مجلسی در گفتوگو با ایلنا تشریح کرد:
بررسی تحولات مهم سیاسی سال ۲۰۱۴ / پرونده اول: آمریکا
در سال ۲۰۱۴ میلادی وقایع مهمی هم در سطح سیاست خارجی و هم در سطح سیاست داخلی در آمریکا رخ داد که به نوعی بحرانهایی را هم با خود به همراه داشت.
یک کارشناس مسائل بین الملل با اشاره به اتمام رسیدن سال ۲۰۱۴ میلادی و وقوع تحولات سیاسی در ایالات متحده آمریکا گفت که در این سال وقایع مهمی هم در سطح سیاست خارجی و هم در سطح سیاست داخلی در آمریکا رخ داد که به نوعی بحرانهایی را هم با خود به همراه داشت.
ماجرای فرگوسن و تبعیض نژادی در آمریکا:
«فریدون مجلسی» دیپلمات اسبق و کارشناس مسائل بین الملل درباره رویدادهای مهم سیاسی آمریکا در سال۲۰۱۴ میلادی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا گفت: ماجرای فرگوسن و تبعیض نژادی در آمریکا و شدت گرفتن اعتراضات مردمی به ویژه در نیویورک یکی از این رویدادها است. این حادثه ضمن این که نشانه غم انگیزی است از این که ۱۵۰ سال پس از دوران لینکلن و جنگ داخلی آمریکا و در زمانی که رئیس جمهوری آن کشور یک آفریقایی تبار است و به رغم این که سالها از جنبش حقوق مدنی در آن کشور میگذرد، در واقع از برابری قانونی تا برابری حقیقی رنگین پوستان فاصله بسیار است.
وی ادامه داد: شعار انقلاب فرانسه که در جریان اجتماعی و اقتصادی فراماسونری در آن تأثیرگذار بود، قابل توجه است زیرا سخن از «آزادی»، «برابری»، و «برادری» میگفتند. میدانیم که فراماسونها[آزاد بنایان] برآمده از میان فرودستان جوامع اشرافی و فئودالهای اروپایی بودند که تجلی قدرت و اشرافیت خود را در به رخ کشیدن کاخهای هرچه باشکوهتر میدیدند. این کاخها سازندگانی داشتند که با تمرکز بر علم و عمل و ریاضی و هنر و معماری و تلاش در حفظ اسرار علمی و تجربی خود که مایه ثروت اندوزی و اقتدارشان بود، ثروت فئودالها را میستاندند و به کاخهایی تبدیل میکردند که در
سراسر اروپا پراکندهاند و آنها را فقیر و خود را غنیتر بر جای میگذاشتند.
مجلسی افزود: اینها ثروت و علم و صنعت هم داشتند اما درهای جامعه متکبر اشرافی به رویشان بسته بود. اشراف مشتریانشان بودند، اما آنها را خودی و از خودشان نمیدانستند. به این دلیل بود که «آزادی» به تنهایی برای تحقق آرمانشان کفایت نمیکرد. «برابری» بیان صریحتر آرمانشان بود. میخواستند با اشراف برابر باشند اما بازهم کافی نبود. به دست آوردن حق غیر از بهرهمند شدن از آن است. یعنی همین وضعی که بسیاری از رنگین پوستان آمریکا اکنون با آن روبه رو هستند.
وی تصریح کرد: شعار سوم «برادری» بود، یعنی فروریختن موانع پیوند و جذب یعنی به امپراتوری رسیدن ناپلئون انقلابی بدون نسبِ اشرافی و ازدواجهایش نخست با ژوزفین بیوه اشرافی و سپس با ماری لوئیز دختر امپراتور اتریش یعنی پذیرش، یعنی برادری و این همان مرحلهای ست که رنگین پوستان آمریکایی احساس کمبود آن را حس میکنند و بدیهی است که یک دلیل آن تفاوت و فاصله فرهنگی است.
دیپلمات اسبق کشورمان با اشاره به مرگ «اریک گارنر» گفت: به نظر من، غم انگیزتر از مرگ مایکل براون اهل فرگوسن با سوابقی جسورانه اما با دستهای بالا گرفته، به معنی تسلیم، مرگ اریک گارنر دستفروش مظلومی است که وقتی پلیس گلویش را میفشرد، آخرین پیام ضبط شدهاش این بود که «نمیتوانم نفس بکشم» و بدتر از همه احکام هیأتهای منصفانه در دادگاههای فرگوسن و نیویورک حاکی از بیگناه جلوه دادن افسران قاتل بود.
