عبدالله برجسته، کارگردان مشهدی حاضر در جشنواره تئاتر فجر:
مخاطب هنوز با داستانهای شاهنامه آشنا نیست
سفر گروه سی نفره ما و اقامت در تهران ۱۰ میلیون تومان هزینه خواهد داشت. شانس آشنا شدن با تهیه کنندهای که به گروه جوان ما اعتماد کرد موجب شد، چشم به دریافت کمک هزینه جشنواره نداشته باشیم.
ایلنا: عبدالله برجسته؛ کارگردان نمایش " من تمامی مردگان بودم " که از شهر مشهد در سی و دومین دوره جشنواره تئاتر فجر حضور دارد، لزوم توجه به داستانهای کهن ایرانی مانند آنچه در شاهنامه فردوسی جریان دارد را یکی از دلایل اقتباس و نگارش اثری به روز از قصهی بهرام چوبینه عنوان کرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، برجسته در ارتباط با انتخاب داستان نمایش خود گفت: قصه نمایش از داستان بهرام چوبینه، یکی از داستانها کتاب شاهنامه فردوسی اقتباس شده که ما مشهدیها احساس نزدیکی زیادی به این کتاب داریم و گروه ما نیز تلاش کرد تا ضمن حفظ ظرافتهای اثر اصلی، داستان را در قالب نمایش به مخاطب امروز منتقل کند.
وی با ارائه توضیحاتی درخصوص نگارش متن ادامه داد: سعی داشتیم از زاویهای به شاهنامه نگاه کنیم که به دغدغههای امروز مخاطب و نیازهای او نزدیک باشد. تلاش داشتیم از نگاه حماسی فاصله بگیریم و نمیخواستیم بار دیگر اجرای کلاسیک را برای تماشاگر روی صحنه اجرا کنیم.
این هنرمند همچنین به همکاری با حاتمینژاد و دشتی نویسندگان اثر اشاره کرد و اظهار داشت: این چندمین بار است که با یکدیگر کار میکنیم و به شناخت خوبی از علاقههای هم رسیدیم. همینطور با توجه به وجود کاستیهای بارها تکرار شده توسط کارشناسان که این روزها در زمینه نمایشنامه وجود دارد سعی کردیم به تولید متنی بر پایه کتاب بزرگ حکیم فردوسی دست بزنیم و به نوعی خوانشی مدرن و امروزی از داستان بهرام چوبینه داشته باشیم.
برجسته در پاسخ به این سوال که آیا صرف امروزی شدن متن با اجرای مدرنی مواجه هستیم یا خیر عنوان کرد: اصولا در بعضی آثار با همان داستان کلاسیک مواجه هستیم و تنها طراحی صحنه و لباس به روز میشود که غلط است. به نظرم ابتدا باید ببینیم داستان قابلیت به روز شدن را در خود دارد یا خیر؟ مانند آنچه در نمایشنامههای هملت، مکبثیا درامهای یونان باستان و داستانهایی مانند رستم و سهراب و بیژن و منیژه با آن مواجه هستیم که همچنان کار میکند.
وی افزود: گمان میکنم برای وفاداری به متن کلاسیک باید به آن یورش ببریم و از زاویهای دیگر به اثر نگاه کنیم که داستان بهرام چوبینه از همین دست قصهها محسوب میشود.
این کارگردان تئاتر که از شهر مشهد میهمان سی و دومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در تهران است؛ درخصوص لزوم به روز شدن داستانهای کهن ایرانی گفت: اقتباس همه جای جهان وجود دارد و احساس میکنم آثار کهنی که مطالعه میکنیم از پشتوانه محکمی برخوردار هستند و ما میتوانیم با وام گرفتن از داستانهای آشنا برای مردم حرفهای تازهای بزنیم. وقتی به سوی درام یونان میرویم این احساس به وجود میآید که تمام آنچه در متن بیان میشود همین امروز جریان دارد، در حالیکه متعلق به ۲۵۰۰ سال قبل است.
وی با تاکید بر این نکته که ما وظیفه زنده نگهداشتن میراثگذشتگان را داریم؛ بیان کرد: در زمینه توجه به شاهنامه و داستانهای کهن سرزمین خود باید این موضوع را با جدیت درنظر بگیریم. داستان بهرام چوبینه هم بر همین اساس انتخاب شد، به ویژه که ما مشهدیها علاقه زیادی به شاهنامه داریم و داستانهای این کتاب همواره به شیوههای پرده خوانی و نقالی برای مردم بیان میشود، اما گروه قصد داشت با رویکرد دیگری نسبت به حراست از این دریای بیکران کوشش کند.
کارگردان نمایش " من تمامی مردگان بودم " همچنین در پاسخ به این سوال که چرا این داستان را برای اجرا انتخاب کرده است اظهار داشت: با این گزاره که مخاطبان همچنان داستانهای شاهنامه را به خوبی نمیشناسند موافق هستم. زمانی که قرار شد روی این داستان کار کنیم به دنبال قصهای رفتیم که کمتر برای تماشاگر شناخته شده باشد و براساس تحقیقهای خود متوجه شدیم گویا تنها دکتر قطبالدین صادقی نمایشی با محوریت این داستان کار کرده و نمونههای کمی در گذشته وجود داشت. بر این اساس تصمیم گرفتیم نمایشی بر همین مبنا روی صحنه بیاوریم.
وی ادامه داد: در قرنی زندگی میکنیم که نگاه مخاطبان به اجرای نمایش نسبت به گذشته تفاوت کرده و هنرمند اگر جلوتر از تماشاگر نباید، حداقل همگام با او پیش برود. به همین دلیل هم اقتباسی از داستان شاهنامه را برای مردم به نمایش میگذاریم.
این هنرمند همچنین درباره دکور سنگین و پرحجم نمایش خود گفت: با خوش شانسی توانستم سه روز قبل از اجرا سالن را برای دکور زدن در اختیار داشته باشم. البته دکور اثر حجیم دیده میشود و این برداشت را به دست میدهد که از نظر وزنی بسیار سنگین است. اما کل ابزار به کار گرفته شده پورتابل است. به عنوان نمونه خودروی روی صحنه به قطعات کوچکتر تقسیم میشود و به راحتی قابلیت جدا شدن و حمل و نقل دارد. چون محلی که داستان نمایش ما در آن میگذرد قبرستان ماشین است تصمیم گرفتیم دکور هم با داستان پیوند داشته باشد.
برجسته در انتها ضمن پاسخ به این سوال که هزینه بالای دکور نمایش را چطور تهیه کرده است؛ اظهار داشت: شانس آشنا شدن با تهیه کنندهای که به گروه جوان و پرانرژی ما اعتماد کرد موجب شد، چشم به دریافت کمک هزینه عنوان شده توسط دبیرخانه جشنواره نداشته باشیم. به این دلیل که تنها سفر گروه سی نفره نمایش ما به تهران و اقامت حدود ۱۰ میلیون تومان هزینه خواهد داشت. امیدوارم حمایت آقای سیدجواد مصطفوی از گروه ما ادامه داشته باشد تا بتوانیم روی پای خود بایستیم و از طریق فروش گیشه هزینهها را جبران کنیم.