دست و پنجه نرم کردن لندن با ایدههای اروپایی اسکاتلند
چگونگی حضور انگلیس در اتحادیه اروپا از نظر لندن نیازمند چانهزنی با بالاترین سطوح اتحادیه است تا این حضور با امتیازگیری حداکثری صورت گیرد اما مسالهای که کامرون و لندننشینان را تهدید میکند استقلال اسکاتلند است که میتواند به جدایی ایرلند و تجزیه بریتانیا بیانجامد.
چگونگی حضور لردها در اتحادیه اروپایی یکی از مسائلی بوده که در طی چند سال گذشته انواع و اقسام موضعگیریها و حتی اصطکاکها را تجربه کرده است. در بریتانیا بر این عقیدهاند که هجرت از پوند استرلینگ و قبول یورو دیگر ارزش پول آنها را همانند قبل حفظ نخواهد کرد. چراکه اتحادیه واحد، شعار کشورهای عضو و به خصوص صدراعظم آلمان است که انگلستان بدون تردید هیچگاه نمیخواهد از یکهتازی و استثنا بودن در اروپا به زیر سایه اتحادیهای برود که مرکل داعیهدار آن است و به نوعی این عمل را برای خود کسر شان میداند.
از طرفی دیگر قطب مخالف با لندن که همچنان و پس از انتخابات پارلمانی انگلیس خواهان جدایی از بریتانیا است، موضی خلاف تصمیمهای کامرون و تیمش دارد. اسکاتلندیها که در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۱۵ با یک برنامهریزی و خیزش حساب شده ۵۶ کرسی را از آن خود کردند، از ورود به اتحادیه اروپایی استقبال کردهاند و این به منزله یک تهدید برای محافظهکاران لندن به حساب میآید که از سوی دیگر جرمی کوربین را با سیاستهای ضد جنگ در مقابل دارند.
سیاست فرزندان چرچیل به نوعی اداره میشود که در حالت کنونی ما شاهد چانهزنی انگلیس و مقامهای اتحادیه اروپایی هستیم تا بتوانند با دریافت حداکثر امتیازات یکی از دو سناریوی مطرح شده را به پیش ببرند. اول اینکه اتحادیه امتیازاتی را به لندن میدهد و آنوقت آنها در نظر خود با سربلندی وارد اتحادیه میشوند که این باعث میشود ژست بینالمللی بریتانیا در افکار عمومی حفظ شود و دوم اینکه اتحادیه از دادن امتیازات خودداری میکند و این داستان همانند گذشته به راه خود ادامه میدهد و تنها ممکن است میزان مبادلات اقتصادی فیمابین کاهش پیداکند که در این حالت هم انگلستان به خواسته دیرینه خود که همچنان بر آن اصرار دارد رسیده است. در ادامه تحلیل دو کارشناس حوزه اروپا با گرایش انگلستان را در رابطه با این موضوع خواهید خواند.
دوگانه اسکاتلند – بریتانیا
آرشین ادیب مقدم (استاد مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن)
در گام نخست باید توجه داشت که مردم اسکاتلند در سال ۲۰۱۴ به استقلال این کشور رای منفی دادند اما با این حال همچنان جنبش قدرتمند حامی استقلال در این کشور فعال است که توسط حزب قدرتمند ناسیونالیست اسکاتلند هدایت میشود. موضوع دیگر این است که ما شاهد تجدید حیات ناسیونالیستهای اسکاتلندی، انگلیسی و حتی وِلزی هستیم اما این گرایشهای ناقص به صورت کثرتگرایی و دموکراتیک خود را آشکار میکنند و به همین دلیل به درگیری و مناقشه کشیده نشدهاند.
حتی اگر اسکاتلند استقلال خود را به دست بیاورد، همچنان ارتباط غیرقابل انکاری با انگلیس دارد. هر دو سرزمین به گونهای طراحی شدهاند که حتی اگر قدرت سیاسی از «لندن» به «ادینبرو» منتقل شود بازهم دو پایتخت انگلیس و اسکاتلند از لحاظ اقتصادی و فرهنگی در یک راستا حرکت خواهند کرد. اسکاتلند بیشتر خواهان ترقی در اروپا بوده و از عضویت در اتحادیه اروپا حمایت میکند اما در نهایت در رابطه با خروج این کشور از اتحادیه اروپا، همه چیز به همهپرسی انگلستان بستگی دارد. اگر مردم انگلیس به خروج از اتحادیه اروپا رای مثبت بدهند، اسکاتلند به شکل کنونی بریتانیا پایان خواهد داد و اتحاد بریتانیا تهدید خواهد شد.
