خبرگزاری کار ایران

جهان در سال ۱۳۹۶/ پرونده نهم: شرق آسیا

«اون و ترامپ» پای میز مذاکره / چین و تاثیر مادام‌العمری «شی» بر نظم نوین جهانی

«اون و ترامپ» پای میز مذاکره / چین و تاثیر مادام‌العمری «شی» بر نظم نوین جهانی
کد خبر : ۶۰۷۲۱۳

گرچه مذاکره میان کره‌شمالی و آمریکا نقطه عطف اخبار شرق آسیا در سال گذشته بود اما مادام‌العمری ریاست جمهوری در چین را نمی‌توان از دایره تحلیل خارج دانست.

اخبار حوزه بین‌الملل در سال‌های اخیر کمترین حجم از مسائل مربوط به کره‌شمالی و شرق آسیا را تجربه کرده بود اما در سال ۱۳۹۶ حداقل هفته‌ای یک بار اخباری از سوی مطبوعات و آژانس‌های خبری به این جغرافیا اختصاص داده شد. بر اساس آنچه که تهدید خوانده می‌شود، کره‌شمالی از نگاه آمریکا و جامعه ملل به عنوان تهدید علیه صلح مورد نظر قرار می‌گیرد.

از ابتدای سال گذشته تا ماه‌های پایانی، شاهد آزمایش‌های پیوسته موشکی و اتمی کره‌شمالی بودیم که با تهدیدهای کلامی پیونگ‌یانگ و واشنگتن علیه یکدیگر همراه بود اما به یک‌باره خبر از مذاکرات میان آمریکا و کره‌شمالی در صدر اخبار قرار گرفت که باعث هم ریختن معادلات شد. پس از آن احتمالات و گمانه‌زنی‌ها از دیدار رهبران واشنگتن و پیونگ‌یانگ شروع شد و قرار است این دو دشمن دیرینه در هفته‌های آتی با یکدیگر دیدار کنند.

اما کمی آن‌طرف‌تر و در اواخر سال ۹۶ حزب کمونیست چین در اقدامی نادر محدودیت دو دوره‌ای ریاست‌جمهوری را لغو کرد. اقدامی که اگرچه در چین دارای سابقه‌ای تقریبا قدیمی است اما آمریکایی‌ها رقیب اقتصادی خود را یک تهدید غیر قابل کنترل خواندند و از این بابت نگران هستند. برای درک بهتر این موضوعات به گفت‌وگو با کارشناسان مسائل شرق آسیا پرداختیم که مشروح آن در ادامه از نظر می‌گذرد.

 

اقتصاد؛ از محورهای عمده تنش در شبه‌جزیره کره

بهزاد شاهنده (تحلیلگر مسائل شرق‌آسیا)

«اون و ترامپ» پای میز مذاکره / چین و تاثیر مادام‌العمری «شی» بر نظم نوین جهانی

صحبت‌هایی که از سوی طرفین منازعه کره‌شمالی و آمریکا در سال گذشته صورت گرفت، نشان می‌دهد که به صورت قطعی نمی‌توانیم وقوع یک درگیری سخت و تمام عیار را رد کنیم؛ چراکه نیروهای آمریکایی در منطقه شبه‌جزیره کره اقدام به برگزاری رزمایش‌های مشترک با مشارکت کشورهایی مانند کره‌جنوبی، ژاپن، بریتانیا، استرالیا و حتی دانمارک می‌کنند که اگر کوچک‌ترین بی‌توجهی نسبت به این وضعیت صورت بگیرد بدون تردید شاهد یک برخورد همه‌جانبه و سخت خواهیم بود.

عده‌ای در تحلیل‌های خود اعلام می‌کنند که کره‌شمالی توان نظامی و دفاعی برای مقابله با ایالات متحده را ندارند اما باید توجه کنیم که مساله داشتن بمب اتم مطرح است. به صورتی که کره‌شمالی از سال ۲۰۰۹ تاکنون همواره اقدام به ساخت بمب اتم و تاسیس پایگاه‌های متعدد کرده است که این موضوع می‌تواند اهداف این کشور را برای ساقط کردن هدف مورد نظر محقق کنند.

در مورد مذاکرات سیاسی باید دقت داشته باشیم که کره‌شمالی حدود شش آزمایش اتمی صورت داده که این نشان از افزایش قدرت چانه‌زنی آنها در سطح نظام بین‌الملل به خصوص در محور سیاسی است؛ لذا تنها کشوری که می‌تواند تحرکات کره‌شمالی را آرام کند کره‌جنوبی خواهد بود. باید به این مساله توجه کرد که تنش در شبه‌جزیره کره با محوریت پیونگ‌یانگ تنها به موضوع‌های هسته‌ای و موشکی معطوف نمی‌شود بلکه مباحث اقتصادی هم در این بین دارای اهمیت و محوریت خاص است. بنابراین اگر خواهان حل و فصل اختلاف در مدار ۳۸ درجه هستیم تنها نباید بر روی گزینه‌های نظامی و موشکی تمرکز داشته باشیم.

