یک کارشناس حوزه انرژی:
پالایشگاه اصفهان چرا اصرار دارد که وکیوم باتوم را با حداقل قیمت به صورت پرمیوم بفروشد؟/ شرایط رقابت واقعی برای تولید کنندگان قیر از بین رفته است/ بورس کالا عملا نقش نظارتی برای خود قائل نیست
یک کارشناس حوزه انرژی گفت: پالایشگاه اصفهان چرا اصرار دارد که وکیوم باتوم را با حداقل قیمت به صورت پرمیوم بفروشد؟ مگر بقیه پالایشگاههای کشور وکیوم باتوم را در یک فضای رقابتی نمیفروشند؟
شرایط یکسان خرید ماده اولیه تولید (وکیوم باتوم)برای شرکتهای تولید کننده قیر نقش و تاثیر بسیار مهمی در ایجاد شرایط رقابتی برای شرکتهای تولید کننده قیر دارد. زیرا شرکتی که در ابتداییترین مرحله تولید قیر، بتواند وکیوم باتوم را در یک وضعیت انحصاری، ارزانتر از سایر رقبا خریداری کند در همان مرحله نخست رقابت، یک گم بلند جلوتر سایر رقباست.
مدتها است که در بین فعالان پایین دستی صنعت نفت و تولید کنندگان قیر این زمزمه وجود دارد که پالایشگاه اصفهان، وکیوم باتوم تولیدیاش را طی قرارداد پرمیوم با قیمتی ارزانتر به شرکت نفت جی میفروشد و در این میان بورس کالا را نیز مقصر قلمداد میکنند.
در این خصوص با سید حامد حسینی، کارشناس و تحلیلگر صنعت قیر به گفتگو نشستیم تا موضوعات مطرح در این حوزه را ارزیابی و بررسی کنیم. بدیهی است برای انتشار پاسخها و نظرات سایر کارشناسان و مسئولان این حوزه نیز آمادگی داریم تا به روشن شدن کامل ابعاد این موضوع کمک شود.
مشروح گفتوگو با سیدحامد حسینی به شرح زیر است:
آیا این ادعا صحت دارد که شرکت نفت جی، ماده اولیه قیر (وکیوم باتوم) مورد نیازش را طی قرارداد پرمیوم از پالایشگاه اصفهان در بورس کالا به قیمت پایه خریداری میکند؟ گویا پالایشگاه اصفهان 70 درصد عرضه وکیوم باتوم را فقط از طریق خط لوله به فروش میرساند و فقط شرکت نفت جی در پالایشگاه اصفهان خط لوله دارد. یعنی عملا نفت جی خریدار عمده وکیوم باتوم پالایشگاه اصفهان است وعملا وکیوم باتوم را ارزانتر از سایر رقبا خریداری میکند. آیا این موضوعامکان رقابت آزاد و یکسان را برای خرید وکیوم باتوم از پالایشگاه اصفهان از بین برده است؟ آیا نفت جی مقصر است؟
در پاسخ به این سوال ضرورت دارد ابتدا به دو نکته نکته توجه شود.
نکته اول این که تا چند سال گذشته میزان خرید وکیوم باتوم شرکت نفت جی از پالایشگاه اصفهان مشخص نبود. بعد از تلاشهایی که صورت گرفت این معامله وارد بورس کالا شد و از آن زمانمقدار و قیمت فروش وکیوم باتوم پالایشگاه اصفهان به نفت جی تا حدود زیادی مشخص شده است.
