در گفتوگو با ایلنا مطرح شد:
ایران داوطلبانه به بازار گاز اروپا پشت کرد/ نورد استریم ۲؛ پروژه برد-برد برای روسیه و اتحادیه اروپا

اروپا مصرفکننده بزرگ انرژی است و به انرژی فسیلی نیز دسترسی ندارد، توان عرضه انرژی رومانی کاهش یافته، بنابراین فقط روسیه و ایران باقی میماند. این دو کشور به خاطر نزدیکی ژئواکونومیک میتوانند عرضهکنندگان خوبی باشند، اکنون روسها به خاطر خروج ایران از این بازار حالت انحصار پیدا کرده و خود را در برابر تحریمهای آینده خزانهداری امریکا گارانتی کردهاند.
مهرداد عمادی در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، درباره امنیت انرژی اتحادیه اروپا و نقش ایران در این بازار اظهار داشت: این مسئله از سه بعد قابل بررسی است، اول زیرساختهایی که اتحادیه اروپا برای دریافت انرژی نیاز دارد، در 15 سال اخیر لولههای انتقال مهمتر شدهاند اما نفتکشها نیز نقش ویژهای بخصوص در کشورهای حوزه مدیترانه بازی میکنند. موضوع دوم ورود اطلاعات دیجیتالی در ثبت مصرف دقیقهای و یا ثانیهای است، اکنون در آلمان و سوئد این اقدام آغاز شده، یعنی مراکزی که اضافه عرضه و تقاضا وجود دارد، مشخص شود، با تکنولوژی دیجیتال در مناطقی که مازاد عرضه وجود دارد به مناطقی که مازاد تقاضا وجود دارد، منتقل شوند.
وی ادامه داد: در 2020 اتحادیه اروپا یک سلسله مقررات جدیدی در مورد آمادگی ریسک در بخش برق وضع کرده و آن اینکه تا 2050 بیشتر تمرکز روی انرژی پاک باشد به این ترتیب که تنوع بخشی به منابع انرژی فقط در حوزه نفت، گاز و حتی باد و خورشید نباشد، دو انرژی دیگر یعنی هیدروژن و انرژی دریافت حرارت از فلزات نیز در سبد گنجانده شود. در این راستا یکی از خطوط قرمز اتحادیه اروپا این بود که در خرید انرژی نفت و گاز به یک منبع اتکا نداشته باشند که با توجه به موضوع تنوعبخشی، بحث ایران مطرح شد.
مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا تصریح کرد: 8 سال پیش اینگونه مطرح شد که ورود ایران به بازار گاز میتواند در سطح گسترده برای امنیت انرژی اتحادیه اروپا مثبت باشد و در دو رده ارزیابی ریسک شد. قرار بود برای کمک به بالا بردن کیفیت گاز مایع ایران دو شرکت توتال و یک شرکت نروژی ورود کنند، بنا بر این بود که اتحادیه اروپا در کوتاه مدت 30 درصد و در بلند مدت 50 درصد وابستگی خود را به گاز روسیه کم کند و این اقدام امنیت انرژی اتحادیه را افزایش میداد، در آن زمان مشارکت در ساخت خط لوله مستقیم از ایران به اروپا ارزیابی شد، اما هرگز اجرایی نشد.
وی ادامه داد: این نگاه آنقدر جدی بود که اتحادیه اروپا موارد سود و زیان و بحث سرمایهگذاری را مطرح کرد، بعد از برجام نگاه اروپا به منابع تامین انرژی تغییر کرد، زیرا وابستگی به روسیه بالا رفته بود حتی آلمان در مورد خط لوله نورد استریم 2 با نگرانی صحبت میکرد و گاز ایران را جانشین این خط میدانستند اما خیلی زود و به صورت داوطلبانه ایران به بازار گاز اروپا پشت کرد و در حقیقت در همراهی با لوکاویل و گازپروم روسیه بازار را برای روسها کنار گذاشت.