 

واشنگتن در تیررس پیونگ‌یانگ

سیدجلال ساداتیان (مدیر کل اسبق شرق آسیای وزارت خارجه)

«اون و ترامپ» پای میز مذاکره / چین و تاثیر مادام‌العمری «شی» بر نظم نوین جهانی

تهدید کره‌شمالی که مربوط به حمله این کشور به جزیره گوام و پایگاه نظامی آمریکا در این جزیره می‌شد، از منظر تهدیدشناسی یک موضوع بسیار مهم و حائز اهمیت است. چراکه تهدید به این نوع حمله آن هم در چنین ابعادی بسیار نگران‌کننده است و از این جهت آمریکایی‌ها هشدارهای لازم در خصوص این حملات احتمالی را به شهروندان خود در هاوایی و سایر کشورها دادند و این نشان از اهمیت تهدید پیونگ‌یانگ در سال گذشته بود.

مساله مهم این است که تا به امروز تهدیدات و منازعه در شبه جزیره کره تا به این حد تند و تیز نشده بود و عامل اصلی افزایش شیب این منحنی‌ها حضور یک رهبر و یک رئیس‌جمهور در آمریکا و کره‌شمالی با ویژگی‌های منحصر به فرد است. به عبارت دیگر در واشنگتن شاهد حضور یک رئیس‌جمهوری کم‌خرد به نام «دونالد ترامپ» هستیم که همه چیز را به شوخی گرفته و هیچ اشرافی بر نظم بین‌الملل ندارد و در مقابل، نظاره‌گر واکنش‌ «یک رهبر بی‌خرد» به نام «کیم جونگ اون» در پیونگ‌یانگ هستیم که هر دوی آنها موجب شده‌اند تا شبه جزیره کره به کانون منازعاتی تبدیل شود که هر آن امکان بروز جنگ جهانی سوم را عیان می‌کند.

با نگاهی به اُفت و خیزهای موجود در این پرونده که طی سالیان گذشته تاکنون طی شده است، باید بگوییم که کره‌شمالی یک بازی تهدیدآمیز را در دستور کار قرار داده بود و عدم توان اقتصادی و همچنین فشارهای جامعه بین‌الملل نخواهد گذاشت که پیونگ‌یانگ به این سادگی دست به ماشه ببرد. از سوی دیگر، چشم‌انداز اقتصادی ۲۰۲۵ چین سوپاپ اطمینانی است که موجب می‌شود تا پکن در صورت لزوم کره‌شمالی را تا حد زیادی به آرامش دعوت کند و در لحظه آخر، مهار کردن آن را در دستور کار قرار دهد که دیدار اخیر رهبر کره‌شمالی و رئیس جمهوری چین گویای این مساله است.

 

«شی» رئیس جمهور مادام‌العمر حزب کمونیست

سیدعلی خرم (سفیر اسبق در چین)  

«اون و ترامپ» پای میز مذاکره / چین و تاثیر مادام‌العمری «شی» بر نظم نوین جهانی

«حزب کمونیست» چین قدرت اصلی سیاسی پکن را در اختیار دارد؛ به گونه‌ای که هیات دولت و تمامی مهره‌های آن منصوب و منتخب حزب کمونیست چین هستند. از این جهت هیچ نهاد و ارگانی و هیچ جریانی در چین به صورت آزادانه فعالیت نکرده و نمی‌تواند اعضای حزب یا مهره‌های خود را مشخص کند. از سال ۱۹۴۹ میلادی تا به امروز حزب کمونیست چین نقش اساسی در ساختار قدرت این کشور ایفا کرده است؛ در زمان «مائو زدونگ» این روند دقیقاً به کار بسته شد اما از سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۷۹ یعنی دقیقاً پس از درگذشت مائو، همسر او تحت عنوان باند یا گروه چهار نفره اقدام به انتخاب این مقام‌ها و اعمال سیاست‌های حزب کمونیست می‌کردند. در نهایت از سال ۱۹۷۹ همین وضعیت به صورت دیگری ادامه پیدا کرد که در آن دوران سیاست درهای بسته مطرح بود و پس از سال ۱۹۷۹ میلادی تا به امروز سیاست درهای باز در چین مطرح شد.