با تمام این اوصاف فکر نمیکنم که انگلیس اتحادیه اروپا را ترک کند. نخستوزیر انگلیس به دنبال ایجاد اصلاحات در قوانین اتحادیه اروپا است و یا حداقل در تلاش است قانونگذاران مردد این کشور را متقاعد کند که مدلی از تغییرات در راه خواهد بود. باتوجه به مشاهدات میدانی، طرح مساله علیه اتحادیه اروپا دشوارتر از حمایت کردن از این اتحادیه است. به گونهای در انگلیس و سرزمینی که سیاستمداران آن نتوانستند مزایای عضویت در اتحادیه اروپا را درک کنند، تحقق این موضوع بسیار دشوار است. در هر صورت اتحادیه اروپا توانسته آرامش را در قارهای برقرار کند که دو جنگ جهانی را تجربه کرده است. از سوی دیگر باید توجه داشت که اتحادیه اروپا مدل اجرا شده برای صلح بوده و امیدوارم که انگلیس خوبی این مساله را درک کند.
در اینجا ممکن است پرسشی پیش آید که آیا مهاجرتها میتواند بر اقتصاد و امنیتی لندن تاثیر منفی بگذارد و به موازات آن پیوستن به اتحادیه در نظر بریتانیا کاملا غیر مقبول جلوه کند یا خیر؟ در پاسخ باید گفت که داعش یک تهدید تروریستی جهانی بوده و یکی از وحشیانهترین و شرورترین حرکتهای سالهای اخیر قلمداد میشود که دستور کار و ایدئولوژی آن بر ضد انسانیت است. اما مهاجرت یک مساله جدا است. این مساله نباید در چهارچوب تهدید امنیتی و اقتصادی بررسی شود. اقلیتها در اروپا، چه مسلمان یا هر اقلیت دیگری، بسیار موفق بوده و در تمام جنبههای زندگی اجتماعی اروپاییها مشارکت میکنند. اروپا در کل توسط فرهنگ چند ملیتی که توسط مهاجران به این قاره نفوذ پیدا کرده است، تعریف میشود و همزمان شاهد حرکتهای راستگرایان به دنبال گسترس ترس و وحشت از مهاجران و ارتباط دادن آنها با جریانهای تروریستی هستیم. لذا باید بگویم که پیوند دادن دو موضوع داعش و مهاجران به یکدیگر غلط بوده و واضح است که به عنوان ابزاری برای کسب آرای مردم در انتخابات و سرکوب کسانی که «دیگران» معرفی میشوند، از آن استفاده میشود.
ارتباطی میان مهاجرت و تروریسم وجود ندارد. هر نظریهای در این رابطه از لحاظ تحلیلی غلط و از لحاظ سیاسی فرصتطلبانه است. فراموش نکنید تروریستهایی که در تاریخ هفتم جولای ۲۰۰۵ در لندن بمبگذاری کردند، وطنی، یعنی انگلیسی بودند. لذا باید بگوییم که قطعاً شهری مانند لندن بدون تزریق سرمایه خارجی، به خصوص از پادشاهیهای عربی حوزه خلیجفارس، ورشکست میشد و از اینرو در چنین شرایطی شاهد بودیم که لندن حتی برای فرار از اتحادیه اروپا به ایران نزدیک شد. البته ایران یک بازیگر اصلی اقتصادی است و اگر یک جریان سرمایهگذاری هوشمندانه را دنبال کند، هر دو طرف (تهران و لندن) از بازسازی روابط اقتصادی سود خواهند برد.
ذکر این نکته حائز اهمیت است که مسائل بسیار مفیدی در فلسفه اسلام وجود دارد که برای ساخت یک اقتصاد معنوی بر اساس توانمندسازی جامعه و توزیع ثروت، میتواند مورد استفاده قرار گیرد. به هر حال نباید فراموش کنیم که «ابونصر فارابی» در حدود هزار سال قبل در رابطه با اینکه، یک شهر بزرگ و ابرشهر برای شادی و امنیت مالی تمام شهروندان خود باید تلاشکند، به ما هشدار داده بود.
