یادداشتی از بهروز مختاری؛
فرصت برای یک جهش اقتصادی
بهروز مختاری در یادداشت پیشرو با اشاره به تحولات بزرگی که در اقتصاد جهانی در حال رخ دادن هستند، مینویسد: بستر بسیاری از حوادث و رویدادهای سیاسی هستند، باید این تحولات را شناخت و با تمام توان از همه ظرفیتهای دولتی و خصوصی برای حضور در اقتصاد جهانی بهره برد. اگر اکنون در تبین استراتژیهای خود و اجرای آنها کوتاهی کنیم دچار خسارتهای تاریخی خواهیم شد.
با اینکه در جهان خصوصا در خاورمیانه چالشهای بزرگ سیاسی و منطقهای در جریان است اما به نظر میرسد که پشت همه این چالشها، نزاعها و اختلافها، رقابتهای اقتصادی جایگاه اصلی را دارا است. آرامکو با تولید روزانه 6.13 میلیون بشکه مورد حمله قرار میگیرد و با اینکه یمنیها مسوولیت این حمله را به عهده میگیرند ولی دولتهای آمریکا و عربستان و دیگر دول غربی انگشت اتهام را متوجه ایران میکنند و سازمان منافقین که منفور ملت ایران است و حتی در میان مخالفین جمهوری اسلامی مطرود است با راهاندازی یک شو تبلیغاتی توسط رسانههای معاند سعی میکند، این ادعای واهی را به اصطلاح مستندسازی کند. جالب اینکه آمریکا با دارا بودن پیشرفتهترین رادارها و ماهوارههای نظامی هنوز حتی یک عکس حمله از خاک ایران نتوانسته منتشر سازد اما این خائنان به وطن با جعلیات خود حتی خبر از آن میدهند که دستور حمله به آرامکو از طرف رهبر ایران صادر شده است!
در این میان یک نکته بسیار مهم مورد غفلت قرار میگیرد، سود اقتصادی مختل شدن صادرات نفت آرامکو را چه کسی میبرد؟ مدتهاست که آمریکا نفتی از خلیج فارس خریداری نمیکند. در عوض ژاپن و چین 60 تا 70 درصد نفت مورد نیاز خود را از منطقه خلیج فارس تامین میکنند و به عبارت دیگر اولین متضرر اخلال در صدور نفت خلیج فارس ژاپن و چین هستند که از نظر اقتصادی رقبای آمریکا محسوب میشوند، از طرف دیگر در حال حاضر آمریکا یکی از صادرکنندگان مهم نفت است که با تضعیف نفت خلیج فارس سهم بیشتری از بازار نفت را به خود اختصاص میدهد. پس به عبارتی آمریکا از دو سو نافع اصلی حمله به آرامکو بوده است و با رندی هرچه تمامتر به جای اینکه در معرض اتهام باشد ایران را به این حمله متهم میکند. این موضوع نشان میدهد که پشت حوادث ریز و درشت کنونی منافع بزرگ اقتصادی نهفته است.
ایران با اقتداری که عرصه نظامی و سیاسی طی ماهها و سالهای گذشته از خود نشان داده و نفوذ بالایی که در بین مردم کشورهای منطقه پیدا کرده است باید اکنون بیشترین بهره اقتصادی را ببرد. اکنون زمان آن است که ایران سود سرمایه گذاریهای خود در دیگر کشورها را کسب کند. شرکتها و کارخانههای ما باید با تمام توان در عراق و سوریه و لبنان و حتی در آینده نه چندان دور در یمن فعال شوند و عرصه را برای رقبایی چون چین و ترکیه خالی نکنند.
آمریکا که پس از جنگ جهانی دوم به واسطه نابودی زیرساختهای کشورهای اروپایی و شوروی سابق فرصت را غنیمت شمرد و یکهتاز عرصه اقتصاد شد اکنون با ظهور اقتصادهای نوظهور و خصوصا تبدیل چین به دومین اقتصاد جهان و خیز آن برای کسب رتبه اول و پیشرفت این کشور در حوزه ساخت سلاحهای پیشرفته به زودی معادلات جدید اقتصادی رقم خواهد خورد و ما نیز باید خود را برای ورود به این مرحله آماده کنیم و در عرصه اقتصاد جهانی حرفی برای گفتن داشته باشیم. یکی از مشکلات اصلی ما در اقتصاد نداشتن ثبات است و هر دولتی که روی کار میآید اقدامات و سرمایه گذاریهای دولت پیشین و عوامل آن را مورد بیمهری قرار میدهد و از این طریق بسیاری از منابع کشور هدر میروند. از طریق مطالعات کارشناسی و دقیق میتوان نسبت به اقتصادی بودن طرحها اطمینان حاصل کرد و شروع و ادامه هر طرحی را تضمین نمود. هیچ طرح و سرمایه گذاری نباید از دایره توجه خارج شود مگر اینکه کارشناسان بر غلط بودن آن اتفاق نظر داشته باشند.
تحولات بزرگی در اقتصاد جهانی در حال رخ دادن است که بستر بسیاری از حوادث و رویدادهای سیاسی هستند، باید این تحولات را شناخت و با تمام توان از همه ظرفیتهای دولتی و خصوصی برای حضور در اقتصاد جهانی بهره برد. اگر اکنون در تبیین استراتژیهای خود و اجرای آنها کوتاهی کنیم دچار خسارتهای تاریخی خواهیم شد. دولت باید با وسواس تمام در بکار گیری مدیران کار بلد و آشنا به وضع کنونی جهان همت کند و به کمک بخش خصوص بشتابد تا همه مردم ایران از منافع حاصله بهرهمند شوند. اغراق نیست اگر بگوئیم که زمان برای یک جهش اقتصادی فراهم است منتها همه باید قدر فرصتهای گذرا را بدانند و در بوجود آوردن این جهش سهیم شوند.