انتخاب رئیس جمهور توسط هیئت 538 نفره صورت میگیرد/ نفوذ آراء الکترال از دلیگیتها بیشتر خواهد بود
الکترال کالجها الزاماً متعهد به تبعیت از رای نامزدها در ایالات نیستند. یعنی یک عضو الکترال کالج زمانی که جورج بوش در انتخابات پیروز شده است؛میتواند به نامزد مقابل وی رای دهد که به این گروه "نمایندگان عهدشکن" میگویند.
«امیرعلی ابوالفتح» تحلیلگر مسائل آمریکا در بررسی ساختار انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار داشت: انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده متشکل از یک فرآیند طولانی و چند مرحلهای است و از زمان پر کردن فرمهای فدرال توسط نامزدها تا زمانی که انتخابات اصلی با حضور احزاب اصلی (دموکرات و محافظهکار) و یا احزاب کوچکتر برگزار شود چیزی در حدود 2 سال به طول میانجامد. بخش عمده این زمان به رقابتهای درون حزبی مربوط میشود که علاوه بر دو حزب اصلی، احزاب خُرد دیگر هم سعی میکنند بدون اعتناء به حاشیهها و اخبار در آن شرکت کنند و نامزدهای خود را انتخاب کنند.
وی ادامه داد: ساختار کلی انتخابات مقدماتی برای هر دو دموکرات و جمهوریخواهان تا حدود زیادی مشابه یکدیگر است و تنها در چند محور با یکدیگر تفاوتهایی دارند. به صورت مشخص انتخابات از اول فوریه برگزار میشود که در انتخابات پیشرو از دو ایالت نیوهمشایر و آیوا کلید خورد. در مرحله مقدماتی تعداد کمی از ایالتها انتخابات را به صورت انجمن حزبی برگزار میکنند. به بیانی بهتر این مدل از انتخابات را به گردهماییهایی که در مدارس و کلیساها و یا یک محل تجمع مشخص گفته میشود که اعضاء حزب در آنجا گرد هم میآیند و موضوعاتی را به بحث میگذارند و تبادل نظر میکنند و هر گروهی نامزد خود را معرفی میکنند که به رایگیری ختم میشود. میتوانیم بگوییم این مدل از کار یک نوع دموکراسی مستقیم است. یعنی تمام کسانی که واجد حق رای هستند در این فرآیند شرکت میکنند که بدان "انجمن حزبی" میگویند.
روند بیشتر ایالتها به صورت انتخابات مقدماتی ( Primary Election) است. نحوه برگزاری آن مانند تمامی انتخابات دیگر است. به گونهای که مردم در حوزههای انتخاباتی حاضر شده و آراء خود را به صندوق میریزند و نهایتاً یک نامزد برنده میشود که البته تفاوتی در این بین وجود دارد. به صورتی که در برخی از ایالتها هر کسی که واجد بیشترین آراء بشود، تمامی اعضاء هیئت نمایندگی ایالات مذکور کل تعداد نفرات کنوانسیون ملی حزب را بدست میآورد. به عنوان مثال اگر در یک ایالت 250 نفر نماینده در کنوانسیون داشته باشد هر کسی که بیشترین رای را داشته باشد این رقم را نصیب خودش میکند. نوعی دیگر به صورتی است که 250 نفر مذکور بر اساس آرایی که نامزد مربوطه به دست آورده است تقسیم میشود و ممکن است یک نامزد 100 کرسی ونامزدهای بعدی به ترتیب 150 و 50 کرسی را کسب کنند و به نوعی این موضوع متغیر است و در نهایت انتخابات در 50 ایالت برگزار میشود. هر ایالت عدادی نماینده در کنوانسیون ملی دارد که در تابستان سالی که قرار است انتخابات در آن برگزار شود تشکیل جلسه میدهند.
این کارشناس مسائل بینالملل در مقایسه تعداد اعضاء موجود در کنوانسیون احزاب جمهوریخواه و دموکرات، تصریح کرد: تعداد اعضاء کنوانسیون دموکراتها در حدود دو برابر حزب جمهوریخواهان است. هر کسی که 50 درصد بعلاوه 1 رای داشته باشد به عنوان نامزد نهایی انتخابات ریاست جمهوری معرفی میشود. در ساختار حزب دموکرات علاوه بر ایالتها که هر کدام سهمی در کنوانسیون دارند؛ حدود 700 کرسی در اختیار ابر نمایندگان قرار دارند که این افراد به آراء ایالتی غیر متعهد هستند و عموماً سناتورها،فرماندارها،اعضاء مجلس نمایندگان و نامزدهای گذشته در انتخابات عضو آن هستند. بنابراین در حزب دموکرات 2 گروه داریم. یک گروه کسانی هستند که از ایالتها معرفی شدهاند و نمایندگام متعهد نامیده میشوند و گروه دوم ابر نمایندگان هستند که غیر متعهد هستند و میتوانند هر زمانی که خواستند رای خود را تغییر دهند و دلیل آن به جهت نخبهگرا بودن حزب دموکرات است.