جدایی لندن از اتحادیه اروپا مقدور نمیباشد
پیروز مجتهدزاده (تحلیلگر مسائل انگلستان - مدیر عامل اسبق بنیاد پژوهشی یوروسویک لندن)
خروج از اتحادیه اروپا به این سادگی صورت نخواهد گرفت. هر زمانی که محافظهکاران در بریتانیا روی کار آمدند، موضوع خروج از اتحادیه مطرح شد و زمانی هم که حزب کارگر روی کار میآید، آتش این مساله تا حدود زیادی فروکش میکند. در حالت فعلی هم محافظهکاران و دیوید کامرون بر سر کار بوده و به دنبال گرفتن امتیازات بیشتری از اتحادیه اروپا هستند.
مهمترین مشکلی که بریتانیا در حالت فعلی با آن مواجه خواهد بود، این است که بریتانیا یک زمانی به عنوان یک قدرت جهانی محسوب میشد که البته زمان زیادی از این ماجرا نمیگذرد. باید گفت که هم اکنون پس از آمریکا، دومین کشوری که در مداخلات ورود میکند، انگلیس است. به گونهای که در عراق و افغانستان هم حضور پررنگی داشت. قدرت گرفتن آلمان و افزایش توان اقتصادی این کشور باعث شده تا انگلیس بفهمد که نمیتواند در این حوزه با آلمان مقابله کند. لذا سهمخواهی و درخواست امتیازات بیشتر از اتحادیه اروپا باعث شده تا بریتانیا مطالبات خود را مانند یک کشور اول قاره سبز مطرح کند.
اگر زمان بگذرد و انگلستان نتواند امتیازات مورد نظر خود را از اتحادیه بگیرد، در کمتر از یک دهه لندن زیر سایه برلین خواهد رفت. اگر بتواند امتیازات مورد نظر را از اتحادیه دریافت کند، بدون شک در اتحادیه اروپا باقی خواهد ماند. یادمان باشد که نهایتاً مردم انگلیس هستند که به ماندن یا نماندن در اتحادیه رای می دهند و حتی معلوم نیست در دور بعدی انتخابات چه کسی زمام امور را در دست میگیرد. به طوری که جرمی کوربین که با یک سر و صدا خاصی پا به پارلمان گذاشت، موافق ماندن در اتحادیه اروپاست که این خود یک چالش بزرگ برای بریتانیا محسوب میشود.
باید توجه کرد که سهم سرمایهگذاری بریتانیا در اتحادیه اروپا بسیار زیاد است. در حدود ۶۰ درصد سرمایهگذاری در بریتانیا مربوط به اتحادیه اروپا است و همین موضوع باعث میشود تا اگر بریتانیا قصد خروج از اتحادیه را داشت، کشورهایی مانند آلمان بتوانند با اقدامی مانع سرمایهگذاری در انگلستان شوند تا علاوه بر کاهش رشد اقصادی، هجمهای در راستای تضعیف چهره دولت حاکم بر انگلیس هم شکل بگیرد. لذا بریتانیا دست به عملی نمیزند که چهره حزب محافظهکار در درون تخریب شود چراکه آنها به انتخابات سالیان آتی خود امیدوار هستند و نمیخواهند رای خود را از هم اکنون به هدر بدهند.
این موضوع که آیا خروج انگلستان از اتحادیه اروپا میتواند باعث خیزش ایرلند واسکاتلند شود؛ بیشتر مربوط به انگلستان خواهد بود. به نحوی باید گفت آن قدرتی که بریتانیا را میسازد، انگلستان و دولت حاکم بر لندن خواهد بود. نهایتاً نمیتوانیم این فرضیه که بریتانیا از اتحایه خروج کند را کاملاً درست و تایید شده بدانیم چراکه این کشور آمادگی ندارد تا سرمایهگذاریهای کشورهای اتحادیه را از خود جدا شده، بشمارد و به دلیل منابع محدودی که در اختیار دارد به نظر نمیرسد که به این راحتی از اتحادیه خروج کند.
گزارش و گفتوگو: فرشاد گلزاری