نکته دوم اینکه به نظر من این مشکل به نفت جی مربوط نیست و مشکل در پالایشگاه اصفهان است. بدیهی است که هر بنگاه اقتصادی اعم از شرکت نفت جی برای ارزانتر خریدن مواد اولیه و حداکثر کردن سود خود، نهایت تلاش را انجام دهد و این یک رفتار منطقی و عقلایی در بازار تجاری است. ولی نکته اساسی این است که پالایشگاه اصفهان چه منفعتی دارد که وکیوم باتوم را با حداقل قیمت بفروشد؟ زیرا شرکت نفت جی مشتری پالایشگاه اصفهان است و امکان تامین عمده خوراک خود از محل دیگری را ندارد لذا همواره مشتری پالایشگاه اصفهان خواهد ماند و حتی با قیمت رقابتی نیز خریدار کالا خواهد بود. بر روی قیمت وکیوم باتوم اصفهان هم که در بورس کالا بعضا رقابت انجام میشود و گاه این رقابت به هفت الی هشت درصد قیمت پایه میرسد. پس صورت مساله این است که پالایشگاه اصفهان چه منفعتی دارد و چرا اصرار دارد که خودش را از این سود محروم میکند؟ مگر بقیه پالایشگاههای کشور وکیوم باتوم را در یک فضای رقابتی نمیفروشند؟ این شرکت وظیفه دارد که حداکثر سود قانونی را ایجاد کند زیرا بخشی از سهام این شرکت متعلق به سهام عدالت و برای مردم و قشر مستضعف جامعه است. چرا پالایشگاه اصفهان اصرار دارد در فروش وکیوم باتوم خودش را از یک سود قانونی محروم کند؟ به عنوان مثال در یک ماه پالایشگاه اصفهان اگر محصول خود را با 200 هزار تومان رقابت بفروشد اختلاف سود حاصل تنها در یک ماه بیش از 20 میلیارد تومان است. دلیل این اقدام پالایشگاه اصفهان چیست ؟ همان طور که تاکید کردم نفت جی یک بنگاه اقتصادی است و قابل درک است که سود خودش را از هر راهی حداکثر نماید و مواد اولیه را به قیمت ارزانتر بخرد اما در آن سوی ماجرا رفتار پالایشگاه اصفهان منطقی نیست.
آیا انجام این قرارداد در بورس کالا به شفافیت و رقابت آزاد کمک کرده است ؟
همان طور که میدانید فلسفه بورس کالا ایجاد شفافیت کامل، رقابت آزاد و فراهم نمودن بستر رقابت یکسان برای همگان است. انجام این معامله در بورس تا حدودی منجر به شفافیت شده اما ابعاد این قرارداد وسیع تر از این مورد است.
نخست، استدلال این است که پالایشگاه اصفهان با پیش فروش این محصول عملا ریسک فروش خود را کاهش می دهد. اما بررسی آمار تولید و فروش شرکت پالایشگاه نفت اصفهان در سایت کدال نشان می دهد که در سال 98 این مقدار فروش محقق نشده است و صرفا یک فروش تابلویی در بورس کالا صورت گرفته است. یعنی پالایشگاه اصفهان علیرغم استدلال خود موفق نشده است در تمام ماه های سال 98 فروش 120 هزار تن وکیوم باتوم به شرکت نفت جی را محقق کند و در برخی ماه ها کمتر فروخته است اما با انعقاد قرارداد عملا دست سایرین را نیز از این ماده اولیه کوتاه نموده است.
دوم، از سوی دیگر در مورد قیمت فروش هم ابهام وجود دارد و از قیمت دقیق و واقعی اطلاعی نداریم. ممکن است به همان قیمتی که در تابلوی بورس درج شده فروخته باشد و یا شاید به قیمت کمتر فروخته باشد. ما در این خصوص ابهام داریم. خوب است که دوستان پالایشگاه اصفهان، شفافسازی کنند و نشان بدهند که به همان قیمت درج شده در تابلوی بورس فروختهاند تا این ابهام برطرف گردد.