وی افزود: در حزب جمهوریخواه که کمتر مورد تاثیر نخبهگرایی هستند، تمامی نمایندگان متعهد هستند که بر اساس نتایج ایالتی رای بدهند. تنها تفاوت آن با دموکراتها این است که اگر در مرحله اول رایگیری نامزدی نتواند حائز اکثریت آراء شود در مرحله دوم رایگیری میتوانند به هر شخصی که علاقه دارند رای بدهند و اگر در مرحله دوم اکثریت به دست نیامد؛ در مرحله سوم سه چهارم اعضاء رای میدهند تا نهایتاً یک نفر به عنوان نامزد نهایی جمهوریخواهان معرفی شود که این موضوع در مرحله مقدماتی صدق میکند.
"دلیگیت" و "الکترال کالج" از نظر ماهیت شبیه به یکدیگر است اما واژه دلیگیت برای دوران انتخابات درون حزبی و انتخابات مقدماتی به کار میرود و الکترال کالج برای مرحله ریاست جمهوری کاربرد دارد. فلسفه این دو واژه به صورتی است که در زمان تاسیس آمریکا ایالتها به قدری بزرگ بودند که دولت مرکزی نمیتوانست انتخابات را به صورت همزمان برگزار کند بنابراین ایالتها که به عنوان یک کشور مستقل قلمداد میشدند انتخابات را در درون خود برگزار میکردند و در این انتخابات تعدادی افراد برگزیده میشدند تا به دولت مرکزی مراجعه کنند و اعلام کنند که چه کسی در ایالتشان برنده رقابت بوده است. در مرحله راست جمهوری به این افراد "الکترال کالج" میگفتند که تعداد آن یک فرمول خاصی دارد. به گونهای که در هر ایالت معادل تمامی اعضاء مجلس نمایندگان بعلاوه دو عضو سنا؛ تعدا الکترال کالج را مشخص میکند به عنوان مثال ایالتی که در مجلس نمایندگان 23 کرسی داشته باشد بعلاوه 2 سناتور که در تمامی ایالتها به صورت ثابت مشخص شده؛ رای الکترال دارد.
ابوالفتح با اشاره به تاثیر آراء الکترال در انتخاب نهایی رئیس جمهور آمریکا عنوان داشت: در سال 2000 در ایالت فلوریدا که 28 رای الکترال وجود داشت؛ هر شخصی که بیشترین رای را کسب میکرد تمامی آراء الکترال کالج را به دست میآورد و کسی که بیشترین آراء را داشت به عنوان رئیس جمهوری ایالات متحده انتخاب میشد. مشکلی که در اینجا پیش میآید این است که ممکن خواهد بود فردی با آراء مردمی بیشتر و آراء الکترال کمتر در انتخابات ریاست جمهوری بازنده شود که این اتفاق در کمتر کشوری در دنیا اتفاق خواهد افتاد. به این دلیل که رئیس جمهور هر کشور بر اساس آراء مردمی انتخاب میشود در حالی که رئیس جمهور ایالات متحده منتخب مردم نیست بلکه خروجی نظر یک هیئت و منتخب آن هیئت محسوب میشود. یعنی مردم آمریکا در روز انتخابات مجمعی را انتخاب میکنند که اعضاء آن 538 نفر هستند که این تعداد از نفرات یک ماه پس از انتخابات یعنی در ماه دسامبر در سنای ایالات متحده جمع میشوند که ریاست جلسه همواره بر عهده معاون رئیس جمهور است. در آنجا از 538 نفر پرسیده میشود که کدام نامزد بیشترین آراء را در ایالت مورد نظر داشتهاند و در آنجا آراء شمارش و جمعبندی میشود و هر کسی که بیشترین آراء الکترال را داشته باشد به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده برگزیده میشود.
الکترال کالجها الزاماً متعهد به تبعیت از رای نامزدها در ایالات نیستند. یعنی یک عضو الکترال کالج زمانی که جورج بوش در انتخابات پیروز شده است؛میتواند به نامزد مقابل وی رای دهد که به این گروه "نمایندگان عهدشکن" میگویند. این دسته از نمایندگان به لحاظ قانونی اختیار انجام چنین کاری را دارند اما از منظر اخلاقی عمدتاً از رای مردم تبعیت میکنند و در تاریخ آمریکا بسیار کم پیش آمده است که بر اساس صلاحیت خود رای دادند که عنوان "الکترال کالج" بر آنها نهاده شده است. دلیگیتها با تفاوت کمی از الکترال کالجها وجود دارند. به صورتی که آنها هم نمایندگان ایالتها در کنوانسیون حزب هستند تا بگویند چه کسی در حزب پیروز شده است.
وی در پایان گفت: در مرحله برگزاری کنوانسیون حزب و همینطور در مرحله برگزاری الکترال کالجها تعداد سهم هر ایالت مشخص است. در الکترال کالج فرمول کاملاً شفاف و روشن است که پیشتر به آن اشاره شد. در پایینتر حد از عدد 3 شروع میشود در بالاترین حد به 55 میرسد که به دلیل پر جمعیت بودن متعلق به ایالت کالیفرنیا است. اما در مرحله برگزاری کنوانسیون ملی این ارقام به وزن سیاسی ایالت بستگی دارد. برای مثال برای دموکراتها ایالت نیویورک حدود 250 دلیگیت وجود دارد اما تعداد آن برای جمهوریخواهان در حدود 98 دلیگیت است که دلیل آن کم جمعیت شمردن ایالتها از سوی جمهوریخواهان و پر جمعیت تلقی کردن از سوی دموکراتها است. در نهایت باید نامزد مورد نظر 50 درصد بعلاوه 1 رای را به دست آورد که نامزد نهایی حزب شود.