روابط ترامپ با بخش حکمرانی آمریکا بیشتر از بخش سیاسی است
مدل تحرکات و رفتار ترامپ به سمتی پیش میرود که طیف متعلق به بخش «حکمرانی» در مقابل بخش «سیاسی» قرار میگیرند. در اینجا است که چهرههایی مانند پل رایان، میت رامنی، بوش پدر و پسر، لیندزی گراهام و سایر مهرههای جمهوریخواه که اعصای موثر بخش سیاسی حزب هستند، شکاف عمیقی را با ترامپ تجربه میکنند.
«امید ملکی» کارشناس مسائل آمریکا با اشاره به عدم حمایت چهرههای کلیدی حزب جمهوریخواه از دونالد ترامپ به عنوان نامزد نهایی این حزب در انتخابات ریاستجمهوری سال جاری، در گفتوگو با خبرنگار ایلنا تصریح کرد: از منظر فنی و ساختاری در اساسنامه حزب جمهوریخواه اگر ترامپ نتواند مجموعاً ۱۲۳۷ رای را به خود اختصاص دهد انتخابات به دور دوم کشیده میشود و اگر در دور دوم هم وی نتواند نظر اعضای حزب جمهوریخواه را به سمت خود معطوف کند برای بار سوم انتخابات برگزار خواهد شد و در اینجا است که نفر جایگزین دونالد ترامپ از سمت کنوانسیون ملی جمهوریخواهان انتخاب و معرفی میشود.
وی ادامه داد: مسئلهای که میبایست در خصوص انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا مورد نظر قرار گیرد، این است که در ساختار سیاسی ایالات متحده دو بخش منفک از یکدیگر وجود دارد: مدیریت اجرایی که در دست دولت مردان است و مدیریت سیاسی که در دست گروههای نفوذ از جمله لابیها است. به بیانی واضحتر باید بگوییم که در احزاب ایالات متحده «حکمرانی» و «سیاست» دو مقوله منفک از یکدیگر هستند. از این نظر ترامپ با کسانی که در حوزه حکمرانی حاضر و فعال هستند، ارتباطات خوبی را برقرار کرده است. به طوریکه وی از سال ۲۰۰۵ تاکنون توانسته به واسطه کمکهای مالی قابل توجهی که انجام داده با اتحادیه فرمانداران جمهوریخواه ارتباطات خوبی برقرار کند این در حالی است که ترامپ در حوزه سیاست با چهرهها و مهرههایی که در عرصه سیاست آمریکا صاحب نفوذ هستند، ارتباطات خوبی ندارد حتی تا جایی که وی در سخنرانیها و اظهارات خود بعضاً به صورت توهینآمیز و با لفظی زننده از آنها یاد میکند.
این روند تا جایی ادامه دارد که دونالد ترامپ صراحتاً اعلام میکند اشخاصی که در حوزه سیاست آمریکا حضور دارند، عدهای باجگیر کثیف هستند. از این جهت عدهای بر این باورند که ترامپ در حالت فعلی و حتی پس از به روی کار آمدن به دنبال حصر سیاست در حوزه حکمرانی آمریکایی است که در نوع خود اقدامی بدعت آمیز در روندهای سیاست داخلی ایالات متحده به شمار میآید.
این تحلیلگر مسائل آمریکا در تشریح اختلافات به وجود آمده میان ترامپ و اعضای حزب جمهوریخواه بیان کرد: مدل تحرکات و رفتار ترامپ به سمتی پیش میرود که طیف متعلق به بخش «حکمرانی» در مقابل بخش «سیاسی» قرار میگیرند. در اینجا است که چهرههایی مانند پل رایان، میت رامنی، بوش پدر و پسر، لیندزی گراهام و سایر مهرههای جمهوریخواه که اعصای موثر بخش سیاسی حزب هستند، شکاف عمیقی را با ترامپ تجربه میکنند. از این رو میتوانیم بگوییم که این محور به عنوان شکاف اول یکی از مهمترین مسئلهها قبل از به روی کار آمدن ترامپ تلقی میشود یعنی به طور مشخص ایجاد شکاف میان بخش حکمرانی و بخش سیاسی در حزب.
وی افزود: شکاف دوم مربوط به خط کشی دونالد ترامپ در خصوص فقیر و غنی است. ترامپ نه تنها متعلق به طبقه ثروتمند آمریکا است بلکه بسیاری خود ترامپ را معادل یک طبقه اقتصادی در آمریکا میدانند، کسی که هیچ ابایی از تحقیر چهرههای مطرح آمریکایی مانند هنرمندان، خوانندگان، هنرپیشهها و... که خود اعضای مهم طبقه سرمایهدار آمریکا محسوب میشوند، ندارد. آمریکاییها ترامپ را با یک جمله معروف میشناسند «شما اخراج شدید». جملهای که او به شکلی بیپروا برای اخراج مطرحترین چهرههای آمریکایی از برنامه خود در شبکه امبیسی از آن استفاده و با افتخار از تلویزیون پخش میکرد. بر این اساس ترامپ که نه تنها رای شمار قابل توجهی از طبقات فرودست جامعه آمریکا را نخواهد داشت، بلکه چندان امیدی به جمعآوری رای طبقه مرفه نمیتواند داشته باشد. ادبیات ترامپ به گونهای است که میتواند برای فقیر و غنی به یک نسبت تحقیرآمیز قلمداد شود.
جامعه آمریکا یک جامعه نهادمحور است. به این معنا که اکثریت شهروندان این کشور به صورت پیوسته یا ناپیوسته حداقل عضو یک نهاد اجتماعی خاص هستند و این در حالی است که ترامپ با به سخره کشاندن زندگی نهادمحور آمریکایی با نگاه اتمیزه به جامعه آمریکا سعی در جمع کردن اتمهای اجتماعی و در نتیجه گردهم آوردن طرفداران و مردم به دور خود دارد. این رفتارها است که باعث شده طبق آخرین نظرسنجیها اقبال عمومی مردم سراسر آمریکا به دونالد ترامپ به کمتر از ۳۰ درصد تنزل کند. رخدادی که در تاریخ کاندیداهای حزب جمهوری خواه بیسابقه است و از آن در آمریکا به «رسوایی بزرگ» تعبیر میشود.
ملکی در پایان خاطرنشان کرد: موضوع دیگری که میبایست مدنظر قرار داد و حتی میتوانیم بگوییم که به عنوان یک دلیل اصلی برای به وجود آمدن اختلافات میان ترامپ و جمهوریخواهان ساکن در آمریکا تلقی میشود این است که بخش عمدهای از هزینه تبلیغات ترامپ توسط وی و از سرمایه شخصی که در اختیار دارد، تامین میشود. از این نظر این موضوع باعث شده تا وی توجهی به حزب جمهوریخواه و افراد ذینفوذ آن نداشته باشد و تا حد زیادی از آنها فاصله بگیرد.