سوم، مقدار و حجم وکیوم باتومی که پالایشگاه اصفهان در بورس کالا عرضه میکند به قدری بالا است که عملا پنج الی شش شرکت در ایران توان خرید آن را دارند. یعنی وقتی حجم عرضه وکیوم باتوم در هر بسته قرارداد پرمیوم 12 هزار تن تعیین میشود در بین شرکتها تعداد اندکی توان خرید آن را دارند. این مقدار در بورس کالا به گونهای تعیین شده که بسیاری از شرکتها عملا نتوانند وارد رقابت شوند. بورس کالا این حجم را برای هر بسته قرارداد پرمیوم پذیرفته است. این پذیرش برخلاف توصیهها و درخواستهایی است که از بورس کالا داشتهایم که بیایید و این عدد را برای حجم عرضه تعدیل کنید و حجم عرضه را به نحوی کاهش دهید که بقیه هم بتوانند در این رقابت شرکت کنند. به نظر من این هم جزو وظایف بورس کالا است. بورس کالا باید شرایط را به نحوی سامان بدهد که امکان رقابت برای همگان ایجاد شود. وقتی حجم هر بسته قرارداد پرمیوم 12 هزار تن میشود عملا امکان رقابت برای همه شرکتهای تولید کننده قیر از بین میرود. پیشنهاد ما حجم 5 هزار تن برای هر عرضه بود. گفتیم 5 هزار تن عدد معقولی است و بیشتر واحدها توان خرید پیدا میکنند و میتوانند یک بسته 5 هزار تنی را برای مصرف مثلا یک یا دو ماهشان خریداری کنند.
چهارمین بعد این قرارداد که اهمیت دارد شرایط تسویه وکیوم باتوم عرضه شده در بورس کالاست. گفته شده خریدار و فروشنده میتوانند خارج از بورس کالا به صورت اعتباری، تسویه را انجام دهند. این یک معضل است که ما انتظار داریم بورس کالا این معضل را حل کند. در بورس اوراق بهادار کلیه معاملات به اتاق پایاپای و تسویه وجوه بورس میآید و تسویه به صورت شفاف انجام میشود. متاسفانه در بورس کالا اتاق پا یا پای و تسویه وجوه نقش هویج را دارد. در آنجا هیچ نظارتی بر سر این که این شرکتها چگونه در حال تسویه وجوه کالاهای عرضه شده هستند، وجود ندارد. مشخص نیست آیا واقعا شرکتهای خریدار همان قیمتی را به فروشنده پرداخت میکنند که در تابلوی بورس کالا آمده بود یا خیر؟ آیا از شرایط یکسان برای تسویه برخوردار هستند یا خیر ؟ در حالی که تمام این قراردادها باید به اتاق پا یا پای و تسویه وجوه بورس کالا بیاید. چه قرارداد اعتباری، چه قرارداد نقدی چه سلف و غیره. مبلغ تمام قراردادها باید در اتاق پا یا پای و تسویه وجوه بورس کالا تسویه شود تا به صورت دقیق مشخص شود که مبلغ و شرایط پرداخت توسط خریداران، دقیقا همان مواردی است که در تابلوی بورس کالا درج شده است یا خیر ؟
لذا با در نظر گرفتن ابعاد مختلف این قرارداد، باید گفت که عملا فلسفه وجودی بورس کالا در این مورد زیر سوال قرار گرفته است.
نقش بورس کالا در این قرارداد چگونه است و آیا بورس کالا به عنوان نهاد ناظر و رگولاتور وظیفه خود را انجام می دهد ؟چرا بورس کالا اجازه میدهد این اتفاق رخ دهد و شرکت نفت جی در یک شرایط انحصاری ارزانتر از سایر رقبا وکیوم باتوم را خریداری کند؟ مگر بورس کالا به عنوان یک نهاد رگولاتور و ناظر وظیفه ندارد جلوگیری کند؟
دقیقا اختلاف ما با بورس کالا بر سر این است که بورس کالا یک چنین نقشی را برای خود قائل نیست. بورس کالا این نقش ناظر و رگولاتور را برای خودش در نظر نمیگیرد. بورس کالا میگوید مقام ناظر، سازمان بازرسی کل کشور است و مقام رگولاتور وزارت نفت، ستاد تنظیم بازار، انجمن صنفی کارفرمایی پالایش نفت و امثالهمهستند. پرسش شما پرسش ما هم هست. چگونه است که بورس کالا در مقاطع و مواردی در مقام رگولاتور عمل میکند اما در یک قرارداد این چنینی حاضر نیست نقش رگولاتوری یا حتی نقش ناظر را ایفا کند. حرف بورس این است که عرضه کننده و خریدار میتوانند با هم توافق کنند. معنی این توافق این است که اگر یک عرضه کننده و یک خریدار هر شرایطی را با یکدیگر توافق کنند بورس کالا هیچ مسئولیتی ندارد ولو اینکه این توافق ضد شفافیت و مغایر با رقابت آزاد و موجب زیان سایر تولیدکنندگان بازار گردد.از بورس انتظار میرود بر چگونگی و مبلغ تسویه قراردادی که در بورس کالا بسته شده، نظارت داشته باشد. به اعتقاد من یکی از بزرگترین ضربههایی که بورس کالا دارد وارد میکند این است که نمیخواهد تسویه قراردادها در بورس کالا انجام شود. در واقع بورس کالا بعد از عقد قرارداد میگوید بروید بیرون و هر جور خواستید با هم تسویه کنید. در صورتی که اگر اتاق پا یا پای و تسویه وجوه بورس کالا فعال بشود قطعا بسیاری از این نقاط ابهامزا روشن میشود. به نظر من بورس کالا به این دلیل نمیپذیرد که بر چگونگی تسویه نظارت کند که نمیخواهد نقش نظارتی و عواقب اش را بپذیرد. اگر بر تسویه ها نظارت کند باید نقش نظارتیاش را نیز بپذیرد.
گویا پالایشگاه اصفهان یک شرطی گذاشته مبنی بر این که 70 درصد وکیوم باتوم را با لوله و از طریق خط لوله میفروشد. این شرطی است که باعث میشود عملا فقط نفت جی مشتری محصولاتش شود چون نفت جی این لولهکشی به پالایشگاه اصفهان را انجام داده است.
ببینید اصفهان، تهران و بندرعباس قطبهای اصلی تولید قیر هستند. مثلا در پالایشگاه بندرعباس، شرکتهایی که خط لوله دارند تعدادشان زیاد است. قیمتی هم که خرید میکنند میانگین قیمت سایرین است و در یک فضای رقابتی خرید انجام میشود. یعنی همه رقابت میکنند، هر قیمتی که تعیین شد، برای وکیوم باتوم خط لوله نیز همان قیمت را پرداخت میکنند و هیچ کس رانت قیمتی خاصی ندارد. اما در اصفهان با وجود واحدهای تولید قیر بسیار زیاد که در اصفهان، دلیجان و سایر نقاط استان وجود دارند، تنها شرکتی که با خط لوله به پالایشگاه اصفهان متصل است، شرکت نفت جی است. قیمتی هم که خرید میکند، همان قیمت پایه است. یعنی برخلاف سایر نقاط که رقابت میکنند و میانگین قیمت سایرین را برای خریداران خط لوله میگذارند، در پالایشگاه اصفهان این گونه نیست. یک قیمت پرمیوم ارائه میشود و نفت جی، وکیوم باتوم را به قیمت پایه میخرد. الان در قرارداد پرمیوم آنطور که گفته می شود قید کردهاند که حدود 70 هزار تن عرضه از طریق خط لوله و 36 هزار تن بازو عرضه شود. این 36 هزار تن بازو را هم اگر بخواهند تحویل بدهند عملا به این معنا است که به سایر متقاضیان و واحدهای تولیدی نمیتوانند بفروشند. من بسیار علاقه مندم که شما به عنوان یک خبرنگار پیگیری کنید و آمار فروش به صورت بازو در پالایشگاه اصفهان را در بیاورید. این آمار مشخص میکند که فروش بازوی این پالایشگاه و تحویل آن نیز محقق شده است یا خیر.