عمادی در ادامه به جنگ آذربایجان و ارمنستان و پیامدهای آن بر امنیت انرژی اتحادیه اروپا اشاره کرد و گفت: با این رویه ممکن است شاهد تحت تاثیر قرار گرفتن ترانزیت گاز و کانالهایی که در ترکیه در حال سرمایهگذاری است، باشیم. در کوتاهمدت با توجه به ذخایر بالایی که ما در انبارهای اتحادیه اروپا داریم، نگرانکننده نیست اما در میانمدت برای اروپا مهم است زیرا ما در حالی پشت به دریای خزر کردهایم که این دریا یکی از غنیترین ذخایر منابع نفت و گاز جهان را دارد. با توجه اینکه آذربایجان یکی از بزرگترین سهمها را در این دریا دارد، این انگیزه را به اتحادیه اروپا میدهد که گزینهها را فقط روی میز امریکا و روسیه قرار ندهد، در هیمن رابطه قرار است در آخر آگوست یک هیاتی از اتحادیه اروپا به پایتخت دو کشور بروند و در موارد کلی گفتوگو کنند.
وی با اشاره به خط لوله نورد استریم 2 بیان کرد: این خط برای چند کشور در اتحادیه اروپا مهم است که در صدر آنها آلمان است و به فشارهای امریکا عکسالعمل تند نشان میدهد، به هرحال با توجه به اینکه روسها به دلیل دستاورد ارزی که این خط دارد، به شدت به صادرات انرژی به اتحادیه اروپا نیاز دارند، روسها اکنون با روبل و یوان با چین به تبادل میپردازند اما با توجه به تحریم از سوی خزانهداری امریکا برای بازسازی اقتصاد، روسیه نیاز به ارز بینالمللی از جمله یورو و ین دارد بنابراین پیشنهاداتی جذاب به آلمان ارائه کردند. ایتالیا و اسپانیا هم به این خط لوله تمایل دارند، فرانسه هم مدت زیادی مشتری خرید از بریتانیا بوده و اکنون نورد استریم 2 میتواند برای آنها هم جذاب باشد.
مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا خاطرنشان کرد: اروپا مصرفکننده بزرگ انرژی است و به انرژی فسیلی نیز دسترسی ندارد، توان عرضه انرژی رومانی کاهش یافته، بنابراین فقط روسیه و ایران باقی میماند که این دو کشور به خاطر نزدیکی ژئواکونومیک میتوانند عرضهکنندگان خوبی باشند. اکنون روسها به خاطر خروج ایران از این بازار حالت انحصار پیدا کرده و خود را در برابر تحریمهای آینده خزانهداری امریکا گارانتی کردهاند. آنچه که چند سال پیش به ایران هم یادآوری کردند این بود که قرارداد با ابرشرکتهای اروپایی و امریکایی میتواند کمربند ایمنی برای استحکام اقتصاد ایران و جلوگیری از ضربههای احتمالی باشد، قراردادهایی که روسها این کار را میکنند، پیامد نورد استریم 2 این است که به فروش انرژی و بالانس کردن تجارت منفی روسیه و اروپا کمک میکند.
وی بیان کرد: اینکه رقابت اقتصادی جدی چقدر بتواند پارمترهای روابط بنیادی با اتحادیه اروپا را کنترل کند، باید تا نوامبر و انتخابات ریاستجمهوری امریکا صبر کنیم، اگر ترامپ به کاخ سفید برود شاهد افزایش تنش در مورد نورد استریم 2 خواهیم بود و امریکا میتواند تحریمهای بیشتری بر شرکتهایی که وارد این پروژه میشوند، اعمال کند ولی بایدن این نگاه را ندارد، امنیت کلی اروپا در چارچوب امنیت کلی غرب دیده میشود و در نتیجه مسئله کلیدی نخواهد بود.
عمادی در ادامه درباره پتانسیل ایران در تامین انرژی اروپا گفت: در مذاکراتی که در سال 2014 در برلین و پاریس انجام شد و بنده نیز در سال 1984 به عنوان انترن روی پیامدهای برداشتن تحریمها از ایران، و تاثیر آن بر امنیت انرژی اروپا کار کرده و آن را یک بازی برد-برد میدانم، اما آن زمان نظر شرکتهای اروپایی و حتی شرکتهای نزدیک به امریکا مثل بریتیش پترولیوم این بود که ایران کشوری جذاب برای سرمایهگذاری در انرژی است و تامین نیاز انرژی اتحادیه اروپا حتی تا سقف 35 درصد در مورد گاز و در مورد نفت تا 20 درصد میتواند صورت گیرد و نگاه ویژهای به سرمایهگذاری در پارسجنوبی و غرب کارون داشتند. سیگنالهایی که شرکتهای اروپایی 3 باضافه ایتالیا از خزانهداری خودشان گرفته بودند، نه تنها چراغ سبز بود بلکه از کانالهای دیپلماتیک و سفارت کمک هم میشد، مذاکرات با مقامات این را بیان میکرد که مشارکت با ایران درازمدت است و این کشور به اقتصاد جهانی بر میگردد و میتواند نقش مهمی در پروژههای صنعتی غرب و جنوب اروپا داشته باشد.
