استاد دانشگاه لبنان در گفتوگو با ایلنا:
سردار سلیمانی مترجم راهبردهای سیاسی و نظامی ایران در مدیریت جنگ بود/ پروژه خاور میانه جدید با استراتژیهای شهید مقاومت ناکام ماند/ نهادهای بینالمللی وابسته به آمریکا دچار فلج سیاسی و حقوقی شدهاند
استاد علوم سیاسی دانشگاه لبنان تاکید کرد که فرمانده سپاه قدس ایران معادلات بازدارندگی و توازن در نبرد با دشمن را تغییر داد و همه دستاوردها علیه رژیم صهیونیستی و تروریسم تکفیری ماحصل فرماندهی ایران و استراتژیهای راهبردی و نظامی شهید در مدیریت جنگ بود.
«صادق النابلسی»، استاد علوم سیاسی دانشگاه لبنان و چهره نزدیک به حزبالله به مناسبت سالروز شهادت سردار «قاسم سلیمانی» و «ابومهدی المهندس»، فرماندهان محور مقاومت و همرزمان شهیدشان در گفتوگو با خبرنگار ایلنا گفت:
تردیدی نیست که سردار شهید قاسم سلیمانی، از لحاظ اعتقادی، سیاسی و نظامی شخصیتی منحصر به فرد بود و همه این ابعاد نقطه تلاقی در شکلگیری چشمانداز و اهداف وی در جریان نبرد با استکبار جهانی و اذنابش در منطقه به شمار میروند. او از همان ابتدای مسئولیتش در سپاه قدس، نقشه راهی را برای تقویت قدرت جنبشهای مقاومت در لبنان و فلسطین در وهله نخست و عراق و یمن در گام بعد ترسیم کرد. سردار میدانست که روزگار کنونی عصر ملتهاست و اگر امت میخواهد خود را از چنگال مستکبران نجات دهد، باید از سرمایههای جوانان انقلابی بهرهمند شود. به این ترتیب بود که شهید سلیمانی با پشتکار بینظیری تلاش کرد تا اهداف و ایدههای استراتژیک را پیش روی این سرمایهها وضع کرده و تخصصهای لازم را در اختیار آنها قرار دهد تا ابتدا مانع پروژههای استکبار شوند و پس از آن معادلات بازدارندگی و توازنها را تغییر دهند.
حضور شهید سلیمانی مانع تحقق پروژههای استکبار علیه منافع ملت شد
النابلسی گفت: حضور برجسته شهید سلیمانی در لبنان و فلسطین با پیروزیهای درخشانی همراه بود و موقعیت و جایگاه نیروهای مقاومت و نقش محلی و منطقهای آنها را تقویت کرد. اینچنین شد که نیروهای استکبار دیگر قادر به ترسیم نقشههای منطقه آن طور که میخواستند، نبودند و نمیتوانستند هر نوع پروژهای را که در تضاد با منافع ملتهای منطقه قرار داشت، به آسانی و سهولت عملی کنند. آنها خود را در مقابل کسی دیدند که گاهی با تلاش سیاسی و مردمی و گاهی با استفاده از ابزار نظامی در لحظات تجاوز همچون مانعی نفوذ ناپذیر در برابر توطئههایشان قرار دارد؛ چنانگه در جنگ جولای علیه لبنان یا سالها تجاوز اسرائیل به غزه مشاهده کردیم.
سردار سلیمانی مانع سقوط لبنان، سوریه، یمن و عراق در باتلاق تسلیم در برابر داعش شد
وی افزود: شهید سلیمانی نقش برجسته و استثنائی در تقویت جنبش اعتراض مردمی در مسیر عادیسازی روابط فلسطین و اعراب با رژیم صهیونیستی و نیز اوجگیری و تشدید عملیات نظامی علیه نیروهای اشغالگر و اجبار آنها به عقبنشینی داشت. به این ترتیب بود که توانست تحرکات مقاومت را به امکانات مادی، تسلیحاتی و تخصص های لازم مجهز کند و سطح صلاحیتهای آنها را به گونهای بالا برد که بیشترین آسیب را به دشمن وارد کنند. اگر درک و دیدگاه صحیح در مقابله با دشمن و درک نقاط ضعف آن همراه با اخلاص و صداقت در کار نبود، چنین دستاوردی هرگز محقق نمیشد. به این ترتیب بود که سردار سلیمانی این جنبشها را گسترش داد و به نیروهای معروف به غیر دولتی تبدیل کرد که دارای تواناییهای دولتی هستند اما به شیوه چریکی میجنگند. این امر آنها را قادر ساخت تا در برابر دشمن پیشروی کرده و با روشهای نوآورانه نبردهای نامتقارن را به آن تحمیل کنند. کار به همین ترتیب با شدت ادامه داشت تا اینکه یک گروه تروریستی به نام «داعش» وارد عراق ، یمن و سوریه شد تا از این کشورها پلهای ترانزیتی برای رسیدن به جمهوری اسلامی ایران و نیروهای مقاومت تشکیل دهد و تسلیمی تحقیرآمیز به امت تحمیل کند. اینجا بود که فرمانده سلیمانی به سرعت در عراق، سوریه و یمن وارد عمل شد و توانست فرصت تغییر معادلات نبرد در جنگ های نیابتی را از دشمنان سلب کند. بر این اساس میتوان گفت که دشمنان در دست اندازی به ایران و امنیت آن ناکام ماندند و نتوانستند لبنان، سوریه ، یمن و عراق را در باتلاق تسلیم فرو برند.
