موسقی «داش آکل» و «شیرسنگی» در «ترانههای محلی»؛
رحمانیان: همچنان برای عصبانی کردن عدهای تئاتر کار میکنم
در «ترانههای محلی» صدای من مثل نمایش «روز حسین» بلند است. / بابت فراهم شدن امکان خوانش نمایشنامههای بهرام بیضایی سپاسگذارم، این اتفاق در حالی میافتد که بعضی مسئولان در مظان اتهام قرار میگیرند.
محمد رحمانیان ظهر امروز یکشنبه – ۵ مردادماه – با حضور در نشست رسانهای موسیقی – نمایش «ترانههای محلی» علاقه به تلفیق این دو گونه هنری در آثار جدید خود را اتفاق تازهای ندانست و بر نقش مطالعهی دوباره مجموعه آثار برتولت برشت بر این گرایش تاکید کرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، رحمانیان در ابتدا با بیان اینکه یکی از ویژگیهای این موسیقی – نمایش استفاده از سازهای محلی بسیار است گفت: پیدا کردن استادان و نوازدگان چیره دست محلی که در نواختن این سازها تخصص داشته باشند بسیار دشوار بود. از سوی دیگر تلفیق کار موسیقایی و دراماتیک نیز یکی دیگر از دشواریهای بود که پیش رو داشتم اما خوشبختانه با حضور فردین خلعتبری تمرینهای فشردهای در حال برگزاری است تا کار طوری که مورد نظر است اجرا شود.
وی که پیش از این موسیقی – نمایش ترانههای قدیمی را روی صحنه برده است در خصوص داستان این نمایش توضیحاتی ارائه کرد و افزود: نمایش ما داستان یک آهنگساز ایرانی را روایت میکند که در نیویورک زندگی میکند و برای تحقیقات پایان نامه دکترای خود به ایران میآید. این فرد طی سفر ادیسه وار خود به نقاط مختلف کشور به واسطه شناخت گونههای موسیقی ایرانی با درد و رنج مردم مناطق مختلف کشور آشنا میشود.
کارگردان نمایش «فنز» بخشی از علاقه خود به خلق این موسیقی – نمایش را ادای دین به سینما و موسیقی فیلم دانست و اظهار داشت: این اثر ۹ قطعه از فیلمهای «مادیان» به کارگردانی علی ژکان و آهنگسازی شریف لطفی، «باشو غریبه کوچک» ساخته بهرام بیضایی و موسیقی انتخابی توسط خود ایشان که تلفیقی از موسیقی جنوب ایران، خراسان و منطقه گیلان را در بر میگیرد، «قطعه ناتمام» به کارگردانی مازیار میری و آهنگسازی محمدرضا درویشی، «اتوبوس» اثر یدالله صمدی و آهنگسازی بابک بیات، «شیرسنگی» فیلمی از مسعود جعفری جوزانی، «بمانی» از داریوش مهرجویی با موسیقی محمدرضا درویشی، «داش آکل» ساخته مسعود کیمیایی و آهنگسازی اسفندیار منفردزاده و فیلم سینمایی «بدوک» ساخته مجید مجیدی که مربوط به جنوب کشور میشود در نهایت هم فیلم سینمایی «ناخدا خورشید» به کارگردانی ناصر تقوایی و آهنگسازی فریدون ناصری را شامل میشود.
رحمانیان در پاسخ به این سوال که چه عاملی موجب شده از طرح مسائل جدی اجتماعی در نمایشهای خود فاصله بگیرد و موسیقی پررنگ شود گفت: نمایش «ترانههای قدیمی» مربوط به سال ۹۰ میشد که در سال ۹۲ اجرا رفت و همان زمان هم واجد مسائل روز اجتماع بود به ویژه اگر در سال ۹۰ روی صحنه میرفت که اتفاقهایی مانند چند خودکشی را در بهار شاهد بودیم. البته شاید مسائل را خیلی رو و مستقیم طرح نکردم و تلاش داشتم کمی پوشیدهتر در قالب بعضی نشانهها که مخاطب متوجه میشود بیان کنم.
وی با بیان اینکه فریاد زدن تنها راه حل نیست افزود: گرچه تصور میکنم در نمایش «ترانههای محلی» صدای من مثل نمایش «روز حسین» بلند است اما گاهی هم باید نشانهها را به مخاطب نشان دهیم و نتیجهگیری را به دست او بسپاریم تا با شناختی که از مسائل روز دارد تحلیل کند؛ ولی باید طوری عمل شود که اگر با وجود تمام نشانهها چنین اتفاقی هم نیفتاد چیز را از دست ندهد. امیدوارم تماشاگر در این کار با گوشهای از مسائل سال ۹۳ کشور را ببیند.
