فرشاد مومنی:
مردم نشان دادند به ماهیت پول پاشی پی بردهاند/ به اسم بودجه برنامهای اختیارات وزرا را افزایش میدهند/ اکثر نقدهای مربوط به بودجه ماهیت رانتی دارند/ نباید از ترکیب سنی معترضان عبور سهلانگارنه کرد
استاد اقتصاد علامه طباطبایی اظهار داشت: یکی از مهمترین تناقضهایی که شخصا در این بخشنامه بودجه ملاحظه کردم این است که به طرز غیرمتعارفی به اسم بودجه برنامهای اختیارات وزرا را افزایش میدهد که از منظر دانش توسعه هر کوششی که نظم اقتصادی و اجتماعی را متکی به اشخاص کند مضمون پیشبینیناپذیری و غیرتوسعهای پیدا میکند وقتی برای وزرات چنین اختیاراتی در نظر گرفته میشود باید تمهیدات گسترده نهادی دیده باشیم و چون در نظر گرفته نشده است این افزایش اختیارات و به هم ریختگیها فساد و ناکارآیی را افزایش میدهد.
به گزارش خبرنگار اقتصادی ایلنا، فرشاد مومنی در نشست هفتگی موسسه دین و اقتصاد در مورد نظام بودجهریزی کشور و اصلاح ساختار آن اظهار داشت: با شدت گرفتن مناسبات رانتی در اقتصاد سیاسی ایران، شاهد چندین آسیب جدی در نظام بودجهریزی کشور هستیم. به همین دل از دلسوزان و علاقمندان باید طلب کمک کرد تا آنها به حداقل برسد. یکی از این آسیبها، بنیه بشدت ضعیف اندیشهای است که هم در اسناد و هم در اظهارات مقامات و مسئولان کشور مشاهده میکنیم. در هفتههای اخیر هم ریسجمهور و هم برخی از مسئولان اقتصادی کشور نکاتی را مطرح کردهاند که در عریانسازی این ضعف بنیهای شاید از موضوع بنزین نیز تأسفآورتر باشد. آقای رییسجمهور تحت عنوان قبول کندشدن اقدامات توسعهای کشور، در عین حال که سطوحی از صداقت داشتند اما فرم اظهارات و استدلالهای ایشان به گونهای بود که گویی اگر ما خامفروشی را به شدت گذشته داشتیم یا واردات کالاهای مصرفی ادامه داشت دیگر مشکلی در توسعه نداشتیم و متاسفانه تعداد اینگونه موارد نیز زیاد است.
وی ادامه داد: یکی دیگر از این آسیبها این است که در سالهای اخیر با این مسئله روبرو بودیم که بخش قابل اعتنایی از نمایندگان برداشت از مصلحتهای رای آوری خود یا مصلحتشان از منطقه را به مصالح ملی ترجیح دادهاند و در نتیجه در دو دهه اخیر مجلس نقش نابخشودنی در افزایش هزینهها بدون تمهید درآمدهای که مضمون ضدتوسعهای داشتهاند از خود نشان داده است. از سویی امسال با سیکل سیاسی یعنی انتخابات مجلس روبهرو هستیم و این احتمال وجود دارد که این خطر افزایش چشمگیر داشته باشد از همین روی نیاز به سازوکاری است که این ملاحظات را در آستانه انتخابات مهار کند.
مومنی متذکر شد: نمایندگان مجلس باید تلاش کنند تا سند لایحه بودجه را بر اساس موازین علمی ارزیابی کنند و از دولت و مجلس بخواهند گزارشها نیز از این زاویه باشد. پیشنهاد بنده این است که به اعتبار اینکه سند بودجه از زاویه خرد، کلان و توسعه ارزیابی میشود، کمک کنیم نظام تصمیمگیری ارتقا پیدا کند و گزارشها مبتنی بر کار علمی و کارشناسی باشد. وقتی در سطح خرد به بودجه نگاه میکنیم دولت را به مثابه یک ابربنگاه در نظر میگیریم که دخل و خرج خود را ارائه میکند بنابراین باید از همه خواسته شود که با معیارهای بهینگی و کارآیی گزارشها را تهیه کنند و ناظرهایی مانند مجلس نیز اینگونه گزارشها را مطالبه کنند.
این اقتصاددان در تحلیل بودجه از منظر کلان گفت: بودجه مهمترین ابزار پیگیری اهداف کلان و ملی است. بنابراین گزارشهای توجیهی و ارزیابیهای کارشناسی که مرکز پژوهشهای مجلس ارائه میکند باید قابلیتهای این سند را از نظر تحقق اهداف کلان مورد سنجش قرار دهد. مثلاً لایحه بودجه از نظر ایجاد رشد پایدار و مستمر چه قابلیتهایی را نشان میدهد یا از نظر توزیع عادلانه درآمدها چگونه است.