پروژه خاور میانه جدید با استراتژیهای شهید مقاومت ناکام ماند
النابلسی گفت: شهید سلیمانی از همان ابتدا میدانست که آمریکا و برخی کشورهای منطقه پشت پروژه موسوم به بهار عربی قرار دارند و با هدف ترسیم نقشه راه جدیدی در خاور میانه برای بیثبات کردن کشورهای منطقه توطئهچینی میکنند. یکی از ارکان سیاست آمریکا در منطقه در وهله نخست، حمایت از اسرائیل، تقویت موقعیت استراتژیک آن و ادغام این رژیم در بافت منطقه است. واشنگتن در گام بعد نیز به دنبال ضربه زدن به کشورهای در حال توسعه منطقه است. مرحله سوم نیز با توطئه سرقت نفت، گاز و سایر ثروت سرمایههای مردمی طراحی شده است. آمریکا برای عملی شدن توطئه های خود استراتژی هایی را مبنی بر ایجاد درگیری دائمی بین همسایگان در این محیط جغرافیایی، فتنهانگیزی و گسترش اختلافات بین اقوام و گروههای مختلف مذهبی، جنگهای پیشگیرانه، گسترش هرج و مرج، بیثبات کردن کشورها و تحمیل فشار اقتصادی بر آنها وضع کرد. در این نقطه پروژههای آمریکا با اهداف اسرائیل گره خورد تا گروه های افراطی را برای تکه تکه کردن کشورها و سوق دادن آنها به سمت خستگی و فرسودگی شدید و سرانجام تسلیم شدن در برابر مطامع استعمار خلق کنند.
عقبنشینیهای امروز آمریکا و اسرائیل نشاندهنده گزینههای محدود و تنگنای استراتژیک آنهاست
این تحلیلگر سیاسی لبنان افزود: آنها بر این باور بودند که با فشار حداکثری آمریکا ناآرامیها در لبنان، سوریه ، یمن و در هر مکانی که ایران حضور دارد، به ثمر خواهد رسید. در عین حال مدعی بودند که این فشارهای اقتصادی با هدف تغییر رفتار کشورهای به گفته آنها «محور شرارت» و مهار جنبشهای مقاومت است. بنابراین تلاش کردند معاملهای را تحت فشار داعش به ادعای خود با عنوان کاهش محاصره اقتصادی علیه ایران، لبنان، عراق و یمن را در مقابل کاهش نفوذ و متوقف ساختن برنامه هستهای و موشکی تهران انجام دهند. اما تلاش سردار باعث شد همه این پروژههای شیطانی ناکام بمانند. تمام این عقبنشینیهایی که امروز شاهد آن هستیم، چه در سطح گروههای تروریستی تکفیری و چه در سطح خود کشورهای استکباری بیش از آنکه نشاندهنده تعدد ابزار موجود در دسترس آمریکا و غرب برای رویارویی باشد، بیانکننده گزینههای محدود و تنگنای استراتژیک آنهاست. اکنون پس از سالها مقابله شدید بین دو محور میتوان گفت که توازن نیروهای داخلی در کشورهایی مانند یمن، سوریه، عراق و غزه شاهد یک تغییر کیفی و کمی آشکار به نفع نیروهای مقاومت و محور مقاومت بود.
شهید سلیمانی، پایه تحول در آگاهی و روحیهای جدید از نظر درک نبرد با دشمنان شد
النابلسی تاکید کرد: شکی نیست که ارتباطات شهید سلیمانی با شخصیتهای مذهبی، سیاسی و اجتماعی در کشورهای منطقه و حمایت وی از بسیاری از فعالیتهای وحدتساز، پایه تحول در آگاهی و روحیهای جدید از نظر درک نبرد با دشمنان شد. چرا آنها میخواهند اختلافات مذهبی، ملی و سیاسی ادامه داشته باشد؟ پاسخ کاملا روشن بود و سردار سلیمانی برای همه رهبران و شخصیتهای تأثیرگذار در کشورهای منطقه که با آنها ملاقات کرده بود، توضیح داده بود که دشمن فقط میخواهد روابط بین ملتها و کشورهای منطقه متلاطم باقی بماند و به دنبال آن است که مدلهای اقتصادی مخدوش و وابسته ایجاد کند. او تاکید کرده بود که دشمن در پی ایجاد یک زندگی سیاسی مبتنی بر درگیری همیشگی بین نیروهای محلی است و میخواهد با حمایت از حکام فاسد ، خواسته ها و انتظارات مردم برای امنیت، ثبات و همکاری را نادیده بگیرد.
