شعیب بهمن در گفتوگو با ایلنا:
دیدار پوتین و اسد برآمده از رفتار آمریکا در افغانستان و منطقه بود/ مسکو به دنبال اخراج خارجیها از سوریه/ پرونده ادلب همچنان مسکوت مانده است
کارشناس مسائل روسیه گفت: فضای فعلی کشورهای عربی منطقه به نوعی مسکو را ترغیب میکند تا وارد معادلات منطقهای شود و این مسأله میتواند به زودی تشدید شود.
«شعیب بهمن» کارشناس مسائل روسیه در تشریح دلایل و ابعاد دیدار رئیسجمهوری روسیه و همتای سوریاش در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: سفر بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه به مسکو و دیدارش با ولادیمیر پوتین تا حدودی از پیش تعیینشده بود اما به دلیل ملاحظات و مسائل ضدامنیتی که در سوریه همچنان جریان دارد، این سفر افشاء نشد. بر اساس دادههای موجود این سفر دقیقاً در زمانی برنامهریزی شده که گفته میشود همچنان برخی از مشکلات سیاسی و امنیتی در سوریه وجود دارد، تا جایی که پوتین در دیدار خود با اسد از این مشکلات به عنوان تراژدی نام برده است. در این میان مسائل نظامی، امنیتی، اقتصادی از محورهای مهم دیدار میان دو طرف به حساب میآید و بخشی از این دیدارها هم به وجود جریانهای تروریستی در سوریه مربوط بوده است.
وی ادامه داد: بر اساس آنچه اعلام شده به نظر میرسد یکی از دلایل دیدار میان دو طرف بحث خروج آمریکا از افغانستان بوده است. منظورم این نیست که محور اصلی این دیدار خروجی مسایل افغانستان بوده، اما واقعیت این است که این سفر بشار اسد به روسیه تا حدودی به خروجی وضعیت افغانستان و همچنین خروج آمریکاییها از عراق در آینده نزدیک ربط دارد. بر این اساس سفر اسد به مسکو میتواند تا حدودی با مسائل فعلی منطقه تقارن داشته باشد. یکی از مسائلی که روسها به رئیسجمهوری سوریه گوشزد کردند، خروج نیروهای خارجی غیرقانونی از این کشور بوده است. باید به این نکته اشاره شود که از نظر روسیه نیروهایی که در خاک سوریه حضور دارند صرفاً به دو دسته تقسیم میشوند. نخست، نیروهایی هستند که به دعوت قانونی دولت سوریه وارد این کشور شدهاند که ایران و روسیه از این دسته هستند و دسته دوم کشورهایی هستند که حضور نامشروع در سوریه دارند و اساسا به عنوان دولتهای متجاوز و اشغالگر به حساب میآیند که در این زمینه میتوان به ترکیه و آمریکا اشاره کرد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: اینکه پوتین اصرار بر خروج نیروهای مذکور دارد اساساً نشان میدهد که روسها به دنبال جمع کردن دخالتهای خارجی در سوریه هستند. بخش دیگری از سخنان رئیسجمهوری روسیه به بازگشت پناهندگان سوری به کشورشان ربط دارد. مؤلفهها نشان میدهد که ارتش روسیه در کنار ارتش سوریه به مقابله با تروریستها پرداختند و در نهایت برقراری امنیت باعث شد تا پناهجویان مجدداً به کشور خود بازگردند و به همین دلیل باید گفت که دلیل اصلی خروج آنها از کشور عدم وجود امنیت بوده است. به همین دلیل میتوان گفت که نیروهای روسیه در بازگرداندن آوارگان سوری نقش بسزایی داشتند. از سوی دیگر باید توجه کرد که مناسبات روسیه و ترکیه هم در این باید مورد اشاره قرار بگیرد. اینکه بسیاری میگویند اشاره پوتین به خروج نیروهای خارجی از سوریه به نوعی اشاره به ترکیه هم داشته است، به نظرم حرف درستی است اما باید توجه داشت که مسکو و آنکارا نه تنها در سوریه بلکه در قفقاز، لیبی، افغانستان و حتی حوزه بالکان و دریای سیاه با یکدیگر کار میکنند ولی در حال حاضر تنها نقطه تماس آنها در سوریه جغرافیای ادلب است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: این شهر به کلکسیونی از تروریستها تبدیل شده و شرایط آن را باید یک شرایط فریز شده دانست. معتقدم بازیگران مطرح در عرصه سوریه تمایلی به تعقیب شرایط در ادلب ندارند. از سوی دیگر اولین عملکننده علیه این جغرافیا باید دولت سوریه باشد تا میدان پاکسازی را فراهم کند و سپس مابقی کشورها وارد این پرونده شوند، اما به هر ترتیب فعلاً نوعی سکوت در مورد وضعیت ادلب قابل ملاحظه است. روسها به هر ترتیب اعتقاد دارند که حضور آمریکا در افغانستان میتوانست مانع از فروپاشی این کشور شود اما حالا نه تنها در افغانستان اوضاع تغییر کرده بلکه احتمال دارد خروج آتی آمریکا از عراق و سایر نقاط، باعث شود تا روسیه فضا را برای اعمال نفوذ خود جدی ببیند و وارد معادلات منطقهای شود. معتقدم فضای فعلی کشورهای عربی منطقه به نوعی روسیه را ترغیب میکند تا وارد معادلات منطقهای شود اما به هر ترتیب آنها نگران مردم منطقه نخواهند بود، بلکه همانند آمریکا و سایر قدرتها منافع خود را دنبال میکنند.