ائتلاف ضد داعش و مشکلات پیش روی آمریکا:
وی خاطرنشان کرد: یکی دیگر از مسائلی که باید مورد بررسی قرار گیرد، ائتلاف ضد داعش و مشکلات پیش روی آمریکا در این زمینه است فعالیتهای سلفی بر آمده از توطئه عربستان و ترکیه است که با هدف گسترش نفوذ سیاسی و توسعه طلبی با تکیه بر تعصبات مذهبی بدویان و قبایل سنی به بهانه مبارزه با تشیع و در واقع با تصور و هدف منزوی سازی ایران، که طبیعتاً مورد خشنودی اسرائیل هم خواهد بود، صورت گرفته است.
این کارشناس مسائل بین الملل با اشاره به ورود قطر به پرونده سوریه و حمایتشان از داعش اضافه کرد: آمریکا در قضایای سوریه به دام آن توطئه افتاد و افزوده شدن قطر به این برنامهها و زیاده رویهای متوهمانه داعش که با نفرت عمومی در جهان و با مقاوت نیروهای مدنی و ضد جاهلیت محلی روبه رو شد، آمریکا را متوجه کرد که این مدعیان خلافت در واقع ادامه همان نیروی مخرب و اندیشههای منحطی هستند که قبلاً فاجعه ۱۱ سپتامبر را برایش به ارمغان آورده بودند.
وی ادامه داد: ائتلاف ضد داعش در واقع گرد هم آوردن بسیاری از همان کشورهایی است که عملاً حامی و به وجود آورنده آن بودهاند، تا بدین وسیله آنها را به عذرخواهی وادارد و میبینیم دولت ترکیه که حمله داعش از داخل آن کشور به سوریه آغاز شد، تنها کشوری از آن گروه است که به رغم عضویت در ناتو به همکاری جدی برای سرکوب داعشیان تن نداده است.
این تحلیلگر مسائل بین الملل به خبرنگار ایلنا گفت: عدم همکاری ترکیه و سرخوردگی عربستان که مدافع اصلی حرکات سلفی بوده است، آینده روابط آمریکا با این دو کشور مورد تردید است. شاید به همین دلیل بوده است که عربستان با فراهم آوردن زمینههای سقوط بهای نفت کوشید رضایت آمریکا را در مبارزه با روسیه بر سر اوکراین جلب کند. ظاهراً آمریکا مایل نیست خودش را درگیر برخورد مستقیم و زمینی با داعش کند و ترجیح میدهد ضمن حمایت و پوشش آتش هوایی، نیروهای محلی آسیب دیده مانند کردها و عراقیها را به مقاومت رویارویی با آنان وادارد.
مجلسی در بیان مشکلات پش روی غرب برای ریشه کنی داعش گفت: مسئله آمریکا و چگونگی قطع کردن بند ناف داعش، متصل به منابع مالی حامیانش در ترکیه و کشورهای عربی خلیج فارس است چراکه با قطع آن منابع، داعش با سرعت بیشتری سقوط خواهد کرد. کشورهای حامی داعش نیز باید بدانند که خودشان در معرض آسیب دیدن از زیاده رویهای داعشی از درون هستند به طوری که یکی از مسائل آمریکا چگونگی کنار آمدن با دولت مرکزی سوریه پس از آن همه جدال و تخریب و ویرانی است.
وی با اشاره به موضع ترکیه در قبال دولت بشار اسد، گفت: تا کنون ترکیه بیش از همه در حل مسئله سوریه ناسازگاری نشان داده است. شاید برای آمریکا مناسبترین راه حل، ایجاد نوعی سازش میان نیروهای مدنی مخالف رژیم سوریه با دولت آن کشور و نیروهای اقلیتی آسیب دیده از داعش است به طوری که هر یک از دو طرف، با بیم از دشمن واپسگرای مشترک، بتوانند حوزههای نفوذی خاصی داشته باشند و با ائتلافی ارشاد شده در حیطه سیاسی یک جانبه خود تعدیل ایجاد کنند.
