نگاهی به جایگاه اسراییل در سیاست خارجی آمریکا
زمانی که صحبت از اسرائیل به میان میآید، هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا نظر واحدی خواهند داشت که همانا حمایت از این رژیم است.
«بی شک هیلاری کلینتون زمانی نظر قطعی خود را اعلام خواهد کرد. میدانیم که او در هر مسئله مهمی خصوصاً در موضوع امنیت اسرائیل به طور کامل به تلآویو متعهد است. او یکی از دوستان اسرائیل است.»
هیلاری دوست ماست
اظهارات فوق بخشی از سخنان «حَیِم سابان» یکی از اشخاص مطرح و شناختهشده عرصه سرمایهگذاری رسانه و از تجار مطرح و صاحب نام اسرائیل است که از سالیان گذشته جزء حامیان مالی و سیاسی کلینتونها به حساب میآید.
از این دسته اظهارات و سخن پراکنیها در نظام کنونی بینالملل فراوان یافت میشود که غالباً توسط مخالفان و متحدان دولتها ارائه شده و هر کدام به دنبال موجسواری سیاسی به نفع کشور یا حزب مطبوع خودشان هستند.
اغلب اظهار نظرها و انتشار موضعگیریهای سیاسی که نهایتاً منجر به القای خطوط فکری توسط بازیگران سیاسی می شود، بیشتر در آستانه انتخابات نمود پیدا میکند تا کنشگران شناخته شده بتوانند به هر صورتی که شده مجادلات سیاسی حاضر در کشور را روشن و شفاف کرده و به نفع خود دیگری را کنار بزنند.
شاید درست نباشد که از هم اکنون بخواهیم درباره انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده که قرار است در روز سهشنبه، هشتم نوامبر سال ۲۰۱۶ میلادی برابر با ۱۷ آبان ماه ۱۳۹۵ برگزار شود، اظهار نظری قطعی ارائه دهیم. اما آنچه به نظر میرسد که باید به آن اشاره داشت، ورود کاندیداها به عرصه انتخابات نیست چراکه محور اصلی مسائلی است که برای اجرا در سیاست خارجی آمریکا توسط کاندیداها مطرح شده و در آینده با قدم گذاشتن به کاخ سفید لازمالاجرا خواهد شد.
لیبرالها و محافظهکاران به دنبال چه هستند؟
عدهای در داخل خاک ایالات متحده و همچنین در کشورهای دیگر این کره خاکی بر این باورند که، کاخ سفید دموکراتها و کنگره جمهوریخواهان در حالت فعلی بر سر مسائل عمدهای با یکدیگر اختلاف نظر دارند و حتی یکدیگر را به راحتی لگدمال میکنند تا بتوانند ظرفیت فروش دیدگاهها و نظرات خود را به صورت پلکانی ابتدا به هم حزبیهای خود و بعد به جامعه آمریکا و نهایتاً به نظام سیاسی بینالملل ایجاد کرده و به اثبات برسانند.
اما بر خلاف نظر این دسته از افکار عمومی، باید گفت که تحلیل در خصوص دو بازیگر سیاسی اصلی یعنی حزب دموکرات و حزب جمهوریخواهان نباید تنها به عناوین و اقدامهای آنها محدود شود. به عبارتی دیگر، واکاوی و بررسی در این مساله نیازمند این است که شعاع دایره تحلیل را کمی فراتر از اسم و عنوان دموکرات و جمهوری خواه گسترش دهیم و به بنیان های فلسفی - اعتقادی آنها نگاهی بیاندازیم.
دولت کوچک در مقابل دولت بزرگ
اصول و قواعدی که حزب دموکرات تاکنون بر آن استوار بوده، تفکر لیبرال است. دموکراتها معتقدند که میبایست دولت در زندگی مردم ورود پیدا کند و تنظیم کننده حیات آنها باشد و با توزیع رفاه اقتصادی بتواند یک بالانس معقول را در جامعه فرو دست به وجود آورد که از این موضوع به عنوان « دولت بزرگ» نام میبرند و همین موضوع موجب شده تا دموکراتها به اتهام توجه بیش از اندازه به اقتصاد مورد انتقاد قرار گیرند.
در مقابل، جمهوریخواهان ایده «دولت کوچک» را دنبال می کنند و اعتقاد دارند که دولت نباید به زندگی مردم ورود کرده و اصولاً اعضای این حزب بر اصل مسئولیت فردی و شخصی بودن تصمیمات تکیه میکنند. بنابراین قانونی که «فیلها» از آن پیروی میکنند، مبتنی بر اصل محافظهکارانه است.
حال با این پیش فرض اگر وارد محور سیاست خارجی و موضعگیری کاندیداهای انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا بشویم، به راحتی میتوانیم سره را از ناسره تشخیص دهیم.
و اما مسالهای به نام اسرائیل
بحث اصلی که این روزها به یکی از قویترین محورها و مجادلات سیاسی میان دموکراتها و جمهوریخواهان تبدیل شده است، مساله ای است با برچسب اسرائیل که در دل خود چندین موضوع را جای داده است.
ابتداً باید به سخنان «پاول رابرتز» معاون وزیر اسبق خزانهداری آمریکا اشاره کرد. وی در گزارشی که سال ۲۰۰۹ میلادی در هفتهنامه «امریکنفریپرس» به چاپ رساند، با انتقادات بسیار تند خود اسرائیل را به نسلکشی متهم کرده و اقدام به پردهبرداری از عمق نفوذ لابیهای صهیونیسم در ایالات متحده کرد. وی در اواخر این گزارش می نویسد: «ایالات متحده یک کشور نیست، بلکه یک مستعمره است».
