سیاست خارجی تهاجمی تنها دستاورد یک ساله ملک سلمان بوده است
ملک سلمان تنها سه ماه پس از تصدی قدرت ، سیاست های قبلی ملک عبدالله را کنار گذاشت و نسل جدیدی از حکام سعودی را بر مسند کار آورد که به هم ریختگی در منطقه و حتی در داخل عربستان پس از روی کارآمدن آنها شدت گرفت.
«احمد دستمالچیان» کاردار اسبق ایران در عربستان در خصوص عملکرد ملک سلمان در یک سال گذشته در گفتوگو با خبرنگار ایلنا تصریح کرد: ﻭاﻗﻌﻴﺖ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ حاکمان سعودی خود را در مسابقه در برابر زمان و تاریخ شکست خورده میبینند. اگر چه در ظاهر این امر را انکار میکنند، اما در حقیقت متوجه این واقعیت تاریخی هستند که دوران حکمفرمایی آنها به پایان رسیده و آل سعود به عنوان حاکمان این پادشاهی به صورت موروثی عملا ًمنسوخ شدهاند. لذا باید گفت این دلیل اصلی برای بروز رفتار دیوانهوار ﻭ ﺧﺼﻤﺎﻧﻪ عربستان است. این امر توضیح میدهد که چرا آنها به این شدت به هرگونه توسعه اجتماعی یا ژئوپلیتیک در داخل یا در منطقه، زمانی که آن را تهدیدی برای حکومت خود میدانند، واکنش نشان میدهند.
وی ادامه داد: این امر توضیح میدهد که چرا، به عنوان مثال، آنها به این شدت خصمانه نسبت به ﭘﻴﺮﻭﺯﻱانقلاب اﺳﻼﻣﻲ ﺩﺭ ایران پس از سقوط رژیم پهلوی واکنش نشان دادند. همچنین این مساله نشان میدهد که چرا آنها تا این حد از بهار عربی که با اعتراضها در مصر و تونس آغاز شد و با سرنگونی رژیم های «حسنی مبارک» و «بن علی» به پایان رسید، هراس داشتند و باید گفت عربستان از شبح گسترش آن تحولات انقلابی به کشورهای دیگر در منطقه بسیار هراسان شده بود. به همین دلیل این ترس سعودی ها را بر آن داشت تا به اقدامهای زیر متوسل شوند:
(۱) سرکوب وحشیانه مخالفتهای مسالمتآمیز داخل از جمله اعدامهای وحشیانه و گردن زدنها.
(۲) طرح سیاستهای بیثبات کننده در نقاطی مانند سوریه، ایران، لبنان، عراق و یمن یا تامین مالی یا مسلح کردن مزدوران و تروریستها.
(۳) تلاش برای سنگاندازی در خلال تلاشهای بینالمللی واقعی برای کاهش تنش و خونریزیها در سوریه، یمن و سایر کشورها.
(۴) تلاش برای سنگاندازی در توافق هستهای و دیگر تلاشهای میان ایران و قدرتهای غربی برای کاهش تنشها.
(۵) اتخاذ سیاستهایی که تنشها و اختلافها را در منطقه تشدید میکند؛ مانند اعدام «شیخ نمر باقر النمر».
(۶) ایجاد هرج و مرج برای سرپوش گذاشتن بر اقدامهای تروریستی.
اﻣﺎ بهﺮﻏﻢ اتخاذ چنین سیاستهای فاسد ﻭ ﻛﻮﺩﻛﺎﻧﻪای که به کشتار انسانها و نابودی ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ اﺯ ﺯﻳﺮﺳﺎختها در منطقه منجر شده است، آل سعود در دستیابی به اهداف خود یعنی برقراری ثبات در پادشاهی سعودی و تامین امنیت این رژیم ناکام مانده و در مقابل، سیاست متهورانه این رژیم و تلاشهای آن برای از بین بردن مخالفان نتیجه معکوس داده و این رژیم در حال حاضر در مقایسه با چهار یا پنج سال پیش آسیب پذیرتر از هر زمانی شده است.
جنگ غیر قانونی در یمن که با حمایت آمریکا در جریان است؛ به بن بست رسیده است. این جنگ نه تنها در مقاومت انصار الله خللی ایجاد نکرده، بلکه به طور قابل توجهی القاعده در شبه جزیره عربستان را قدرتمندتر کرده است. به همین ترتیب، جنگ در سوریه نیز که تا حد زیادی توسط رژیم سعودی تامین مالی ﻭ ﻟﺠﺴﺘﻴﻜﻲ میشود، در هدف خود برای براندازی دولت سوریه ناکام مانده است. در اینجا نیز این تجاوز تنها به نفع تروریستهای القاعده موسوم به جبهه النصره و همچنین گروه داعش تمام شده است.