انتخابات میان دورهای:
مجلسی با اشاره به انتخابات میان دورهای و پیروزی جمهوری خواهان اظهار کرد: انتخابات میان دورهای آمریکا که منجر به شکست دموکراتها در هر دو مجلس ایالات متحده شد، ادامه برنامههای دولت اوباما را که غالباً در جهات حمایت از طبقات فرودست و مهاجران بود با مشکل مواجه کرده است. جای حیرت است که بهره مندان بالقوه از آن برنامهها یعنی مردمان غرب میانه و تودههای روستایی در شمار محافظه کارترین نیروهای آن کشور هستند که به آسانی در خدمت دست راستیترین نیروهای منتفع از امتیازات تبعیض آمیز اقتصادی قرار میگیرند.
وی درباره موضع گیریهای قانونگذاران جدید و روابط آن با ایران گفت: در مورد ایران شاید کنار آمدن با قانونگذاران جدید قدری دشوارتر باشد اما اگر توافق اصولی هرچه زودتر حاصل شود دلیل موجهی وجود ندارد که سنا و کنگره جدید هم با آن موافقت نکنند و باید در نظر داشت که بخش مهمی از تحریمهای دولت آمریکا که توسط قوه مجریه برقرار شده است و نیز احتمالاً دولت آمریکا با تعلیق مثلاً دوساله تحریمها به عنوان دوران حسن نیت آزمایی موافقت خواهد کرد که نیاز به تصویب نهاد قانونگذار نداشته باشد به طوریکه چالش کاخ سفید و قانونگذاران در دو سال باقی مانده دولت اوباما
میتواند در نتیجه انتخابات بعدی ریاست جمهوری که همزمان با انتخابات میان دورهای بعدی است، تأثیرگذار باشدگرچه این گونه تحولات در آمریکا بیشتر تابع شرایط و سیاستهای داخلی است اما سازش سازنده با ایران شاید بتواند برای دموکراتها مثبت باشد.
استعفای چاک هیگل و دادستان کل آمریکا:
این دیپلمات اسبق کشورمان استعفای چاک هیگل و دادستان کل آمریکا را یکی دیگر از وقایع مهم رخ داده در آمریکا دانست و در اینباره گفت: در ماههای آخر ۲۰۱۴ دو عضو مهم کابینه اوباما استعفا کردند یکی «اریک هولدر» دادستان کل(و البته وزیر دادگستری) و دیگری «چاک هیگل» وزیر دفاع که باید گفت استعفای دادستان کل اصولاً به سیاستهای داخلی آن کشور مربوط میشود. هولدر از دوستان اوباما و نخستین دادستان کل رنگین پوست آمریکا بود. او که قبلاً در کابینه کلینتون نیز معاونت دادستان کل را بر عهده داشت، در بیان اعتقاداتش صریح بود. او یک بار آمریکاییها را به دلیل ضعف نشان دادن در
برابر تبعیض نژادی بزدل نامیده بود.
وی افزود: در جریان قتل یک پسر جوان سیاه پوست در کلیولند در سال گذشته نیز پلیس کلیولند را به قدرتنمایی خشونتآمیز عمدی متهم کردوی همچنین در برابر ازدواج دگرباشان نیز از خودش عکس العمل نشان داده و حتی در مواردی از ممنوعیت آن در یکی دو ایالت جلوگیری کرده بود که با شیوه محافظه کاران سازگاری ندارد.
مجلسی با اشاره به روی کار آمدن جمهوریخواهان در کنگره، گفت: احتمالاً صراحت بیان و عقاید رادیکال او با توجه به تغییرات کنگره و محافظه کارانهتر شدن آن پس از انتخابات میان دورهای بقای او را در این شغل مشکل کرده بود به نوعی که اکنون اوباما نیاز به همکاری پارلمان دارد و ناچار است به سازشهایی تن دهد و تصور میرود استعفای اریک هولدر بخشی از چنین بهایی بوده باشد. اما استعفای چاک هیگل ظاهراً به خواست اوباما انجام شد.
وی با تاکید بر تفکرات و خط مشی سیاسی چاک هیگل به خبرنگار ایلنا گفت: هیگل اصولاً عضو حزب جمهوریخواه بود، اما با اشغال عراق به مخالفت پرداخت. در واقع استعفای هیگل تحمیلی و نوعی مرخص کردن به نظر میرسد و گفته میشود «سوزان رایس» درشورای امنیت ملی آمریکا بر خلاف او معتقد است که در عراق و سوریه بدون ایران نمیتوان به راه حلی دست یافت، و طرفدار برقراری روابط با ایران بوده است که در صورت تحقق میتواند در انتخابات آینده ریاست جمهوری به سود دموکراتها مؤثر باشد البته دلائل استعفای او صریحاً اعلام نشده است.
