساس شرایط بومی مناطق است. تریلی باید به مناطق جغرافیایی گوناگون و دور از مرکز سفر کند و اثری را برای محرومان از این هنر به نمایش بگذارد که به عنوان یک الگو در حافظه مخاطب باقی بماند. به نوعی باید موجب ارتقای سطح سلیقه و زیباییشناسی تماشاگر شود.
او ادامه داد: ما باید بتوانیم سطح سلیقه بچهای که در سیستان و بلوچستان زندگی میکند را بالا ببریم و کار را با کیفیتی ارائه کنیم همواره به عنوان سنگ محک باشد. تریلی پتانسیلهایی دارد که الان از آن استفاده نمیشود و احتمالا در پارکینگ خاک میخورد.
وی به تجربه شخصی خود نیز اشاره کرد و اظهار داشت: کمپانی خارجی که با آن همکاری کردم؛ ابتدا فیلم اجرای نمایش من بر همین تریلی کانون را دیدند و سپس سفارش همکاری بینالمللی مطرح شد. اینجاست که برای ما گران تمام میشود؛ وقتی سرمایه ملی در شهرک غرب بیاستفاده افتاده و کمپانی کشور دیگر ۱۳هزار دلار به من دستمزد میدهد تا برای همکاری به کشور آنها سفر کنم.
محمد حیدری آخرین مدیری بود که خدمت کرد و رفت
فعال تئاتر کودک و نوجوان؛ دوران مدیریت محمد حیدری در کانون را از بهترین سالهای مجموعه دانست و گفت: آقای حیدری آخرین مدیر موفقی بود که در مرکز تولید تئاتر کانون خدمت کرد و رفت. حیدری تنها در فاصله سالهای ۸۵ تا ۸۷ موفق شد ۱۴ نمایش با بودجه کانون تولید کند. اما آیا الان و در سال ۹۳ بودجه کمتر ازسال ۸۵ است؟
کارگردان نمایش «آگواری» به عملکرد دولت گذشته اشاره کرد و افزود: مدیرعاملی که آن دوره منسوب شد؛ چارت سازمانی را تغییر داد و همه چیز را بهم ریخت و دیگر چیزی به عنوان مدیریت تولید وجود ندارد. با شروع فعالیتهای رئیس جمهور جدید افراد باسابقه بار دیگر به کانون بازگشتند و من امیدوارم تفکر قدیم بار دیگر به واسطه مسئولان جدید حاکم شود.
سیاستهای مرکز تئاتر کانون مشخص نیست
وی با تاکید بر اینکه کانون فعلا بلاتکلیف به نظر میرسد؛ بیان کرد: من به عنوان فردی که دو نمایش بینالمللی با برند این مجموعه تولید کردم در سومین دهه زندگی و ارتباط با کانون همچنان نمیدانم چه نمایشی در سالنها روی صحنه ببرم. من علاقه داشتم نمابش خود را بعد از اجرا در جشنواره تئاتر فجر و با وجود سالنهای متعدد در کانون پرورش فکری کودکان اجرا کنم؛ محلی که همه میدانیم در جذب تماشاگر با مشکل مواجه است. اما مسئولان به من گفتند هم راستای سیاستهای ما نیست، اگر بخواهید میتوانید براساس قرارداد گیشه اجرا کنید! حال اینکه چطور با سیاستها همخوانی ندارد اما میتواند اجرا شود نمیدانم.
زحمتکش در انتها اظهار داشت: امروز بودجه حمایتی پرداخت نمیشود و جمله با سیاستهای ما هم راستا نیست به حربهای برای بودجه ندان تبدیل شده است. حتی طراحی داخلی کانون با عنوانی که حمل میکند همخوانی ندارد؛ مدیریت چهار سال گذشته لطمه جبران ناپذیری به مجموعه زده که نمیتوانم بگویم زخم ۵ سال یا ۱۰ سال دیگر خوب میشود. البته اگر نیاز به جراحی نداشته باشد.
این کارگردان تئاتر گفت: بخش آموزش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان در دوران اخیر در بخش آموزش نیز نقصانهای غیرقابل انکاری داشته و بجای آموزش استادان و مربیان کارآزموده تنها اقدام به برگزاری کارگاههای چند جلسهای آموزش نمایشنامه و نویسی و مواردی شبیه به این کرده که چیزی جز توهم آموزش را برای مربیان در پیندارد. حضور افردای چون عطاءالله کوپال یا اردشیر صالحپور به عنوان مدرس زمانی میتواند اثرگذار باشد تا شاهد برنامهریزی بلندمدت مانند آنچه در دههها قبل رخ داد؛ باشیم.
کانون در گذشته مدرس تربیت میکرد
به گفته فعالان تئاتر کودک نوجوان برنامهریزی بلندمدت برای آموزش مربیان و دانشجویان برجسته کانون مانند بهروز غریبپور، عادل بزدوده، مرضیه برومند، رضا بابک، حسن دادشکر و بسیاری دیگر که نسل طلایی نمایشهای کودک و نوجوان ایران را حتی در سطح جهان در پیداشت و آثار آن همچنان قابل ردیابی است. با شیوهای که کانون در پیش گرفته افراد تنها عنوان خواهند کرد که من شاگرد دکتر کوپال بودهام! که مشخص نیست چه عمق دانشی برای فرد در پی داشته.
تنها نگاهی به آمار نمایشهای اجرا شده در کانون پرورش فکری و البته اسامی کارگردانان این آثار طی یکی دو سال اخیر عملکرد مسئولان را روشن میکند. وقتی صحبت از تئاتر الگو میکنیم باید هنرمندان الگو و نامدار را به کار بگیریم که اصولا چنین رویکردی در کانون مشاهده نمیشود. طی چند سال گذشته از اسامی که پیشتر مطرح شد اجرایی در کانون شاهد نبودیم و حضور معدود هنرمندان جوان با استعداد هم با اما و اگرهای فراوان همراه داشته است.
نقش پر رنگ حراست در کانون یادگار دولت گذشته
نمونه آنچه سال گذشته برای حامد زحمتکش و هنرمندان خارجی که به دعوت او در ایران حضور یافته بودند؛ رخ داد تنها یکی از مواردی است که برای خروار کمکاری و کاستی کانون کفایت میکند. رفتار ناشایست با هنرمندان و حاشیهسازی حراست برای دادن اجازه ورود به کانون که حتی به تمرین گروهها نیز تعمیم یافته و گروهها باید مجوز تمرین! خود را هر ۵ روز یک بار تمدید کنند. گویا کانون توسط حراست اداره میشود که هنرمندان باید شاهد برخوردهایی غیرمحترمانه از این دست باشند. چنانچه اینطور به نظر میرسد در سالن نمایش پارک لاله که بدون مدیر اداره میشود؛ حراست نقش مدیریتی هم ایفا میکند.
به هر حال نگاه بیرونی رسانهها و کارشناسان به آنچه در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بویژه مرکز تئاتر میگذرد نشان میدهد پاشنه همچنان بر همان در میچرخد و طی شش ماه گذشته کمتر از انگشتان یک دست نمایش در سالنهای مجموعه اجرا شده است. گفتههای فعالان تئاتری نشان میدهد با مجموعهای مواجه هستیم که برای میان مدت و بلندمدت برنامهریزی و سیاست مشخص وجود ندارد و امیدی به بازگشت دوران طلایی تئاتر کودک و نوجوان ایرانی در این مجموعه نیست.