اردوغان نیازمند حمایت داخلی برای حضور در عملیات «رقه» است/ اختلاف نظر ترکیه و اروپا بر سر داعش و کردها
حزب عدالت و توسعه و شخص رئیسجمهوری ترکیه میخواهد از فشارها رهایی پیدا کند و چنین اظهار میکند که امنیت ملی ترکیه از سوی «کردها» و «داعش» در حال تهدید شدن است تا بتواند در عملیات رقه حضور داشته باشد.
«رحمن قهرمانپور» تحلیلگر مسائل ترکیه در تشریح احتمال حضور آنکارا در عملیات آزادسازی «رقه» در گفتوگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: چند نکته مهم در مورد احتمال مشارکت ترکیه با آمریکا در عملیات رقه وجود دارد. اول اینکه باید مشخص شود که آیا سابقه رفتاری ترکیه در عرصه سیاست بینالملل میتواند اثبات کند که ترکیه با روسیه و آمریکا به صورت دو وجهی فعالیت کرده است یا خیر. در گذشته دیده شده که آنکارا با مسکو و واشنگتن در محورهای مختلف همکاری داشته و از سوی دیگر توانسته همین همکاری را با کشورهای منطقهای صورت دهد. موقعیت ژئوپولتیکی ترکیه به صورتی بوده که از حیث جغرافیایی با هر دو قطب قدرت اصلی جهان یعنی آمریکا و روسیه همکاری کرده و هرکدام از دو کشور هم میدانند که آنکارا با رقیب آنها در حال برقراری مناسبات است. تا جایی که حتی ترکیه با کشورهایی مانند افغانستان، ایران و آذربایجان و سایر کشورهای منطقه ارتباط برقرار کرده و همین موضوع موجب شده تا آنکارا به یک بازیگر چندوجهی در منطقه تبدیل شود.
وی ادامه داد: از حیث دیگر باید دید که منافع ترکیه در این راستا حول چه محورهایی میگردد. اردوغان از گذشته تاکنون یک حس قدرتنمایی داشته که در حین کودتا خصوصاً بعد از اتفاقهای اخیر در ترکیه، موجبات ایجاد انتقاد علیه رئیسجمهوری ترکیه پدیدار شد. لذا برای اینکه حزب عدالت و توسعه و شخص اردوغان بخواهد از این فشارها رهایی پیدا کند، باید چنین اظهار کند که امنیت ملی ترکیه از سوی «کردها» و «داعش» در حال تهدید شدن است. چراکه آنکارا، داعش و پ.ک.ک را در یک راستا میداند. لذا وضعیت سوریه به گونهای است که ترکها معتقدند هر دو مولفهای برای تهدید امنیت ملی این کشور محسوب میشوند. از طرف دیگر، یکی از مشغلههای ترکها مسئله تحرکات و استقلال کردها در سوریه است. ترکیه برای تقویت خود از خاک سوریه استفاده میکند و از این جهت هدف قرار دادن کردها و داعش در دستور کار آنکارا قرار میگیرد.
باید توجه داشت که اردوغان نیاز به حمایت داخلی در خصوص ورود به سوریه و حتی شرکت در «عملیات آزادسازی رقه» دارد. حال باید سوال شود که آیا حرکت ترکیه تغییر جهت در پرونده سوریه است یا خیر؟ پاسخ مثبت است، ترکیه همچنان تاکید بر رفتن اسد دارد اما معتقد است که در جرابلس و محیط اطراف ترکیه اوضاع به گونهای است که وضعیت امنیت ملی ترکیه به خطر افتاده است. لذا طرح چنین سناریویی برای اردوغان توجیه خوبی برای ورود عدالت و توسعه به سوریه محسوب میشود. اما اینکه آیا ترکیه میتواند با ورود به سوریه اهداف خود را محقق کند، مسئلهای است که نمیتوان به این زودی در خصوص آن اظهار نظر کرد. به طوری که در این بین و به خصوص در مورد علمیات رقه نظر آمریکاییها شرط است. از این منظر باید دید که کاربرد ترکیه در سیاست خارجی آمریکا چه بوده و آیا این همکاری بلندمدت است یا کوتاهمدت.
این کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به قاعده «تعدد منافع – تعدد بازیگر» در زمین بازی سوریه تاکید کرد: وضعیت فعلی سوریه مدلی است که تمامی کشورها با منافع مختلف در آن حضور دارند و از این جهت تمامی دولت- ملتها برای کسب منافع خود به یکدیگر نزدیک میشوند و این استراتژی میان تمامی بازیگران سوریه صادق است که از اوضاع میدانی و سیاسی این کشور نشات میگیرد. در این بین ایالات متحده چنین سناریویی را تاکتیکی میداند نه سناریوی استراتژیک و درصدد است تا از این روش بتواند قدرت چانهزنی خود در نظام بینالملل را افزایش دهد. اما اگر نگاه کلانتر به این موضوع داشته باشیم، میفهمیم که واشنگتن و آنکارا در برخی از موضوعها با یکدیگر اختلاف سلیقه دارند. به گونهای که ترکیه معتقد است ایجاد منطقه پرواز ممنوع موجب حفظ مواضع آنکارا میشود اما غربیها و اروپاییها عملی شدن چنین طرحی را ناممکن میدانند و در اینجاست که شکاف میان آنها نمایان میشود.
وی در پایان گفت: از جهت دیگر نگاه ترکیه به کردها تهدیدی برای امنیت ملی این کشور است اما آمریکا و اروپاییها در مورد کردها چنین نظری را ندارند و شاهد بودیم که در خصوص پاکسازی مناطقی از سوریه کردها در این راستا فعال بودند. همچنین ترکیه در خصوص داعش و روند مقابله با آن اختلاف نظر زیادی با اروپا دارد. آنکارا معتقد است که اروپاییها تنها دلیل خود برای مبارزه با داعش را عدم سرایت مهاجران و تروریستها به مرزهای اروپایی میدانند و حتی معتقدند که ترکیه با داعش همکاری میکند ولی همانطور که پیشتر به آن اشاره شد، داعش و کردها تهدیدی برای امنیت ملی ترکیه از سوی دولت این کشور محسوب میشوند که به این جهت باید بازتعریف جدیدی از سوی ترکیه در روابط و معنا شناسی سیاست بینالملل به وقوع بپیوندد.