تحلیلگر جنبشهای اجتماعی اوکراین:
به خیابان آمدن مردم لزوما به نتایج مثبت نمیانجامد/اصول ساختاری نظام سیاسی اوکراین تغییر نکرده/چپ باید در قبال بسیج آنی مردم، صبر و تردید بیشتری نشان دهد
اوکراین اکنون بیش از گذشته به آمریکا وابسته است. در این سطح، اوضاع حتی از زمان انقلاب نیز بدتر شده است. در زمینه فساد، ساختاری که به ایجاد اولیگارشی ختم میشد همچنان بدون تغییر بر سر کار است.
«وولودیمیر ایشچنکو» جامعهشناس و تحلیلگر جنبشهای اجتماعی در اوکراین است. وی معاون مرکز تحقیقات اجتماعی و کار و همچنین استاد در دپارتمان جامعهشناسی در دانشگاه پلیتکنیک کییف است. مصاحبه پیش رو به بهانه سالگرد تظاهرات سراسری اوکراین در سال ۲۰۱۴ صورت گرفته است.
«وولودیمیر ایشچنکو» با اشاره به سالگرد تظاهرات اوکراین، در رابطه با چگونگی بهبود وضعیت فساد و طبقه حاکم پس از سرنگونی دولت در سال ۲۰۱۴ و تحقق آرمانهای یورومیدان به خبرنگار ایلنا گفت: در آن زمان بسیار باور داشتند که علیه فساد به خیابانها آمدهاند و بسیاری از تظاهرکنندگان نیز با ساختار موجود مخالف بودند. اما رهبران تظاهرات خود برآمده از احزابی فاسد بودند. احزاب مخالف چندان تفاوتی با طبقه حاکم نداشتند. بنابراین تعجب نباید کرد که فساد هنوز در اوکراین ریشهکن نشده است، چراکه آنچه مردم میخواستند& با آنچه طبقهای که بر سر کار آمد تفاوت بسیار داشت. امروزه، اصول ساختاری نظام سیاسی اوکراین تغییری نکرده است. ساختار فعلی در این کشور را نمیتوان دموکراتیک خواند، چراکه هنوز طبقه اولیگارش بر سر کار است.
وی در ادامه افزود: آنچه از زمان تظاهرات تغییر کرده سطح اتکای دولت به کشورهای خارجی است. اوکراین اکنون بیش از گذشته به آمریکا وابسته است. در این سطح، اوضاع حتی از زمان انقلاب نیز بدتر شده است. در زمینه فساد، ساختاری که به ایجاد اولیگارشی ختم میشد همچنان بدون تغییر بر سر کار است. نتیجه تظاهرات میدان این بود که نام مقامهای سیاسی عوض شد، اما ساختاری که قدرت را در نظام سیاسی و اقتصادی در دست دارد همچنان پابرجاست.
این تحلیلگر با اشاره به گرایش «ولودیمیر زلنسکی»، رئیسجمهوری اوکراین به بهبود روابط با روسیه و احتمال وقوع تظاهرات گسترده در اعتراض به این رویکرد، همانند سالهای ۲۰۱۳-۲۰۱۴، گفت: بسیاری پیروزی زلنسکی در انتخابات را «میدان انتخاباتی» مینامند، اما من چندان این رویکرد را قبول ندارم. تحلیلگران اوکراینی هر زمان که تغییری در نظام سیاسی کشور روی میدهد از این لفظ بهره میبرند. اما نکته اینجاست که پیروزی زلنسکی نتیجه آرای کسانی بود که از نتایج یورومیدان به تنگ آمده بودند. انتظارات کسانی که به زلنسکی رای دادند بسیار با آمال و آرزوهای تظاهرکنندگان در سال ۲۰۱۴ متفاوت است. هواداران زلنسکی برآمده از بخشهای شرقی و جنوبی اوکراین هستند که همراهی چندانی با تظاهرات میدان نداشتند. حامیان این اعتراضها بیشتر برآمده از بخشهای غربی و مرکزی کشور بودند.