این وضعیت نشان می‌دهد که تحول در چین دقیقاً از داخل حزب کمونیست اتفاق می‌افتد و از خارج این دایره تصمیم و اعمال قدرت صورت نمی‌گیرد. در این فاصله‌ حزب کمونیست از سال ۷۹ میلادی تا ۱۰ سال گذشته چندین دستور را مطرح کرد تا بتواند با ساختار این کشور همخوانی داشته باشد. یکی از آنها جمع‌بندی این حزب برای قانون مادام العمری ریاست‌جمهوری در چین بود. مجموع نظرات حزب کمونیست بر این بود که رئیس‌جمهوری فعلی این کشور توانسته فساد، گرانی و تورم را تا حدی کنترل کند و در سایر محورهای دیگر از جمله سیاست، اقتصاد و بسیاری از موقعیت‌های متعددی پیشرفت‌هایی داشته است.

در سال ۱۹۷۹ قانون مسئولیت‌های مادام‌العمر به پایان رسید اما چین در حالت فعلی، به دوران مائو بازگشته است. یکی از دلایلی که کنگره حزب کمونیست و پارلمان چین این موضوع را تایید کرد بحث عملکرد رئیس‌جمهور این کشور در مقابل ایالات متحده است. بدون تردید یکی از اهداف فعلی چین ایستادگی در مقابل واشنگتن در عرصه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی خواهد بود که تمامی این موارد از سوی رئیس‌جمهوری فعلی این کشور تا حد زیادی به اجرا درآمد و خروجی آن مثبت بوده است.

 

تلاقی اون و ترامپ

اسماعیل بشری (کارشناس مسائل شرق آسیا)

«اون و ترامپ» پای میز مذاکره / چین و تاثیر مادام‌العمری «شی» بر نظم نوین جهانی

سابقه گفت‌وگوهای میان مقام‌های کره‌شمالی و ایالات متحده به برگزاری المپیک زمستانی اخیر در کره‌جنوبی برمی‌گردد. این المپیک باعث شد تا یخ روابط میان دو کره تا حدودی از بین برود و به نوعی زمینه‌ساز گفت‌وگوهای بعدی شود؛ تا جایی که رئیس شورای دولتی کره‌شمالی به همراه خواهر رهبر این کشور، تیم ملی پیونگ‌یانگ را در کره‌جنوبی همراهی کردند و در آنجا دیدارهایی با رئیس‌جمهوری کره‌جنوبی و برخی دیگر از مقام‌های این کشور صورت دادند. ادامه این دیدارها توسط سایر مقامات دو کره صورت گرفت که نهایتاً باعث شد ابراز کاهش تنش از سوی دو کشور نمایان شود.

باید توجه داشته باشیم در مورد چالش‌های موجود در شبه جزیره کره تنها کره‌جنوبی به عنوان تصمیم‌گیرنده یا حل و فصل کننده منازعات به تنهایی ایفای نقش نمی‌کند بلکه چندین کشور در آنجا وجود دارند که تمامی آنها در پرونده‌های گوناگون اقدام به کنشگری می‌کنند. در گذشته، رهبر کره‌شمالی اعلام کرده بود که مایل به مذاکره با آمریکا نیست و تاکید کرده بود که اگر قرار باشد مذاکره‌ای صورت بگیرد ایالات متحده باید کره‌شمالی را به عنوان یک کشور هسته‌ای بپذیرد و هیچ‌گونه پیش‌شرطی را مدنظر قرار ندهد. نشانه‌هایی که در وضعیت فعلی و پس از اعلام خبر پیشنهاد مذاکره ترامپ و رهبر کره‌شمالی نمایان شده است این پیام را مخابره می‌کند که پیونگ‌یانگ آمادگی مذاکره در مورد مسائل گوناگون و احتمالاً بحث موشکی و هسته‌ای را خواهد داشت اما باید ببینیم که طی روند مذاکرات چه خواسته‌هایی از سوی طرفین اعلام می‌شود.

به احتمال زیاد زمان مذاکره میان ترامپ و کیم‌جونگ اون در اردیبهشت ماه خواهد بود اما این خبر قطعی نیست و مکان و مدل رویارویی دو طرف همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد اما در کل، کره‌شمالی و ایالات متحده علامت‌هایی از پذیرش گفت‌وگو نمایان کرده‌اند.

درست است که چالش کره‌شمالی را باید دو کره حل کنند اما باید توجه داشت که محور اصلی گفت‌وگوها در این پرونده، چین و ایالات متحده هستند. اگر به سوابق موجود در زمان وقوع جنگ دو کره دقت کنیم، می‌بینیم که آمریکا از کره‌جنوبی و چین از کره‌شمالی حمایت کردند و حتی میزان تلفات چین در این جنگ بسیار بالا گزارش شده است. از این منظر جنگ اصلی کره را باید میان پکن و ایالات متحده دانست که نهایتاً موجب پیدایش مدار ۳۸ درجه شد؛ لذا چین تنها به خاطر رهبران دو کره وارد عرصه مذاکره با ایالات متحده نشده بلکه پکن مایل است تا ایالات متحده همسایه او نشود و در این راستا منطقه حائل پدیدار شد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز