انهدام تانکهای «مرکاوا» و ناوچه اسرائیل ۲ دستاورد مهم جنگ ۳۳ روزه/ مدل مقابله با حزبالله از سوی اسرائیل تغییر کرده است
اسرائیل پس از آن که نتوانست در جنگ ۳۳ روزه کاری از پیش ببرد، منطقه را علیه رهبران لبنان و به موازات آن علیه حزبالله تحریک و بسیج کرد.
«احمد بخشایشیاردستانی» تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتوگو با خبرنگار ایلنا با اشاره به دهمین سالگرد جنگ ۳۳ روزه لبنان بیان کرد: حدود ۱۱ سال پیش حزبالله لبنان آرام آرام به یک نهاد امنیتی و سیاسی قوی تبدیل شد و در بسیاری از عرصهها که بیشتر بحث داخل و پیرامون و محیط این کشور را تشکیل میدهد، ورود پیدا کرد. باید به خاطر داشته باشیم که ساختار سیاسی لبنان یک ساختار قومیتی است. به عنوان مثال ممکن است رئیسجمهوری کشور مسیحی باشد، نماینده پارلمان شیعه و معاونان رئیسجمهوری سنی؛ از این جهت است که میگوییم ساختار لبنان یک ساختار پیچیده بومی و قومیتی دارد.
وی ادامه داد: بزرگترین هدف و خطر حزبالله در جنوب لبنان مواجهه با اسرائیل بود. در آن سالها تلآویو درصدد بود تا با توجه به اوضاع منطقه و تقویت حزبالله بتواند با این جنبش مقابله و حتی مبارزه مستقیم کند. به موازات آن کشورهای منطقه مانند عربستان ، قطر و متحدان آنها در حوزه خلیج فارس نسبت به تقابل با حزب الله لبنان علاقه نشان دادند که در نهایت شاهد بودیم جنگ ۳۳ روزه رخ داده و با پیروزی حزب الله خاتمه یافت.
در ۱۰ روز اول جنگ، اسرائیل در عرصه میدانی دست برتر را داشت. تمامی زیرساختهای جنوب لبنان توسط جنگندهها و توپخانه رژیم صهیونیستی هدف قرار داده شد. اما ناحیه مسیحینشین لبنان که در شمال این کشور واقع شده است، از تعرض مصون ماند. در عرصه سیاسی هم جامعه جهانی و کشورهای همسو با اسرائیل در منطقه و فرامنطقه علیه حزبالله موضعگیری کردند و برایند مسائل میدانی و سیاسی موجب پیدایش یک به همریختگی در لبنان شد.
این کارشناس مسائل منطقه در تشریح دستاوردهای حزبالله در جنگ ۳۳ روزه عنوان کرد: دو محور اصلی توسط حزبالله لبنان در جنگ ۳۳ روزه علیه اسرائیل در حوزه اقدام نمایان شد. در محور اول یکی از ناوچههای اسرائیل که در دریای مدیترانه و نزدیک به مرز لبنان قرار داشت، توسط حزبالله مورد اصابت قرار گرفت و در آنجا بود که دوربین تمامی رسانههای جهانی به سمت این حادثه تمرکز پیدا کرد در آن زمان این پرسش برای ارتش اسرائیل که چهارمین ارتش قدرتمند جهان به شمار میرود به وجود آمد که حزبالله لبنان با توسل به چه تاکتیکی توانسته این ناوچه را مورد اصابت قرار دهد.
وی افزود: بحث دوم که به نوعی به یک فاجعه نظامی برای اسرائیل تبدیل شد و تاکنون هم در دانشکدههای جنگ سراسر دنیا برای تدریس نبرد نامتقارن به آن استناد میشود، مورد هدف قرار دادن تانکهای «مرکاوا» مربوط به لشکر زرهی اسرائیل است. به گونهای که برآورد ارتش اسرائیل در روز بیستم بر این پایه بود که تمامی سلاحها و ادوات سنگین حزبالله با مشکل تأمین مهمات روبهرو شده که این برآورد درست نبود و ما شاهد این بودیم که علاوه بر هدف قرار دادن تانکهای مرکاوا، حزبالله لبنان با بهرهگیری از تونلهای زیرزمینی اقدام به وارد کردن ضربات تاکتیکی و جدی به ارتش اسرائیل کرد.
به موازات همین جنگ شاهد آن بودیم که وزیر امور خارجه وقت آمریکا یعنی کاندولیزا رایس موضع گیری متفاوتی در قبال شرایط منطقه و به خصوص شرایط لبنان اتخاذ کرد. رایس در خلال سخنرانی معروف خود در سال ۲۰۰۶ میلادی رسماً از عنوان درد زایمان در خاورمیانه استفاده کرد که هدف آن کوچک کردن و تجزیه کشورهای منطقه و حتی لبنان بود. باید توجه داشته باشیم که حزبالله به هدفی که از سالیان قبل مشخص کرده بود دست یافت و حتی روش جنگ و تحولاتی که در معادله میان تلآویو – بیروت رخ داد، موجب شد تا مقامهای سیاسی سراسر کشور اقدام به موضعگیری کنند و در آن موضعگیریها کاملاً به پیروزی حزبالله اذعان کردند.
بخشایشی اردستانی با تاکید بر تضعیف روحیه مقامهای سیاسی و نظامی اسرائیل از نتایج جنگ ۳۳ روزه تصریح کرد: پس از پایان جنگ ۳۳ روزه کمیته پیگیری در کنست اسرائیل شکل گرفت و قرار بر این شد که مقامهای ارشد نظامی به تحلیل محتوای جنگ و علل شکست ارتش رژیم صهیونیستی در مقابله با حزبالله بپردازند. خروجی این کمیته نتوانست به صورت واضح مشخص کند که چه عللی موجب شکست صهیونیستها در مقابل حزبالله شده است اما تنها چیزی که در این بین مطرح شد، این بود که حزبالله بیش از پیش قدرتمند شده است.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: همین روند در جنگ ۲۲ روزه نمایان شد و به دلیل هراس خیلی از کشورها پس از انتشار پیروزی حزبالله در جنگ ۳۳ روزه موضعگیریهای متفاوتی را نسبت به این جریان شاهد بودیم. از آن پس بود که مدل برخورد با جنبش مقاومت لبنان تغییر پیدا کرد و از عرصه مقابله زمینی به مبارزه سیاسی و بینالمللی تغییر ماهیت داد. به صورتی که اگر پس از جنگ ۳۳ و ۲۲ روزه لبنان به تحولات سیاسی در سطح منطقه نگاه کنیم به صورت واضح به این موضوع پی میبریم که محکوم کردن و حتی تحریم حزبالله، به الگویی برای فشار آوردن به این جنبش تبدیل شده است. چراکه آنها معتقدند مدلی از جریان مقاومت لبنان امروزه در عراق، سوریه، لیبی، یمن و حتی آفریقای شمالی نمایان شده است و این میتواند برای آنها خطرآفرین باشد.
وی در پایان یادآور شد: مساله دیگر که باید به آن اشاره شود، این است که اسرائیل پس از آنکه نتوانست در جنگ ۳۳ روزه کاری از پیش ببرد، منطقه را علیه رهبران لبنان و به موازات آن علیه حزبالله تحریک و بسیج کرد. از این حیث است که شاهد درگیر بودن حزبالله در بلندیهای جولان برای خنثیسازی پیشرویهای تروریستها به خصوص جبهه النصره هستیم. سناریویی که به وجود آمده بیانگر آن است که در حالت فعلی ارتشهای کلاسیک و منظم نمیتوانند با این جریان مقابله کنند لذا شاهد خیزش گروهها و ارتشهای چریکی و نامنظم نیابتی در منطقه هستیم که به تقابل با حزبالله اقدام کردهاند.