وی افزود: شهید سلیمانی به رهبران برجسته منطقه یادآوری کرده بود که دشمن میخواهد افکار عمومی را از مشکلات واقعی مانند مسأله اشغال فلسطین و سرقت ثروتها منحرف و آنها را به مسائل پیش پا افتاده تبدیل کند، تا جایی که به بهانه دموکراسی و بهار عربی، همه جا را آشوب زده کرد زیرا طبیعتا چنین توطئهای منجر به فروپاشی جوامع و در نتیجه سقوط اقتصاد از طریق مزدوران فرصتطلب و شبکه فشردهای از افراد اجیر شده میشد که برای اجرای توطئه های دشمن تلاش میکنند.
ورود سردار سلیمانی، تعادل را در روابط بین نیروهای مقاومت برقرار کرد
این تحلیلگر سیاسی تاکید کرد که مبارزه سردار علیه گروههای تروریستی روشن و مستقیم بود زیرا هدف آمریکا و عوامل آن از هم گسیختن جوامع و تبدیل یک کشور واحد به چند کشور تکه تکه بود. شاید در همین چارچوب بتوان فهمید که چرا آمریکا ابزار جنگ روانی را فعال کرده است. بله دشمن میخواهد جنگ روانی مقدمهای برای باجخواهی برخی از رهبران سیاسی و هدف قرار دادن آنها با تحریم باشد، به این امید که موقعیت سیاسی آنها را تغییر دهد یا حداقل آن را متزلزل کند. همچنین تردید و تفرقههایی را در بین نیروهای مقاومت ایجاد کند. چنانکه مصداق آن را در تلاش برای فتنهانگیزی مذهبی و تضاد اولویتها بین جنبشهای مقاومت در سوریه مشاهده کردیم، اما ورود فرمانده سلیمانی تعادل را در روابط بین نیروهای مقاومت برقرار کرد و از همه خواست که قطبنما را به سمت دشمن اصلی هدایت کنند. میتوان گفت که با وارد کردن فناوری و روشهای زورگویی نرم، تغییرات زیادی در ساختارها و ابزارهای جنگ رخ داده است. بنابراین زمینههای درگیری جهان پیچیدهتر و مبهمتر شده اند. قوانین بینالمللی دیگر قادر به محافظت از افراد و کشورها نبوده و قوانین نزاع دیگر تحت کنترل معاهدات انسانی و اخلاقی نیستند، بلکه هرج و مرج، استکبار و نژادپرستی فاکتورهای اثرگذار در این جهان آشفته شدهاند. «دونالد ترامپ»، رئیسجمهوری آمریکا نیز بر همین اساس بود که گفت: «اکنون زمان ایجاد تغییر فرا رسیده است». اما چه تغییری؟!. تغییری که مبتنی بر نقض قوانین بینالمللی و وضع معیارهای ویژه با توسل به زور است، نه اخلاق و احترام به حاکمیت کشورها.
نهادهای بینالمللی وابسته به آمریکا دچار فلج سیاسی و حقوقی شدهاند
النابلسی تاکیدر کرد: این آمریکاست که در جهت مخالف صلح و امنیت بینالمللی حرکت کرده و تلاشهای مداوم برخی کشورها برای بازگرداندن اعتبار به منشور حق و حقوق بشر را تضعیف و تخریب میکند. ترور حاج قاسم سلیمانی و ابو مهدی المهندس یک جنایت آشکار است، اما هیچ کس جرأت ندارد ترامپ و آمریکا را به خاطر جنایاتشان مجازات کند، زیرا تمام نهادهای بینالمللی که کاملاً تابع ایالات متحده هستند، دچار فلج سیاسی و حقوقی شدهاند. ایران برای تثبیت معادله بازدارندگی و انتقام از عاملان جنایت، رویکردی عقلانی در پیش گرفت و واکنشی منطقی نشان داد.این واکنش، جنبش نارضایتی بینالمللی را از سیاستها و جنایتهای آمریکا به حرکت در میآورد و روز به روز بر سرعت آن افزوده میشود و این همان خواست محور مقاومت است.
شهادت حاج قاسم، ملتها را به واکنش بیشتر علیه آمریکا و اذنابش سوق خواهد داد
النابلسی در پایان تاکید کرد: اعتراف به اینکه آمریکا همه معادلات را کنترل میکند، یک فرضیه گمراهکننده است. همانطور که حاج قاسم موفق شد سنگینترین ضربات را به دشمن وارد و نقشههای آن را خنثی کند، رهبران مقاومت نیز میتوانند همین مسیر را ادامه داده و آن را تکمیل کنند. شهادت حاج قاسم و ابو مهدی المهندس ملتها را به واکنش بیشتر علیه آمریکا و اذنابش سوق خواهد داد. آینده چیزی جز امید و پیروزی نخواهد بود و شکست آمریکا و اسرائیل هرگز دور نخواهد بود. باید گفت که همه جنگهای آزادی در حالی آغاز شدهاند که کشورهای استعمار گر بسیار قوی تر از نیروهای مقاومت بودند اما مقاومت در دسترس و پیروزیها نیز ممکن شد.