وی افزود: حتی زیمنس تمایل داشت در حوزه انرژی ایران سرمایهگذاری کند و در حقیقت کالاهایی با هزینه پایین تولید شود و کنترل کیفی توسط مهندسین آلمانی صورت گیرد، همان کاری که در جمهوری چک شد. از 2015 تا 2016 چنین نگاهی بود و بیش از 400 هیات بازرگانی از اتحادیه اروپا مذاکره در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی به ایران آمدند، اما 99 درصد نه تنها با دست خالی بلکه با تصویر منفی از ایران برگشتند، مراجعه شبانه و بدون اطلاع به هتلها که یک تهدید امنیتی پشت آنها بود، این نگاه را در اتحادیه اروپا در سطح ابرشرکتها ایجاد کرد که ایران مدل اقتصادی مصر و پاکستان را کپی میکند به این ترتیب که اگر شبکه امنیتی- نظامی در قراردادها سهمی نداشته باشند، قابل اجرا نخواهند بود و این در حالی است که ابتدا از نظر آنها ایران کشوری بود که به سمت باز شدن فضای اجتماعی و سیاسی و برداشته شدن خط قرمز و بوروکراسی و همچنین همگام شدن با مقررات تجاری، بازرگانی و مالیاتی WTI حرکت میکند، اما اکنون دیگر این نگاه وجود ندارد.
این اقتصاددان تاکید کرد: قبلا ایران در معادله تامین امنیت انرژی اروپا در رده Bپلاس و روسیه B بود اما اکنون ایران در رده حاشیهها و هم سطح لیبی شده است. منابع نفت و گاز غنی دارد اما سیستم سیاسی تمایل همکاری با شرکتهای اروپایی را ندارد. آنها به قراردادهای شفاف تمایل دارند نه قراردادهایی مثل آنچه با توتال و کرسنت منعقد شد. به همین دلیل است که وقتی زنگنه میگوید "راه برای شرکتهای امریکا باز است" کسی باور میکند، این حرف در سال 2015 جدی گرفته میشد، شرکتهایی مثل WESTING HOUSE ، LOCK HEED تگزاساویل، گلوبالاویل یا بوئینگ باور میکردند اما امروز نه در امریکا و نه اروپا کسی جدی نمیگیرد. در صحبتی که سه ماه قبل با یکی از مقامات BP داشتم، گفته شد که پرونده ایران برای ما بسته شده است. در نشستی در میلان هم گفته شد که ایران کشوری است که تصمیمی به ورود به مبادله پایاپای و نفت در برابر کالا با ارزهای غیراروپایی گرفته است.
وی گفت: اگر به فرصتهای اقتصادی به صورت پارامترهای ریاضی نگاه کنیم، اقتصاد مانند ترنی در حال حرکت است که در هر ایستگاه که توقف میکند عدهای سرمایهگذار سوار و پیاده میشوند، زمانی که ترن به ایستگاهی میرسد که افرادی با چهرههای خشمگین میپرسند که چرا اینجا هستید؟ ترن هر چه سریعتر ایستگاه را ترک میکند و دیگر بازنمیگردد، تمام مسافران ترن که برای کار آمده بوند هر کدام پیامی به کشور خود میبرند که رفتار با ما در ایستگاه توقف چه بود، رفتار ایران با شرکتهای اروپایی پیام مثبتی نداشت، در نتیجه امروز نگاه به ایران برای تامین امینت انرژی اروپا خوب نیست، ایران داوطلبانه بازار را به نفع شرکتهای روسی ترک کرده و داوطلبانه بازارهای صنعتی خود را بروی شرکتهای چینی باز کرد، باید بدانیم فرصتها نامحدود نیست، حدود و توانی دارد و دیگر این فرصت برای ما ممکن است وجود نداشته باشد.