افشاء و انتشار گزارش شکنجههای سازمان سیا:
وی درباره اسناد منتشر شده توسط کمیته اطلاعات کنگر آمریکا تاکید کرد: افشای شکنجههای سیا امر تازهای نبود، هرچند بیشتر به صورت شایعه و توسط رسانهها یا به استناد اسرا و قربانیان پیشین مطرح میشد اما این بار سازمان سیا رسماً این گونه اقدامات خودسرانه را در دوران دولت بوش تأیید کرده است چراکه در دولت بوش پس از واقعه یازده سپتامبر رفتارهای خشونت آمیز بسیار رخ داده است اما در شرایطی که در کنگره جمهوریخواهان اکثریت را در اختیار گرفته و بر فشار به دولت اوباما افزودهاند، افشای آن خشونتها از نوعی تلافیجویی برای جلوگیری از سقوط بیشتر محبوبیت دموکراتها
بیتأثیر نبوده است.
سفر جان کری به اسرائیل در اوایل سال ۲۰۱۴ و نقش آمریکا در روند مذاکرات صلح فلسطین:
این تحلیلگر مسائل بین الملل با اشاره به سفر جان کری به عنوان نخستین مقصد خارجی در سال ۲۰۱۴ میلادی گفت: جان کری در سفرهای خود به سرزمینهای اشغالی، پیگیر اتخاذ سیاستهای صلحآمیز مشخصی با فلسطین بوده است و ظاهراً دیگر نه فقط در اروپا، بلکه حتی در آمریکا نیز آثار خستگی از سرکشیهای اسرائیل به هزینه آنها دیده میشود به طوری که غرب مایل است بتواند در شرایط صلحآمیز از داد و ستد سودمندتری با کشورهای ثروتمند خاورمیانه برخوردار شود، و استمرار تندرویهای اسرائیل به آینده چنان روابطی حتی در سطح کنونی، به سود رقبای شرقی، لطمه خواهد زد.
وی با اشاره به میل اسرائیل برای افزایش تنشها اظهار کرد: اسرائیل بر عکس خواهان ادامه شرایط بحرانی است که به بهانه آن اولاً بتواند از کمکهای بیدریغ آمریکا و دیگر کشورهای غربی بهرهمند باشد و از سوی دیگر در پوشش بحران، فلسطین را بکوبد و شهرک سازیها را ادامه دهد در واقع اصرار اسرائیل به ادامه تحریمها علیه ایران از همین دیدگاه است، و توانسته است در برقراری و ادامه تحریمها نیز نقش داشته باشد.
مجلسی با اشاره به نقش اسرائیل در تحریمهای اعمال شده علیه ایران گفت: باید به این را بدانیم که مگر ایران چه کرده است که باید متحمل چنین مجازات بینالمللی کینه توزانهای بشود؟ در کدام جنگ به کشوری تجاوز کرده است؟ حتی اگر ادعای تلاشهای مغایر قرارداد، منع گسترش سلاحهای هستهای را در ۲۰ سال پیش واقعی فرض کنیم، اکنون زمان درازی است که همه طرفهای مناقشه پذیرفتهاند که فعالیتهای ایران کاملاً تحت نظارت سازمان انرژی اتمی بوده است و چنان خطری هم وجود ندارد. مگر میتوان ملتی را به دلیل احتمال کاری که ممکن است بکند مجازات کرد.
مجلسی در پایان با اشاره به سیاست خارجی آمریکا طی دوران ریاست جمهوری اوباما، گفت: اسرائیل در پارلمان آمریکا از قدرت لابی بالایی برخوردار است، بنابراین کری آزادی عمل زیادی ندارد و باید محتاطانه رفتار کند که هم بتواند با ایران به مصالحهای دست یابد و هم خود را از شر اسرائیل مصون نگاه دارد و به هر حال تصور میرود آمریکا بکوشد راه حل دو کشور را در محدوده طرح پادشاه سعودی تشویق کند.