این هنرمند در خصوص علاقه به جذب تماشاگر بیشتر اظهار داشت: کدام کارگردان است که از چنین اتفاقی بدش بیاید؟ من از دهه ۶۰ به این سو تلاش کردم تا ارتباط بیشتری با مخاطبان برقرار کنم و به افزایش تعداد آنها علاقه داشتم. اما اگر منظور این باشد که حاضرم برای جذب مخاطب بیشتر دست به هر کاری بزنم، خیر اصلا اینطور نیست.
کارگردان نمایش «خروس» در ادامه مشکلات مجموعه تئاترشهر را از یاد نبرد و بیان کرد: فکر میکنم آسیب دیدگی مجموعه تئاترشهر طی چند سال گذشته افزایش داشته و فکر بازسازی سالن هم احتمالا از همینجا ناشی میشود. مشکل اصلی گروه ما برای اجرا در سالن اصلی مسئله صداست که فکر نمیکنم هیچگاه برطرف شود. نکته دیگر این است که بعضی زاویهها اصلا دید ندارند و باید به این منظور تعدادی از صندلیهای هر ردیف را کاهش دهیم که چیزی حدود ۱۰۰ صندلی میشود.
اشکان خطیبی: تجهیزات فنی تئاترشهر را کنار گذاشتیم / حتی یک پیانو در سالن موجود نیست
اشکان خطیبی، بازیگر و مجری طرح موسیقی – نمایش «ترانههای محلی» با ارائه توضیحات تکمیلی در همین اربطه گفت: واقعیت این است که ما روی هیچ یک از تجهیزات موجود در تئاترشهر حساب نکردیم و یکی از دلایل افزایش هزینههای تولید همین بود. ترانههای محلی با تجهیزات فنی اجرا میشود که تماما توسط گروه تهیه شده و برای نمونه حتی مسئول صدای ما در اتاق فرمان حضور نخواهد داشت چون ناچار شدیم صدا را از داخل سالن و از طریق کامپیوتر و اینترنت وایرلس به داخل اتاق فرمان بفرستیم.
وی ادامه داد: شما در نظر بگیرید تمام سالنهای بزرگ کشور حداقل یک پیانو دارد ولی ما ناچار شدیم برای این نمایش یک پیانو بخریم چون تئاتر شهر چنین چیزی موجود نبود. حالا ۲۰ درصدی که قرار است انجمن نمایش از گیشه گروه کم کند را به این هزینهها اضافه کنید ماجرا جالبتر هم میشود.
رحمانیان در توضیح مجدد پیرامون دلایل فاصله گرفتن از شیوه شناخته شده خود و گرایش بشتر به تلفیق موسیقی و نمایش بیان کرد: من هرگز یک شیوه مشخص اجرایی را دنبال نکردم و همان زمانی که درباره انقلاب الجزایر کار میکردم مشغول به کار روی نمایشی با محوریت دوره قاجار و یا نمایش «خروس» با محوریت زنانگی در منطقه بحرانی افغانستان میپرداختم.
وی با تاکید بر اینکه تا سه ماه قبل به نمایش «صدام» فکر میکرده و بحثاجرای «ترانههای محلی» در میان نبوده است خاطرنشان کرد: گاهی شما در شرایطی هستید که اجازه نمیدهد کار مورد علاقه خود را انجام دهید پس در نتیجه باید به بهترین گزینه موجود فکر کنید. ممنوعیت ۵-۶ سال گذشته موجب شد فرصتی پیش بیاید بار دیگر به مطالعه کتابهای دوره ۱۸ سالگی از جمله آثار ایبسن و شکسپیر بپردازم. اما چندی بعد مجموعه آثار برتولت برشت به دستم رسید که مطالعه دوباره آنها با عقل امروز نتایج بسیار شگفتآوری داشت و من را به شدت تحت تاثیر قرار داد.
کارگردان نمایش «مانیفست چو» تصریح کرد: بر همین اساس به این فکر کردم طوری بنویسم که نه تنها مخاطب ایرانی بلکه مخاطب هر نقطه دیگر هم متوجه شود موضوع چیست. در نمایش «صدام» به شدت تحت تاثیر برشت بودم و نقش موسیقی در آثار این نویسنده موجب گرایش بیشتر به این سو شد.