این کارشناس مسائل منطقه با تاکید بر غرض ورزی سعودیها در سقوط قیمت نفت در جهان گفت: شاید یکی از غم انگیزترین رخدادها برای رژیم عربستان، شکست این کشور در جنگ نفتی در برابر روسیه و ایران باشد. این کشور با اشباع بازارهای جهانی با عرضه نامحدود نفت خود، توازن میان عرضه و تقاضا را به هم زد و قیمت نفت را بیش از ۶۰ درصد کاهش داد. آسیب این اقدام، به خود عربستان وارد شد و کسری بودجه رسمی آن برای سال مالی جاری به ۹۸ میلیارد دلار رسید و آل سعود را بر آن داشت تا هزینههای اجتماعی خود را تحت کنترل در آورند. نشانههایی وجود دارد که سیاستهای اقتصادی سختگیرانه عربستان در حال ایجاد نارضایتی عمومی است و این رژیم را آسیب پذیرتر میکند. با این حال مقاومت بیشتر برای ادامه جنگ نفتی، مشکلات اقتصادی در داخل این کشور را تشدید میکند.
وی افزود: عواقب شوم سیاستهای خصمانه رژیم سعودی، این رژیم و متحدان آن در منطقه را آسیبپذیرتر کرده و در عین حال بر قدرت و اعتبار نیروهای مقاومت در سوریه، عراق، یمن و لبنان، با حمایت ایران و روسیه افزوده است. این از پیامدهای ناخواسته تجاوزهای حاکمان سعودی است و ﻣﻌﻠﻮﻡ میشود که چرا آنها ﭼﻨﻴﻦﺩﻳﻭاﻧﻪ ﻭاﺭ رﻓﺘﺎﺭ میکنند. ﺩﺭﺳﺖ ﻳﻜ ﺴﺎﻝ پس از مرگ ملک عبدالله، بسیاری اﺯ ﻧﺨﺒﮕﺎﻥ فکر میکردند این کشور در دوران پادشاهی ملک سلمان روند آرامی را سپری خواهد کرد. ولی دربار پادشاهی عربستان با شوکهای تکان دهنده روبهرو شد. ملک سلمان ساعاتی پس از رسیدن به پادشاهی پسرش محمد بن سلمان را که هنوز 30 سال نداشت، ﺩﺭ ﺭاﺱ ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻧﻬﺎﺩ ﻧﻆﺎﻣﻲ به عنوان وزیر دفاع برگزید و به این ترتیب تغییرات گستردهای را در ترکیب مقامهای رده بالا آغاز کرد.
دولت عربستان یک سیاست خارجی تهاجمیتر ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻗﺒﻞ را در دستور کار خود قرار داد. اصلیترین تغییر، اتخاذ سیاست خارجی به مراتب تهاجمی تر اﺯ ﻗﺒﻞ است. ملک سلمان تنها سه ماه پس از تصدی قدرت، سیاستهای قبلی ملک عبدالله را کنار گذاشت و نسل جدیدی از حکام سعودی را بر مسند کار آورد. وی شاهزاده محمد بن نایف 56 ساله را به عنوان ولیعهد جدید معرفی و پسرش محمد بن سلمان را جانشین ولیعهد تعیین کرد. همچنین با روی کار آمدن عادل الجبیر 53 ساله، وزیر خارجه جوانتری ﺑﺮاﻱ اﻭﻟﻴﻦ ﺑﺎﺭ اﺯ بیرون ﺧﺎﻧﺪاﻥ، ﺳﻜﺎﻥ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺧﺎﺭﺟﻲ ﺭا ﺑه ﺪﺳﺖگرﻓﺖ.
دستمالچیان درباره انتصابات پادشاه عربستان در بدنه ساختار سیاست این کشور خاطرنشان کرد: محمد بن سلمان که تازه سی ساله شده، با تصدی سمتهای چندگانه همچون رئیس هیات نظارتی تازه تاسیس آرامکو، اختیارات فوق العادهای پیدا کرده است. دیپلماتها و تحلیلگران در این میان به جنگ قدرت در حال شکلگیری میان محمد بن سلمان و محمد بن نایف وزیر کشور عربستان که به روند مبارزه ریاض با گروههای سنی افراطی نظارت دارد، اشاره میکنند. عربستان با پایان دادن به سیاست دیپلماسی معمول سکوت، ﺑﻪ ﻳﻚ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺗﻬﺎﺟﻤﻲ ﻏﻴﺮ ﻣﻌﻤﻮﻝ ﺭﻭﻱ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﺴیاﺭﻱ اﺯ ﺗﺤﻠﻴﻠﮕﺮاﻥ علت اﺗﺨﺎﺫ اﻳﻦ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﺗﻬﺎﺟﻤﻲ ﺭا موضع انفعالی آمریکا به عنوان متحد اصلی خود در منطقه میداﻧﻧﺪ.
