تحریم نفت ایران؛ دامی که آمریکا برای تولیدکنندگان مدعی پهن کرده است
فعلاً مواضع اروپا اگر مخالف با آمریکا نباشد هم جهت هم نیست که دلیل آن برجام است. از سوی دیگر کشور ایران در سالهای اخیر قدرت منطقه شناخته شده و تعاملات سیاسی و اقتصادی خوبی را فراهم کرده است و از نظر تجربه نیز قطعاً میتواند بهتر از سالهای قبل عمل کند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی ایلنا، آیا فروش نفت ایران به صفر میرسد این سوالی است که آمریکا تاکید میکند: بله. ایران میگوید: به طور قطع خیر. آنگونه که مقامات آمریکایی اعلام کردهاند طی هفتههای آینده تحت هیچ شرایطی معافیتی به خریداران نفت ایران داده نمیشود. اما معافیت تمام آن چیزی نیست که مشتریان نفت ایران بر اساس آن تصمیم به خرید یا عدم خرید از ایران کنند، مثلا چین به عنوان عمدهترین خریدار نفت ایران حاضر به رویگرداندن از بازار جذاب ایران نیست و به نظر میرسد وارد فاز چانه زنی و حتی دعوا شود، هرچند بزرگترین شریک تجاریاش آمریکا باشد. کره جنوبی نیز براحتی حاضر به کنار گذاشتن نفت سبک ایران نیست. ترکیه هم اگرچه زیر 100 هزار بشکه در روز از ایران خرید میکند اما حاضر نیست آنچه را آمریکا دیکته میکند، بپذیرد، به طوری که وزیر خارجه این کشور گفته: پیشنهاد خرید نفت از کشور دیگری به جای ایران، گندهگویی است.
از دیگر سو هزینهبر بودن بازسازی و تغییر کاربری پالایشگاهها هم مانعی عاملی است که کشورها را وادار به پافشاری بر خرید از ایران میکند.
در ایران نیز اوضاع آنگونه نیست که تحریم کنندگان برای جامعه جهانی ترسیم میکنند، در زمان جنگ و پس از اشغال سفارت آمریکا هم صادرات نفت ایران به زیر یک میلیون بشکه رسید، شرایط سخت شد اما غیر قابل تحمل نشد.
آمریکا یک طرفه از برجام خارج شده، قدم به قدم بر فشار میافزاید. تحریمهای نفتی و بانکی را ادامه داده، معافیتها را تمدید نکرده و هر روز از تهدیدی جدید رونمایی میکند، ما از سال گذشته میدانیم که سال سخت اقتصادی را در پیش داریم، میدانیم که همچنان میدان برای فشار بیشتر باز است، بازار نفت نیز شرایط سختی را پیش رو دارد، قیمت نفت بالاتر از 70 دلار تاثیرات تورمی را نه تنها بر خریدارن بلکه بر تولیدکنندگان نفت خواهد داشت. مدعیان جبران کسری نفت ایران هم توان تولید بیش از میزان کنونی را در بلند مدت نخواهند داشت، در ایالات متحده نیز فشار افکار عمومی بابت احتمال افزایش قیمت بنزین و عدم عملیاتی شدن وعدههای انتخاباتی پرزیدنت ترامپ مزید بر علت برای ورود به یک دوره ناامنی اقتصادی بخصوص در خود ایالات متحده خواهد شد. تولید در الجزایر، آنگولا، لیبی و ونزوئلا هم که نامطمئن است و نگرانی تحریمهای اخیر ممکن است منجر به شوک عرضه نفت شود.
به هر حال آنگونه که از شواهد امر پیداست نفت ایران صفرشدنی نیست و حتی اگر در بدترین شرایط ممکن قرار گرفته و به پایینترین حد از صادرات برسیم شاید باید این تحریمها را به فال نیک بگیریم و آن را فرصتی برای خروج از اقتصاد نفتی بدانیم، اگر اصلاحات ساختاری داشته و سرآغازی باشد برای اقتصادی غیر وابسته به نفت.
در این ارتباط عبدالصمد رحمتی کارشناس ارشد حوزه انرژی در گفتوگو با ایلنا به تشریح شرایط بازار نفت، خریداران و رقبای ایران پرداخته است.
آمریکا معافیت 8 کشور برای خرید نفت ایران را لغو کرده این اقدام آمریکا چه تاثیری در ثبات بازار نفت، اقتصاد ایران و میزان فروش ایران خواهد داشت؟
در شرایط جدید منافع سیاسی بر منافع اقتصادی ایالات متحده چیره شده و این موضوع نشانه خوبی نیست. حذف حدود 1.3 میلیون بشکه نفت ایران و طبق آمار غیر رسمی 1.8 میلیون بشکه، با توجه به اوضاع تولید ونزوئلا و لیبی و کاهش تولید اوپک پلاس در بلند مدت تاثیر نامطلوبی بر بازار نفت داشته و افزایش قیمت نفت بالای 75 دلار محتمل خواهد بود، حال باید دید خریداران عمده همانند چین و هند از شرایط جدید راضی خواهند بود یا خیر و سایر کشورها تا چه حد توان تامین نفت بازار را دارند.
