جدال بیپایان شرکتهای سنتی با استارتآپها؛
به جای سنگاندازی یاد بگیرید
یکی از بزرگترین مشکلاتی که استارتآپها در قدم اول با آن مواجه میشوند، تعامل با نسل قدیمیتری است که نسبت به تغییر زاویه دارند. هر چند نمیتوان این موضوع را در قالب یک قاعده کلی به همه تعمیم داد اما تجربه نشان میدهد که معمولا زنان و مردان میانسال احساس وابستگی عجیبی نسبت به داشتههای فعلیشان دارند و از تجربه تازهها میترسند. این موضوعی است که معمولا استارتآپهای موفق به عنوان یک کیس استادی با آن برخورد میکنند و با پرسش درباره ترسهای احتمالی سعی میکنند نحوه ارائه محصول یا خدماتشان را طوری هماهنگ کنند که برای نسل قدیمی هم قابل استفاده باشد. پایبندی به شیوه کاربرمحور دقیقا همانچیزی است که نمونه بارز آن را در استارتآپهای تازهای مانند سرویسهای درخواست اینترنتی خودرو در ایران به وضوح شاهدیم.
به گزارش ایلنا؛ قدرت استارتآپهای مطرحی که این روزها در دنیا فعالیت میکنند آنقدر زیاد است که داستانشان به یک کلیشه تکراری اما آموزنده در بیشتر کنفرانسهای خلاقیت و نوآوری در سراسر جهان تبدیل شده است. هر جایی قرار است از یک جرقه خلاقانه صحبت شود، پای اوبر و ایربیانبی به میان میآید و تحولاتی که این شرکتهای استارتآپی در زندگی مردم ایجاد کردهاند.
تای هیاس، استاد بازاریابی دانشگاه کورتین استرالیا در گفتگو با سایت «CMO» میگوید:« نمونه استارتآپهای موفقی که با حضورشان در زندگی مردم تغییرات زیادی را به وجود آوردهاند بسیار زیاد است، بنابراین این شرکتها همیشه تهدیدی برای سازمانهای سنتی به حساب میآیند.»
این در حالی است که هیچکدام از شرکتهای استراتآپی با هدف حذف سیستمهای سنتی وارد بازار کار نشدهاند و فقط به دلیل ایدههای تازه توانستهاند جای خودشان را در زندگی مردم باز کنند.
اما آیا استارتآپها تاثیری بر روند فعالیت شرکتهای سنتی دارند یا شیوههای قبلی همچنان در رقابت با تازهها به حیات امن خود ادامه میدهند؟
چالش نسلهای قدیمیتر با تازهها
یکی از بزرگترین مشکلاتی که استارتآپها در قدم اول با آن مواجه میشوند، تعامل با نسل قدیمیتری است که نسبت به تغییر زاویه دارند. هر چند نمیتوان این موضوع را در قالب یک قاعده کلی به همه تعمیم داد اما تجربه نشان میدهد که معمولا زنان و مردان میانسال احساس وابستگی عجیبی نسبت به داشتههای فعلیشان دارند و از تجربه تازهها میترسند.
این موضوعی است که معمولا استارتآپهای موفق به عنوان یک کیس استادی با آن برخورد میکنند و با پرسش درباره ترسهای احتمالی سعی میکنند نحوه ارائه محصول یا خدماتشان را طوری هماهنگ کنند که برای نسل قدیمی هم قابل استفاده باشد.
پایبندی به شیوه کاربرمحور دقیقا همانچیزی است که نمونه بارز آن را در استارتآپهای تازهای مانند سرویسهای درخواست اینترنتی خودرو در ایران به وضوح شاهدیم.