به هر صورت باید این موضوع را درک کنیم که جهان سیاست و سیاست جهانی در هیچ برههای حتی در زمان جنگ جهانی اول و دوم، مانند امروز، شکننده، مبهم و پرحادثه نبوده است و تمامی این مطالب بیشک تاثیر عمیق در سیاست خارجی آمریکا خواهد گذاشت.
آن چیزی که میبایست در بیان تمامی گزارهها اعم از سنگاندازی اسرائیل در توافقنامه هستهای ایران و ۱+۵، تندخوییهای نتانیاهو در خصوص حماس، شهرکسازیهای رژیم صهیونیستی و عدم به رسمیت شناختن کشور فلسطین به آن توجه کرد، موضع جمهوریخواهان و دموکراتها در این بین است.
جمهوریخواه یا دموکرات؛ حمایت از اسراییل اصلی تغییرناپذیر است
ممکن است کسانی در این بین باشند و بگویند که دولت فعلی و به طور کلی دموکراتها با اسرائیل و نتانیاهو سر سازش ندارند و هوای روابط میان این دو کمی ابری است. اما واقعیت دقیقاً عکس این ادعا را به تصویر میکشد. چراکه هر دو حزب و به طور کلی نظام سیاسی آمریکا با موجودیت رژیم صهیونیستی مشکلی نداشته و در کلیت از این موضوع دفاع میکند و حتی بر تهدیداتی که امکان وارد شدن آن به پیکره تل آویو وجود دارد اتفاق نظر دارند.
البته ذکر این مطلب در اینجا خالی از اهمیت نیست که در تاریخ سیاسی ایالات متحده گرایش دموکراتها به سمت رژیم صهیونیستی بیشتر و تندتر از جمهوریخواهان است. به هر حال از میان تمامی روسای جمهوری آمریکا تنها میتوان به «جیمی کارتر» اشاره کرد که در سیاستهایش علاقه چندانی به پشتیبانی و حمایت از اسرائیل نداشت.
مقوله امنیت در مقابل حقوق بشر
موضوع بعدی نگاه جمهوریخواهان از دریچهای به اسم « امنیت» است. آنها معتقدند هر چیزی که برچسب امنیت بر آن الصاق شود، ناخداگاه اهمیت بیشتری پیدا میکند. حتی در جایی بیان میکنند که مقوله امنیت اهمیتی بیش از حقوق بشر دارد که همین موضوع جواز شهرکسازی صهیونیستها را فراهم کره است.
در مقابل این نظریه، نگاه لیبرالها یا همان دموکراتها به همین موضوع است. آنها معتقدند که اسرائیل وجود دارد و موجودیتش مورد تایید است اما باید تا حدودی در سیاستهای خود مانند شهرکسازی در اراضی اشغالی، به رسمیت شناختن کشور فلسطین و حتی پرونده هستهای ایران در موضع خود تجدیدنظر کند.
همچنین با نگاهی به طرح نظارت بر توافق هستهای ایران میتوان دریافت که زمانی که کنگره متمم های ارائه شده توسط «تام کاتن» و «مارکو روبیو» که در خصوص به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی توسط ایران مطرح شده بود را حذف می کند، مفهومی دال بر فاصلهگیری جمهوریخواهان از اسرائیل استنباط میشود.
چپها و راستها با اسرائیل هستند
به هر حال تا به امروز دو چهره سرشناس در عرصه سیاست آمریکا به چشم میخورند که به کارزار انتخابات آمده و برای یکدیگر کارت رو میکنند. «جب بوش» از جناح جمهوریخواهان و «هیلاری کلینتون» از سوی دموکراتها. سیاست خارجی اتخاذ شده این دو نامزد بیشک دستوری جز تایید و تاکید بر حیات اسرائیل ندارد اما ممکن است در خصوص مواردی که در سطور بالا به آن اشاره شد، اختلافاتی جزئی رخ دهد اما به هر حال نباید این موضوع را نادیده گرفت که بیل کلینتون از حامیان صهیونیستها به حساب میآمد و به طبع هیلاری هم دنبالهروی آن خواهد بود.
کلینتون و بوش، جدال وارثان
همچنین پدر «جب بوش» و خصوصاً برادر وی یعنی جرج بوش ممکن است از اسرائیل به اندازه بیل کلینتون حمایت نکرده باشند اما دو یادگار بسیار تلخ به نام جنگهای عراق و افغانستان توسط جرج بوش نه تنها بر سیاست خارجی ایالات متحده بلکه به پیکره کشور و جامعه سیاسی آن تحمیل شد.
در یک نگاه کلان باید گفت که موضع تمامی احزاب نسبت به اسرائیل یک مدل را در پیش خواهد گرفت و نهایتاً شیب تند انتقادات تا جایی بالا میرود که مواضعی در خصوص لزوم تغییر دیدگاهها و عملکرد « بی بی» توسط غربیها مطرح میشود و در اثبات این موضوع به سخنان «نانسی پلوسی» رهبر اقلیت دموکرات در مجلس نمایندگان ایالات متحده بسنده میکنیم که بیان کرده بود: «زمانی که صحبت از اسرائیل به میان میآید، هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه نظر واحدی خواهند داشت که همانا حمایت از این رژیم است.»
گزارش: فرشاد گلزاری