یک استاد دانشگاه مطرح کرد؛
حمایت و حفظ جمعیت روستا در اقتصاد کشور موثر است/ بدون داشتن مناطق روستایی توسعه یافته، کشور توسعه یافتهای نخواهیم داشت
یک استاد دانشگاه با اشاره به ناکارآمد بودن استراتژیهایی که درطی سالهای قبل به منظور توسعه روستایی دنبال شده است، گفت: در سیاست توسعه روستایی به جای اینکه به بحث رونق اقتصادی و تولید توجه کنیم، توسعه زیرساختها و خدمات اساسی را دنبال کردیم، بنابراین باید در توسعه اقتصادی رونق تولید و اشتغال را اولویت قرار دهیم.
محمد امیرابراهیمی در گفتوگو با ایلنا، درخصوص چرایی اهمیت توجه به روستا، گفت: روستا دارای ابعاد مختلف حیات است و بعدهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، امنیتی، زیستمحیطی و غیره در آن وجود دارد. لذا مانند هر پدیدهای توجه به تمام ابعاد آن لازم است چرا که میتواند برای توسعه کشور بسیار مهم باشد.
وی تشریح کرد: در شرایط بحرانی اقتصادی، تحریمها و روابط بینالملل معمولا کشورها سعی میکنند که به مزیتهای داخلی خود توجه کنند، به نظر من یکی از مزیتهای کشور ما روستاهایی هستند که اساسا پایدار، خود اتکا و دارای پتانسلهای فراواناند. بنابراین اگر ما به همین روستاها توجه کنیم بسیاری از مشکلات بخشهای دیگر نیز قابل رفع خواهد بود.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: روستا برای ما امنیت و اقتصاد پایدار ایجاد کرده و میتواند فرهنگها و سنتهای دیرین و اصلی ما را که عموما در روستا ریشه دارند حفظ کند. توجه داشته باشید که حدود 25 درصد جمعیت ما در روستاها ساکن هستند که نگهداری و حمایت از آنها بسیار در اقتصاد کشور موثر است.
ابراهیمی درخصوص نقش توسعه روستا در ارتقای رفاه اجتماعی در کشور نیز گفت: توسعه روستا یعنی رشد همهجانبه و توسعه روستایی زیرمجموعه توسعه ملی است. بنابراین نمیتوان بدون داشتن مناطق روستایی توسعه یافته کشور توسعه یافتهای داشت، لذا باید موازی با شهرها روستاها را نیز توسعه داد. همانطور که یک شهر توسعه یافته دارای اقتصاد و درآمد، اکوسیستم و محیط زیست سالم میخواهیم، این شاخصها باید در روستا نیز وجود داشته باشد، بنابراین دنبال کردن اهداف ملی در جغرافیایی به نام روستا میسر خواهد بود.
وی درخصوص مشکلات و چالشهای توسعه روستایی در کشور نیز گفت: اگر در کشور معضل و مشکلی مطرح میشود این مشکل در مناطق روستایی نیز وجود دارد، مانند بیکاری و اشتغال، اما این مسئله در روستا جلوه خاصی به نام مهاجرت پیدا میکند و در نتیجه بسیاری از روستاهای ما به دلیل پدیده بیکاری و عدم وجود شغل با وجود نیروهای جوان و تحصیلکرده خالی از سکنه میشوند. بنابراین نیروهای ناکارآمد مانند سالمندان که اغلب توان کار ندارد در روستاها میمانند، توجه داشته باشید که این افراد به دنبال نوآوری و ریسک نیستند لذا اقتصاد روستایی همچنان عقب میماند. توجه داشته باشید که عواملی مانند سیل و خشکسالی در مناطق روستایی بیشتر نمایان است و چون دسترسیها و خدمات در این مناطق مشکل دارد اضافه شدن این مشکلات روستاها را به صورت ناپایدار جلوه میدهد. ضمن اینکه بسیاری از سنتها و فرهنگهای اصیل ایرانی ما به لحاظ فرهنگی و ارزشی درمناطق روستایی قرار دارد. بنابراین با از دستدادن روستاها این مسائل را نیز از دست میدهیم. درنتیجه وجوه ناپایدار اقتصادی، اجتماعی و زیرساختی را به شدت میتوان در مناطق روستایی به عنوان موانع و مشکلات اصلی روستایی مشاهده کرد.