امروزه اسنپ به عنوان پرطرفدارترین سامانه هوشمند حمل و نقل کشور، مسافران زیادی دارد که بسیاری از آنها مهمانهای نسل قدیم هستند. سهولت کار با اپلیکیشن این سیستم درخواست اینترنتی خودرو، هزینه مقرون به صرفه و همچنین فاصله زمانی بسیار کوتاه ارسال درخواست خودرو تا پذیرش راننده و حضور در آدرس مورد نظر باعث شده که علاقهمندان زیادی جذب این سیستم نوین شوند و دست از حملونقلهای پردردسر سنتی بردارند.
حیات شرطی
آزمون و خطا! این بزرگترین خطری است که استارتآپهای تازه را نشانه میگیرد اما سیستمهای سنتی از آن در امان هستند. با توجه به اینکه استارتآپها روال تازهای را تجربه میکنند که پیش از این امتحانش را پس نداده، هر قدمی حکم آزمونی را دارد که ممکن است درست از آب در بیاید یا با مشکل مواجه شوند. با این حساب قاعدتا موفقیت شرکتهای استارتآپی باید در گرو شرط و شروطهایی باشد و بنابراین سازمانهای سنتی فکر ایجاد اختلال به سرشان نزند و خیالشان راحت باشد.
این در حالی است که اغلب شرکتهای سنتی به دلیل عدم توانایی در ایجاد رقابت سالم با استارتآپها همواره تلاش میکنند چوب لای چرخ آنها کنند. جودی سانگستر، مدیر اجرایی شرکت ADMA میگوید:« موضوع مهم استارتآپها فرهنگ تجاری است که این روزها در حال رشد است و سازمانهای سنتی خیلی با آن خوب نیستند چرا که آنها روشهای خودشان را دارند که سالهاست طبق همان پیش رفتهاند و نسبت به تغییر در ابعاد بزرگ به شدت زاویه دارند.»
یکی از نمونههای مشخص استارتآپهای پُر سر و صدایی که سازمانهای سنتی هنوزد با روال کار آن کنار نیامدهاند، همین اسنپ است؛ سامانه هوشمندی که بر خلاف میل سازمانهای سنتی با وجود عمر کوتاهش روال رو به رشد قابل قبولی داشته و توانسته تغییرات بنیادی در زندگی مردم ایجاد کند.
امروزه سرویسهای فعال درخواست اینترنتی خودرو بزرگترین رقبای سازمانهای سنتی حمل و نقل به شمار میروند و آنها هم به جای تلاش برای بهتر کردن روشهای کهنه خود، سعی در قطع حیات این استارتآپهای حمل و نقلی دارند.
بر اساس گزارشهای مستمری که از اسنپ میرسد، این سامانه هوشمند حمل و نقل برای آغاز به کار در هر شهر جدید با مشکلات عدیدهای مواجه است که تمامی هم ندارد.
از همان روز اول که این شرکت درخواست اینترنتی خودرو کارش را در تهران آغاز کرد، اتحادیه اتومبیل کرایه و تاکسیرانی دردسرهای زیادی سر راه آنها قرار داد. از پلمپ کردن دفاتر آنها در شهرهای مختلف تا برخوردهای فیزیکی با کارمندان و بازاریابان همه و همه از مواردی است که مدام درباره اسنپ رسانهای میشود.
این در حالی است که دنیا رو به جلو حرکت میکند و دیر یا زود پای خیلی روشهای سنتی از زندگی مردم بریده میشود. درست مثل تلفنهای شمارهگیری که امروز یادگاری روزگاری کهنه هستند و جای خودشان را به بیسیمها و گوشیهای همراه دادهاند.
به اعتقاد سانگستر، شرکتهای استارتآپی الگوهای فعالی هستند که شرکتهای سنتی به جای سنگاندازی میتوانند از آنها استفاده کنند و با رقابت سالم خودشان را بالا بکشند.
سانگستر میگوید:« شرکتهای سنتی میتوانند با خیال راحت به حیات خود ادامه دهند به شرط آنکه به جای رقابت بیاساس با استارتآپها، سعی کنند از آنها یاد بگیرند تا در گذر زمان از موج در حال حرکت به سمت جلو جا نمانند و به ورطه فراموشی سپرده نشوند.»