انتخابات آمریکا با کاندیداهای فعلی جمهوریخواهان به جایی نمیرسد
هر ایالتی در آمریکا برای گزینش رئیسجمهور؛ تعدادی رای در اختیار دارد و زمانی که آن تعداد را بین دو حزب جمهوریخواه و دموکرات تقسیم کند؛ مجموع آراء اکثریت و اقلیت یک نفر را در انتها حائز کسب آرا خواهد کرد.
«فریدون مجلسی» دیپلمات اسبق و کارشناس مسائل آمریکا در تشریح نحوه رایگیری درون حزبی در ایالتهای آمریکا در گفتوگو با خبرنگار ایلنا تصریح کرد: در ظاهر اینگونه تلقی میشود که مردم آمریکا مجبورند که از بین دو نفر یکی را انتخاب کنند. اما در عمل دموکراسی آمریکا که به طور قطع نمیتوانیم بگوییم بهترین دموکراسی جهان امروز است، باعث شده تا دو طرز تفکر در مقابل یکدیگر قرار گیرند بدون اینکه به طرز تفکرهای دیگر توجه کنند و عملاً شما میبینید که به غیر از دو طرز تفکر لیبرال (دموکراتها) و محافظهکار ( جمهوریخواهان)، تفکر دیگری در فضا و ساختار سیاسی ایالات متحده وجود ندارد. به طوریکه در آمریکا معتقدند گروه یا تفکر سوسیال دموکرات و یا سوسیالیستها با واژه «کُفر» همسطح است و اصلاً چنین تفکری را حتی برای چند لحظه نمیتوانند تحمل کنند. لذا اگر در انتخابات ریاست جمهوری نامزدی از این دسته از احزاب وارد عرصه شود، با وجود اینکه حق ورود به انتخابات را دارند، اما شانس جلب و کسب آرا برای آنها در حداقل قرار دارد.
وی افزود: دموکراسی آنها با توجه به نقصی که پیشتر به آن اشاره کردم به صورت «معکوس» عمل میکند. یعنی این دو طرز تفکر سعی میکنند که حداقل در درون حزب به صورت دموکراتیک عمل کنند. یعنی اعضای حزب هستند که گزینشها را صورت میدهند که این روند تا سطح رهبری حزب پیش میرود. در روزهای اولیه استقلال آمریکا، انتخابات دو مرحلهای بود و روند آن به صورتی بود که نمایندگان ایالتهای آمریکا در یک مکان مشخص جمع میشدند و رئیسجمهوری آمریکا را انتخاب میکردند و در حالت کنونی هم ظاهر این موضوع حفظ شده اما در عمل مردم هستند که به طور تقریباً مستقیم رئیس جمهوری را انتخاب میکنند.
هر ایالتی در آمریکا برای گزینش رئیس جمهور؛ تعدادی رای در اختیار دارد و زمانی که آن تعداد را بین دو حزب جمهوریخواه و دموکرات تقسیم کند؛ مجموع آرای اکثریت و اقلیت یک نفر را در انتها حائز کسب آرا میکند. باید گفت که این موضوع چیزی شبیه به مبارزه دو حزب با یکدیگر است که در درون حزب هم میان نامزدها اتفاق خواهد افتاد. به صورتی در تمامی ایالتها باید این رایگیری صورت گیرد و تقریباً با همان وزن انتخاب ریاستجمهوری «نتیجه رایگیریهای ایالتی» آنها به تایید «کاندیداهای دو حزب» منجر میشود.
این تحلیلگر مسائل آمریکا با تاکید بر اینکه نتیجه رایگیری هر ایالت بدون تردید با ایالت دیگر متفاوت خواهد بود، بیان کرد: نکتهای که در گزینشها و رایدهی در ایالتها وجود دارد، این است که میزان و خروجی رایدهی هیچکدام از ایالتها با ایالت دیگر یکی نیست. به گونهای که کاندیدای هر کدام از احزاب یک مدل آزادی عمل در ایالتها دارند و این به مانند یک دستور از پیش تعیین شده نیست ولی با این حال اختلافهایی وجود دارد.