وی تصریح کرد: به اعتقاد دیپلماتها، سعودیها احساس میکنند دوست دیرینه و متحد همیشگی آنها یعنی آمریکا این کشور را به حال خود رها کرده و به همین علت احساس انزوا میکنند. این احساس با حمایتهای واشنگتن از توافق هستهای با ایران که اجرایی شد، هر چه بیشتر تقویت شده است. عربستان که به هر دلیلی خود را در مسابقه با ایران عقب میبیند، سعی در افزایش قدرت خود به عنوان کشور رقیب با ایران دارد. از این رو جدیداً دست به تحرکاتی عظیم زده است تا موقعیت راهبردی خود را افزایش دهد اﻣﺎ ﭼﻮﻥ ﻋﻘﺒﻪﻫﺎﻱ اﺳﺘﺮاﺗﮋﻳﻚ ﺧﻮﺩ ﺭا ﺭﻭﺯ به روز بیجهت مصرف میکند، ﻫﺮ اﻗﺪاﻡ مقامهای آن، ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺗﻀﻌﻴﻒ ﺑﻴﺸﺘﺮ این کشور ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ ﻭ ﺗﻮاﻥ اﺳﺘﺮاﺗﮋﻳﻜﻲ ﺧﻮﺩﺭا بیش اﺯﮔﺬﺷﺘﻪ اﺯ ﺩﺳﺖ ﺧﻮاﻫﺪ ﺩاﺩ.
این تحلیلگر مسائل عربستان در مورد اعدام شیخ نمر توسط آل سعود ابراز کرد: عربستان از اعدام شیخ نمر، دو هدف را تعقیب میکرد. اول اینکه پیامی برای آمریکا بفرستد که در صورت کاهش حمایت واشنگتن، عربستان بدون ملاحظات ژئوپلیتیک و خطراتی که ممکن است در منطقه ﺑﺮاﻱ ﻣﻬﺎﺭ ﻛﺮﺩﻥ اﻳﺮاﻥ پیش بیاید، دست به ﻫﺮ اقدامی که ضروری بداند خواهد زد. دوم اینکه عربستان انتظار داشت با واکنش سخت ایران به اعدام شیخ نمر، در روند همکاری تهران و واشنگتن، به خصوص در مورد سوریه ﻭ ﺩﺭ ﺁﺳﺘﺎﻧﻪ اﺟﺮاﻳﻲ ﺷﺪﻥ ﺑﺮﺟﺎﻡ، وقفه ایجاد کند. اﻣﺎ ﺑﺎ ﺩﺭاﻳﺖ ﻭ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪﻱ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﺩﻳﭙﻠﻤﺎﺳﻲ اﻳﺮاﻥ ﭼﻨﻴﻦ ﭼﻴﺰﻱ ﻣﺤﻘﻖ ﻧشد.
حمله به سفارت عربستان در ایران این شانس ﻭ ﻓﺮﺻﺖ ﻋﺎﻟﻲ را برای ﺳﺮان ﺧﺎﻡ ﺁﻥ ﻛﺸﻮﺭ به وجود آورد. بسیاری از کشورها از جمله آمریکا حمله به سفارت عربستان را محکوم کردند. اما فراتر از همه شورای امنیت سازمان ملل بود که طی بیانیهای «با شدیدترین لحن، حملات به سفارت عربستان سعودی در تهران و کنسولگری آن کشور در مشهد» را محکوم کرد. در پی این ماجرا عربستان سعودی و برخی از ﻛﺸﻮﺭﻫﺎ در منطقه، روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کردند و برخی دیگر نیز سطح روابط خود را با ایران کاهش دادند. با این حال خسارات وارده به ایران به همین موارد محدود ماند و موج ایجاد شده آنچنان قدرتمند نبود که عربستان بتواند از آن برای منزوی کردن ایران، و ایجاد فشار بینالمللی و به خصوص آسیب رساندن به رابطه بهبود یافته ایران و آمریکا بهره ببرد.
وی در پایان گفت: بخشی از این قضیه مربوط به واکنش سریع ﻭ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪاﻧﻪ ایران ﺩﺭ محکوم کردن حمله به سفارت عربستان، و بازداشت یک گروه ۴٠ نفره به اتهام حمله به سفارت، و نوشتن نامهای از سوی ایران به سازمان ملل و اظهار تأسف از وقوع واقعه مزبور ﻭ ﺑﺮﻛﻨﺎﺭﻱ ﺩﻭ ﻣﻘﺎﻡ اﺭﺷﺪ اﻣﻨﻴﺘﻲ ﻭ ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻣسئول ﺩﺭ اﻳﻦ ﭘﺮﻭﻧﺪﻩ بود. ایران ﺑﺎ ﺩﺭﻙ ﺗﺮﻓﻨﺪ ﺳﻌﻮﺩیها ﻭ ﺑﺎ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪﻱ به غیر از حملات لفظی، هیچ واکنش دیگری از خود نشان نداﺩ. در نهایت به نظر میرسد که برنده اصلی این تحولات ایران بوده است. چراکه ﺑه ﺨﻮﺑﻲ ﺗﻮاﻧﺴﺖ ﺑﺤﺮاﻥ ﺑه ﻮﺟﻮﺩ آمده را مدیریت و فشار افکار عمومی را، به خصوص در غرب، متوجه عربستان کند. در ضمن این آزمایش مهمی بود که اﻳﺮاﻥ به رقبای منطقهای نشان داﺩ که توانسته در پی حل مساله هستهاﻱ، فضای بینالمللی را که سالها علیه ایران بود، تغییر دهد.