مومنی خاطر نشان کرد: باید توجه داشت که تمام فیلسوفان اقتصاد توسعه در تقدم مسائل توسعهای بر مسائل کلان و تقدم مسائل کلان بر مسائل خرد اتفاق نظر دارند بنابراین از این منظر باید در تحلیلهای توسعه بیشترین مراقبتها و دقتها صورت بگیرد و نمایندگان در ارزیابی سند لایحه بودجه به جای ذهنیت رانتی که آنها را اسیر کرده مبنی بر اینکه به چه کسی چه مقدار رسیده است به این توجه کنند که اگر بودجه طبق خواستههای مجلس و دولت اجرا شود در پایان سال چه آثاری بر روی رابطه مردم و حکومت خواهد داشت اگر رابطه متقابل افزایش یابد و اعتماد مردم به آنها بازگردد باید آن جهتگیریها را تقویت کنند و اگر تحت هر عنوانی این بدگمانی نسبت به ساختار قدرت بیشتر شود نسبت به آن برحذر باشند.
این کارشناس اقتصادی در مورد اصلاح ساختار بودجهریزی کشور گفت: به آقای روحانی در نهایت مهر و شفقت و احترام میگویم به دولتهای قبل از خود برگردد. کدام یک از دولتهایی که اصلاحات و برنامههای راهبردی را در سال پایانی خود به اجرا گذاشتهاند موفق بودند؟ آیا دولتی که در سالهای پایانی خود یک دفعه برنامه مبارزه با فقر را اجرا کرد و اینگونه خواست دولت بعدی را گروگان بگیرد، سودی برد؟ آیا دولت قبل از آقای روحانی با کارهای وحشتناک ناظر بر گروگانگیری دولت بعدی سود میبرد؟ به همین دلیل هم به دولت و هم به نمایندگان عرض میکنم از ماجرای برخورد ناگهانی و غیرمشارکتجویانه تجربه شده در افزایش قیمت بنزین عبرت بگیرند و امسال بودجه را به قاعده گذشته مورد توجه قرار دهند و این تغییرات غیرمتعارف در نظر گرفته شده در سال پایانی دولت را که به عنوان اصلاح ساختار مطرح میشود فعلا در معرض دید و قضاوت کارشناسی و دانشگاهیان قرار دهند تا پس از چکش کاری و پختگی در سطح مجلس تصمیمگیری شود.
وی ادامه داد: در سند بخشنامه بودجه سال ۹۷ تمایل به تغییرات اساسی در نظام بودجهریزی بیشتر شده است و حتی قبل از انتشار سند لایحه شخصا تاکنون ۷ تناقض اساسی را در این سند مورد اشاره پیدا کردهام و تردیدی ندارم اگر زمان کافی در اختیار داشتم تناقضهای بزرگتری را نیز میتوانستیم پیدا کنیم. یکی از مهمترین تناقضهایی که شخصا در این بخشنامه بودجه ملاحظه کردم این است که به طرز غیرمتعارفی به اسم بودجه برنامهای اختیارات وزرا را افزایش میدهد که از منظر دانش توسعه هر کوششی که نظم اقتصادی و اجتماعی را متکی به اشخاص کند مضمون پیشبینیناپذیری و غیرتوسعهای پیدا میکند وقتی برای وزرات چنین اختیاراتی در نظر گرفته میشود باید تمهیدات گسترده نهادی دیده باشیم و چون در نظر گرفته نشده است این افزایش اختیارات و به هم ریختگیها فساد و ناکارآیی را افزایش میدهد و این طنز تلخی است موضوعی که فساد و ناکارآیی را بیشتر میکند عبارت اصلاح ساختار را برمیگزیند.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اعتراضات اخیر در پی افزایش قیمت بنزین گفت: تقریباً تمام مطالعههایی که در مورد تجربه بهار عربی صورت گرفته است روی یک پدیده تمرکز داشتهاند که عبارت «بمب ساعتی در کشورهای در حال توسعه» برای آن انتخاب شده است. این موضوع مبتنی بر مجموعه کارهایی است که توسط سازمان بینالمللی کار انجام شده است و پرده از یک گروه جمعیتی برداشته که بیشترین قدرت توضیحدهندگی را در آن ماجرا و البته به نظر بنده در ماجراهای ۹۶ و ۹۸ داشته است. سازمان بینالمللی کار بیان میکند یک گروه جمعیتی بین ۱۵ تا ۲۴ سال است که ویژگی مشترک آنها این است که نه شاغل، نه در حال تحصیل و نه در حال مهارتآموزی هستند.
وی ادامه داد: بنابراین از منظر اقتصاد سیاسی هر جامعهای که به دنبال ثبات است باید بیشترین تمرکز را روی این گروه داسته باشد. بر اساس مطالعهها اندازه این جمعیت در ایران ۱۰.۵ میلیون نفر است یعنی تقریباً یک سوم جمعیت جوانانهایی هستند که نه در حال تحصیل هستند و نه در حال مهارتآموزی و نه شاغل. همچنین این گروه در ایران تقریباً ۳ تا ۱۰ برابر سهم آنها در کشورهای در حال توسعه است. گفته میشود هزینه فرصت این گروه برای مشارکت در درگیریها و آشوبها نزدیک به صفر است و اگر واقعاً میخواهیم سهلانگارانه از کنار آن عبور کنیم، یک ظرفیت بزرگ و انسانی را به دست خودمان به تهدید بزرگ تبدیل کردهایم. باید توجه داشت که در اثر سیاستهای تعدیل ساختاری نزدیک به یک چهارم کشور را حاشیهنشینان تشکیل میدهند که میزان بیکاری در این گروه جمعیتی نیز بیشتر است و اگر در اعتراضات اخیر به توزیع جغرافیایی آن اخیر نگاه کنیم، موضوع کاملا روشن خواهد شد.