به نظر میرسد با توجه به پیش بینی نفت در بودجه 98 که حدود 1.5 میلیون با قیمت 54 دلار در نظر گرفته شده و بارها از سوی تحلیلگران غیر کارشناسی قلمداد میشده جوابگوی شرایط پیش رو خواهد بود یا خیر. قطعاً شرایط جدید درآمدهای ارزی کشور را بیش از پیش تحت تاثیر قرار خواهد داد اما به نظر بنده میزان صادرات نفت به زیر میانگین 800 هزار بشکه نخواهد رسید چرا که ایران امروز، تعاملات سیاسی و اقتصادی قویتری نسبت به قبل در منطقه دارد و شرایط با قبل متفاوت است.
آیا عربستان و امارات قادر به جبران این میزان نفت هستند؟
در آبان ماه سال گذشته که شروع تحریمهای نفتی اعلام شد نیز این موضوع مطرح شد اما به دلیل عدم قطعیتهای تامین بازار توسط این دو کشور، آمریکا مجبور به دادن معافیت 6 ماهه به 8 کشور خریدار نفت ایران شد. به نظر بنده عربستان علیرغم داشتن ظرفیت اضافه، توان میادین نفتیاش از جمله غوار که زمانی 5 میلیون تولید میکرد اکنون کاهش یافته و به 3.8 میلیون بشکه رسیده است و تا اکنون این کشور به طور مستمر تولید بالای 11 میلیون بشکه نداشته است. از طرف دیگر با فرا رسیدن فصل تابستان میزان مصرف نفت این کشور برای راه اندازی خنککنندهها افزایش خواهد یافت. همچنین این کشور با سرمایهگذاریهایی که در پالایشگاههای کشورهای دیگر کرده است، دور از ذهن است که بخواهد با کاهش ظرفیت پالایشی خود در کشورهای خارجی با شرکای خود وارد یک چالش بزرگ شود. امارات نیز ظرفیت زیادی برای جایگزینی نفت ایران ندارد چرا که حدود ۳ میلیون بشکه در روز تولید این کشور است که از این میزان حدود یک میلیون آن صرف تأمین نیازهای داخلی و مابقی آن نیز روانه بازار صادراتی میشود.
نقش اوپک را در این شرایط چگونه ارزیابی میکنید؟
اعضای اوپک پلاس در آخرین نشست خود جهت افزایش قیمت نفت تصمیم به کاهش 1.2 میلیون بشکهای گرفتند.
آیا آمریکا قادر به صفر رساندن فروش نفت ایران است؟
به نظر بنده این شعار چند وجه دارد و تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی مهمترین وجه آن است، قطعاً به صفر رساندن نفت ایران با شرایط کنونی کاری دشوار و خط قرمز کشور است، چرا که فروش حدود 600 هزار بشکه نفت برای تامین غذا و داوری کشور است. در تحریمهای سال 1391 آمریکا و اتحادیه اروپا به صورت همه جانبه به تحریم ایران پرداختند، اما فعلاً مواضع اروپا اگر مخالف با آمریکا نباشد هم جهت هم نیست که دلیل آن برجام است. از سوی دیگر کشور ایران در سالهای اخیر قدرت منطقه شناخته شده و تعاملات سیاسی و اقتصادی خوبی را فراهم کرده است و از نظر تجربه نیز قطعاً میتواند بهتر از سالهای قبل عمل کند. به نظر بنده با تدابیری که وزارت نفت اندیشیده است آمریکا قادر به عملی کردن این شعار نخواهد بود.
ایران در این شرایط چه تمهیداتی باید اتخاذ کند؟
مهمترین موضوع در شرایط حال حاضر فروش از طریق بخش خصوصی متعهد و مورد اطمینان است چرا که فروش رسمی شرکت نفت بدلیل تحریم جوابگوی نیاز فروش نخواهد بود. موضوع بعدی که میتواند مورد بررسی قرار گیرد این است که حالا که نفتکشها با روشهای جدید قابل ردیابی هستند، روش فروش نفت از طریق راههای زمینی یا روشهای تهاتری مورد بررسی قرار گیرد.