این استاد دانشگاه افزود: ما باید درسطح ملی سیاستهایی را متناسب با توسعه ملی در نظر و رسوخ این سیاستها و اهداف را در بخش روستایی رصد کنیم. لذا اولین سیاستی که باید دنبال کنیم سیاست حفظ جامعه فعال در مناطق روستایی است، یعنی باید به هر طریق ممکن نیروهای جوان و تحصیلکرده را در مناطق روستایی حفظ کنیم و زمانی که بخواهیم این جمعیت را در روستا حفظ کنیم باید برای آنها اشتغال پایدار مناسب با مناطق روستایی ایجاد و خدمات مناسب به آنها ارائه دهیم، زیرا در این صورت این نیروها نوآوری و زیرساختهای مناسب برای روستا را پیگیری میکنند و به طور کلی محیط توسعه یافته را خود ایجاد خواهند کرد. زیرا مشکل فعلی ما در مناطق روستایی مهاجرت نیروی جوان و تحصیلکرده است بنابراین باید از آنها حمایت و تجهیزات مناسب را به آنها رائه دهیم.
وی با اشاره به ناکارآمد بودن استراتژیهایی که درطی سالهای قبل به منظور توسعه روستایی دنبال شده است، گفت: ما در این سیاستها به جای آنکه به بحث رونق اقتصادی و تولید توجه کنیم، توسعه زیرساختها و خدمات اساسی را دنبال کردیم البته این به دلیل این بود که مناطق روستایی ما به این لحاظ دچار مشکل بودند. در تیجه نیاز است که یک چرخشی در سیاستگذاری کلی ما باید ایجاد شود و باید رونق تولید و اشتغال را در اولویت قرار دهیم.
ابراهیمی با بیان اینکه در عصر حاضر باید از نیروهای جوان و کارآمد حمایت کرد، گفت: در دههای که قرار داریم؛ اعتقاد براین است که نیروی انسانی میتواند تحول ایجاد کند و اگر این نیرو در محیط و شرایط مناسب مستقر نشود نمیتوانیم توسعه مناسب روستایی را داشته باشیم. بنابراین باید آمایش سرزمین انجام دهیم، به این معنی که به نیروهای جوان و تحصیلکرده خود بگوییم که در کجا قرار گرفته و چه فعالیتی را داشته باشند.
وی درپاسخ به اینکه اهداف توسعه روستایی در دنیا چیست و در ایران چگونه دنبال میشود، نیز گفت: کشورهای جهان به دو دسته کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته تقسیم میشوند و استراتژیهایی که در دنیا دنبال میشود یک تفاوت اساسی با ایران دارد، برای نمونه در کشورهای توسعه یافته چیزی به عنوان روستا به شکلی که ما در ذهن داریم یا وجود ندارد یا بسیار کم است، بخشهای کشورهای توسعه یافته شامل کشاورزی و خدمات است و در آن کشاورزی به صورت مزرعه تعریف میشود و اکثر روستاها در مناطق توسعه یافته تبدیل به شهرکهای حد وسط و یا روستاهای پیشرفتهای شدند که معنای روستایی که از آن در ذهن ما است در آنجا وجود ندارد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: اما در برخی از کشورهای شبیه به ما، مانند چین، هند و کره جنوبی که سابقه تاریخی و توسعه آنها به ما نزدیک است راهکارهایی برای توسعه روستایی دنبال کردهاند، برای مثال در کرهجنوبی در 50 سال گذشته جنبشی را با عنوان « ساموئل آندونگ» دنبال کردند که تمام مناطق توسعه نیافته روستایی خود را به یک شاخص مناسب برای توسعه رساندند. اولین اقدامی که انجام دادند نهضتی را تحت عنوان نهضت سازندگی روستایی در مناطق روستایی کرهجنوبی ایجاد کرده و سعی کردند با مشارکت تمامی اقشار به دنبال رسیدن به اهداف این برنامه باشند. بنابراین در زمان بلند مدت 20 ساله شخص اول مملکت اهداف و رسیدن به آن را رصد کرد و کل مجریان زیر بخش خود را تحت مدیریت قرار داد و امروزه پس از گذشت 30 سال سیمای مناطق روستایی کشور کرهجنوبی را به صورت یک سیمای توسعه یافته میبینیم. این مسئله به این معنا نیست که روستا از بالا به پایین عمل کند بلکه اختیارات آنها حفظ شده اما تحت نظارت است. به معنای دیگر رهیافت کلی و از پایین به بالا است اما با شرط نظارت. در واقع اگر کمبود منابعی وجود داشت آن منابع به آن ارسال میشد و توسعه روستایی موازی با توسعه شهری ادامه یافت و الگوی دوگانه توسعه در این کشور وجود ندارد. برای نمونه در کشوری مثل ایران در بعضی از شهرها مناطقی وجود دارد که بسیار توسعه یافته است و برعکس مناطق روستایی وجود دارد که بسیار عقب مانده است به عبارت دیگر در کشورهای توسعه یافته سعی کردهاند در برنامهای این دوگانگی را حل کنند.
