آجرلو در گفتوگو با ایلنا:
مساله خلاء سیاسی در لبنان در کوتاه مدت حل و فصل نمیشود
به نظر میرسد خلاء سیاسی در بلندمدت در لبنان باقی خواهد ماند مگر اینکه توافق و اجماع نظری در این کشور به وجود بیاید که با توجه به شرایط منطقه این موضوع فعلاَ معلق باقی خواهد ماند.
«حسین آجرلو» کارشناس مسائل خاورمیانه و منطقه شام با اشاره به تحولات اخیر لبنان و مساله خلاء قدرت در این کشور گفت که لبنان یک کشور طایفهای است و هر طایفه بر اساس میزان جمعیتش قدرت سیاسی را در دست دارد؛ هر طایفه احزابی را در دل خود جای داده است که این احزاب پشتوانه سیاسی برای این طایفهها محسوب میشود. به گفته او، با توجه به شکاف میان گروهها و جریانهای لبنانی نمیتوان حل و فصل مساله خلاء سیاسی این کشور را برای آیندهای نزدیک متصور بود.
حسین آجرلو به خبرنگار ایلنا گفت: شیعیان در لبنان دو حزب دارند: حزب حرکت امل و حزبالله و مسیحیان هم دو جریان دارند یعنی جریان آزاد ملی به رهبری «میشل عون» که با حزبالله همپیمان است و یک حزب هم به به اسم حزب قوات هستند که همان نیروهای لبنانی هستند که مسیحی بوده و طرفدار جریان المستقبل هستند بنابراین با این زمینه و با نگاه به بحران سوریه اتفاقی در صحنه سیاسی لبنان رخ داده است و جریان ۱۴ مارس که المستقبل و حزب القوات عضو آن هستند، به این تحلیل رسیده بودند که سوریه در آینده نزدیک سقوط خواهد کرد و به همین دلیل جریان ۱۴ مارس بر این باور است که اگر این اتفاق رخ دهد، قدرت جریان ۸ مارس که همان حزب آزادی ملی و حرکت عمل و حزبالله در آن قرار دارد، کاسته خواهد شد و در نهایت ۱۴ مارس پیروز میشود. به همین دلیل این تفکر نزدیک به سه سال است که در لبنان به وجود آمده است و همین موضوع یکی از موانع تشکیل دولت یا عدم شکلگیری جلسات پارلمان است به طوری که جلسات بدون حصول نتیجه به پایان میرسد.
وی ادامه داد: تا زمانی که وضعیت منطقه به یک توازن خاص نرسیده است، باعثمیشود این باور به وجود آید که اگر بین این دو جریان توافق خاصی صورت نگیرد، این وضعیت بر لبنان حاکم خواهد بود و در خلاء سیاسی به سر خواهد برد.
موضوع دیگر، وجود مشکلات امنیتی است به طوری که جریان المستقبل بر این باور است که اگر بخواهد رایگیری در انتخابات شروع شود و پای اهل سنت در میان باشد، بدون شک سلفیها در شمال و شرق لبنان تحرکاتی علیه آنها صورت خواهند داد و در مقابل نیز جریان ۸ مارس به این نتیجه رسیده است که هر تصمیمی که در فضای سیاسی گرفته شود، موجب میشود که دولت با ثبات در لبنان تشکیل نشود اما باید گفت که ۸ مارس با برگزاری انتخابات موافق است و شانس بیشتری دارد چرا که جمعیت عمدهای از مسیحیان با این جریان همسو هستند و میشل عون میتواند رای بیشتری را از مسیحیان جمعآوری کند.
بحثانتخابات ریاست جمهوری نیز یکی از مسائل تثبیت خلاء سیاسی در لبنان به شمار میرود چراکه این کشور حدود سه ماه است که رئیسجمهوری ندارد به همین دلیل با توجه به اینکه قوای مسلح زیر نظر رئیسجمهوری این کشور است و لبنان نیز درگیر جنگ با تروریسم است، نمیتوان آینده مناسبی برای کشور متصور بود و از طرفی جریان ۱۴ مارس، «سمیر جعجع» را به نمایندگی از خود معرفی کرد و دلیلشان هم این بود که این شخصیت تا حدودی با مسیحیان همسو است و رای خواهد آورد اما این اتفاق به دلیل سابقه قبلی سمیر جعجع که به نوعی یک افراطی تندرو محسوب میشد و تا سال ۲۰۰۵ میلادی هم در زندان به سر میبرد، از کسب رای مورد نظر باز ماند چراکه ترور مسیحیان قضایای صبرا و شتیلا و حتی ارتباط با موساد در پرونده جعجع ثبت و ضبط شده است.
در مناسبات سیاست داخلی در لبنان طایفهای به نام طایفه دروزیها نقش موثری دارد که رهبری آن به عهده «ولید جنبلاط» است و اگر این طایفه به سمت یکی از جریانات ۱۴ و ۸ مارس سوق پیدا کند، بیشک پیروز میدان خواهد بود به طوری که این طایفه خواستار ورود یک شخصیت بیطرف به عرصه سیاست خواهد بود.
این کارشناس مسائل منطقه شام در انتها تاکید کرد: به نظر میرسد خلاء سیاسی در بلندمدت در لبنان باقی خواهد ماند مگر اینکه توافق و اجماع نظری در این کشور به وجود بیاید که با توجه به شرایط منطقه این موضوع فعلاَ معلق باقی خواهد ماند.