وی ادامه داد: در این دوره از انتخابات، وجود اشخاصی مانند ترامپ در اردوگاه جمهوریخواهان، شانس بزرگی برای دموکراتها است. چراکه اگر انسان بیپروایی مانند ترامپ رقیب باشد، شانس بسیار زیادی برای کلینتونِ عقلانی که سابقه بهتر و درخشانتری از ترامپ دارد به وجود میآورد. آخرین گزارشهایی که در روزهای گذشته توسط مطبوعات و رسانههای آمریکا منتشر شده بود، حاکی از این بود که کلینتون در جایگاه بهتری قرار دارد و این وضعیت در حالی بود که چند تن از رقبای وی وضعیت نسبتاً خوبی داشتند. در مجموع در فضای داخلی ایالات متحده یک موفقیت مطلقی در درون حزب دموکرات برای کلینتون پیشبینی میکنند اما در حزب جمهوریخواه وضعیت همچنان بلاتکلیف است. لذا ترامپ با تمام صراحت گفتار در بین محافظه کاران، تنها در میان روستائیان و ناحیه غرب آمریکا دارای محبوبیت است و البته باید دانست که جوامع میانه آمریکا روشنفکر محسوب نمیشوند.
مجلسی در پاسخ به اینکه آیا هر حزب به طور مشخص در ایالتها آرای مختص به خود را دارد یا خیر، عنوان کرد: اینکه در افکار عمومی چنین استنباط میشود که هر نامزد در ایالت مختص به خود آرای بالاتری را میآورد تا جایی درست است اما اصل قضیه این است که در آمریکا 50 ایالت وجود دارد و به فرض اینکه یکی از نامزدها در ایالت و خاستگاه خود رای بیاورد، در 49 ایالت باقی مانده قطعاً روال به این صورت نخواهد بود. لذا سناتورها معمولاً حزب خود را فدای یک ایالت نمیکنند و تا جایی پیش میروند و پس از آن به نفع شخصی که احتمال پیروزی آن بیشتر است، عقب میکشند. در نهایت شخصی که در مجموع ایالات رای بیشتری بیاورد، به عنوان نامزد حزب مذکور انتخاب میشود.
در نمادی روشن تر میتوانیم آمریکا را به مانند یک پرانتز مجسم کنیم که دو سمت آن را دو هلال فرا گرفته است که این دو هلال سواحل آمریکا هستند و جامعه شهری، مدنی، قشر نسبتاً جهانی شده و روشنفکر آمریکا را تشکیل میدهند و در بین این دو هلال جامعه روستایی آمریکا را شکل میدهد که از مهاجران کشورهایی مانند ایرلند، لهستان و جنوب ایتالیا که به علت فقر به آنجا مهاجرت کردند و مشغول کشاورزی در آنجا شدند تشکیل شده است که همین میزان قشر محافظهکار را تشکیل دادهاند که البته باید اتکای آنها به کلیسا و اعتقادات نژادپرستانه و ناسیونالیستی افراطی آنها را مد نظر گرفت. در عوض ساکنان این دو ساحل فرهنگ و هویت خود را از کلیسای کاتولیک یا پروتستان اخذ نمیکنند و آگاهانه تر قضاوت میکنند. از همین رو با توجه به اینکه تعداد ایالتها در این دو حاشیه کمتر است اما از تراکم جمعیت بیشتری برخوردار هستند که میتوان به واشنگتن، بالتیمور، نیوانگلند و نیویورک در ساحل شرقی و سانفرانسیسکو، سیاتل و لس آنجلس در ساحل غربی اشاره کرد.
وی در پایان گفت: با وجود اینکه جمهوریخواهان در لایههای سنا و مجلس نمایندگان کنونی رسوخ کردهاند و اکثریت را در دست دارند، تصور نمیکنم که انتخابات ریاست جمهوری با کاندیداهای فعلی جمهوریخواهان به جایی برسد. بنابراین باید گفت در انتخاباتی که تعیین کننده نامزد نهایی از هر دو حزب است، روند اجرا و مدل رایگیری در ایالات تفاوتی با یکدیگر ندارند و به میتوان گفت به صورت یکپارچه برگزار میشود.