پیش بینی شما از میزان فروش نفت ایران و قیمت نفت در بازارهای جهانی چیست؟
به نظر میرسد فروش نفت ایران با تدابیری که وزارت نفت در پیش گرفته کمتر از 800 هزار بشکه نخواهد بود و در خصوص قیمت نفت میبایست منتظر واکنش ایران و خریداران و اقدام اعضای اوپک پلاس باشیم. در هر صورت به محض کاهش حداکثری نفت ایران باید مسائل ژئوپلیتیک را هم در کنار آن قرار داد و انتظار قیمت بالای 80 دلار دور از ذهن نیست.
باتوجه به مشکلات لیبی و ونزوئلا این تحریمها چقدر موفق خواهد بود؟
کاهش تولید شدید ونزوئلا، تحولات خاورمیانه اعم از لیبی، الجزایر، سودان و همچنین بیثباتی در نیجریه، شرایط را برای بازار تا حدی سختتر خواهد کرد. از طرف دیگر با نزدیک شدن به فصل تابستان و افزایش مسافرتها و افزایش تقاضای نفت و احتمال افزایش قیمت نفت و بنزین شرایط به نفع مصرف کنندگان نخواهد بود.
برخی از بستن تنگه هرمز سخن میگویند نظر شما در خصوص این پیشنهادها چیست؟
پیش بینی این موضوع سخت به نظر میرسد چرا که عواقب آن برهم خوردن ژئوپلیتیک منطقه و بوجود آمدن تهدیدها و فرصتهایی برای ایران است. روزانه بیش از 19 میلیون بشکه نفت از تنگه هرمز عبور میکند که میتوان گفت تقریباً یک چهارم تقاضای جهانی است. بر این اساس فرصتها میتواند افزایش بی سابقه قیمت جهانی نفت و اقتدار کشور باشد و تهدیدها میتواند آغاز جنگ در منطقه باشد. در صورتی که ایران، این تهدید را عملی کند، کشورهایی که نفت خود را از طریق این تنگه دریافت میکنند با مشکل در رشد اقتصادی خود مواجه میشوند و خواه ناخواه این وقفه در اقتصاد آنها میتواند بر روابط و سیاست خارجیشان با ایران تاثیر بگذارد. این اقدام باعث میشود روابط ایران با کشورهایی که تولید و یا مصرف نفت آنها به این تنگه بستگی دارد و همچنین کشورهای منطقهای دچار تنش شود.
ناظران معتقدند تحریم نفت ایران تحریم اقتصاد جهانی و اقدامی برای سلطه اقتصادی آمریکا و باج خواهی از جهان است- نظر شما در این خصوص چیست؟
تنها دلیل تحریمهای آمریکا در وهله اول اقتصادی است که قصد تضعیف و کنار زدن کشورهای تولید کننده نفت خاورمیانه و سهم گیری از بازار آسیا را دارد همچنانکه تا حد زیادی در این زمینه موفق شده و پس از انقلاب نفت شیل حال به صادرات آن حتی به آسیای دور پرداخته است.
به نظر شما رفتارهای غیر اصولی آمریکا در مجامع جهانی قابل پیگیری است؟
همانگونه که مشخص است ایالات متحده رفتاری غیر معمول در تمامی مناسبات تجاری، سیاسی و اقتصادی از خود نشان داده است. آمریکا با روسها در پیمان موشکی، با چین و کشورهای اروپایی در امور اقتصادی، با دنیا به خاطر خروج از پیمان محیط زیست ، آب و هوا و توافقنامه هستهای نشان داده که تمامی اصول صلح و امنیت را یکجانبه برهم زده است. به نظر بنده در شرایط کنونی ایالات متحده تا آنجا که توانسته از قدرت خود برای برهم زدن تمام قوانین و اصولی که پیش از آن به آن پایبند بوده استفاده کرده است، سیاستهای کنونی آمریکا بر این استوار است که قول و قرارهای پیشین را لغو و بعداً بر اساس منافع جدید خود آن را ساماندهی کند، ترامپ این رویه را دنبال میکند. پس با این اوصاف وقتی اتحادیه اروپا و قدرتهای بزرگ توانایی رویارویی با این کشور را ندارند نشان از این است که فعلاً سیاست سکوت را پیشه کردهاند.
باتوجه به اینکه قرار بود اروپا یک میلیون بشکه نفت از ایران بخرد چرا این اتفاق رخ نداد؟
همانطور که عرض کردم اروپا توانایی رویارویی با مشکلات بعدی خود با امریکا را ندارد و فعلاً در قبال قولهایی که به ایران داده است به دلیل موضوع برجام سیاست صبر را پیشه کرده وگرنه عملاً کشورهای اروپایی که تا پیش از این مشتری نفت ایران بودهاند خرید خود را قطع کردهاند و حتی نمایندگیهای سایر صنایع خود را از کشور خارج کردهاند.