مهتاب نصیرپور بازیگر موسیقی – نمایش «ترانههای محلی» در همین ارتباط گفت: فکر میکنم در غیبت انواع نمایش در کشور این شیوه میتواند به ما کمک کند تا راه جدیدی باز کنیم. به دلایلی که همه میدانیم امکان اجرای نمایشهای موزیکال در کشور وجود ندارد و شاید اجرای چنین آثاری راهی برای تجربههای جدید نمایشی باز کند؛ پس باید به آن امکان ظهور بدهیم.
اشکان خطیبی نیز توضیحاتی در تکمیل صحبتهای رحمانیان و نصیرپور ارائه کرد و اظهار داشت: سه دهه است که ارتباط مردم با موسیقی قطع شده و به طور مثال شما اجازه تبلیغ هیچ کنسرت پاپی را در سطح شهر ندارید. اما حالا امکانی فراهم شده تا محمد رحمانیان با استفاده از ابزار دراماتیک خود این امکان را فراهم میکند که کار حداقل در ابعاد وسیعتری مطرح شود و افراد بیشتری با موسیقی یا نمایش آشنایی پیدا کنند و ما باید از این شیوه حمایت کنیم.
وی با تاکید بر اینکه گاهی شاهد هستیم تماشاگران ما برای نخستین بار یک اثر نمایشی دیدهاند تصریح کرد: عدم سیاستگذاری صحیح در این زمینه ما را به این سو هدایت کرده که مخاطب اصلا نمیداند چه میخواهد اما در این اجرا تماشاگران علاوه بر آشنایی با موسیقی به تماشای تئاتر ناب مینشینند. تلفیق این دو در کنار یکدیگر چیزی است که مخاطب سه دهه از آن محروم بوده.
مهتاب نصیرپور: قوانین تئاتر شهر با شعار خصوصیسازی در تعارض است
مهتاب نصیرپور در بخش پایانی این نشست از قوانینی که موجب میشود گروهها نتوانند قیمت بلیت در تئاترشهر را تعیین کنند گلایه کرد و گفت: من امروز پس از سیسال به مرز پختگی رسیدهام و از خودم سوال میکنم تئاتر ما به کدام سو حرکت میکند. دانشجویان و هنرمندان تازه کار تئاتر چطور میتوانند شاهد باشند ۳۰ سال دیگر تفاوتی بین آنها و افراد تازه کار وجود ندارد؟ و به این روش چطور میتوانند هزینههای خود را تامین کنند. ما هنوز نمیدانم ارزش کالای هنری چطور تعیین میشود و ظاهرا مصوبهای در تئاتر شهر وجود دارد که اجازه نمیدهد قیمت بلیت از ۲۰ هزار تومان بالاتر باشد.
وی افزود: با توجه به اینکه مدیران همواره دم از حرکت به سوی خصوصیسازی میزنند با وجود چنین قوانینی که دست گروهها را برای تامین هزینهها بسته چطور چنین انتظاری دارند؟ تکلیف نمایشهایی که مثل «ترانههای محلی» که از آهنگسازان حرفهای بهره میبرد چیست؟ حتی در سینما بین دستمزد کارگردان تازه کار و حرفهای تفاوت وجود دارد.
رحمانیان در پایان این نشست بیان کرد: آرزوی قلبیام این است که کل بودجه تئاتر صرف تئاتر دیگر استانها جز تهران شود؛ چون گروههای تهرانی به هر حال میتوانند با بلیت فروشی هزینههای خود را تامین کنند ولی هنرمندانی شهرستانی به شدت با محرومیت مواجه هستند. قصد تشکر از فرد خاصی را ندارم اما بابت شرایطی که پیش آمده تا امکان خوانش نمایشنامههای بهرام بیضایی فراهم شود سپاسگذارم چون این اتفاق در حالی میافتد که بعضی مسئولان در مظان اتهام قرار میگیرند و احتمال دادگاه وجود دارد. این شرایط بسیار خوب است و امیدوارم ادامه داشته چون همه میدانند من شاید علاقه زیادی به اجرای تئاتر ندارم اما به شدت علاقهمند دیدن نمایش جوانان هستم که کارهای بسیار خوبی روی صحنه میبرند و همانطور که قبلا گفتم اگر تئاتر کار میکنم برای عصبانی کردن عدهای است.
نمایش «ترانههای محلی» نوشته و کار محمد رحمانیان از روز ۷ مرداد ماه راس ساعت ۱۹ در تالار اصلی تئاتر شهر به صحنه میرود.
این نمایش در اولین اجرای خود میزبان گروه کر و نوازندگان نابینایان «گل رز» خواهد بود که به عنوان میهمانان ویژه در شب افتتاحیه حضور دارند.