صدرالحسینی: تغییر حکومت دمشق به دلیل شکاف میان دولت و ملت بود/ اگر حزب‌الله نبود، اسرائیل تا بیروت پیشروی می‌کرد

سیدرضا صدرالحسینی، کارشناس مسائل منطقه در تشریح مهمترین تحولات سوریه و لبنان در سال ۱۴۰۳ در گفت‌وگو با ایلنا اظهار کرد: یکی از مهم‌ترین تحولات سوریه، اسقاط حکومت بعث در این کشور بود که البته دلایل گوناگونی دارد اما یکی از مهم‌ترین این دلایل را باید عدم ارتباط مناسب و مفید دولت این کشور با مردم دانست. به‌رغم آنکه حزب بعث در سوریه بخش اعظمی از امور این کشور را در دست داشت اما بسیاری از دلسوزان و صاحب‌نظران از سال‌ها پیش به دولت این کشور در مورد ارتباط با مردم هشدار داده بودند اما این اتفاق به خصوص پس از فعالیت عمده جریان‌های تروریستی ادامه داشت و این پیوند ضعیف شد. به‌رغم آنکه خانواده بشار اسد با مردم سوریه در رفت و آمد بود اما مشکلات دیگری مانند اعمال تحریم‌های مشخص علیه دمشق با عنوان تحریم سزار، شکاف میان دولت و ملت را افزایش داد. مسأله دیگر این است که دخالت ایالات متحده در سوریه و به خصوص اشغال زمین‌های حاصلخیز این کشور، به خصوص مناطق شمال شرق و شرق سوریه باعث شد تا اهداف اقتصادی مورد نظر دولت سوریه محقق نشود و در نهایت دیده شد که حریم‌ها محاصره اقتصادی افزایش پیدا کرد. 

وی ادامه داد: نکته دیگری که در مورد سوریه باید ورد نظر قرار بگیرد بی‌انگیزگی ارتش این کشور بود. واقعیت این است که بدنه ارتش به دلیل مشکلات عدیده اقتصادی هیچ منفعتی را برای خود در دفاع از دولت این کشور نمی‌دید و عملاً این موضوع به یک مشکل اساسی تبدیل شد و به غیر از آن باید توجه شود که ارتش سوریه عملاً فاقد ایدئولوژی بود و به همین دلیل ایستادگی کردن برای حفظ حکومت سوریه را بی‌فایده ‌می‌دیدند. اثر دیگر این است که کشورهای عربی عملاً هیچ کار مفیدی برای بازسازی سوریه و همچنین خروج این کشور از شرایط وخیم اقتصادی انجام ندادند. آنها اعلام می‌کردند که سوریه به اتحادیه عرب باز خواهد گشت اما هیچ کمک قابل توجهی از سمت آنها به دمشق برای گذار از آن وضعیت ارائه نشد. در این میان باید توجه داشت آنچه در سوریه اتفاق افتاد برای تامین امنیت اسرائیل از سوی ایالات متحده طرح شد و در این راستا ترکیه به عنوان عنصر اجرای نظامی آن محسوب می‌شود اما باید توجه شود که کردها و همچنین دروزی‌ها در سال جدید به دنبال تثبیت منافع خود خواهند بود و بدون تردید امسال بی‌ثباتی در سوریه را کاملاً مشاهده خواهیم کرد.

این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: در مورد تحولات لبنان هم باید به این موضوع اشاره شود که حزب الله لبنان به دفاع از ساکنان غزه، به صورت مستقیم به رویارویی با اسرائیل پرداخت و این در حالی بود که اسرائیل به هیچ وجه نتوانست طی یک سال گذشته آنگونه که اعلام می‌کند به سمت رودخانه لیتانی پیشروی کند. نکته این است که حزب‌الله لبنان در مسیر مبارزه با اسرائیل و هزینه‌های بالایی را متحمل شد؛ به عنوان مثال ترور سید حسن نصرالله، دبیرکل پیشین حزب الله لبنان و برخی دیگر از فرماندهان مقاومت لبنان از جمله این هزینه‌ها بود. بدون شک عدم حضور حزب الله لبنان در این کشور و عدم مبارزه آن با اسرائیل که پیشرفته‌ترین تجهیزات و تسلیحات نظامی را در اختیار دارد، می‌توانست موجب آن شود که رژیم صهیونیستی تا بیروت به صورت مستقیم پیش بیاید. 

وی در پایان خاطرنشان کرد: مسأله دیگر این است که حزبالله لبنان با اقدامات خود باعث شد مناطق شمالی اراضی اشغالی و همچنین شهرک‌های صهیونیست‌نشین خالی از سکنه شود و همین مسأله باعث شد تا اسرائیل با یک بحران ارگانیک و چند ضلعی روبه‌رو شود. در طرف دیگر، انتخاب رئیس جمهوری و نخست وزیر لبنان هم یکی دیگر از تحولات مهم سیاسی به حساب می‌آید اما مسأله این است که وعده‌های مختلفی از سوی ایالات متحده برای تامین امنیت اسرائیل به دولت کنونی لبنان داده شده است اما مسأله اینجاست که هنوز خروجی این وعده‌ها گنگ و نامفهوم است. با تمام این تفاسیر حزب الله لبنان در سالی که گذشت خود را وقف امنیت این کشور کرد و به نوعی تلاش داشت تا بتواند به هر صورت که شده امنیت لبنان را تامین کند.