پالایشگاه اصفهان عملا برای خود نیازی به تحویل و عرضه برابر به همه مشتریان ندیده است و به نظر می رسد عزم جدی هم برای آن ندارد زیرا این عزم جدی از طریق سرمایه گذاری در ایجاد بازوهای بارگیری و افزایش ظرفیت تحویل از طریق غیر خط لوله آشکار می گردد
در حال حاضر چه چیزی امکان رقابت آزاد و یکسان را برای خرید وکویم باتوم از پالایشگاه اصفهان از بین برده است؟ آیا نفت جی مقصر است؟
به نظر من این مشکل به نفت جی مربوط نیست. مشکل در پالایشگاه اصفهان است. اگر بخواهیم صورت مسئله را درست طرح کنیم باید بگویم در واقع معضل در پالایشگاه اصفهان است. طبیعی است که هر شرکتی مثل نفت جی برای ارزانتر خریدن مواد اولیه و حداکثر کردن نفعاش، حداکثر تلاش را انجام میدهد، ولی تصمیمگیران و تصمیمسازان و متولیان امر باید فضا را رقابتی کنند و اجازه ندهند یک انحصار در خرید ارزان مواد اولیه (که در اینجا وکیوم باتوم است) صورت بگیرد. طبیعی است که نفت جی علاقه داشته باشد خوراک و مواد اولیهاش را با حداقل قیمت بخرد. اما پرسش اینجاست که پالایشگاه اصفهان چه منفعتی دارد که وکیوم باتوم را با حداقل قیمت بفروشد؟ شرکت نفت جی که مشتری پالایشگاه اصفهان است و از آنان خرید میکند. بر روی قیمت وکیوم باتوم اصفهان هم که در بورس کالا رقابت انجام میشود و گاه این رقابت به هفت الی هشت درصد قیمت اولیه عرضه میرسد. پرسش این است که پالایشگاه اصفهان چه منفعتی دارد و چرا اصرار دارد که خودش را از این سود محروم میکند؟ مگر بقیه پالایشگاههای کشور وکیوم باتوم را در یک فضای رقابتی نمیفروشند؟ بقیه پالایشگاههای کشور در سال 98 وکیوم باتوم را در یک فضای رقابتی فروختهاند. چه در تهران و چه در بندر عباس. بعضا با سودهای مناسب و بالایی هم اقدام فروش کردهاند. اما پالایشگاه نتواسته کل حجمی که در قرارد پرمیوم قرار بوده بفروشد را به فروش برساند و فروش واقعی انجام دهد. فروش تابلویی صورت گرفته اما طبق گزارش حسابرسی شده پالایشگاه اصفهان این شرکت نتوانسته 120 هزار تنی که باید به نفت جی میفروخته را در عمل و به صورت واقعی انجام دهد و در برخی ماهها کمتر فروخته است.
در مجموع این پرسش مطرح است که چرا شرکت پالایشگاه اصفهان وکیوم باتوم را به قیمت حداقل هفت درصد کمتر به نفت جی بفروشد؟ در حالی که نفت جی به پالایشگاه اصفهان وابسته است و اگر از پالایشگاه اصفهان وکویم باتوم بخرد، نمیتواند از جای دیگر خریداری کند. و با توجه به این واحدهای اصفهانی در طول سال و در برخی مقاطع برای خرید وکیوم، رقابت دارند. این مسئله میتواند یک سود قانونی در یک فضای رقابتی را نصیب پالایشگاه اصفهان بکند. چرا پالایشگاه اصفهان از این سود قانونی صرف نظر نظر میکند و وکیوم باتوم را ارزانتر به شرکت نفت جی میفروشد؟
من اعتقاد دارم موضوع باید از این سمت و زاویه مورد بررسی قرار بگیرد. هر شرکتی چه شرکت خصوصی و چه شرکت خصولتی،در درجه اول یک بنگاه اقتصادی است و مدیرانش وظیفه دارند حداکثر کردن سود قانونی آن را پیگیری کنند. چرا پالایشگاه اصفهان با این شیوه فروش به دنبال این است که سود قانونیاش را حداکثر نکند؟ آن هم در شرایطی که درصد قابل توجهی در سهام پالایشگاه اصفهان در اختیار سهام عدالت و برای مردم است.