هانیزاده در گفتوگو با ایلنا:
با آمدن سعد الحریری، مافیای اقتصادی لبنان تقویت میشود/ شاهد تشدید تقابل جریان ۸ و ۱۴ مارس خواهیم بود/ منشأ مشکل بیروت، گزینه بانک مرکزی است
تحلیلگر مسائل منطقه گفت: هیچ شکی وجود ندارد که رهبر جریان المستقبل در هماهنگی کامل با سیاست خارجی ایالات متحده، عربستان سعودی و اسرائیل است و اگر روی کار بیاید، قطعا حزبالله لبنان را مورد هدف قرار خواهد داد.
«حسن هانیزاده» تحلیلگر مسائل منطقه در تشریح دلایل مطرح شدن نام سعد الحریری برای تصدی نخستوزیری لبنان در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: چندی پیش سعد الحریری نخستوزیر پیشین لبنان اعلام کرد که قرار است مجدداً برای تصدی این پست نامزد شود که واکنشهای زیادی در داخل و خارج از لبنان به همراه داشت. در این میان بخشی از ادعای الحریری برای نامزدی مجددش مشکلات فعلی است که در لبنان از منظر سیاسی و اقتصادی به وجود آمده، اما باید توجه داشت که بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران معتقدند که بازگشت الحریری به قدرت موجب گشایش اقتصادی و سیاسی در لبنان نخواهد شد. براساس دادههای موجود سعد الحریری به همراه سمیر جعجع و فواد سنیوره یک مثلث سیاسی تشکیل دادهاند که طی این سالها موجب شده بیروت به بنبست کشیده شود. کاملاً واضح است که همین مثلث بر سر راه حسان دیاب سنگاندازی کردند و در نهایت شاهد کنار زدن او از قدرت بودیم.
وی افزود: در ادامه این وضعیت، مصطفی ادیب که در حال تکمیل کابینه خود بود هم با مشکلات زیادی روبهرو شد و نتوانست کابینه را تشکیل دهد. به همین دلیل ما شاهد آن هستیم که مثلث مذکور به دنبال مصادره قدرت به نفع خود است و در این میان الحریری به دنبال آن است تا مجدداً به عنوان نخستوزیر وارد میدان شود. هیچ شکی وجود ندارد که او در هماهنگی کامل با سیاست خارجی ایالات متحده، عربستان سعودی و اسرائیل است و اگر روی کار بیاید شکی وجود ندارد که حزبالله لبنان را مورد هدف قرار خواهد داد. اگر فرض را بر این بگذاریم که الحریری مجدداً به نخست زیری برگزیده شود، بدون تردید جنبش امل و بسیاری از طیفهای سیاسی و قومی در لبنان با معضلات متعدد روبهرو خواهند شد و شکی وجود ندارد که بحث خلع سلاح حزبالله مطرح میشود. توجه داشته باشید که سعد الحریری نخستوزیری لبنان را میراث پدرش برای خود میداند و به هر ترتیب به دنبال آن است تا بتواند این جایگاه را برای خود و به نفع اهدافش اشغال کند.
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: او بهرغم آنکه برای اداره لبنان عجله میکند اما در حقیقت به دنبال تامین منافع مافیای سیاسی و اقتصادی هماهنگ با خود است. در این میان برخی دیگر معتقدند که الحریری در حال ایجاد خلأ سیاسی در لبنان است و از این منظر در راستای محاصره کشور به نفع خود اقدام میکند. اگر قرار باشد او به روی کار بیاید، نهایتاً چند اقدام اقتصادی به نفع خود و برای رضایت افکار عمومی انجام میدهد تا مردم را از اقدامهای خود راضی نگه دارد و در نهایت پس از طی این روند، آرام آرام خلع سلاح حزبالله و هدف گرفتن آن را پیش خواهد برد. این در حالیست که در داخل لبنان پس از انتشار خبر نخستوزیری احتمالی الحریری واکنشهای زیادی از سوی سیاستمداران و نخبگان سیاسی این کشور مطرح شد.
هانیزاده ادامه داد: طیفهای سیاسی لبنان مانند جریان ۸ مارس مایل به انتخاب وی نیستند اما در مقابل آن جریان ۱۴ مارس به رهبری حزب المستقبل حضور دارد که دقیقاً حافظ منافع سعد الحریری است. این دو طیف سالیان سال است که با یکدیگر اختلاف دارند و درگیری آنها مدت طولانی است که ادامه دارد. در حوزه خارجی هم فرانسویها تمایل خاصی برای حضور مجدد سعد الحریری در قدرت ندارند و به دنبال مهرههای جدید هستند. اسرائیل و آمریکا هم براساس پیوندهای عمیق سیاسی، امنیتی و اقتصادی مایل هستند تا الحریری به روی کار بیاید اما عربستان در این بین موضع مشخصی ندارد. برخی معتقدند ریاض هم از این مسئله خوشحال است و طیف دیگری معتقدند سعودیها تحت فشار تلآویو و واشنگتن به انتخاب گزینه الحریری برای نخستوزیری لبنان راضی شدهاند. موضوع اینجاست که ابهامهای زیادی در مورد دولت آینده لبنان و تحولات آتی این کشور وجود دارد ولی باید متوجه باشید که میشل عون به عنوان رئیسجمهوری لبنان نمیتواند بیش از حد با این گزینه مخالفت کند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: میشل عون زیر فشارهای داخلی با محوریت سیاسی و اقتصادی قرار دارد و نمیتواند به صورت مستقل تصمیمگیری کند. شرایط فعلی لبنان به گونهای است که رئیسجمهوری این کشور اگر بخواهد هم نمیتواند در مقابل گزینه الحریری مقاومت کند اما ابهام نهایی این است که آیا الحریری در صورت نخستوزیر شدن میتواند وضعیت لبنان را سر و سامان دهد یا خیر؟ بدون تردید پاسخ به این مسئله منفی است؛ چراکه مشکل فعلی بحث اقتصاد و به خصوص انتصاب گزینه معقول برای هدایت بانک مرکزی است. این جایگاه به حدی توسط دولت الحریری با مشکلات عدیده روبهرو شد که بسیاری معتقدند منشأ فساد گستردهای که لبنان را به زانو در آورده، بانک مرکزی و شاکله اقتصادی این کشور است. جایگاه بانک مرکزی برای آمریکا و اسرائیل به حدی مهم است که مصطفی ادیب نتوانست غربیها را برای انتصاب این جایگاه توسط گزینهای از شیعیان مجاب کند و دست آخر او هم کنار رفت. لذا سپهر سیاسی و آینده لبنان همچنان نامشخص است و معلوم نیست که چه اتفاقی رخ خواهد داد.