این جامعهشناس در ادامه با اشاره به گمانهزنیها درباره احتمال وقوع اعتراضها علیه تلاش زلنسکی برای نزدیکی به روسیه گفت: به دلایلی معتقدم که چنین اعتراضهایی روی نخواهد داد. نخست آنکه اکثریت مردم حامی رویکرد صلحطلبانه زلنسکی در قبال روسیه هستند. نظرسنجیهایی که اخیرا انجام شده نشان میدهد که ۷۵ درصد مردم این کشور حامی مذاکره با روسیه هستند. همچنین ۶۰ درصد از رایدهندگان نیز از عقب کشیدن نیروهای اوکراین از منطقه دونباس حمایت میکنند. این در حالی است که تنها ۲۵ درصد مردم هوادار تظاهرات علیه زلنسکی هستند. تعداد کثیری از مردم اوکراین در تظاهرات میدان شرکت کردند (نزدیک به نیمی از شهروندان). از سوی دیگر، کشورهای غربی نیز حامی مذاکره روسیه-اوکراین هستند. حتی «دونالد ترامپ»، رئیسجمهوری آمریکا، نیز به زلنسکی توصیه کرد که با «ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهوری روسیه، دیدار کرده و مشکلات میان دو کشور را حل کند. در سال ۲۰۱۴، دولتهای غربی نهتنها از «ویکتور یانوکوویچ»، رئیسجمهوری وقت، حمایت نکردند بلکه بهطور نمادین طرف تظاهرکنندگان را گرفتند. از آنجایی که تظاهرات علیه زلنسکی نه از حمایت مردم کشور و نه حمایت دولتهای غربی برخوردار است، بعید میدانم که بار دیگر شاهد یورومیدان باشیم.
وی در ادامه افزود: اینکه شماری از کارشناسان معتقدند که تظاهرات میدان نشاندهنده عدم بلوغ سیاسی معترضان و گروههای مخالف است از جهاتی درست و از جهاتی نیز سراسر اشتباه است. مردم گمان میکردند که توافق بر سر انتخابات زودهنگام نمیتواند به بهبود اوضاع بینجامد و وقایع بعد از سرنگونی دولت نیز نشان داد که البته حق با آنها بوده است. اما در عین حال در آن زمان این حس وجود داشت که جز سرنگونی آنی دولت راهحل دیگری وجود ندارد! در زمینه الحاق کریمه به روسیه نیز همین منطق صادق است. روسیه در نهایت کریمه را از آن خود کرد، اما اینکه مردم چندان واکنشی (لاااقل بهطور جدی) به این اقدام نشان ندادند نشان میدهد که اصولا خواستهها ماهیت و رنگوبوی دیگری داشت.
این استاد جامعهشناسی در دانشگاه پلیتکنیک کییف در ادامه با اشاره به آموزههایی که این تظاهرات برای چپ داشت گفت: یکی از مهمترین آموزههای یورومیدان برای چپ جهانی، نتایج منفی آن برای چپها در اوکراین بود. چپ چهبسا باید این نکته را بیاموزد که در قبال بسیج آنی مردم از خود صبر و تردید بیشتری نشان دهد. به خیابان آمدن توده مردم لزوما به نتایج مثبت نمیانجامد، بلکه ممکن است تاثیر منفی هم داشته باشد. تظاهرات میدان زنجیرهای از رویدادها را در عرصه اقتصاد و سیاست شکل داد. یکی از نتایج دهشتناک این تظاهرات منزوی شدن چپها در اوکراین بود. از یورومیدان هیچ نفعی عاید چپها در اوکراین نشد. بسیاری از احزاب چپ در این کشور به حاشیه رانده شدند و حتی شماری از اعضایشان نیز گرایشهای راست پیدا کردند. دیگر حزب چپ مهم و تاثیرگذاری در اوکراین وجود ندارد. حزب کمونیست این کشور از بسیاری از فعالیتهای عمومی خود محروم شده است. باقی احزاب با گرایشهای مشابه نیز بسیار کوچک شده و مدام از سوی گروههای ناسیونالیست مورد حمله قرار میگیرند.
وولودیمیر ایشچنکو در پایان با اشاره به وضعیت ناسیونالیسم و گرایشهای راست افراطی پس از تظاهرات میدان اظهار داشت: ناسیونالیسم در اوکراین شاهد رشد ناگهانی نبود بلکه بهتدریج هواداران خود را پیدا کرد. «پترو پروشنکو»، رئیسجمهوری پیشین اوکراین با کارزاری سراسر ملیگرایانه به جنگ زلنسکی رفت، اما در نهایت شکست خورد. دولت البته از زمان تظاهرات میدان رویکردی ملیگرایانه در زمینه زبان، تاریخ و ارتباط با دیگر کشورهای شرق اروپا پی گرفته است. اما نکتهای که نباید مغفول بماند، نقش راست افراطی در اوکراین و همچنین پارلمان این کشور است. البته هواداران راست افراطی تنها دو درصد از کرسیهای پارلمان را در دست دارند، اما باید توجه کرد که آنها قدرتی بسیار در خیابانها دارند. هیچ گروه سیاسی دیگری مانند راستهای ناسیونالیست نمیتواند گروههای کثیر مردم را به خیابان بکشاند. این گروهها البته کوچک هستند، اما قدرت بسیاری دارند. قدرت آنها تا حدی است که زلنسکی مجبور شد با رهبرانشان دیدار کرده و تلاش کند آرامشان کند. این البته اقدامی مثبت است، اما این اقدام خود سبب میشود از نگاه مردم آنها مشروعیت سیاسی کسب کنند.
گفتوگو از: کامران برادران