وی تاکید کرد: در کشور ما نیز در اوایل انقلاب گروهی به نام جهاد سازندگی با همین الگو تشکیل شد، اما خدماتی که ارائه میدهند با رهیافت متفاوت است و فقط خدمات زیربنایی ارائه میدهند. درصورتی که در کشورهای توسعه یافته هدف فقط ارائه خدمات نیست بلکه هدف ارائه خدمات بخش تولید به معنای ایجاد اشتغال و تولید برای روستاییان همگام با مناطق شهری است تا روند توسعه خود را حفظ کنند.
ابراهیمی درخصوص نقش سازمانهای مردم نهاد در توسعه روستایی نیز گفت: سازمانهای مردم نهاد در توسعه روستایی دارای نقش اساسی هستند، اما سوالی که در این موضوع مطرح میشود این است که دربرنامهریزی، تصمیمگیری و تصمیمسازی بخش توسعه روستایی ما نهادهای مردمی چه کارهاند؟ اگر جواب به این سوال هیچ کاره باشند یعنی دولت تصمیم گیرنده است. بنابراین از همان ابتدا در برنامهریزی، تصمیمگیری، تصمیمسازی توسعه، بودجهریزی، ارزیابی، تزیق منابع و نظارت باید مشارکت نهادهای مردمی را داشته باشیم. بنابراین نمیتوان برای روستا برنامهای در شهرها تدوین و سپس آن را به روستاها ابلاغ کرد. به عبارت دیگر زمانی که از مشارکت سخن میگوییم منظور ما سطوح مختلف مشارکت است، زیرا بدترین نوع مشارکت استفاده از مردم جوامع روستایی در بخشهای اجرایی است. در واقع ما شبکه سازمان مردم نهاد نداریم که چانه زنی سیاسی کرده و هدفگذاری کند.
وی درخصوص نقش صندوقهای خردمالی درتوسعه و رفاه روستایی نیز گفت: صندوقها و بیمهها در مفاهیم اقتصادی کاهش دهنده ریسک هستند و هرجایی که بتوان دربرنامهریزیها و تخصیص منابع فرآیندهایی را تسهیل کرد تا ریسکها کاهش یابند مطمعنا به توسعه کمک خواهد کرد و این مسئله فرایند تصمیمگیری کشاورز و روستایی را تسهیل میکند.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: یکی از اشکالات ما که باید از مدیران کشور بپرسیم این است که اگر یک فرد روستایی در سن 20 سالگی شروع به کار کند و پس از 60 سال در سن 80 سالگی به نوعی از کار افتاده شود چه کسی از او حمایت خواهد کرد؟ ما هیچ فکری برای این موارد نکردهایم و توسعه روستایی به خودی خود محقق نمیشود، مگر زمانی که اندیشهای برای این موارد داشته باشیم. بنابراین ما این صندوق ها را نیاز داریم تا در مرحله اول با حمایت دولت و در مرحله دوم با اتکا به منابعی که از خود فرد دریافت میکنیم یک توسعه بلند مدت را در روستا رقم بزنیم. بنابراین اگر میخواهیم بدانیم که توسعه روستایی محقق شده است یا نه؟ باید به این نکته توجه کنیم که روستایی پس از منابعی که خود تامین میکند متکی به چه خواهد بود و چه کسی از او حمایت میکند، بنابراین لازم است که همین امروز برای آن فکر و برنامهریزی کنیم.